به گزارش پردیسان آنلاین، در سالهای اخیر، جهان شاهد بازگشت رقابتهای قدرتهای بزرگ به صحنه سیاست بینالملل بوده است؛ رقابتهایی که از جنگ اوکراین تا بحران تایوان و از تحریمهای اقتصادی تا جنگ تعرفهای میان واشنگتن و پکن، سیمای تازهای از نظم جهانی را ترسیم کردهاند. در چنین فضایی، کشورهایی که از توان اقتصادی یا نظامی کمتری برخوردارند، میکوشند از شکافهای موجود میان قدرتهای بزرگ برای حفظ استقلال و تأمین منافع خود بهره ببرند. ایران نیز که در چهار دهه گذشته در برابر فشار و تحریمهای یکجانبه غرب ایستادگی کرده، از این قاعده مستثنی نیست.
پاسخ منفی ولادیمیر پوتین به مذاکره تحت فشار دونالد ترامپ، و همزمان اقدام چین در اعمال محدودیت صادرات عناصر نادر خاکی به مشتریان دفاعی خارجی، تنها نشانهای از تشدید تقابل شرق و غرب است؛ تقابلی که رویکردهای یکجانبه آمریکا را بیش از پیش تضعیف کرده و فضای جدیدی برای بازیگران مستقل، از جمله ایران، فراهم آورده است. پکن و مسکو که در دهه ۹۰ میلادی هنوز در حال سازگاری با نظم آمریکایی بودند، امروز با درک مشترکی از تهدید ناشی از هژمونی واشنگتن، مسیر تازهای از همکاری و همافزایی را آغاز کردهاند؛ مسیری که از طرح «کمربند و جاده» چین تا محورهای انرژی و امنیتی روسیه امتداد یافته است.
در این میان، ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز خود در چهارراه انرژی و تجارت جهانی، میتواند یکی از بازیگران کلیدی این همکاری باشد. تجربه مقاومت در برابر فشارهای غرب، توان بازدارندگی منطقهای و ظرفیتهای انرژی کشور، فرصت مناسبی را برای حضور فعال در شکلگیری نظم چندقطبی جدید فراهم کرده است.
تحولات اخیر از جمله نامه مشترک ایران، چین و روسیه به شورای امنیت در رد بازگشت قطعنامههای فصل هفتمی و اعلام انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، نشانهای از همین همگرایی راهبردی است؛ همگراییای که میتواند توازن قدرت جهانی را دگرگون کند.
در همین زمینه، برای بررسی ابعاد سیاسی و راهبردی این همکاری سهجانبه، گفتوگویی تفصیلی با مهدی سیف تبریزی، کارشناس مسائل اوراسیا انجام دادیم؛ گفتوگویی که تحلیلی روشن از روند شکلگیری بلوک شرقی و فرصتهای ایران در این نظم نوین جهانی ارائه میدهد.
برای بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی این موضوع، به سراغ مهدی سیف تبریزی، کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا رفتیم؛ کسی که سالها تحولات مسکو، پکن و نقش ایران در نظم در حال گذار جهانی را دنبال کرده است. گفتوگوی پیشرو تحلیلی عمیق از پشتصحنه هماهنگی سهجانبه ایران، چین و روسیه و چشمانداز شکلگیری یک اتحاد شرقی در برابر هژمونی غرب است.

پردیسان آنلاین: هماهنگی اخیر چین و روسیه در رد بازگشت قطعنامههای فصل هفتمی علیه ایران، از نگاه شما یک همکاری مقطعی است یا نشانه آغاز یک اتحاد پایدار در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکا؟
سیف تبریزی: به نظر میرسد این اقدامات هماهنگ فراتر از یک همکاری موقت باشد، از نظر من این همکاری و هماهنگی اخیر چین و روسیه در جلوگیری از بازگشت قطعنامههای فصل هفتمی علیه ایران، فراتر از یک همکاری موقت، نقطه شروعی برای شکلگیری یک اتحاد استراتژیک و پایدار در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکاست. در سپتامبر ۲۰۲۵، وزرای خارجه ایران، چین و روسیه با ارسال نامهای مشترک به شورای امنیت، مکانیسم «اسنپبک» را از نظر حقوقی و رویهای بیاعتبار اعلام کردند و پیامی روشن به غرب فرستادند: دوران تحمیل اراده یکجانبه به پایان رسیده است.
این اقدام بخشی از یک همکاری گستردهتر است. چین با پیشبرد ابتکار «کمربند و جاده» و روسیه با تأکید بر امنیت منطقهای، در حال ایجاد یک جبهه مشترک هستند که ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع انرژی خود میتواند نقش محوری در این اتحاد ایفا کند. از رزمایشهای مشترک در خلیجفارس تا توافقهای اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، این اتحاد نشاندهنده عزمی مشترک برای کاهش سلطه نظام مالی غرب و حرکت به سوی یک نظم جهانی چندقطبی است. به نظر من این همکاری، گامی اساسی برای ایجاد جهانی است که در آن تصمیمگیریها بر پایه گفتوگو و عدالت استوار خواهد بود.
پردیسان آنلاین: چین و روسیه هر دو از اهرمهای اقتصادی برای مهار فشار واشنگتن استفاده میکنند؛ چین با عناصر نادر خاکی و روسیه با سلاح انرژی. آیا میتوان گفت این مسیرها در حال همگرایی به سوی یک اتحاد اقتصادی-امنیتی شرقی هستند؟
سیف تبریزی: مسکو و پکن بر اساس برنامههای کلان طراحیشده به سوی یک اتحاد اقتصادی-امنیتی در حال حرکت هستند. چین و روسیه با استفاده از اهرمهای اقتصادی خود، یعنی عناصر نادر خاکی و منابع انرژی، در حال شکلدادن به یک جبهه قدرتمند در برابر فشارهای واشنگتن هستند و این مسیرها به سوی یک اتحاد اقتصادی–امنیتی شرقی همگرایی دارند. چین که کنترل بیش از ۷۰ درصد تولید عناصر نادر خاکی را در اختیار دارد، با محدود کردن صادرات به آمریکا، از این اهرم برای خنثیسازی تحریمهای غرب بهمنظور تحت فشار قراردادن این کشور استفاده میکند.
روسیه نیز با تسلط بر بخش قابلتوجهی از بازار جهانی نفت و گاز، از انرژی بهعنوان ابزاری برای تحت تأثیر قراردادن رفتار غرب بهره میبرد. این همکاریها به حوزه اقتصاد محدود نمیشود، توافقهای بلندمدت انرژی، همچون قراردادهای گازی بین چین و روسیه، و توسعه مسیرهای تجاری در چارچوب «کمربند و جاده»، نشاندهنده پیوند عمیق بین اقتصاد و امنیت است. ایران نیز با منابع انرژی و موقعیت راهبردیاش میتواند این اتحاد را تقویت کند. در چارچوب بریکس و شانگهای، این سه کشور روی تجارت بدون دلار و ایجاد نظامهای مالی مستقل تمرکز دارند. این اتحاد پیامی روشن دارد: نظم جهانی باید از سلطه یکجانبه خارج شود و به سوی توازن و همکاری حرکت کند.
پردیسان آنلاین: از دید شما، اعلام همزمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی ایران، چین و روسیه چه پیامی برای ساختار تصمیمگیری غرب در شورای امنیت داشت؟
سیف تبریزی: اعلام همزمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ توسط چین، روسیه و ایران در هجدهم اکتبر ۲۰۲۵، از طریق نامهای مشترک به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، پیامی سیاسی قاطع علیه ساختار تصمیمگیری تحت نفوذ غرب در شورای امنیت بود. این سه کشور با تأکید بر پایان یافتن کامل قطعنامه و بیاعتباری مکانیسم «اسنپبک»، نشان دادند که دیگر نمیتوان از شورای امنیت بهعنوان ابزاری برای فشار یکجانبه استفاده کرد. حمایت بیش از ۱۲۱ کشور عضو جنبش «عدم تعهد» از این موضع، قدرت این پیام را دوچندان کرد.
این نامه که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز ارسال شد، بر خروج پرونده هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت و بازگشت نظارت آژانس به سطح استاندارد تأکید داشت. این اقدام نهتنها از حقوق ایران دفاع کرد، بلکه چالشی مستقیم به سیستمی بود که سالها تحت سلطه غرب عمل کرده است. این اتحاد نشان میدهد که شورای امنیت باید فضایی برای گفتوگوی برابر باشد، نه ابزاری برای تحمیل اراده قدرتهای غربی.
پردیسان آنلاین: با وجود رقابتهای سنتی، چین و روسیه امروز درک مشترکی از تهدید آمریکا دارند. آیا این درک میتواند نظم جهانی را از تکقطبی به چندقطبی واقعی سوق دهد؟
سیف تبریزی: چین و روسیه، با وجود رقابتهای گذشته، اکنون به درک مشترکی از تهدید ناشی از هژمونی آمریکا رسیدهاند و این درک مشترک این پتانسیل را دارد تا نظم جهانی در حال شکلگیری را به سوی یک نظام چندقطبی واقعی هدایت کند. این دو کشور با ترکیب توان اقتصادی و فناوری چین و قدرت نظامی و منابع انرژی روسیه، البته در همکاری با کشورهایی همچون هند و برزیل، در حال ایجاد یک اتحاد نیرومند هستند که توازن قدرت جهانی را تغییر میدهد.
برای نمونه، تجارت دوجانبه چین و روسیه در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار رسید که بخش عمده آن با ارزهای ملی انجام شد و این یک نشانه قوی از تلاش برای کاهش سلطه دلار در فرایندهای اقتصادی آینده جهان است. از سوی دیگر، ایران نیز با منابع انرژی و موقعیت ژئوپلیتیکی خود، به این اتحاد عمق میبخشد. همکاریهای نظامی، همچون رزمایشهای مشترک در خلیجفارس، و پروژههای مشترک در فناوریهای پیشرفته، نشاندهنده پیوند عمیق این سه کشور است. اقدام مشترک در رد تلاشهای غرب برای احیای تحریمهای شورای امنیت علیه ایران در اکتبر ۲۰۲۵، نمونهای جدی و تأثیرگذار از این همافزایی است.
با وجود چالشهایی همچون تفاوتهای راهبردی یا مسائل داخلی، این اتحاد با حمایت کشورهایی همچون ایران و هند در چارچوب بریکس و شانگهای، شتاب لازم برای ایجاد یک نظم چندقطبی را دارد. این نظم، جهانی را نوید میدهد که در آن تصمیمگیریها از طریق گفتوگو و احترام متقابل انجام میشود، نه از طریق سلطه یک قدرت.
پردیسان آنلاین: ایران چگونه میتواند از شکاف میان شرق و غرب برای تقویت جایگاه راهبردی خود بهره ببرد، بدون آنکه دچار وابستگی جدید شود؟
سیف تبریزی: ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز، منابع انرژی غنی و تجربه بیش از چهل ساله مقاومت در برابر فشارهای غرب، میتواند با هوشیاری از شکاف میان شرق و غرب برای تقویت جایگاه راهبردی خود بهره ببرد، به شرط آنکه با دیپلماسی هوشمند از ایجاد وابستگی محض به هر قدرتی اجتناب کند.
نخست، ایران میتواند همکاری با چین و روسیه را در چارچوب پروژههایی همچون «کمربند و جاده» یا ایجاد هاب انرژی تقویت کند تا در برابر تحریمهای غرب مقاومتر شود، اما برای جلوگیری از وابستگی، باید روابط خود را با دیگر بازیگران، در قالب اتحادها و سازمانهایی همچون بریکس، شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و… با کشورهایی همچون هند، ترکیه یا آفریقای جنوبی گسترش دهد تا تعادل حفظ شود.
دوم، تنوعبخشی به اقتصاد از طریق تجارت با ارزهای غیردلاری و پیوستن به نظامهای مالی مستقل، همچون آنچه در بریکس دنبال میشود، وابستگی به نظام مالی غرب را کاهش میدهد. سرمایهگذاری در فناوریهای بومی و توسعه زیرساختهایی همچون بندر چابهار میتواند اثرات تحریمها را کاهش و اقتصاد ایران را مقاومتر کند.
ایران میتواند با ایفای نقش فعال در سازمانهایی همچون شانگهای و بریکس، بهعنوان نماینده کشورهای در حال توسعه، نفوذ جهانی خود را افزایش دهد. حمایت اخیر جنبش «عدم تعهد» از ایران در موضوع قطعنامه ۲۲۳۱، فرصتی برای تقویت این نقش است.
برای پرهیز از وابستگی جدید، ایران باید قراردادهای همکاری را با تمرکز بر انتقال فناوری و توسعه زیرساختهای داخلی تنظیم کند، نهتنها صادرات منابع. با این رویکرد، ایران میتواند بهعنوان یک بازیگر مستقل در نظم چندقطبی در حال شکلگیری جایگاه خود را تثبیت کند.