به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، پیری جمعیت بهویژه در شهرها، سالهاست که به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی، اقتصادی و برنامهریزی شهری تبدیل شده است. جمعیت سالمندان جهان با سرعتی قابلتوجه در حال افزایش است و برآوردها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۲۲ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل خواهند داد.
یکی از بزرگترین چالشهای این امر، فشار فزاینده بر نظامهای بهداشتی و مراقبتی شهری است. سالمندان به خدمات گستردهتر و تخصصیتری نیاز دارند که هزینهها و بار اجرایی نظامهای شهری را افزایش میدهد. همچنین زیرساختهای موجود که بهطور عمده برای جمعیت جوان طراحی شدهاند، ناکافی و نیازمند بازطراحی و اصلاحاتی هستند تا دسترسی آسانتر و رفاه بیشتری برای سالمندان فراهم شود.
مسئله انزوا و تنهایی سالمندان نیز از دیگر مشکلات جدی است. سالمندان بهویژه در شهرهای بزرگ بهدلیل دوری از خانواده و کاهش تعاملات اجتماعی ممکن است دچار مشکلات روانی و جسمانی شوند. بنابراین فراهم آوردن امکانات حملونقل عمومی دسترسپذیر و ایجاد فضاهای شهری مناسب برای مشارکت اجتماعی و ایجاد روابط انسانی اهمیت ویژهای دارد.
با وجود این چالشها، پیری جمعیت فرصتهایی نیز بههمراه دارد. فناوریهای نوینی همچون خانههای هوشمند و خدمات پزشکی الکترونیکی میتوانند به افزایش خودکفایی سالمندان کمک کنند. سیاستهای شهرداریها در زمینه فراگیر و قابلدسترسی کردن شهرها برای همه گروههای سنی نیز میتوانند کیفیت زندگی را برای سالمندان ارتقا دهند. از سوی دیگر مشارکت این قشر از جمعیت شهرها در برنامههای اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه نهتنها سلامت روان آنها را بهبود میبخشد، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز تقویت میکند.
بعد مهم و اغلب کمتر مورد توجه در این موضوع، عدالت جنسیتی است. تجربه پیری برای زنان و مردان متفاوت است و زنان سالمند بهدلیل عمر طولانیتر و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر در معرض فقر، مشکلات بهداشتی و کمبود حمایتهای اجتماعی قرار دارند. زنان سالمند بهدلیل جایگاه اجتماعی و اقتصادی ضعیفتر، دسترسی محدودتر به منابع و خدمات و مسئولیتهای مراقبتی بدون دستمزد، آسیبپذیری بیشتری دارند. از این رو، سیاستها باید بهگونهای طراحی شوند که این تفاوتها و نیازهای ویژه زنان سالمند را مد نظر قرار دهند.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با چالشهای پیری جمعیت شامل توسعه زیرساختهای مراقبتی ویژه سالمندان، حمایت از مشارکت اجتماعی زنان سالمند، فراهم کردن بازار کار مناسب برای این گروه سنی و ایجاد فرصتهای آموزش و توانمندسازی است. اصلاح سیستم حملونقل و مسکن نیز باید بهگونهای باشد که امکان استفاده آسان برای سالمندان بهویژه زنان تنها یا سرپرست خانوار، فراهم شود. دادهمحوری و جمعآوری اطلاعات دقیق تفکیکشده جنسیتی برای تحلیل بهتر نیازها و ارائه راهکارهای هدفمند بسیار ضروری است.
نمونههای موفقی از شهرهایی که سیاستهای جامع در زمینه مدیریت جمعیت سالمند و عدالت جنسیتی اتخاذ کردهاند، شامل تویاما و یوکوهامای ژاپن، لیسبون پرتغال و منچستر انگلستان میشود. این شهرها با ارتقا زیرساختها، بهبود خدمات بهداشتی و ایجاد فرصتهای مشارکت اجتماعی، زمینههای بهبود کیفیت زندگی سالمندان را فراهم کردهاند.
در منچستر، یکی از پیشگامان این حوزه، راهاندازی پنل حمایتی از زنان است که نمونه بارز تلاش برای تسریع برابری است که به سیاستگذاران امکان میدهد استراتژیهای مبتنی بر شمولیت را توسعه دهند و عواملی نظیر سن، قومیت و ناتوانی را مورد بررسی قرار دهند. منچستر همچنین توسط سازمان جهانی بهداشت بهعنوان نخستین ناحیه شهری در بریتانیا شناخته شده که شهر دوستدار سالمندان ایجاد کرده که برای مردم سالمند با نیازهای متنوع محیطی پذیرا و حمایتی ساخته است. در این شهر سیاستهای برابری، تنوع و شمول در تمام خدمات عمومی اجرا میشود تا نیازهای همه گروههای سنی و جنسیتی تأمین شود.
شهرهای ژاپنی همچون تویاما و یوکوهاما نیز سیاستهای چندجانبهای را پیش گرفتهاند که بر توسعه جمعیتی فشرده و بهبود دسترسی به خدمات برای افراد مسن تأکید دارند. ادغام خدمات بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی، ارتقا کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی سالمندان از اولویتهای آنهاست. این شهرها همکاریهای فراگیر میان بخشهای مختلف جامعه و نهادهای دولتی برای اجرای برنامههای ویژه سالمندان را تقویت کردهاند.
لیسبون نیز در راستای این سیاستها، رویکردی فراگیر اتخاذ کرده که با ترکیب برنامههای مسکن، حملونقل و خدمات عمومی، ضمن مشارکت فعال جامعه مدنی و بخش خصوصی، محیط مناسبی برای زندگی آگاهانه و فعال سالمندان فراهم آورده است.
این تجربهها نشان میدهد که موفقیت در مدیریت موضوعات سن و جنسیت در شهرها مستلزم سیاستگذاری یکپارچه و جامع است که ارتقای زیرساختها، بهبود خدمات سلامت، توجه به نیازهای ویژه جمعیت مسن و تضمین برابری در دسترسی به فرصتهای اجتماعی را در بر گیرد. در عین حال سطح بالایی از مشارکت اجتماعی و همکاری میان نهادهای مختلف برای افزایش اثربخشی برنامهها نیز حیاتی است.
بنابراین سیاستهای موفق مدیریت سن و برابری جنسیتی، نیازمند رویکردهای چندسطحی، مبتنی بر حقوق شهروندی، توجه به نیازهای ویژه گروههای مختلف سنی و جنسیتی و تقویت سازوکارهای نهادی برای اجرای مستمر و اثربخش هستند تا بتوانند کیفیت زندگی تمام گروههای جمعیتی را در شهرها بهبود بخشند.
پیری جمعیت در ایران
روند پیری جمعیت در ایران نیز مشهود است؛ طبق آخرین آمارها، جمعیت سالمند کشور بیش از ۱۰ میلیون نفر است که حدود ۱۴ درصد کل جمعیت را شامل میشود و بر اساس پیشبینی انجمن علمی سالمندان این رقم تا سال ۱۴۳۰ ممکن است به حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور برسد.
افزایش سهم سالمندان در شهرها، بهویژه در کلانشهرهایی همچون تهران تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد کرده است. این تحول موجب بروز نیازهای جدید شهری، از جمله تأمین مسکن مناسب، خدمات بهداشتی و درمانی تخصصی، حملونقل عمومی قابلدسترسی و ایجاد فضاهای عمومی مناسب برای تعاملات اجتماعی میشود.
ایران و بسیاری از کشورها در آستانه «پنجره جمعیتی» قرار دارند؛ فرصتی اقتصادی که با بهرهگیری از زیرساختها و سیاستهای مناسب میتواند به توسعه پایدار و شهری مقاوم منجر شود. مدیریت هوشمندانه روند پیری جمعیت همراه با رعایت عدالت جنسیتی، کلید موفقیت در دستیابی به شهرهای فراگیر، عادلانه، با کیفیت و ایجاد زندگی بهتر برای سالمندان است. این امر مهم تنها در سایه همکاری جمعی، تعهد سیاستگذاران و تمرکز دادهمحور بر نیازهای اقشار مختلف جامعه ممکن خواهد بود.
پیری جمعیت شهری و چالشهای آن در اروپا
پیری در شهرها یک تجربه جنسیتی و چندبعدی است که برای زنان بهویژه زنان مهاجر و کمدرآمد، بار مضاعفی از مسئولیتهای مراقبتی و فقر سالمندی را بهدنبال دارد. این مسئله در قالب تغییرات جمعیتی گستردهای نمود پیدا میکند که شهرهای اروپا را در حال حاضر و آینده تحتتأثیر قرار میدهد. تا سال ۲۰۵۰، بیش از ۳۰ درصد جمعیت اتحادیه اروپا را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد. همزمان نرخ تولد کاهش و کمبود نیروی کار افزایش پیدا میکند و مهاجرت، ساختار شهری اروپا را به شکل نوینی تغییر میدهد. این روندها دیگر پیشبینیهای آینده نیستند، بلکه در حال حاضر مشهود شده و شهرها را بهسرعت دچار تحول کردهاند.
این شرایط مقامات شهری و سیاستگذاران اتحادیه اروپا را با پرسشهای مهمی در این زمینه روبهرو کرده است که چگونه شهرها میتوانند در رویارویی با پیری جمعیت و نوسانات اقتصادی، موتور محرک عدالت و نوآوری باقی بمانند و زندگی شهری را بهگونهای طراحی کنند که کرامت سالمندان حفظ، آیندهای عادلانه برای نسلهای جوان تضمین و فرصتهای فراگیری برای تازهواردان فراهم شود.
نوآوری در خدمات شهری برای سالمندان اروپایی
پیری جمعیت فرصتی برای تعریف مجدد زندگی شهری فراهم میکند که باید رویکردی همهجانبه و انسانی داشته باشد، بهگونهای که کرامت، عدالت و ارتباط بین نسلی در اولویت قرار گیرد. شهرها باید فراتر از ساختارهای فیزیکی به خدمات اجتماعی و احساسی مردم توجه کنند و سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در این حوزهها انجام دهند تا بتوانند محیطی پویا، عادلانه و مراقبتی برای همه ساکنان بهویژه سالمندان و مهاجران فراهم کنند.
تغییرات جمعیتی پیامدهای فراتر از ابعاد زیرساختهای فیزیکی دارند و بهطور عمیق در زمینه جنسیت و مسائل چندجانبه مرتبط با آن جلوهگر میشوند. زنان مسن بهویژه از جوامع مهاجر بهطور معمول بار دوگانه مراقبتی و ناامنی اقتصادی را متحمل میشوند. این در حالی است که اقدامات مراقبتی که اغلب بدون درآمد و کمارزش تلقی میشود، نقش اساسی در تداوم زندگی شهری ایفا میکند، اما کمتر مورد توجه قرار دارند.
در این راستا، تجربه پیری در محیطهای شهری به ویژه برای زنان مهاجر یا کمدرآمد پیچیدهتر و نابرابر است. نابرابری زنان در جمع مراقبان و افراد دچار فقر سالمندی در اروپا بهطور چشمگیری مشخص است. برای مقابله با این بیعدالتی، برنامه «زنان به پیش!» در این قاره طراحیشده که متمرکز بر آموزش، مشاوره و دسترسی به خدمات مراقبت کودک برای زنان مهاجر است. این برنامه مسیرهایی را ایجاد میکند تا گروههای بیشتر نادیده گرفتهشده همچون زنان مسن، مراقبان غیررسمی و مادران مهاجر بتوانند نقش خود را در حوزههای کاری و اجتماعی بازیابند.
معاون شهردار آمستردام، تغییرات جمعیتی را عامل تأثیرگذار بر بخشهای کلیدی همچون مسکن، آموزش، بهداشت و بازار کار توصیف کرده و معتقد است که چالشهایی همچون کمبود نیروی کار و فقدان مسکن مقرونبهصرفه نیازمند همکاری هماهنگ بین دولتهای محلی، ملی و اروپایی است. این ترکیب جمعیتی جدید ضرورت ایجاد خدمات عمومی نوین ازجمله از طریق فضاهای عمومی مناسب، حملونقل در دسترس و حمایتهای مبتنیبر جامعه را مطرح میکند که از نظر اقتصادی، اجتماعی و عاطفی مردم را پشتیبانی کنند.
نمونههایی از اقدامات شهری موفق در این زمینه وجود دارد. همانطور که پیش از این است هم شد، در منچستر بهعنوان بخشی از شبکه جهانی سازمان جهانی بهداشت برای شهرهای دوستدار سالمندان، سیاستهای شهری جامع در زمینه پیر شدن جمعیت تدوین شده است. این سیاستها شامل حملونقل قابل دسترس و مراقبت مبتنیبر جامعه میشوند که هدف آن حمایت از خودمختاری و مشارکت اجتماعی سالمندان است.
در ریگا، پایتخت لتونی، طرح «خودمختاری و هدفمندی در مراکز پیری» به جای مدلهای سنتی، سالمندان را از طریق فعالیتهای مشارکتی و مراقبتهای همآفرینیشده به جامعه بازمیگرداند و در آمستردام پروژه «آپارتمانهای زندگی طولانی» اجرا شده که امکان زندگی گروهی سالمندان با حمایت همسالان و مراقبین در محل زندگی خود را فراهم میکند؛ مدلی که از مراقبت برای سالمندان به مراقبت با سالمندان تغییر رویکرد داده است.
در شهرهای دیگر، با حمایت از «دستور کار لیبرال جدید»، تلاش میشود تا امکان ترکیب مشارکت شغلی و مراقبتی برای همه جنسیتها فراهم شود. در این دیدگاه، مراقبت بهعنوان یک زیرساخت حیاتی اقتصادی برای تابآوری بلندمدت شهری شناخته میشود. همچنین بر ثبات مالی و توازن کار-زندگی زنان بهعنوان کلید افزایش نرخ زادوولد در اروپا تأکید میشود.
کاهش ۵.۴ درصدی نرخ تولد در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۳، مشکلات اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر جمعیت را برجسته و توجه به این مسائل را ضروری کرده است. در مقابل، شهرها با تمرکز بر استراتژیهای مهارتی فراگیر، رویکردهای مبتنیبر حقوق و سیاستهای میانبخشی بهدنبال ارتقای عدالت و رفع این مشکلات هستند.
از جمله اقدامات برجسته میتوان به تعهد ۱۰۰ شهر به کمپین «شهرهای فراگیر برای همه» اشاره کرد که حقوق کودکان را در فضای واقعی و مجازی تضمین میکند، خدمات مبتنیبر داده را توسعه میدهد و دسترسی بدون تبعیض به خدمات بهداشتی، مسکن و عمومی را فراهم میآورد. در حوزه آموزش نیز ایجاد فرصتهای برابر، اساس تغییرات است و شهرداریها باید بهطور ویژه به مناطقی با بیشترین نیاز همچون مدارس محلههای محروم منابع اختصاص دهند. مدارس خانوادگی در بعضی شهرها علاوهبر آموزش کودکان، والدین را در مهارتهای زبان و مدیریت مالی حمایت و به تقویت افراد و جامعه کمک میکنند.
پروژههای میاننسلی ویژه فراگیری مهاجران شامل مراکزی است که خدمات روانشناسی ویژه آسیبدیدگان ناشی از تروما، مشاورههای همتایان و فعالیتهای جامعهسازی ارائه میکنند. این پروژهها تنوع جنسیتی، مهاجرت و تجارب جابهجایی را بهرسمیت میشناسند و بر لزوم راهکارهای مراقبتی و فرهنگی حساس تأکید دارند.
پیر شدن جمعیت شهری و تغییرات ساختاری ناشی از آن چالشی چندبعدی است که نیازمند راهبردهای نوآورانه، همکاری چندسطحی و تمرکز ویژه بر عدالت جنسیتی و بین نسلی است تا شهرهای آینده، انسانیتر، فراگیرتر و عادلانهتر باشند.