به گزارش خبرنگار پردیسان آنلاین، روند الاکلنگی قیمت ارز در بازار آغاز شده است؛ دولت از یک سو وزنه سنگین خود را به یک طرف الاکلنگ وصل کرده و آن را به سمت پایین می‌کشد و از سوی دیگر، عوامل اقتصادی و برخی بازیگران در بازار، تلاش دارند تا سوی دیگر الاکلنگ نرخ ارز را […]

به گزارش خبرنگار پردیسان آنلاین، روند الاکلنگی قیمت ارز در بازار آغاز شده است؛ دولت از یک سو وزنه سنگین خود را به یک طرف الاکلنگ وصل کرده و آن را به سمت پایین می‌کشد و از سوی دیگر، عوامل اقتصادی و برخی بازیگران در بازار، تلاش دارند تا سوی دیگر الاکلنگ نرخ ارز را بالا ببرند؛ غافل از اینکه روزی فنر فشرده شده در میانه راه باز خواهد شد و پرتابی شدید برای نرخ ارز رقم خواهد خورد؛ این حال و روزی است که بارها در اقتصاد ایران تجربه شده و کارنامه شکست‌هایش هر بار سنگین‌تر بوده است.

تله کاهش تصنعی نرخ ارز برای دولت سیزدهم

واقعیت آن است که به دلیل برخی هیجانات دولتی و تلاش آنها برای پایین نگاه داشتن تصنعی نرخ ارز، بارها فنر فشرده ارز در بازار رها شده و شرایط نامناسبی را برای اقتصاد ایران رقم زده است؛ هم تولید را متوقف کرده است و هم تجارت را با چالش درگیر؛ اما باز هم دولت‌ها با عطش کاهش تصنعی نرخ ارز می‌خواهند خود را عزیز کرده و بگویند که تدابیر مناسبی برای اقتصاد به کار گرفته‌اند؛ غافل از اینکه تله نگه داشتن تصنعی نرخ، دامن آنها را به زودی خواهد گرفت.

کاهش تصنعی نرخ ارز تله‌ای است که اگر بر خلاف فاکتورهای اقتصادی شکل بگیرد می‌تواند تبعات بدی برای مردم و کشور در پی‌داشته باشد.

ظرف هفته‌های گذشته آنچه که در بازار ارز مشهود است، روند کاهشی نرخ ارز با شیب فزاینده و بدون توجه به عوامل بنیادین اقتصاد ایران است؛ اگرچه بخشی از آن به طور قطع به هیجانات و خوش‌بینی هیجانی به مذاکرات وین برمی‌گردد؛ اما به طور قطع اثر اتفاقی که هنوز چشم‌انداز مشخصی ندارد، این گونه نمی‌تواند در بازار به جای بماند؛ اگرچه شاید بهانه‌ای برای آغاز یک حرکت خطرناک از سوی دولت و بانک مرکزی در دستکاری نرخ در بازار باشد.

سناریوی بدبینانه بازار ارز و بازی خطرناک برای پیش‌خور منابع ارزی بلوکه شده

در این میان، سناریوی بدبینانه آن است که دولت به بهانه مذاکرات وین، بخواهد نرخ ارز را کاهش داده و منابع موجود بانک مرکزی را با سودای اینکه در آینده سایر منابع ارزی بلوکه شده آزاد می‌شود، وارد بازار کرده و نرخ را به صورت مصنوعی پایین نگاه دارد؛ چراکه تصورش این است که با به ثمر نشستن مذاکرات وین، بخش دیگری از این منابع آزاد شده و شاید هم همچون دوران اوباما، ۲۰ میلیارد دلار از منابع ارزی بلوکه شده در آمریکا آزاد گردد؛ غافل از اینکه ممکن است این خواب در عالم واقعیت تعبیری نداشته باشد.

نکته نگران کننده آن است که با اتفاقاتی که در سال‌های گذشته با وضع تحریم‌های ظالمانه و هوشمندانه‌تر شدن آنها از یک سو و تکرار آنها در فاصله زمانی کوتاه‌تر از سوی دیگر رخ داده است، ایران باید مراقبت جدی از منابع ارزی خود داشته باشد؛ نه اینکه با یک لبخند از سوی برخی کشورها، چوب حراج بر آنها بزند و آن را به تاراج ببرد.

روند کاهشی نرخ ارز تنها یک پرونده سیاسی برای نشان دادن دستاوردی بزرگ

حال بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده بازار ارز نگران هستند و بر این باورند که کاهش نرخی که با سرعت زیاد ظرف هفته‌های گذشته در بازار ارز رخ داده است، ناشی از دستکاری تصنعی دولت در رابطه با بازار ارز است که این خود نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی را برای فعالان اقتصادی و کارشناسان دلسوز ایجاد کرده است؛ به این معنا که روند کاهشی نرخ ارز یک اقدام سیاسی از سوی دولت برای نشان دادن دستاورد دولت در جریان مذاکرات وین در روزهای پایانی دولت است.

واقعیت آن است که هیچیک از اقتصاددانان و فعالان اقتصادی از کاهش نرخ ارز با یک روند منطقی و منطبق با فاکتورهای اقتصادی نگران نمی‌شوند؛ اما آنچه که اکنون آنها را دغدغه‌مند کرده، کاهش شدید نرخ ارز بدون توجه به عوامل بنیادین بازار است که در واقع، مسیر نامبارکی را به سمت فشرده شدن فنر ارز پیش روی اقتصاد ایران قرار می‌دهد.

نکته حائز اهمیت آن است که این گونه برخورد با نرخ ارز در بازار و دستکاری آن از سوی بازارساز خود منجر به چالش‌های اساسی در ماه‌های آینده برای اقتصاد ایران و مردم خواهد شد که راهی جز تکرار تجربه شکست‌های گذشته ندارد.

اگر کاهش نرخ ارز سیاسی و ارزپاشی نیست، پس چرا دولت سال گذشته که فضای انتخاباتی نبود نرخ را پایین نیاورده است؛ این یک سوال جدی است که از سوی منتقدان به فضای کنونی نرخ ارز عنوان می‌کنند و نیاز است که بانک مرکزی در رابطه با آن پاسخ دهد.

قیمت ارز حول و حوش ۲۰ تا ۲۲ تومان بازی خواهد کرد

حسین درودیان، اقتصاددان در گفتگو با خبرنگار پردیسان آنلاین می‌گوید: با توجه به وضعیت سیاسی که در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، تصور فعالان اقتصادی ایران این است که در نهایت گشایش ارزی در اقتصاد ایران رخ می‌دهد و این تصور از ابتدای تغییر دولت در آمریکا و انتخاب بایدن وجود دارد و سبب شده تا تقریباً بیش از ۳۰ درصد، قیمت ارز را نسبت به دوران ترامپ کاهش دهد.

وی افزود: تصور فعالان اقتصادی بر این است که نرخ ارز کاهشی خواهد بود؛ ضمن اینکه به موازات این انتظار، فشار افزایشی نرخ به صورت شدید هم تجربه نخواهد شد؛ اما اینکه در چه مقطعی در کوتاه مدت این موضوع به نتیجه برسد، فکر می‌کنم عدم اطمینان جدی در مورد آن وجود دارد.

این اقتصاددان ادامه داد: در روزهای اخیر نیز خوش بینی نسبت به مذاکرات کم کم رنگ باخته و قیمت ارز نیز از کاهش جدی که دنبال می‌کرد عقب نشینی کرد؛ پس پیش بینی می‌شود که مجموعاً بازار ارز حول و حوش این قیمت‌های فعلی بازی کند تا زمانی که بازگشت برجام و گشایش‌های ارزی در واقعیت رخ دهد که آن زمان، یک پله دیگر قیمت تنزل خواهد کرد.

دولت با کاهش تصنعی نرخ ارز قصد دارد کارنامه موفق به افکار عمومی بفروشد

درودیان گفت: بنا به دلایل درهم پیچیده‌ای که مردم ما سال‌های سخت را سال‌هایی دیده‌اند که در آن مهار نرخ ارز از دست سیاستگذار خارج شده و سال‌های خوب اقتصادی را سال‌هایی دیده‌اند که در آن، نرخ ارز کنترل شده است؛ بنابراین معیار ساده ای که برای موفقیت یا عدم موفقیت دولت‌ها در نظر می‌گیرند، وضعیت قیمت ارز است و این به عنوان یک فهم عمومی در طبقه سیاسیون ما جا افتاده است و به همین خاطر، همواره دولت‌ها تمایل دارند که قیمت ارز حتی‌الامکان پایین باشد؛ چراکه افکار عمومی چنین باور و تصوری دارد و آنها را قضاوت می‌کند.

وی افزود: دولت‌ها در سال‌های حکومت خود، بر روی موج کاهش نرخ ارز سوار می‌شوند و این کاهش حتی‌الامکان قیمت ارز آن را به عنوان یک کارنامه موفق به افکار عمومی می‌فروشند.

درودیان گفت: تصور نمی‌کنم که بانک مرکزی در حال حاضر، ارز کافی و قابل توجهی برای دستکاری نرخ و ارزپاشی گسترده در بازار داشته باشد و مساله اصلی در مورد قیمت ارز، در شرایط کنونی چشم‌انداز و افقی است که در مورد بازگشت برجام وجود دارد و بنابراین اگر دولت هم بخواهد چنین کاری را در بازار با اتکای به منابع ارزی بانک مرکزی صورت دهد، چشم خود را به مذاکرات جاری و کنونی دوخته است و این‌طور نیست که دلخوش به منابع کنونی و اندک بانک مرکزی باشد.

وی افزود: در سال‌های گذشته در زمان اجرای سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی، بخش عمده‌ای از ذخایر ارز را از دست داده‌ایم و بنابراین دولت حتی اگر این سیاست را هم به کار گرفته باشد که با منابع بانک مرکزی بازار را کنترل کند، حتماً به شکست سنگین دچار خواهد شد.