به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
کشورهای جهان با بیشترین کاهش جمعیت + اینفوگرافی
روند کاهش جمعیت در جهان بهتدریج گسترش پیدا کرده است و اکنون دیگر تنها کشورهای کوچک یا در حال توسعه با این پدیده روبهرو نیستند، بلکه اقتصادهای بزرگ نیز در معرض کاهش جمعیت قرار دارند. بر اساس دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۲۴، تعداد ۴۲ کشور و قلمرو جهان نرخ رشد جمعیت منفی را تجربه کردهاند که شدت این کاهش در بعضی کشورها بسیار بیشتر از سایرین است. برای مثال، کشور کوزوو با نرخ منفی ۹.۶۹ درصد، بیشترین کاهش جمعیت را در جهان دارد. پس از آن سنت مارتین در کارائیب و جزایر مارشال در اقیانوس آرام قرار دارند که بهترتیب نرخهای منفی ۵.۱۷ و ۳.۳۵ درصد را ثبت کردهاند. کشورهایی همچون مولداوی، مقدونیه شمالی و آلبانی نیز کاهش جمعیت قابلتوجهی دارند.
بخش عمدهای از این روند در کشورهای اروپای شرقی مشاهده میشود. کشورهای کوزوو، مولداوی و مقدونیه شمالی بهطور ویژه با کاهش شدید جمعیت روبهرو هستند که دلیل اصلی آن مهاجرت گسترده به کشورهای غربی اروپاست. این مهاجرت نهتنها ناشی از اختلاف درآمد بین شرق و غرب اروپاست، بلکه پیوستن بعضی از این کشورها به اتحادیه اروپا موجب شده تا افراد بهراحتی بتوانند برای کار و زندگی به کشورهای عضو اتحادیه مهاجرت کنند.
در کنار کشورهای کوچکتر، اقتصادهای بزرگ همچون آلمان، ژاپن، چین و ایتالیا نیز شاهد روندی نزولی در جمعیت خود هستند. هر چند نرخ کاهش جمعیت در این کشورها کمتر است، با توجه به وسعت جمعیتی آنها، این تغییرات میتواند پیامدهای گستردهای از نظر اقتصادی و اجتماعی داشته باشد.
دولتها در این کشورها تلاش میکنند با اجرای سیاستهایی ازجمله افزایش حمایتهای مالی از خانوادهها و بهبود خدمات رفاهی برای کودکان، نرخ تولد را افزایش دهند. برای مثال ژاپن سازمانی جدید به نام سازمان کودکان و خانوادهها راهاندازی کرده که وظیفه نظارت بر رفاه کودکان و دسترسی به مهدکودکها را بر عهده دارد. در چین نیز کمکهزینهای معادل ۳۶۰۰ یوان سالانه برای هر کودک زیر سه سال به خانوادهها پرداخت میشود تا روند فرزندآوری تشویق شود.
اگرچه جمعیت کل جهان هنوز با نرخ متوسط یک درصد در حال رشد است، رشد منفی جمعیت در کشورهای یادشده، نشانگر چالشهای جمعیتی جدیدی است که کشورهای مختلف با آن روبهرو خواهند شد. روند کاهش جمعیت بهویژه در اروپای شرقی، ناشی از عوامل ساختاری همچون مهاجرت و کاهش نرخ باروری است و به احتمال زیاد تغییراتی در ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشورها بهوجود خواهد آورد. به این ترتیب جهان نیازمند سیاستهای جمعیتی هوشمند و جامع برای مقابله با اثرات منفی این روند است تا بتوان آثار کاهش جمعیت بر رشد اقتصادی و تعادل اجتماعی را کاهش دهد.
نمونههای موفق جهانی از تاثیر طراحی فضاهای عمومی بر سرزندگی شهروندان
در عصر تحولات سریع شهری، طراحی فضاهای عمومی با رویکرد تفریحی به یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و انسانی شهرها تبدیل شده است. گزارشهای تخصصی در حوزه طراحی شهری نشان میدهند که برنامهریزی، طراحی و مدیریت فضاهای عمومی نهتنها بر کیفیت زندگی شهروندان تأثیر مستقیم دارد، بلکه نقش مهمی در شکلگیری هویت شهری، تقویت تعاملات اجتماعی و ارتقای سلامت جسمی و روانی ایفا میکند. طراحی این فضاها باید بهگونهای باشد که برای همه گروههای سنی و اجتماعی قابل استفاده باشد و ارزشهای فرهنگی و تاریخی جامعه را بازتاب دهد.
فضاهای عمومی در شهرها، بستری برای تعاملات غیررسمی، گردهماییهای اجتماعی، فعالیتهای تفریحی و تجربه جمعی هستند. طراحی مناسب این فضاها میتواند حس تعلق را در میان شهروندان تقویت کند و انسجام اجتماعی را افزایش دهد. پارکها، میدانها، پیادهراهها و فضاهای باز شهری نیز علاوهبر اینکه محل استراحت و تفریح فردی هستند، میتوانند بستری برای بیان فرهنگی، برگزاری رویدادهای محلی و حفظ میراث تاریخی باشند.
اصول کلیدی در طراحی شهری برای تفریح شهروندان
یکی از مهمترین اصول طراحی شهری، دسترسیپذیری و فراگیری است. فضاهای عمومی باید برای همه گروههای جامعه از کودکان و سالمندان گرفته تا افراد دارای معلولیت و گروههای اقلیت، قابل استفاده باشند. مدیریت ریزاقلیم شهری نیز از اصول حیاتی طراحی است. استفاده از تهویه طبیعی، نور خورشید، سایهاندازی توسط درختان بومی و عناصر مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی، موجب میشود فضاهای عمومی در تمام فصول قابل استفاده باشند.
مبلمان شهری با کیفیت بالا همچون نیمکتها، میزها، تجهیزات ورزشی و بازی، نقش مهمی در جذابیت و کارایی فضاهای عمومی دارند. طراحی ارگونومیک، استفاده از مصالح بادوام و زیباییشناسی مناسب، حضور شهروندان را افزایش و رضایت آنها را از تجربه تفریحی ارتقا میدهد.
شهر تورین در شمال ایتالیا با بهکارگیری رویکردی نوآورانه در طراحی شهری توانسته است فضاهای عمومی را به بستری پویا برای تفریح، تحرک و تعامل اجتماعی شهروندان بهویژه جوانان تبدیل کند. این شهر با اجرای پروژههای مداخلهای در بافت شهری، بهجای افزودن سازههای جدید، کیفیت و کارکرد فضاهای موجود را ارتقا داده که از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه است و از نظر اجتماعی مؤثرتر عمل میکند.
یکی از اقدامات شاخص تورین، استفاده از گرافیکهای کف خیابان و نشانههای بصری در مسیرهای پیادهروی است. این عناصر نهتنها جنبه زیباییشناسی دارند، بلکه با طراحی تعاملی و رنگهای جذاب، شهروندان را به حرکت، بازی و تعامل دعوت میکنند. در بعضی مناطق شهری، کفپوشهایی با الگوهای هندسی، مسیرهای بازی یا نشانههای راهنما نصب شدهاند که کودکان و نوجوانان را به فعالیت فیزیکی تشویق میکنند. این طراحیها بهگونهای هستند که حتی عبور ساده از یک خیابان میتواند به تجربهای سرگرمکننده و فعال تبدیل شود.
تجربه موفق کپنهاگ در طراحی شهری برای تحرک و تفریح
کپنهاگ، پایتخت دانمارک، بهعنوان موفقترین نمونه طراحی شهری فعال در جهان شناخته میشود. در این شهر، ۴۹ درصد از رفتوآمدهای روزانه به محل کار یا تحصیل با دوچرخه انجام میشود که رقمی چشمگیر و حاصل دههها برنامهریزی دقیق، سیاستگذاری هوشمند و فرهنگسازی اجتماعی است. زیرساختهای شهری کپنهاگ شامل شبکه گستردهای از خیابانهای آرام، مسیرهای سبز اختصاصی برای دوچرخهسواران، خطوط دوچرخه رنگی در مناطق پرتردد و مسیرهای جداشده برای افزایش ایمنی و راحتی است.
بیش از ۳۹۰ کیلومتر مسیر اختصاصی برای دوچرخهسواران در این شهر وجود دارد که با رنگآمیزی مشخص، جداکنندههای فیزیکی و علائم راهنمایی ویژه طراحی شدهاند. در مناطق پرتردد، مسیرهای دوچرخهسواری از خیابانهای خودرو جدا شدهاند تا ایمنی و راحتی را افزایش دهند. خیابانهای آرام با محدودیت سرعت ۳۰ کیلومتر در ساعت، مسیرهای سبز که از میان پارکها و فضاهای طبیعی عبور میکنند و اتصال مستقیم این مسیرها به ایستگاههای حملونقل عمومی، مدارس، مراکز اداری و مناطق مسکونی، موجب شدهاند که دوچرخهسواری نهتنها فعالیتی تفریحی، بلکه وسیلهای عملی و روزمره برای حملونقل باشد.
سه منطقه، سه رنگ؛ تجربهای چندلایه از تفریح شهری
پارک سوپرکیلن به سه منطقه اصلی با رنگهای متمایز تقسیم شده است: میدان قرمز، میدان سیاه و پارک سبز. هر منطقه با طراحی خاص، عملکردی متفاوت و تجربهای منحصر بهفرد برای شهروندان فراهم میکند.
میدان قرمز بهعنوان امتداد فعالیتهای فرهنگی و ورزشی سالن نوربروهال طراحی شده و شامل سطحی رنگی و چندمنظوره است که با مصالح و رنگهای مشابه به فضای داخلی سالن متصل میشود. میدان قرمز میزبان بازارهای آخر هفته، رویدادهای فرهنگی، بازیهای خیابانی و فعالیتهای ورزشی است. سطح میدان با پوشش لاستیکی چندمنظوره برای اسکیت، فوتبال، نمایشهای روباز و بازارهای محلی آماده شده و دارای امکاناتی همچون زمین بسکتبال، فضای پارکینگ، ایستگاه دوچرخه و تجهیزات تناسب اندام است.
در این میدان، عناصر تفریحی متنوعی از سراسر جهان گردآوری شدهاند: سرسرهای از چرنوبیل، تابهای عراقی، زمین بازی هندی، سیستم صوتی از جامائیکا، نیمکتهایی از برزیل، سطلهای زباله چدنی از بریتانیا و مبلمان شهری از ایران و سوئیس. درختان قرمز رنگ در کنار درختان موجود، فضای میدان را احاطه کردهاند و طراحی حاشیههای میدان بهگونهای است که با حرکت موجدار، فضا را بهصورت یکپارچه در قالب فرش قرمز شهری درمیآورد.
شهرهای جهان با بیشترین تاثیر از انتشار کربن
تأسیسات سوخت فسیلی همچنان منبع غالب آلودگیهای ناشی از گرمایش زمین و عاملی مهم در تشدید بحران اقلیمی بهشمار میروند. ذرات معلق تولیدشده از این منابع به مناطق اطراف منتقل میشوند و هر سال جان حدود ۸.۷ میلیون نفر را میگیرند. همین مسئله نشان میدهد که رهبران جهان باید در شناسایی دقیق مراکز انتشار آلودگی و افراد آسیبپذیر، بهسرعت اقدام کنند.
اکنون ابزار جدیدی به نام ردیابی آبوهوا (Climate Trace) در اختیار عموم قرار گرفته که امکان مشاهده حرکت دود و آلودگیهای هوا را در بیش از ۲۵۰۰ شهر جهان بر اساس دادههای ماهوارهای ارائه میدهد. این ابزار تصویری دقیق از ارتباط بین بحران اقلیمی و آلودگی هوا به دست میدهد و نشان میدهد کدام جوامع بیشترین خطر را متحمل میشوند. شناسایی این مناطق و پیگیری جدی این موضوع، یک اولویت فوری بهشمار میرود تا بتوان اقدامات مؤثری برای حفظ سلامت عمومی و محیط زیست انجام داد.
دادههای جدید نشان میدهد که سوختن سوختهای فسیلی نهتنها موجب تشدید تغییرات اقلیمی میشود، بلکه سلامت حداقل ۱.۶ میلیارد نفر را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است. یکی از عوامل اصلی این تهدید، آلاینده ذرات معلق بسیار ریز موسوم به PM2.5 است که از فعالیتهایی همچون کارخانهها، نیروگاهها و سایر تأسیسات صنعتی منتشر میشود و تنفس آن برای سلامت انسان بسیار مضر است.
سازمان ردیابی آبوهوا با استفاده از دادههای ماهوارهای و حسگرهای متعدد، نقشهای تعاملی از ۱۰ شهر بزرگ جهان ارائه کرده است که بیشترین تأثیر را از این ابرانتشاردهندگان میپذیرند. این شهرها شامل کراچی در پاکستان، گوانگژو در چین، سئول در کرهجنوبی و نیویورک در آمریکا هستند که همه در هفته جاری میزبان اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل خواهند بود. علاوهبر این چهار شهر، سایر شهرهای برجسته تحتتأثیر در نقشه یادشده هیوستون در ایالات متحده آمریکا، دورتموند در آلمان، شانگهای در چین، بلم در برزیل و بوستون، لسآنجلس و لانگ بیچ در ایالات متحده آمریکا هستند.
در رابطه با آمریکا افزایش آگاهی عمومی درباره آلودگی هوا، تا حدی واکنشی به سیاستهای دولت دونالد ترامپ است که بسیاری از برنامههای مقابله با بحران اقلیمی را متوقف کرد. دولت ترامپ پروژههای انرژی تجدیدپذیر را تعطیل و گزارشی اقلیمی منتشر کرد که مورد تمسخر جامعه علمی قرار گرفت و خود رئیسجمهور آن را «کلاهبرداری» خواند؛ اما دانشمندان این اظهارات را بهسرعت رد کردند.
تحول حکمرانی شهری با مدل مدیریتی «کمتر سیستم، بیشتر شهروند»
حکمرانی شهری یکی از پایههای اصلی توسعه پایدار، مشارکت شهروندی و کیفیت زندگی در شهرهاست. در اغلب کشورهای جهان، مدیریت شهری از طریق دو سازمان اصلی شهرداری بهعنوان سازمان اجرایی و شورای شهر بهعنوان نهاد قانونگذار و نظارتی انجام میشود.
انتخاب شهردار در کشورهای مختلف به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام میشود؛ در مدل انتخاب مستقیم شهردار توسط مردم، شهروندان با شرکت در انتخابات عمومی، شهردار را بهطور مستقیم انتخاب میکنند. این روش در کشورهایی همچون فرانسه، ایتالیا و ترکیه رایج است. مدل دیگر انتخاب غیرمستقیم توسط شورای شهر است که اعضای منتخب شورای شهر، شهردار را از میان خود یا از بیرون انتخاب میکنند. این شیوه در کشورهایی همچون آلمان، هلند و بعضی شهرهای بریتانیا رایج است.
در بعضی کشورها همچون ایالات متحده، مدل «مدیر-شورا» نیز رایج است که در آن شورای شهر یک مدیر حرفهای را بهعنوان مدیر اجرایی استخدام میکند و شهردار نقش نمادین یا ریاست شورا را دارد. اعضای شورای شهر نیز بهطور معمول از طریق انتخابات محلی و با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و نماینده مناطق مختلف شهر هستند. در بعضی کشورها، شوراها بهصورت غیرحزبی فعالیت میکنند تا تمرکز بر مسائل محلی حفظ شود.
شورای شهر بهعنوان نهاد قانونگذار محلی، وظایف گستردهای دارد که شامل تصویب بودجه سالانه شهرداری، وضع مقررات و آئیننامههای شهری، نظارت بر عملکرد شهرداری و مدیران اجرایی، تصویب طرحهای توسعه شهری، حملونقل، محیطزیست و خدمات عمومی، حمایت از مشارکت شهروندان در تصمیمگیریها و بررسی و تصویب پروژههای عمرانی، فرهنگی و اجتماعی میشود.
آرهوس؛ الگویی جهانی در حکمرانی شهری، مشارکت شهروندی و توسعه پایدار
شهر آرهوس، دومین شهر بزرگ دانمارک، در سالهای اخیر به یکی از نمونههای موفق جهانی در زمینه حکمرانی شهری نوآورانه، توسعه پایدار و مشارکت شهروندی تبدیل شده است. این شهر در ساحل شرقی شبهجزیره یوتلاند قرار دارد و با ترکیب معماری تاریخی، طبیعت سرسبز، دانشگاههای معتبر و زیرساختهای مدرن، از کیفیت زندگی بالایی برخوردار است. آنچه آرهوس را از دیگر شهرهای اروپایی متمایز میکند، شیوهای است که در آن شهروندان، سازمانهای دولتی، بخش خصوصی و مراکز علمی در کنار هم برای ساختن آیندهای هوشمند، سبز و انسانی تلاش میکنند.
شهردار آرهوس از طریق انتخاب غیرمستقیم توسط شورای شهر تعیین میشود؛ شهروندان با شرکت در انتخابات محلی اعضای شورای شهر را بهطور مستقیم انتخاب میکنند، سپس اعضای منتخب شورا در جلسهای رسمی، از میان خود فردی را بهعنوان شهردار برمیگزینند.
شهروندان در قلب طراحی شهری؛ از شنیده شدن تا تصمیمسازی
یکی از برجستهترین ویژگیهای مدل شهرداری آرهوس، نقش فعال شهروندان در طراحی، اجرا و ارزیابی پروژههای شهری است. برخلاف بسیاری از شهرها که مشارکت عمومی به جلسات مشورتی محدود میشود، در آرهوس شهروندان در مراحل مختلف تصمیمگیری حضور دارند و ابزارهای متنوعی برای بیان دیدگاه خود در اختیار دارند.
برای مثال، در پروژه بازطراحی میدان مرکزی شهر با عنوان رسمی «بازآفرینی میدان بیسپتورف»، شهرداری ابتدا با برگزاری جلسات محلهای، نظرسنجیهای دیجیتال و کارگاههای مشارکتی، نیازها و خواستههای ساکنان را جمعآوری کرد، سپس تیمهای طراحی شهری با مشارکت شهروندان، طرحهایی را تهیه کردند که نهتنها از نظر زیباییشناسی و عملکردی قابل قبول بودند، بلکه با سبک زندگی و فرهنگ محلی نیز همخوانی داشتند.
این پروژه از سال ۲۰۰۹ با برگزاری مسابقه طراحی توسط شورای شهر آرهوس آغاز شد و اجرای نهایی و بهرهبرداری از میدان جدید پس از یک دوره آزمایشی چندساله که امکان اصلاحات تدریجی و دریافت بازخوردهای مردمی را فراهم کرد، در سال ۲۰۱۷ به پایان رسید. بازآفرینی میدان بیسپتورف این فضای شهری را از یک پارکینگ بیروح به یک میدان چندمنظوره سبز تبدیل کرد و الگویی برای تعامل سازنده میان شهرداری، طراحان شهری و جامعه محلی ارائه داد.
پروژه CO-SHAPE؛ آزمایشگاه سبز در حومه آرهوس
یکی از نمونههای عملی مشارکت شهروندی، پروژه موسوم به «CO-SHAPE» در منطقه اسپورینگ است. این پروژه بخشی از برنامه «شهرهای پایلوت» اتحادیه اروپا برای دستیابی به شهرهای بدون کربن تا سال ۲۰۳۰ است. در این طرح، یک منطقه ۱۰۰۰ هکتاری بهعنوان آزمایشگاه سبز انتخاب شده است تا مدلهای جدیدی از استفاده بهینه از زمین، تولید انرژی تجدیدپذیر و مشارکت اجتماعی در آن پیادهسازی شود.
شهرداری آرهوس با همکاری دانشگاهها و سازمانهای اروپایی، چهارچوبی برای گفتوگوی چندجانبه طراحی کرده است که در آن شهروندان، کشاورزان محلی، توسعهدهندگان انرژی، سازمانهای مردمی و نمایندگان شوراهای محلهای بهصورت منظم در جلسات برنامهریزی شرکت میکنند. این جلسات علاوهبر اینکه جنبه مشورتی دارند، بهصورت رسمی در فرایند تصمیمگیری لحاظ میشوند؛ بهطوریکه هر طرح پیشنهادی باید از فیلتر نظرات عمومی رد شود تا قابلیت اجرا پیدا کند.
عربستان در مسیر تبدیل زباله به منابع پایدار
زبالهها، از جمله ضایعات غذایی، پلاستیک و پسماندهای صنعتی، یکی از چالشهای بزرگ زیستمحیطی و اقتصادی در جهان بهشمار میروند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، روزانه بیش از یک میلیارد تن غذا در جهان هدر میرود که این مساله علاوهبر اتلاف گسترده منابع طبیعی و زحمات نیروی کار، سهم قابلتوجهی در انتشار گازهای گلخانهای دارد و تهدیدی جدی برای تنوع زیستی و سلامت انسان محسوب میشود. سازمان ملل تخمین زده است که ضایعات غذایی بین ۸ تا ۱۰ درصد از انتشار جهانی گازهای گلخانهای را تشکیل میدهد و بدون تغییر سیاستها، میزان تولید زباله در جهان به شدت افزایش خواهد داشت.
در عربستان سعودی نیز وضعیت نگرانکننده است؛ میزان زباله تولیدی هر فرد روزانه حدود ۱.۷ کیلوگرم است و سالانه نزدیک به ۷ میلیون تن زباله پلاستیکی در این کشور تولید میشود. حدود ۳۳ درصد از مواد غذایی تولیدشده در آن نیز به ضایعات تبدیل میشود که ارزشی بیش از ۴۰ میلیارد ریال سعودی (بیش از ۱۰ میلیارد دلار) دارد، با این حال عربستان سعودی در سالهای اخیر گامهای مهمی برای مدیریت این بحران برداشته است.
وزارت محیط زیست، آب و کشاورزی عربستان برنامههایی را در دستور کار قرار داده که هدف آنها بازیافت ۹۵ درصد از زبالهها و حذف ۸۲ درصد از محلهای دفن زباله تا سال ۲۰۳۵ است. این اقدامات در چارچوب سیاستهای اقتصاد چرخشی این کشور و چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان برنامهریزی شدهاند. از جمله اقداماتی که در این زمینه انجام میشود، تبدیل ضایعات به محصولات قابل استفاده و دوستدار محیط زیست است.
استفاده از مواد بازیافتی و تجدیدپذیر در تولید انواع محصولات بهویژه هدایای شرکتی و اقلام پرمصرف، بخش مهمی از این تلاشها بهشمار میرود. شرکتها و نهادهای فعال در این حوزه با بهرهگیری از مواد اولیه محلی و ارگانیک همچون بامبو، پنبه بازیافتی و مواد زیستتخریبپذیر، سعی دارند سهم زبالههای پلاستیکی و ضایعات غذایی را در سراسر مرزهای عربستان کاهش دهند.
در این مسیر، تبدیل پوست آناناس به دفترچه یادداشت و جاکلیدی، پوست سیب به چرم وگان پلییورتان، تبدیل پوست نارگیل به کاسه و فنجان و استفاده از دانههای قهوه برای ساخت مواد جایگزین چرمی از نمونههای خلاقانه این کشور در بازیافت ضایعات آلی محسوب میشوند که علاوهبر سودآور بودن برای اقتصاد عربستان، به حفظ محیط زیست این کشور نیز کمک میکنند.
عربستان سعودی ضمن تأکید بر کاهش استفاده از پلاستیکهای یکبارمصرف، ترویج فرهنگ بازیافت و صرفهجویی در مصرف منابع، در تلاش است با افزایش آگاهی عمومی و ایجاد زیرساختهای لازم، جامعهای سبزتر و پایدارتر بسازد. آموزش شهروندان و بنگاههای اقتصادی درباره اهمیت مصرف مسئولانه و حفاظت از محیط زیست از دیگر اولویتهای این کشور است.
چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان بهوضوح نشان میدهد که توسعه پایدار و حفظ محیط زیست در کنار رشد اقتصادی و تنوعبخشی به اقتصاد، از اصول کلیدی سیاستگذاری این کشور است. افزایش بازیافت، کاهش زبالههای پلاستیکی، احیای زمینهای آسیبدیده و توجه به اقتصاد چرخشی بخشی از این تلاشها هستند که علاوهبر حفظ منابع طبیعی، فرصتهای اقتصادی نوینی نیز برای آن به وجود آوردهاند.
به این ترتیب عربستان سعودی با بهکارگیری سیاستهای نوین و مشارکت فعال بخش خصوصی، در مسیر تبدیل بحرانهای زیستمحیطی به فرصتهای پایدار گام برمیدارد و نمونهای موفق در منطقه برای مدیریت و کاهش زبالهها و حفظ محیط زیست ارائه میدهد.
از مادرید تا سیدنی؛ روشنایی شهری کلید امنیت و رونق اقتصادی
روشنایی شهری بخش جداییناپذیر و حیاتی از طراحی شهری به شمار میرود که نقشهای متعددی را در بهبود کیفیت زندگی شهری ایفا میکند. یکی از مهمترین نقشهای این روشنایی، ایجاد امنیت بیشتر در فضاهای عمومی است؛ خیابانها، پارکها و میادین با نورپردازی مناسب از جرم و جنایت جلوگیری میکند و احساس اطمینان را برای عابران پیاده و رانندگان تا حد چشمگیری افزایش میدهد.
در کنار امنیت، روشنایی مناسب موجب سهولت در حرکت و جهتیابی شهروندان نیز میشود. این نورپردازیها مسیرهای عبور، تقاطعها و مسیرهای حملونقل عمومی را روشن میکند و امکان دسترسی آسان به فضاهای شهری را در ساعات تاریکی فراهم میآورد.
از نظر زیباییشناسی، نورپردازی شهری بهعنوان ابزاری هنری و طراحی شده، نماهای معماری، بناهای تاریخی، فضاهای سبز و نقاط شاخص شهر را به شکلی زیبا و چشمنواز نمایش میدهد و به تعریف هویت بصری شهر کمک میکند. نورپردازی هنرمندانه، به توسعه فرهنگی و ایجاد محیطی دلپذیر برای شهروندان و گردشگران یاری میرساند.
این موضوع تنها به زیبایی و امنیت محدود نمیشود؛ روشنایی شهری تأثیر مهمی بر اقتصاد محلی دارد. نورپردازی مطلوب، جلب توجه بازدیدکنندگان، افزایش فعالیتهای شبانه، فعالتر شدن فروشگاهها و رونق بازارهای محلی را به همراه دارد و این مسئله به رشد و توسعه اقتصادی مناطق شهری کمک میکند.
روشنایی مناسب و جذاب باعث افزایش حضور مردم در فضای عمومی در ساعات شب میشود که این امر به رشد کسبوکارهای محلی، خصوصاً رستورانها، کافهها، فروشگاهها و اماکن تفریحی کمک میکند و در نتیجه ایجاد اشتغال و افزایش درآمد محلی را به دنبال دارد.
نور مناسب احساس امنیت، جذب بیشتر گردشگران و سرمایهگذاران را تسهیل میکند که به توسعه اقتصادی پایدار منجر میشود. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین همچون چراغهای LED باعث کاهش هزینههای انرژی و نگهداری میشود که این صرفهجوییها امکان سرمایهگذاری در خدمات و زیرساختهای دیگر شهری را فراهم میکند. به علاوه، محیط شهری روشن و زیبا باعث افزایش ارزش املاک و بازار مسکن میگردد که تأثیر مثبتی بر اقتصاد شهرها دارد.
یکی از برجستهترین نمونههای سیستم روشنایی شهری پیشرفته و بهینه، شهر میامی در ایالت فلوریدای آمریکا است. این شهر بهعنوان پیشگام در جهان در زمینه اجرای سیستمهای روشنایی متصل و هوشمند شناخته میشود. این شهر بیش از ۵۰۰ هزار چراغ خیابانی هوشمند متصل دارد که به صورت LED هستند و از فناوریهای بیسیم پیشرفته بهره میبرند. هدف این پروژه کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای است که در چارچوب برنامه اقلیمی شهر دنبال میشود.
از نظر مشخصات فنی، چراغهای LED در میامی معمولاً دمای نور ۳۰۰۰ کلوین دارند که نوری گرم و نرم ارائه میدهد و برای حفظ کیفیت روشنایی مطلوب و راحتی بصری طراحی شدهاند. علاوه بر این، فناوری «بیسیم مش» باعث میشود که چراغها به صورت شبکهای به هم متصل و قابل کنترل از راه دور و تنظیم دینامیک باشند.
این سیستم روشنایی هوشمند در کنار کاهش مصرف انرژی حدود ۴۴ درصد صرفهجویی در انرژی نسبت به سیستمهای سنتی مشابه ایجاد کرده و موجب کاهش هزینههای نگهداری و انتشار کربن شده است. شبکههای روشنایی متصل میامی بهصورت هوشمند تنظیم میشوند و در زمان و مکان لازم روشن یا کم نور میشوند. ضمن اینکه این شبکه امکان اتصال به سایر سیستمهای هوشمند شهری مانند دوربینهای نظارتی و حسگرهای محیطی را نیز فراهم میکند.
شهر مادرید نیز در سالهای اخیر یکی از پیشگامان استفاده از پیشرفتهترین فناوریهای روشنایی شهری در جهان بوده است. این شهر پروژهای گسترده را با جایگزینی ۲۲۵ هزار چراغ خیابانی به چراغهای LED هوشمند و انرژیساز اجرا کرده است که بزرگترین پروژه از نوع خود در دنیا محسوب میشود. این سیستم روشنایی جدید توسط شرکت فیلیپس تأمین شده است و توانسته تا ۴۴ درصد صرفهجویی در مصرف انرژی را نسبت به سیستمهای قدیمیتر ایجاد کند.
روشنایی شهری هوشمند در خدمت ارتقای کیفیت زندگی و رونق اقتصادی
شهر سیدنی در استرالیا نمونهای برجسته از پروژه روشنایی شهری هوشمند و پایدار است که با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و کاهش اثرات زیستمحیطی طراحی شده است. این پروژه شامل نصب و راهاندازی بیش از ۱۵۰ هزار چراغ خیابانی LED هوشمند در سطح شهر است که به شبکهای متصل و قابل کنترل از راه دور مجهز شدهاند.
در این سیستم، چراغها با استفاده از فناوریهای بیسیم و اینترنت اشیاء (IoT) به صورت دینامیک و هوشمند تنظیم میشوند. این تنظیمات بر اساس پارامترهایی مانند تردد عابران و خودروها، شرایط آب و هوایی و زمان شبانهروز صورت میگیرد تا علاوه بر تأمین نور کافی، مصرف انرژی بهینه شود و آلودگی نوری به حداقل برسد. در نتیجه این هوشمندسازی، عملاً تا ۵۰ درصد در مصرف برق صرفهجویی میشود که تاثیر قابل توجهی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای و ارتقای برنامههای اقلیمی شهر دارد.
چراغهای LED استفاده شده در سیدنی دارای دمای نور ۴۰۰۰ کلوین هستند که نوری با تعادل مناسب میان گرمی و سفیدی ارائه میدهد و برای راحتی بصری و حفظ سلامت چشم طراحی شدهاند. همچنین این چراغها از نوع SMD با بازده نوری بالا (حدود ۱۲۰ لومن بر وات) میباشند. بدنه چراغها از مواد مقاوم در برابر شرایط جوی شدید و استاندارد IP66 ساخته شده است که موجب حفاظت بالا در برابر گرد و غبار و آب میشود.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این پروژه، یکپارچگی شبکه روشنایی با سایر سیستمهای هوشمند شهری مانند دوربینهای نظارتی، حسگرهای آلودگی هوا و سیستمهای مدیریت ترافیک است که به بهبود امنیت و مدیریت بهتر منابع شهری کمک میکند. این همکاری بین سیستمها موجب بهبود پاسخگویی در مواقع اضطراری و افزایش کیفیت زندگی شهروندان شده است.
از نظر اقتصادی، این پروژه تأثیر محسوسی بر فعالیتهای شبانه و اقتصاد محلی داشته است. روشنایی کارآمد و گسترده، حضور مردم در فضاهای عمومی را افزایش داده و موجب رونق رستورانها، فروشگاهها و مراکز تفریحی در ساعات شبانه شده است. همچنین صرفهجویی در هزینههای انرژی و نگهداری امکان سرمایهگذاری مجدد در توسعه زیرساختهای هوشمند شهری را فراهم کرده است.
شهر کپنهاگ در دانمارک یکی از نمونههای برجسته در اجرای پروژه روشنایی شهری هوشمند با هدف افزایش نشاط، رونق اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است. این پروژه با رویکردی انسانمحور طراحی شده که فراتر از تأمین نور کافی، به ایجاد فضایی دلپذیر، فراگیر و تحریککننده برای فعالیتهای شهری میپردازد.
در این طرح روشنایی، بیش از ۱۰۰ هزار چراغ LED هوشمند نصب شده که علاوه بر عملکرد معمول روشنایی، با قابلیتهای تنظیم رنگ و شدت نور مجهز هستند. این فناوری اجازه میدهد تا نورپردازی فضاهای عمومی مانند میدانها، پارکها و خیابانهای اصلی در ساعات مختلف شبانهروز و مناسبتهای فرهنگی به شکل خلاقانه تغییر کند و موجی از انرژی مثبت و زیبایی را به فضا ببخشد. به طور مثال، در جشنها و رویدادهای شهر، رنگ و الگوهای نور میتوانند متناسب با فضای معنوی و فرهنگی تنظیم شوند که به تقویت حس تعلق و نشاط جمعی کمک میکند.
چراغهای این سیستم با دمای رنگ قابل تغییر از ۲۷۰۰ تا ۵۰۰۰ کلوین عمل میکنند که از نور گرم آرامشبخش تا نور سفید روشن و انرژیبخش قابل تنظیم است. این ویژگی به ایجاد فضایی متنوع و جذاب در سراسر شهر کمک میکند و امکان طراحی محیطهایی متناسب با نیازهای روانی و فیزیکی شهروندان را فراهم میآورد.
شهر ناشنوادوست، سکوت را به گفتوگو تبدیل میکند
در عصر حاضر که شهرها با چالشهای پیچیدهای در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی روبهرو هستند، تدارک بسترهای شهری مناسب برای افراد ناشنوا و کمشنوا به یکی از مهمترین الزامات مدیریت شهری تبدیل شده است. این افراد بهواسطه محدودیتهای ارتباطی، اغلب در دسترسی به اطلاعات عمومی، خدمات شهری و شرایط ایمنی با مشکلات متعددی روبهرو هستند، بنابراین ایجاد محیطی فراگیر که نیازهای این گروه را بهصورت جامع دربرگیرد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یکی از دلایل اصلی ضرورت آمادگی شهرها برای افراد ناشنوا، ارتقای دسترسی و برابری در بهرهمندی از امکانات شهری است، شهرهای فراگیر و دسترسپذیر، با فراهم آوردن ابزارهای ارتباطی بصری همچون تابلوهای راهنما، اعلانهای نوری و فناوریهای هوشمند اطلاعرسانی، اطمینان حاصل میکنند که افراد ناشنوا بتوانند درست همچون سایر شهروندان در فعالیتهای روزمره، حملونقل عمومی و مشارکت اجتماعی حضور فعال داشته باشند.
علاوهبر این، مسائل ایمنی از دیگر جنبههای حیاتی در طراحی شهری برای افراد ناشنوا است، شرایط نوری مناسب، تابلوهای هشدار و سیستمهای اعلان قابلفهم از طریق دیداری، نقش مهمی در کاهش خطرات و افزایش امنیت این گروه از جمعیت ایفا میکنند. مطالعات نشان میدهند، افراد ناشنوا بهدلیل محدودیتهای شنیداری، در معرض خطرات بیشتری قرار دارند و آمادهسازی شهر برای آنها به معنای ارتقای ایمنی عمومی است.
نکته مهم دیگر، تأثیر طراحی شهری متناسب با نیازهای افراد ناشنوا بر زیبایی و کیفیت فضاهای شهری است. استفاده از فضاهای باز، سطوح لمسی راهنما و فناوریهای نوین اطلاعرسانی سبب میشود تا شهرها نهتنها برای کاربران ناشنوا بلکه برای همه شهروندان تجربه بهتری فراهم کنند، این رویکرد که به نام «شهری ناشنوا» یا Deaf Urbanism شناخته میشود، میتواند به تقویت عدالت اجتماعی و کاهش تبعیض در محیطهای شهری کمک شایانی کند.
از سوی دیگر، جمعآوری دادهها و تحلیل نیازهای ویژه افراد ناشنوا توسط سیستمهای هوشمند امکان تخصیص بهتر منابع را فراهم کرده و موجب سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای شهری میشود. این فرایندها موجب ایجاد شهرهایی هوشمندتر، پاسخگوتر و متناسب با تنوع فرهنگی و فیزیولوژیکی جامعه میشود.
یک نمونه برجسته و موفق از پروژههای طراحی شهری و معماری فراگیر برای ناشنوایان، ساختمان اقامتی و آموزشی «Dorm Hall 6» دانشگاه گالآددت در واشنگتن دیسی است که بر اساس اصول «DeafSpace» طراحی شده است. این پروژه نخستین نمونه کامل در جهان است که بهطور تخصصی به نیازهای فضایی و ارتباطی افراد ناشنوا میپردازد.
وین بهترین شهر جهان برای ناشنوایان
در سال ۲۰۲۵، وین بهدلیل تعهد و فعالیتهای گسترده خود در حوزه دسترسیپذیری و ارتقای کیفیت زندگی افراد دارای ناتوانی، جایزه «شهر دسترسپذیر اروپا» را دریافت کرد. این موفقیت نشان از برنامهریزی مدون و یکپارچه این شهر برای ایجاد شهری فراگیر و برابر دارد که نیازهای گروههای مختلف جامعه از جمله افراد ناشنوا را در اولویت قرار میدهد.
یکی از ویژگیهای برجسته وین در این حوزه، سیستم حملونقل عمومی صددرصد دسترسپذیر آن است، این سیستم مجهز به وسایل نقلیه کمکف، ایستگاههایی با سیستمهای هدایت لمسی و اعلانهای نوری و بصری است که امکان حرکت مستقل و آسان را برای افراد ناشنوا فراهم میآورد، همچنین فناوریهای نوآورانه همچون آواتارهای زبان اشاره که مسافران را در مسیرهای مختلف راهنمایی میکنند، از جمله اقدامات تاثیرگذار به شمار میرود.
اقدامات عملی بهبود فضای شهری برای ناشنوایان
یکی از پروژههای برجسته و درخشان در حوزه مدیریت شهری برای افراد ناشنوا پروژه «DeafSpace» است که توسط دانشگاه گالآددت (Gallaudet University) بهعنوان تنها دانشگاه هنرهای لیبرال جهان برای دانشجویان ناشنوا و کمشنوا طراحی و توسعه یافته است، این پروژه مجموعهای از اصول و راهنماییهای طراحی شهری و معماری را ارائه میدهد که بهطور خاص به نیازهای فضایی افراد ناشنوا توجه دارد. این اصول شامل مواردی چون نورپردازی مناسب، سطوح لمسی ویژه، طراحی فضاهای باز برای تسهیل ارتباط بصری، کنترل آکوستیک محیط و استفاده از فناوریهای بصری و لمسی است که امکان دسترسی بهتر و ارتباط مؤثرتر را برای افراد ناشنوا فراهم میکند.
یکی دیگر از پروژههای مهم در زمینه تسهیل حرکت و جابهجایی افراد ناشنوا در شهرها، پروژهای تحت عنوان MoViH (Mobility of the sight and hearing impaired in public transport) است که بر رفع موانع حرکتی برای افراد کمشنوا و نابینا در سیستمهای حملونقل عمومی تمرکز دارد. این پروژه با هدف ارتقای دسترسی، ایمنی و راحتی افراد ناشنوا ضمن استفاده از وسایل حملونقل عمومی، طراحی و اجرای راهکارهایی فناورانه و کالبدی را مد نظر قرار داده است.
در قالب این طرح، ایستگاهها و وسایل نقلیه عمومی با نشانهگذاریهای دیداری و لمسی بهگونهای تجهیز میشوند که افراد ناشنوا بتوانند بهصورت مستقل و بدون نیاز به کمک دیگران، جهتیابی کنند و از اطلاعات لازم همچون نام ایستگاهها، مسیر حرکت و زمانبندیها مطلع شوند. استفاده از فناوریهای هوشمند همچون تابلوهای الکترونیکی با قابلیت نمایش تصویری، پیامهای متنی و علامتهای بصری فعال، سیستمهای هشدار نوری برای اعلان توقفها و تغییرات مسیر از جمله ویژگیهای برجسته این پروژه است.
این پروژه که در چندین شهر مختلف در اروپا و آمریکا اجرایی شده است، نمونهای موفق از بهکارگیری رویکردهای طراحی شهری فراگیر و فناوریهای نوین برای افزایش توان حرکتی و دسترسی افراد ناشنوا در محیطهای شهری است و بهعنوان الگوی مناسبی برای سایر کلانشهرها در سراسر جهان مطرح است.
افتتاح بلندترین پل جهان در سرزمین رکوردشکنیها + عکس
چین روز یکشنبه ششم مهر ۱۴۰۴ (بیستوهشتم سپتامبر ۲۰۲۵) با افتتاح پل دره بزرگ هواجیانگ، بار دیگر قدرت مهندسی خود را به رخ جهانیان کشید. این پل معلق در استان کوهستانی گویژو واقع شده و با ارتفاع ۶۲۵ متر از سطح رودخانه بیپان و دره عمیق اطراف، عنوان بلندترین پل جهان را از آن خود کرد و رکورد پل بایپانجیانگ را با ۵۶۵ متر ارتفاع، پشت سر گذاشت.
طول کل پل هواجیانگ حدود ۲۸۹۰ متر و دهانه اصلی آن ۱۴۲۰ متر است که بزرگترین دهانه در میان پلهای ساختهشده در مناطق کوهستانی جهان محسوب میشود. این پروژه عظیم پس از سه سال ساختوساز فشرده، به بهرهبرداری رسید و توانست زمان سفر میان دو سوی دره را از دو ساعت به تنها دو دقیقه کاهش دهد؛ کاهش زمان چشمگیری که تحولی عظیم در حملونقل و توسعه اقتصادی منطقه رقم زده است.
تصاویر پهپادی که در روز افتتاحیه از تلویزیون دولتی چین پخش شد، خودروهایی را نشان میداد که با اطمینان و آرامش از روی این سازه عظیم عبور میکردند و برجهای آبیرنگ پل در ابرها گم شده بودند که صحنهای بسیار دیدنی و دلنشین را شکل داده بود.
رئیس اداره حملونقل استان گویژو، در مراسم افتتاحیه، این پروژه را گامی کلیدی در بهبود وضعیت حملونقل و تسهیل ارتباطات منطقهای توصیف و تأکید کرد که این پل فرصتهای تازهای برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در منطقه محروم و کوهستانی گویژو ایجاد میکند.
استان گویژو بهدلیل شرایط جغرافیایی و زمینهای کوهستانیاش، همچنین بهدلیل تعداد زیاد پلهای داخل منطقه، به «سرزمین پلها» معروف است. در این استان حدود نیمی از صد پل مرتفع جهان قرار دارند که پل هواجیانگ یکی از مهمترین و رکوردشکنترین آنها محسوب میشود. البته این پل از نظر ارتفاع تا پایینترین نقطه دره، مرتفعترین پل جهان به حساب میآید و از نظر ارتفاع سازه، پل «میلو» در فرانسه با ارتفاع ۳۴۳ متر هنوز رکورددار است.
با این وجود افتتاح این پل برجسته، علاوهبر اهمیت فنی خود، نمادی از پیشرفتهای شگرف زیرساختی و مهندسی چین در عبور از چالشهای جغرافیایی و ایجاد ارتباطات سریعتر و مطمئنتر برای مردم و اقتصاد این کشور است. این پل فوقالعاده که با ترکیبی از مهندسی پیشرفته، فولاد مقاوم و فناوریهای نوین ساخته شده، نویدی برای آیندهای بهتر در حملونقل و توسعه مناطق کوهستانی چین است و در سایه آن، چشمانداز بهتری برای رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی منطقه گشوده میشود.
افتتاح نخستین مسجد انرژیصفر جهان
شهر مصدر در ابوظبی که بهعنوان یکی از پیشگامان طراحی پایدار در سطح جهانی شناخته میشود، میزبان ساخت نخستین مسجد با انرژی خالص صفر در جهان شده است. این پروژه نوآورانه توسط شرکت طراحی «آراپ» و توسعهدهنده املاک «الدار» اجرا میشود و با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته همچون سیستمهای سرمایش غیرفعال، دیوارهای ساختهشده از خاک فشرده و فولاد مبتنی بر هیدروژن، در مسیر دریافت گواهی «LEED Zero Carbon» قرار دارد.
این مسجد با طراحی دایرهای و مساحت ۱۵۹۵ متر مربع، ظرفیت پذیرش بیش از ۱۳۰۰ نمازگزار را خواهد داشت. هندسه فشرده بنا به کاهش بار حرارتی و مصرف داخلی آب کمک میکند. طراحی داخلی آن بهگونهای انجام شده است که جریان طبیعی هوا را بهخوبی هدایت کند و با کاهش وابستگی به سیستمهای مکانیکی، فضاهایی همچون شبستان، وضوخانه و راهروها را خنک نگه دارد. استفاده از پنلهای خورشیدی برای تأمین صددرصد انرژی سالانه و سیستم بازیافت آب خاکستری نیز موجب کاهش ۵۵ درصدی مصرف آب خواهد شد.
یکی از ویژگیهای برجسته این مسجد، استفاده از مصالح سنتی همچون خاک فشرده در ساخت دیوارهاست. این روش در مساجد تاریخی امارات رایج بوده است اما در ساختمانهای عمومی معاصر کمتر دیده میشود. این دیوارها با استفاده از مصالح محلی ساخته شدهاند و با بهرهگیری از جرم حرارتی، به تنظیم دمای داخلی و خنکسازی طبیعی فضا کمک میکنند. طراحی سقف با پنجرههای پلکانی نیز به هدایت نسیمهای منطقه کمک میکند و مصرف انرژی بنا را تا ۳۵ درصد کمتر از استانداردهای مشابه کاهش میدهد.
در کنار نوآوریهای معماری، این مسجد همچنین نقطه عطفی در استفاده از مصالح کمکربن در منطقه محسوب میشود. شرکت الدار با همکاری اماستیل برای نخستین بار در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از میلگردهای فولادی مبتنی بر هیدروژن استفاده میکند که طبق برآوردهای اولیه، انتشار کربن سازه را تا ۹۵ درصد کاهش خواهد داد.
این مسجد دومین بنای مذهبی در شهر مصدر خواهد بود و نمادی از تلفیق معماری سنتی با فناوریهای نوین در راستای تحقق اهداف پایداری و کاهش اثرات زیستمحیطی در منطقه بهشمار میرود.
هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند؛ نوآوری یا بحران اعتماد
گسترش هوش مصنوعی در خدمات شهری طی دهه اخیر، چشمانداز تازهای از مدیریت هوشمند، بهرهوری بالا و زندگی شهری پایدار را ترسیم کرده است. این فناوری با فراهمسازی امکان تحلیل سریع دادههای شهری، بهینهسازی مصرف انرژی، پیشبینی نیازهای حملونقل و ارتقای پاسخگویی در شرایط اضطراری، توانسته است کیفیت خدمات عمومی را بهطور چشمگیری افزایش دهد. استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین در مدیریت ترافیک، جمعآوری زباله و نظارت بر زیرساختها نیز موجب کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش رضایت شهروندان شده است. در بعضی شهرها، هوش مصنوعی در طراحی فضاهای عمومی، تخصیص منابع شهری و برنامهریزی توسعه پایدار نیز نقش فعالی ایفا کرده و به تصمیمگیریهای دقیقتر و عادلانهتر کمک کرده است.
در کنار این مزایا، چالشهای جدی در حوزه امنیت داده، حریم خصوصی و اخلاق الگوریتمی نیز پدید آمدهاند که توجه سازمانهای شهری، حقوقدانان و شهروندان را به خود جلب کردهاند. نگرانیهایی درباره نحوه جمعآوری، ذخیرهسازی و استفاده از دادههای شخصی، احتمال تبعیض الگوریتمی در تخصیص خدمات و نبود شفافیت در فرایندهای تصمیمگیری ماشینی، از جمله مسائلی هستند که نیازمند بررسی دقیق و تدوین چهارچوبهای حقوقی و اخلاقی روشن در سطح شهری و ملی هستند.
این چالشها بهویژه زمانی پررنگتر میشوند که فناوریهای هوشمند بدون نظارت کافی یا مشارکت عمومی در زیرساختهای شهری بهکار گرفته شوند. نمونههایی از این تعارض میان نوآوری بر پایه فناوری و دغدغههای اجتماعی در پروژههای بزرگ شهری قابل مشاهده است. یکی از برجستهترین نمونههای این تعارض، پروژه سایدواک تورنتو است. این طرح بلندپروازانه با هدف ساخت یک شهر هوشمند نمونه در منطقه بندری تورنتو آغاز شد، اما در نهایت بهدلیل نگرانیهای گسترده درباره مالکیت دادهها و حقوق شهروندی، متوقف شد.
بحران اعتماد عمومی و چالشهای حقوقی
با وجود اهداف بلندپروازانه، پروژه سایدواک تورنتو بهسرعت با موجی از انتقادات عمومی، نگرانیهای حقوقی و اعتراضات مدنی روبهرو شد. یکی از نخستین چالشها، نحوه جمعآوری دادهها از فضاهای عمومی بود. سایدواک لبز قصد داشت دادههایی از خیابانها، پارکها، فروشگاهها، حیاطهای ساختمانها و حتی رفتارهای حرکتی شهروندان جمعآوری کند. این دادهها شامل اطلاعاتی درباره رفتوآمد، الگوهای مصرف، تعاملات اجتماعی و استفاده از فضاهای شهری بود. اگرچه شرکت ادعا میکرد دادهها بهصورت ناشناس یا غیرقابل شناسایی جمعآوری میشوند، اما کارشناسان هشدار دادند که فرایند «ناشناسسازی» همیشه قابل اعتماد نیست و خطر بازشناسایی افراد وجود دارد. این نگرانی بهویژه زمانی جدیتر شد که مشخص شد برخی از دادهها میتوانند با ترکیب اطلاعات جانبی، هویت افراد را آشکار کنند.
توقف پروژه و درسهای جهانی برای شهرهای هوشمند
واکنش عمومی به پروژه نشاندهنده بحران اعتماد بود. در نظرسنجی که در ژوئیه ۲۰۱۹ توسط مؤسسه نظرسنجی «فوروم پل» انجام شد، تنها ۳۸ درصد از شهروندان تورنتو با این پروژه آشنایی داشتند، اما از میان آنها، ۶۰ درصد به شرکت سایدواک لبز اعتماد نداشتند که دادههایشان را بهدرستی مدیریت کند. این بیاعتمادی عمومی، همراه با فشارهای سیاسی، نگرانیهای حقوقی و افزایش قیمت زمین در منطقه کیساید، در نهایت موجب شد شرکت در مه ۲۰۲۰ پروژه را بهطور کامل متوقف کند. سایدواک لبز در بیانیه رسمی منتشرشده، اعلام کرد که شرایط اقتصادی و دست نیافتن به توافق با سازمانهای دولتی، ادامه پروژه را غیرممکن کرده است.
بازنگری در مسیر توسعه شهری
توقف رسمی پروژه سایدواک تورنتو در مه ۲۰۲۰ نقطه پایانی بر همکاری میان شرکت سایدواک لبز و سازمان دولتی سازمان واترفرانت تورنتو بود، اما به معنای پایان توسعه منطقه کیساید تلقی نشد. در واقع، این توقف بهعنوان فرصتی برای بازنگری در سیاستهای شهری، اصلاح رویکردهای بر پایه فناوری و تقویت اصول اخلاقی در طراحی شهر هوشمند مورد استفاده قرار گرفت. سازمان واترفرانت تورنتو که مسئول توسعه ناحیه ساحلی شهر است، تصمیم گرفت با حفظ اهداف اولیه پروژه، اما با حذف جنبههای بحثبرانگیز آن، مسیر جدیدی را برای بازآفرینی کیساید ترسیم کند.
راهبردهای طراحی شهری برای ترویج نشاط در زندگی روزمره
در دهههای اخیر، مفهوم تفریح شهری از قالب سنتی خود خارج شده و به بخشی از جریان روزانه زندگی شهروندان تبدیل شده است. این تحول، حاصل تلفیق سیاستهای سلامت عمومی، طراحی انسانمحور و راهبردهای پایداری شهری است که بهجای تفریحهای جداگانه، به دنبال ادغام لحظات نشاطآور در مسیرهای رفتوآمد، محیط کار و تعاملات روزمره شهروندان است.
شهرهای پیشرو در این زمینه تلاش میکنند تا تجربههای تفریحی را از قالب فعالیتهای برنامهریزی شده و مناسبتی خارج و در تار و پود زندگی روزمره شهروندان وارد کنند. این شهرها با بهرهگیری خلاقانه از منابع طبیعی، مسیرهای حملونقل و فضاهای عمومی، شرایطی فراهم میکنند که شهروندان بتوانند حین انجام امور روزانه، لحظاتی از آرامش، لذت و تعامل اجتماعی را تجربه کنند.
این رویکرد نهتنها به ارتقای سلامت روان و جسم کمک میکند، بلکه موجب افزایش حس تعلق به شهر، کاهش فشارهای محیطی و تقویت پیوند انسان با محیط شهری میشود. نمونههای موفق طراحی شهری در هلند، آلمان، اسپانیا و سوییس نشان میدهند چگونه میتوان با بهرهگیری از منابع طبیعی و زیرساختهای شهری، تجربهای تفریحی، آرامشبخش و اجتماعی را در دل فعالیتهای روزانه گنجاند.
آرامش در مسیر بازگشت؛ قایقسواری عصرگاهی در سوییس برای کارمندان
بعضی شهرهای سوئیس همچون برن، زوریخ و لوسرن با بهرهگیری از منابع طبیعی آبی خود و با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، طرحی نوآورانه را در حوزه حملونقل و تفریح شهری به اجرا گذاشتهاند. این طرح بهگونهای طراحی شده است که کارمندان بتوانند عصرها پس از پایان ساعات کاری، بهصورت رایگان یا با تخفیف ویژه از قایقهای شهری استفاده کنند. این قایقها در مسیرهای مشخصی همچون رودخانه آر در برن یا دریاچه زوریخ حرکت میکنند و با عبور از مناظر طبیعی و شهری، تجربهای متفاوت از بازگشت به خانه را رقم میزنند.
این طرح که با همکاری شهرداریها و شرکتهای حملونقل آبی طراحی و اجرا شده، مسیرهای آبی موجود در شهر را نهتنها بهعنوان راههای جابهجایی، بلکه بهعنوان بستری برای تجربهای آرامشبخش، اجتماعی و تفریحی در پایان روز کاری تبدیل کرده است. اجرای این طرح با رویکردی انسانمحور و در چهارچوب سیاستهای شهری پایدار صورت میگیرد و تلاش دارد تا مرز میان حملونقل عمومی و تفریح روزمره را از میان بردارد.
مسیرهایی برای حرکت و مکث در هلند
هلند با بیش از ۳۵ هزار کیلومتر مسیر دوچرخهسواری، یکی از پیشرفتهترین کشورها در زمینه حملونقل غیرموتوری است. در شهرهایی همچون اوترخت، آمستردام و گرونینگن، مسیرهایی طراحی شدهاند که فراتر از عملکرد حملونقل، تجربهای تفریحی، فرهنگی و اجتماعی ارائه میدهند. این مسیرها با عناصر تعاملی همچون نیمکتهای هوشمند، ایستگاههای موسیقی، کتابخانههای کوچک، باغچههای شهری و نقاطی برای بازیهای گروهی تجهیز شدهاند.
یکی دیگر از نمونههای موفق رویکرد شادیسازی تردد شهروندان، پروژههای «قابل بازی در شهر» است که در کلانشهرهایی نظیر کپنهاگ، آمستردام و سانفرانسیسکو اجرا شدهاند. در این پروژهها، خیابانها به گونهای طراحی شدهاند که با فشردن هر قدم بر روی صفحهها یا کاشیهای تعبیهشده، صداهای موسیقایی یا روشناییهای تعاملی فعال میشوند. نتایج این فعالیتها تنها محدود به سرگرمی نیست بلکه باعث افزایش سطح تحرک فیزیکی شهروندان، بهبود روحیه و ایجاد حس تعلق اجتماعی میشود. این فضاها برخلاف تصورات اولیه، مانعی برای عبور و مرور روزانه نیستند و جریان پیادهروی و دوچرخهسواری به شکلی روان و طبیعی در آن حفظ میشود.
این شهر آلودهترین هوای جهان را دارد + راهکارهای مقابله
شهرهای آلوده جهان در سال ۲۰۲۵ بهطور عمده در جنوب آسیا بهویژه در هند و کشورهای همسایه آن قرار دارند. در صدر این فهرست، شهر بایرنیهات در هند با شاخص کیفیت هوا (AQI) ۱۳۳ قرار گرفته است. همچنین دهلی نو نیز برای ششمین سال پیاپی عنوان آلودهترین پایتخت جهان را به خود اختصاص داده و با میانگین سالانه ذرات ریز معلق (PM2.5) برابر با ۱۰۸.۳ میکروگرم بر متر مکعب در رتبه دوم قرار دارد.
علاوهبر این، شهرهای دهلی نو، غازیآباد، فریدآباد، نویدا و پاتنا نیز در میان ۱۰ شهر آلوده جهان جای دارند که نشاندهنده شدت بحران آلودگی هوا در این منطقه است. بهطور کلی، ۱۳ مورد از ۲۰ شهر آلوده جهان در هند واقع شدهاند که گویای شدت بحرانی آلودگی در این کشور است.
علل آلودگی در این شهرها بسیار متنوع و پیچیده است. یکی از مهمترین عوامل، انتشار آلایندهها از خودروهاست که در شهرهایی همچون دهلی، نویدا و غازیآباد با تعداد زیادی از وسایل نقلیه احتراق داخلی، به میزان قابلتوجهی ذرات معلق (PM2.5 و PM10) و اکسیدهای نیتروژن را وارد هوا میکنند. فعالیتهای صنعتی در شهرهایی همچون بایرنیهات نیز موجب تولید دیاکسیدگوگرد، ترکیبات آلی فرار و گرد و غبار سمی میشود.
گرد و غبار ناشی از ساختوسازهای بیرویه و نبود نظارت کافی بر کنترل آن نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در این زمینه است. در فصول ویژهای از سال نیز سوزاندن کاه و کلش در نواحی کشاورزی اطراف بعضی از شهرهای شمالی هند حجم بالایی از دود و ذرات معلق را به هوا میفرستد که کیفیت هوای این مناطق را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد.
از سوی دیگر، ضعف جریانهای هوایی در بسیاری از مناطق شهری موجب میشود که آلایندهها در نزدیکی سطح زمین بمانند و تجمع کنند. استفاده گسترده از نیروگاههای زغالسنگی و ژنراتورهای دیزلی نیز از عواملی است که سطح آلایندهها را در هوا بالا نگه میدارد.
مدیریت بهتر پسماند و کاهش سوزاندن زبالهها نیز به کاهش انتشار ذرات و گازهای سمی کمک میکند. ایجاد منطقههای هوای پاک و گسترش مناطق کم یا بدون آلودگی درون شهرها از دیگر راهکارهای موثر است. گسترش شبکههای نظارت بر کیفیت هوا به هدفمند کردن اقدامات کاهش آلودگی کمک میکند و ابتکاراتی همچون پروژههای «شهرهای تنفسی» که با همکاری دولتها و جوامع محلی اجرا میشود، به توسعه پایش دادهها و بهاشتراکگذاری روشهای کاهش آلودگی کمک میکند. استفاده از زیرساختهای سبز ازجمله کاشت خزهها و گیاهان جذبکننده آلاینده نیز بهعنوان راهحلی طبیعی برای جذب هوا آلوده مطرح شده است.
سیاست مالزی در احیای پل مونوریل؛ از سازه فراموششده تا جاذبه گردشگری
در عصر حاضر که بیماریهای قلبی-عروقی عامل اصلی مرگومیر در بسیاری از کشورها هستند، طراحی شهری دیگر فراتر از یک مسئله زیباییشناسی یا حملونقل، به موضوعی حیاتی در سیاستگذاری سلامت عمومی تبدیل شده است. فضاهای عمومی پویا، مسیرهای دوچرخهسواری، پیادهروهای ایمن، فضاهای تفریحی، ترویج حملونقل پایدار و دسترسی به چشماندازهای طبیعی میتوانند ضربان زندگی شهری را به تعادل برسانند.
خبر بازطراحی یکی از زیرساختهای رهاشده در مالزی، نمونهای الهامبخش از این رویکرد است. پس از بیش از دو دهه بیاستفادهماندن، قرار است پل مونوریل پوتراجایای مالزی از ژانویه آینده به مسیر پیادهروی و دوچرخهسواری تبدیل شود. این پل ۲۰۰ متری که در گذشته بخشی از پروژه حملونقل ریلی بود، با اختصاص بودجهای ۱۵ میلیون رینگیتی (معادل حدود ۳.۵۵ میلیون دلار آمریکا) از سوی دولت، در حال بازسازی و تغییر کاربری است.
وزیر مناطق فدرال این کشور اعلام کرده است از زمان آغاز بهکار خود، پیشنهادهای متعددی درباره احیای این پل دریافت کرده و اکنون پس از ۲۰ سال، این مسئله بهطور رسمی در دستور کار قرار گرفته است. او ابراز امیدواری کرده است که این پل به جاذبهای گردشگری تبدیل شود و چشمانداز زیبای دریاچه پوتراجایا را در اختیار گردشگران و شهروندان قرار دهد.
رئیس شرکت پوتراجایا در جریان جشنواره پوتراجایا ۲۰۲۵ اعلام کرد که پروژه بازسازی پل در نیمه راه قرار دارد و تنها اتصال نهایی، رمپ و جزئیات پایانی باقی ماندهاند. او تأکید کرد که بهدلیل ظرفیت سازهای پل که برای سیستم مونوریل طراحی شده بود، استفاده از آن به دوچرخهها محدود خواهد بود و خودروها اجازه عبور نخواهند داشت.
این پروژه بخشی از سیاست جدید دولت مالزی در اجرای مفهوم «فرهنگ ساختوساز» است که از سفر اخیر وزیر به ایتالیا الهام گرفته شده و هدف آن ارتقای کیفیت فضاهای شهری بدون تخریب سازههای موجود است.
تجربه موفق آمریکا، اروپا و استرالیا در مدیریت یکپارچه شبکه برق
با تحولات گستردهای که در نسل جدید بخش انرژی جهان رخ میدهد، صنعت برق با مجموعهای از چالشهای پیچیده روبهرو شده است. افزایش سریع بار مصرفی، صفهای طولانی برای اتصال به شبکه، محدودیتهای ساخت خطوط انتقال منطقهای و فراملی، اختلالات زنجیره تأمین و تشدید رویدادهای آبوهوایی شدید از جمله دغدغههای اصلی حوزه پایداری شبکه و افزایش هزینه برق برای مصرفکنندگان بهشمار میروند.
در این وضعیت، ادامه برنامهریزیهای جداگانه برای خطوط انتقال و فرآیندهای اتصال تنها موجب هزینههای اضافی و تأخیرهای جدی در توسعه زیرساختها میشود. در چنین شرایطی، همگامسازی و ادغام برنامهریزیهای انتقال و اتصال به شبکه بهعنوان یک راهکار کلیدی مطرح است که میتواند از طریق بهبود بهرهوری سیستم، کاهش مشکلات و تسریع توسعه زیرساختهای مورد نیاز، پاسخگویی به نیازهای آینده برق را تضمین کند.
از منظر جهانی، چالشهای فراوانی در برنامهریزی انتقال و اتصال به شبکه دیده میشود. رشد چشمگیر بار مصرف برق بهویژه در کشورهایی همچون آمریکا، با افزوده شدن مراکز داده و بارهای بزرگ در مناطق مختلف، فشارهای محلی قابلتوجهی بر شبکه وارد میآورد. این شرایط موجب بروز تنگناهای محلی و کندی پاسخ سیستم به نیازهای نوظهوری شده است که تأمین ظرفیتهای جدید را دشوار میکند. صفهای طولانی برای اتصال به شبکه همچنین سرمایهگذاران را از ورود به بازار بازمیدارد و توسعه ظرفیتهای جدید را با کند میکند.
نمونههای موفق از ادغام برنامهریزی انتقال و اتصال به شبکه در سطح جهان به چشم میخورند. در آمریکا، مناطق پیشرو همچون کالیفرنیا و هاوایی از برنامهریزیهای یکپارچه بهره میبرند که در آن منابع انرژی و بار با خطوط انتقال بهطور همزمان برنامهریزی میشوند. این رویکرد با مدلسازیهای دقیق و مشارکت عمومی افق طولانیمدتی از جمله ۲۰ سال را پوشش داده و منجر به کاهش هزینهها و افزایش قابلیت اطمینان شبکه میشود. همچنین همکاریهای منطقهای همچون هماهنگی میان اپراتورهای MISO و SPP در آمریکا نمونهای موفق از مدیریت صفهای طولانی اتصال است.
در اروپا، شبکه گسترده برق شامل بیش از ۴۰۰ اتصال آنلاین میان ۳۵ کشور است و برنامههای توسعه خطوط انتقال جدید با هدف افزایش ظرفیت تبادل برق، حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر و تقویت مقاومت شبکه در برابر نوسانات آبوهوایی بهطور متمرکز در حال اجراست. همچنین همکاریهای فرامنطقهای و برنامهریزی هماهنگ نقش مهمی در بهرهبرداری بهینه از منابع تجدیدپذیر ایفا میکند.
استرالیا نیز با طرح انتقال برق ایالت ویکتوریا برای سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۴۰، نمونهای از هماهنگی برنامهریزیهای بلندمدت و تمرکز بر مناطق انرژی تجدیدپذیر را ارائه میدهد که رشد بار و نیازهای زیرساختی را بهصورت جامع مدیریت میکند.
سنگاپور؛ پیشتاز آسیا در طراحی شهر دوستدار سالمندان
با افزایش جمعیت سالمندان جهان، شهرها بهدنبال راهکارهایی برای ایجاد محیطهایی امن، فعال و فراگیر برای سالمندان هستند. شهرهای آسیایی همچون سنگاپور، سئول، توکیو، تایپه نیز در این راستا گامهای بلندی برداشته اند؛ منطقه سنگاپور توانسته است با اجرای برنامههای جامع سلامت و طراحی شهری، جایگاه نخست را در شاخصهای شهر دوستدار سالمند سازمان جهانی بهداشت سال ۲۰۲۵ کسب کند.
این منطقه با هدایت سازمان سلامت عمومی سنگاپور و از طریق ابتکار «شرق سالمتر در سنگاپور» موفق شد به عضویت شبکه جهانی شهرها و جوامع دوستدار سالمند (GNAFCC) درآید. این برنامه بیش از ۶۱۰ هزار نفر را در مناطق بدوک، چانگی، مارین پارید و تامپینس پوشش میدهد که حدود ۲۸ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال سن دارند. این دستاورد، سنگاپور را در کنار بیش از ۱۷۰۰ شهر متعهد به ایجاد محیطهای فراگیر و حمایتی برای سالمندان قرار داده است.
برنامه شرق سالمتر در سنگاپور با هشت حوزه اصلی تعریفشده توسط سازمان جهانی بهداشت برای شهرهای دوستدار سالمند شامل مسکن، حملونقل، فضاهای عمومی، حمایت اجتماعی، خدمات سلامت، مشارکت اجتماعی، احترام و شمول اجتماعی و ارتباطات و اطلاعات همراستا است. تمرکز این برنامه بر شناسایی موانع سالمندی سالم و اجرای راهحلهای هدفمند برای حفظ فعالیت، مشارکت و ارزشمندی سالمندان در جامعه است.
برنامه «HealthUP» که از سال ۲۰۲۱ آغاز شده است، بهعنوان پرچمدار پیشگیری سلامت در منطقه شناخته میشود. بیش از ۲۰۰ شرکتکننده در مرحله آزمایشی این برنامه، بهبودهای قابلتوجهی در شاخصهای سلامت نشان دادند؛ از جمله کاهش میانگین چربی دور شکم بین ۱.۴ تا ۳.۶ سانتیمتر طی ۱۸ هفته، همچنین ۷۳ درصد از شرکتکنندگان به حداقل یک هدف شخصی سلامت دست پیدا کردند و ۷۸ درصد بهبود محسوس در وضعیت جسمی و روانی خود اعلام کردند.
در حال حاضر این برنامه بیش از ۱۷۰ هزار سالمند را تحت پوشش دارد و خدماتی همچون ورزشهای متناسب با سن، راهنمای تغذیه سالم، غربالگری سلامت، واکسیناسیون و ترک سیگار را برای آنها ارائه میدهد. استفاده از راهبردهای پزشکی از راه دور و پشتیبانی دیجیتال شخصیسازیشده نیز به ارتقای دسترسی و استمرار مراقبت از سالمندان کمک کرده است.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد رویکرد سنگاپور، تبدیل فضاهای شهری به محیطهای درمانی و حمایتی است که سلامت روان، پیوند بیننسلی و ارتباط اجتماعی را میان اعضای پیر و جوان جامعه تقویت میکنند. پروژه «مزرعه هنری پلاتوک» نمونهای از این ابتکارهاست که با مشارکت سازمانهای سلامت، سازمانهای محلی، دانشگاهها و طراحان شهری اجرا شده و فضاهای بدوناستفاده را به محیطهایی برای ارتقای سلامت عاطفی تبدیل کرده است. بیش از ۳۰۰ نفر در کارگاههای طراحی مشارکتی و نظرسنجیهای پروژه شرکت کردند و نتایج نشاندهنده افزایش انسجام اجتماعی و بهبود سلامت روانی شرکتکنندگان بود.
سنگاپور با پیوستن به شبکه جهانی GNAFCC، به منابع بینالمللی تبادل دانش، ارزیابی علمی و سیاستگذاری بر پایه شواهد دسترسی پیدا کرده است. این همکاریها به بهبود مستمر شاخصهای سالمندی و الگوبرداری از تجربیات موفق جهانی کمک میکند.
شهرهایی مانند سئول در کره جنوبی و توکیو در ژاپن نیز برنامههای قابلتوجهی در حوزه سالمندی اجرا کردهاند؛ از جمله مشارکتهای عمومی-خصوصی در سئول و حملونقل قابلدسترس در توکیو. با این حال، رویکرد یکپارچه، دادهمحور و چندبخشی سنگاپور، در ارزیابیهای سال ۲۰۲۵ سازمان جهانی بهداشت، بالاترین رتبه را در میان شهرهای آسیایی کسب کرده است.
تحرک الکتریکی دوستدار سالمندان؛ گامی نو برای آیندهای فراگیر
شهرهای جهان در دهههای اخیر، با دو روند همزمان افزایش جمعیت سالمند و نیاز فوری به حملونقل پایدار و کمکربن روبهرو شدهاند. این دو چالش، بهویژه در مناطق شهری متراکم، موجب شده است بخش قابلتوجهی از سالمندان در دسترسی به خدمات، فعالیتهای اجتماعی و فضاهای عمومی دچار محدودیت شوند. پروژه «تحرک الکتریکی دوستدار سالمندان» که توسط مرکز دانشگاهی ساختمانهای کممصرف انرژی در دانشگاه فنی چک هدایت میشود، پاسخی عملی و چندبخشی به این نیازهاست. این طرح نهتنها بهدنبال بهبود تردد سالمندان در شهرهاست، بلکه چشماندازی جدید برای طراحی شهری فراگیر در اروپا ترسیم میکند.
این پروژه با هدف آزمایش و ارزیابی وسایل نقلیه سبک و برقی همچون سهچرخههای الکتریکی و خودروهای کوچک طراحی شده است که متناسب با توان جسمی، نیازهای حرکتی و سبک زندگی سالمندان باشند. تمرکز اصلی طرح بر مدل «شهر ۱۵ دقیقهای» است که در آن ساکنان میتوانند خدمات ضروری همچون درمان، خرید، تفریح و ارتباطات اجتماعی را در فاصلهای کمتر از ۱۵ دقیقه پیادهروی یا دوچرخهسواری دریافت کنند. وسایل نقلیه طراحیشده در این پروژه، نهتنها امکان جابهجایی مستقل را برای سالمندان فراهم میکنند، بلکه با کاهش وابستگی به حملونقل عمومی ناکارآمد یا خودروهای شخصی، به ارتقای کیفیت زندگی و کاهش انزوای اجتماعی این گروه از جامعه کمک میکنند.
فرایند طراحی این وسایل با مشارکت مستقیم سالمندان، مراقبان و متخصصان حوزه سلامت انجام شده است تا نیازهای واقعی و ترجیحات فردی در نظر گرفته شود. آزمایشهای میدانی در شهرهای مختلف اروپایی با بافتهای شهری متنوع انجام میشود تا میزان سازگاری و اثربخشی این وسایل در شرایط گوناگون سنجیده شود. این پروژه با همکاری شهرداریها، شرکتهای فناوری، مؤسسات پژوهشی، سازمانهای غیردولتی و انجمنهای سالمندان اجرا میشود تا پشتیبانی اجتماعی، فنی و اجرایی لازم فراهم گردد.
در شهر بارسلونا نیز پروژه در مناطق پرتراکم و پرشیب مانند محلههای اطراف مونتجویی آزمایش شده است. هدف این مرحله، بررسی توانایی وسایل نقلیه سبک در عبور از شیبهای تند و هماهنگی آنها با زیرساختهای حملونقل عمومی همچون ایستگاههای مترو و اتوبوس است. نتایج نشان داده است که استفاده از وسایل برقی با طراحی مناسب میتواند جایگزین مناسبی برای مسیرهای دشوار پیادهروی باشد و دسترسی سالمندان به خدمات شهری را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
پروژه تحرک الکتریکی دوستدار سالمندان در مقایسه با دیگر طرحهای مشابه در اروپا، از نظر جامعیت، مشارکت ذینفعان و تمرکز بر طراحی انسانمحور، جایگاه ویژهای دارد. این طرح نهتنها بهدنبال حل یک مسئله حملونقل است، بلکه تلاش میکند تا سالمندان را بهعنوان بخشی فعال، مستقل و ارزشمند از جامعه شهری بازتعریف کند.
جمعیت مهاجران جدید اروپا چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
براساس جدیدترین دادههای منتشرشده توسط یورواستات مربوط به یکم ژانویه ۲۰۲۴، سهم مهاجران در جمعیت کشورهای اروپایی بهطور چشمگیری در بعضی کشورهای این قاره افزایش پیدا کرده است. در این میان لیختناشتاین با ۷۰ درصد جمعیت مهاجر، بالاترین نسبت را در بین ۳۱ کشور اروپایی به خود اختصاص داده است. این کشور کوچک که عضوی از اتحادیه اروپا نیست، با نیروی کار محدود داخلی، سیاستهای مالیاتی جذاب و بازار کار فرامرزی، تبدیل به یک مرکز جذب مهاجران از سراسر جهان شده است.
پس از لیختناشتاین، لوکزامبورگ با ۵۱ درصد و مالت با ۳۱ درصد سهم مهاجران در ردههای بعدی قرار دارند. این کشورها نیز همواره نقش مهمی در جذب نیروی کار بینالمللی ایفا میکنند و بخش عمده مهاجران آنها از خارج اتحادیه اروپا هستند که نشاندهنده فراگیری نقش این کشورها بهعنوان مراکز جهانی مهاجرت است.
از منظر تعداد مطلق، آلمان با داشتن ۱۶.۹ میلیون مهاجر پیشتاز اروپاست و این رقم بهطور تقریبی معادل یکچهارم کل مهاجران اتحادیه اروپا به شمار میرود. دلایل اصلی این وضعیت جمعیت رو به پیری و نیاز مستمر به نیروی کار در بخشهای صنعتی و تولیدی این کشور است. نکته قابلتوجه آن است که تنها ۳۷ درصد این مهاجران از کشورهای عضو اتحادیه اروپا آمدهاند و مابقی از مناطق دیگر جهان بهویژه خاورمیانه و آسیا وارد شدهاند که این امر نشاندهنده جذابیت ژئوپلتیکی گسترده آلمان است.
مهاجرت در اروپا الگوی مشخصی دارد؛ کشورهای شمال و غرب اروپا سهمی بالاتر از ۱۵ درصد مهاجران در جمعیت خود دارند، در حالی که بسیاری از کشورهای شرق اروپا سهمی کمتر از ۵ درصد را ثبت کردهاند. لهستان و رومانی با ۳ درصد مهاجر، از کمترینها بهشمار میروند. این روند بیانگر جریان مستمر مهاجرت نیروی کار از شرق به غرب اروپا و دلیل آن اختلاف درآمد و کیفیت زندگی محسوب میشود که موجب کاهش جمعیت در بعضی کشورهای شرقی شده است.
دادههای یورواستات بر اساس ثبتهای رسمی دولتی همچون آمار جمعیت، مجوزهای اقامت، بیمه و نظام مالیاتی جمعآوری شده است، بنابراین مهاجران غیرقانونی و افرادی که بهصورت غیررسمی سکونت دارند، در آن لحاظ نشدهاند. تعداد زیادی از کشورهای عضو اتحادیه نیز شمار پناهندگان و مهاجران موقت اوکراینی را در آمار خود ثبت کردهاند. معیار شمارش مهاجران در این گزارش اقامت بیش از ۱۲ ماه در کشور مقصد است.
این گزارش در حالت کلی نشان میدهد در حالی که کشورهای غرب و شمال اروپا بهعنوان قطبهای جذب نیروی کار بینالمللی شناخته میشوند، بخش شرقی اروپا با چالش کاهش جمعیت و کمبود نیروی انسانی روبهروست که این مسئله میتواند موجب تشدید نابرابریهای اقتصادی و جمعیتی در آینده قاره اروپا شود.
مقابله با سیل و بحرانهای آبی با بازآفرینی فضای شهری به روش چین
چین از سال ۲۰۱۳، با الهام از مدلهای بینالمللی همچون توسعه کماثر در آمریکا و طراحی شهری حساس به آب در استرالیا، مفهوم «شهر اسفنجی» را پایهگذاری کرد. هدف این طرح، بازآفرینی شیوه مدیریت آب در شهرها بود بهگونهای که مناطق شهری بتوانند همچون یک اسفنج طبیعی، آب باران را جذب، ذخیره، تصفیه و در زمان مناسب آزاد کنند. این ایده در سال ۲۰۱۵ با صدور دستورالعمل ملی و اجرای پروژههای آزمایشی در ۳۰ شهر از جمله ووهان، چونگچینگ و شیامن وارد فاز عملیاتی شد.
توسعه کماثر (Low Impact Development یا LID) در آمریکا به مجموعهای از روشها و تکنیکهای مدیریت سیلاب شهری گفته میشود که هدف آن حفظ و بازگرداندن شرایط هیدرولوژیکی طبیعی مناطق شهری قبل از توسعه و ساختوساز است. این روشها با کاهش نفوذپذیری زمین شهری، که معمولاً به خاطر ساختوساز و توسعه کاهش مییابد، به کنترل رواناب آبهای سطحی، جلوگیری از سیلابهای مخرب و کاهش آلودگی آبها کمک میکنند. از جمله تکنیکهای توسعه کماثر میتوان به استفاده از پوششهای نفوذپذیر زمین، سیستمهای ذخیره باران، ترانشههای نفوذ آب، سیستمهای نگهداشت زیستی و بامهای سبز اشاره کرد.
طراحی شهری حساس به آب در استرالیا (Water Sensitive Urban Design – WSUD) نیز رویکردی است که به منظور مدیریت پایدار آب در محیطهای شهری توسعه یافته است. این رویکرد بر یکپارچهسازی مدیریت منابع آب با طراحی شهری تمرکز دارد تا کیفیت آب، کاهش رواناب و سیلاب، حفظ منابع آبی و توسعه فضای سبز در شهرها بهبود یابد. در WSUD تلاش میشود تا آب باران و روانابهای سطحی از طریق طراحی مناسب فضاهای سبز، سیستمهای نفوذپذیر، و عناصر طبیعی مثل تالابها و آبراهههای زنده جذب، تصفیه و مدیریت شوند. این طراحی به کاهش سیلابها، بهبود کیفیت آب، افزایش نفوذ آب به زیرزمین و حفاظت از اکوسیستمهای شهری کمک میکند.
بر اساس اهداف تعیینشده، تا سال ۲۰۳۰ باید ۸۰ درصد از مناطق شهری چین به استانداردهای شهر اسفنجی برسند و بتوانند ۷۰ درصد از بارشها را در محل جذب و استفاده کنند. برای تحقق این چشمانداز، شش اقدام فنی در طراحی زیرساختها لحاظ شده است که شامل نفوذپذیری، نگهداشت، ذخیرهسازی، تصفیه، استفاده و زهکشی میشود. هدف از نفوذپذیری، جذب آب باران به داخل خاک یا بستر زیرین است تا از تجمع سطحی و شکلگیری رواناب جلوگیری شود. این فرایند با استفاده از مصالح نفوذپذیر همچون سنگفرشهای ویژه، چمنزارها و نهرهای زیستی انجام میشود. نکته قابلتوجه این است که نفوذ آب به زمین به تغذیه سفرههای آب زیرزمینی نیز کمک میکند و از فرسایش خاک میکاهد.
تجربه ووهان؛ از شهر دریاچهها تا شهر تابآور
ووهان که به «شهر صد دریاچه» معروف است، بهدلیل موقعیت جغرافیایی، گسترش سریع شهری و کاهش منابع آبی طبیعی، با مشکل آبگرفتگی مزمن روبهرو بود. برنامه شهر اسفنجی در این شهر با هدف بازگرداندن عملکرد طبیعی چرخه آب، بهصورت راهبردی در طراحی شهری و تقسیمبندی اکولوژیکی اجرا شد. زیرساختهای اسفنجی در خیابانها، فضاهای سبز و محلهها بهکار گرفته شدهاند تا بتوانند بارشهایی تا ۳۰۳ میلیمتر در روز (معادل بارش ۵۰ ساله) را مدیریت کنند.
الگوی فضایی شهر اسفنجی ووهان بر پایه یک ساختار چندلایه و منسجم با عنوان «محور T شکل – دو حلقه – چند گره – شش گُوِه (بخشهای مثلثی شکل)» تعریف شده که بر اساس موقعیت رودخانههای یانگتسه و هان و مناطق مستعد آبگرفتگی طراحی شده است. در این الگو، مناطق آبی شامل رودخانهها، دریاچهها و حاشیههای آبی هستند که از ساختوساز محافظت میشوند و مناطق سبز شامل پارکها، جنگلها، تالابها و زمینهای کشاورزی هستند که با محدودیت ساختوساز روبهرو هستند.
پارک نمایشگاه باغ ووهان؛ بازآفرینی یک زمین دفن زباله به فضای سبز هوشمند
پارک نمایشگاه باغ ووهان با مساحت ۳۰ کیلومتر مربع، یکی از بزرگترین پروژههای بازآفرینی شهری در چین محسوب میشود که روی یک محل دفن زباله سابق احداث شده است که پیشتر بهدلیل آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی، هیچ کاربری شهری یا زیستمحیطی نداشت. این زمین آلوده در قالب برنامه شهر اسفنجی ووهان و با استفاده از فناوریهای پاکسازی خاک، تثبیت زیستی و طراحی اکولوژیکی، به فضایی سبز و چندمنظوره تبدیل شد.
پارک ساحلی رودخانه یانگتسه؛ مدیریت رواناب و کاهش خطر سیلاب
پارک ساحلی رودخانه یانگتسه یکی دیگر از پروژههای کلیدی در برنامه شهر اسفنجی ووهان است که با هدف مدیریت روانابهای شهری و کاهش خطر سیلاب در مناطق ساحلی طراحی شده است. این پارک در امتداد رودخانه یانگتسه واقع شده است و از پوشش گیاهی بومی، سطوح نفوذپذیر و سامانههای زهکشی طبیعی بهره میبرد تا آب باران را بهطور مؤثر جذب، تصفیه و هدایت کند.
چالشها، درسآموختهها و مسیر پیشرو
با وجود موفقیتهای چشمگیر، اجرای شهرهای اسفنجی با چالشهایی نیز همراه است. تغییر اولویتهای دولتهای محلی، سرمایهگذاریهای پراکنده بدون برنامهریزی سیستماتیک، ضعف در هماهنگی میان سازمانهای اجرایی و بروز سیلاب پس از اجرای طرح در بعضی شهرهای پایلوت، نشاندهنده نیاز به پوشش کامل و یکپارچه زیرساختهاست. برای غلبه بر این چالشها، اصلاحات سازمانی، همراستایی سیاستها و ارتقای ظرفیت فنی ضروری است.
چین در مسیر آینده، فرصتهایی برای توسعه بیشتر این مدل دارد: از جمله گنجاندن راهحلهای مبتنی بر طبیعت در سیاستهای ملی شهری، ادغام زیرساختهای سبز و خاکستری در مقیاس شهری و حوضههای آبریز، استفاده از مدلسازی هیدرولوژیکی پیشرفته و سامانههای هشدار سیلاب، برنامهریزی فرامنطقهای و مشارکتهای عمومی-خصوصی و تأکید بر تابآوری شهری در برابر تغییرات اقلیمی با فضاهای سبز چندمنظوره.
از سنگاپور تا بارسلونا؛ نقش موثر اخلاقمحوری در حملونقل هوشمند
در عصر تحول دیجیتال، اخلاق در هوش مصنوعی بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای جهانی مطرح شده و شامل مجموعهای از اصول اخلاقی و راهبردهایی است که توسعه، پیادهسازی و استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی را بهگونهای هدایت میکند تا منافع انسانی، عدالت، شفافیت و حقوق بشر حفظ شوند. با گسترش کاربردهای هوش مصنوعی در حوزههای مالی، سلامت، حملونقل و منابع انسانی، توجه به اصول اخلاقی نهتنها ضروری بلکه حیاتی شده است.
هشت اصل بنیادین در اخلاق هوش مصنوعی بهطور گسترده پذیرفته شدهاند:
شفافیت و قابلیت توضیح: سیستمهای هوش مصنوعی باید فرایند تصمیمگیری را بهصورت واضح و قابل فهم برای کاربران و متخصصان ارائه دهند تا آنها بتوانند علت و منطق پشت هر تصمیم را درک و تحلیل کنند.
عدالت و بیطرفی: هوش مصنوعی باید از بروز هرگونه تبعیض یا سوگیری در رفتار با افراد و گروهها جلوگیری کند تا با همه بهصورت برابر و منصفانه برخورد شود.
پاسخگویی: هرگاه سیستم هوش مصنوعی منجر به خطا یا آسیب شود، باید مسئولیتپذیری مشخص و قابل پیگیری باشد تا امکان جبران و اصلاح فراهم شود.
حریم خصوصی و حفاظت از دادهها: حفظ حریم خصوصی کاربران و محافظت از دادههای شخصی در مقابل دسترسی غیرمجاز یکی از اصول کلیدی اخلاق هوش مصنوعی است.
قابلیت اطمینان و ایمنی: هوش مصنوعی باید بهصورت پایدار و ایمن عمل کند، بهگونهای که عملکرد آن در شرایط مختلف قابل پیشبینی باشد و به انسانها آسیب نرساند.
عاملیت انسانی و نظارت: هوش مصنوعی باید ابزاری برای کمک و تقویت تصمیمات انسانی باشد و هرگز جایگزین قضاوت و مسئولیت انسان نشود.
نیکخواهی و خیر عمومی: هوش مصنوعی باید به بهبود کیفیت زندگی انسانها، عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست کمک کند و در خدمت منافع جمعی باشد.
قانونمداری: رعایت قوانین و مقررات ملی و بینالمللی در تمام مراحل توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی الزامی است تا از حقوق و امنیت افراد محافظت شود. این اصل موجب میشود که توسعه فناوری با استانداردهای اخلاقی و اجتماعی همسو باشد.
تعیین مسئولیت در سیستمهای تصمیمگیری خودکار یا پیچیده یکی از دشوارترین چالشهاست. هنگامی که یک الگوریتم تصمیم اشتباهی میگیرد، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ توسعهدهنده، کاربر، شرکت مالک یا خود سیستم؟ نبود شفافیت در زنجیره مسئولیتپذیری میتواند منجر به سردرگمی حقوقی و کاهش اعتماد عمومی شود. برای حل این مسئله، باید سازوکارهایی طراحی شود که مسئولیت انسانی را در تمام مراحل توسعه و استفاده از هوش مصنوعی حفظ کند.
سازمانهای پیشرو در پاسخ به این چالشها، مجموعهای از رویکردهای اجرایی را در دستور کار قرار دادهاند. یکی از نخستین اقدامات، تدوین سیاستهای اخلاقی داخلی برای توسعه هوش مصنوعی است. این سیاستها بهعنوان راهنمایی برای تیمهای فنی، حقوقی و مدیریتی عمل میکنند و تضمین میکنند که اصولی همچون عدالت، شفافیت، ایمنی و احترام به حقوق بشر در تمام مراحل چرخه عمر فناوری رعایت شوند.
استفاده از سیستمهای «انسان در حلقه» یکی دیگر از راهکارهای مؤثر است. در این مدل، تصمیمگیری نهایی در موارد حساس بهعهده انسان باقی میماند و هوش مصنوعی فقط نقش پشتیبان را ایفا میکند. این رویکرد بهویژه در حوزههای سلامت، قضاوت، حملونقل، امنیت و منابع انسانی اهمیت دارد، زیرا امکان مداخله انسانی در مواقع بحرانی را فراهم میسازد و از بروز خطاهای غیرقابل جبران جلوگیری میکند.
پروژه «کنترل خودکار قطار» شرکت فرانسوی آلستوم نمونهای قابلتوجه از بهکارگیری مدل انسان در حلقه است. این پروژه که در بعضی خطوط مترو و قطارهای شهری در اروپا و آسیا اجرا شده است، از سیستمهای هوش مصنوعی برای هدایت خودکار قطارها استفاده میکند، اما در موارد حساس همچون شرایط اضطراری یا تصمیمگیری در موقعیتهای پیچیده، کنترل نهایی به اپراتور انسانی واگذار میشود.
پایش و ممیزی مستمر سیستمهای هوش مصنوعی از نظر سوگیری، ایمنی و عملکرد نیز از جمله اقدامات ضروری است. این فرایندها باید بهصورت دورهای و توسط سازمانهای مستقل انجام شوند تا از انحراف سیستمها از اصول اخلاقی جلوگیری شود. ممیزیها میتوانند شامل بررسی دادههای ورودی، تحلیل نتایج، ارزیابی ریسک و ارائه توصیههای اصلاحی باشند.
پروژه «تحلیل اخلاقی سیستمهای خودران» در شرکت ولوو نمونهای برجسته از پایش و ممیزی مستمر سیستمهای هوش مصنوعی است. این شرکت که در توسعه خودروهای خودران و نیمهخودران پیشگام است، با همکاری سازمانهای مستقل اروپایی، فرایندهای ممیزی دورهای را برای ارزیابی عملکرد الگوریتمهای تصمیمگیری خود اجرا میکند.
هوش مصنوعی در خدمت حملونقل برابر در سنگاپور
سنگاپور یکی از پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی در حملونقل عمومی است. این کشور با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین و تحلیل دادههای لحظهای، زمانبندی و مسیرهای اتوبوس را بهصورت پویا تنظیم میکند. دادههایی همچون تراکم جمعیت، ترافیک، شرایط آبوهوایی و الگوهای رفتوآمد شهروندان بهطور مستمر جمعآوری و تحلیل میشوند تا خدمات حملونقل با حداکثر کارایی و حداقل زمان انتظار ارائه شود.
یکی از اولویتهای اصلی این پروژه از منظر اخلاقی، تضمین دسترسی برابر برای همه شهروندان بهویژه افراد دارای معلولیت، سالمندان و کسانی است که نیازهای خاص دارند و باید بتوانند بدون مانع از خدمات حملونقل بهرهمند شوند. برای این منظور، ویژگیهایی همچون تشخیص صوتی، راهنمای مسیر شخصیسازیشده و رابطهای کاربری ساده برای افراد کمتوان طراحی شده است. این سیستم بهگونهای تنظیم شده است که مناطق کمبرخوردار نیز از پوشش حملونقل مناسب بهرهمند شوند و عدالت فضایی در سراسر شهر رعایت شود.
حفظ حریم خصوصی کاربران یکی از چالشهای مهم اخلاقی حملونقل هوشمند سنگاپور بوده است، چراکه اگر دادههای مکانی و رفتوآمد افراد، بدون نظارت مناسب جمعآوری شوند، میتوانند به نقض حقوق فردی منجر شوند. سنگاپور با تدوین سیاستهای سختگیرانه در زمینه مدیریت داده، از جمله ناشناسسازی اطلاعات، محدودسازی دسترسی و شفافسازی نحوه استفاده از دادهها، تلاش کرده است تا اعتماد عمومی را حفظ کند.
بروکسل پیشتاز نصب توربین بادی نوآورانه در شهر
بروکسل بهدنبال تحول در تولید انرژیهای تجدیدپذیر است و آزمایش نمونهای نوآورانه از توربینهای بادی کوچک نصبشده روی بام ساختمانها را آغاز کرده است. این نوع توربین برای محیطهای شهری طراحی شده و میتواند انقلابی در تامین انرژی پاک در شهرها ایجاد کند، جایی که استفاده از انرژی بادی تاکنون بهدلیل محدودیتهای وزش باد و فضای نصب، بهطور عمده به مناطق دریایی و کوهستانی محدود شده بود.
برخلاف پنلهای خورشیدی که بهطور گسترده و موفقیتآمیز در هر دو محیط شهری و روستایی نصب میشوند، توربینهای بادی بهطور معمول اندازهای بزرگ و شرایط نصب سختی دارند، اما یک شرکت نوپای انرژی بادی در بروکسل موفق شده است یک توربین بادی کوچک با قابلیت نصب مستقیم روی بام ساختمان بسازد که میتواند از جریانهای هوای شهری بهویژه جریانهای تندشده در لبههای بام، استفاده و برق تولید کند.
نخستین نمونه این توربین بادی در یک برج مسکونی واقع در خیابان اصلی منطقه لکن این شهر نصب شده است. هزینه این پروژه برای دولت منطقهای بروکسل تنها ۶ هزار یورو بوده است و برنامهریزی شده تا در آینده نزدیک، ۱۰ توربین مشابه روی بام همان ساختمان نصب شود.
این توربینهای کوچک سالانه بین ۱ تا ۳ مگاوات ساعت برق تولید کنند که رقم قابلتوجهی برای یک ساختمان شهری محسوب میشود. یکی از اعضای شورای اقلیم بروکسل در مصاحبهای اعلام کرد که فناوری توربین بادی شهری امکان تولید برق در تمام فصول سال را با خروجی ثابت و قابل پیشبینی فراهم میکند.
هدف کلی این طرح، گسترش فناوری توربین بادی شهری حاضر در سراسر بلژیک است تا در سایر مناطق کشور نیز آزمایش و استفاده شود. این نوآوری میتواند در آینده نزدیک به یکی از ستونهای اصلی تولید انرژی پاک در شهرهای اروپا تبدیل شود و به کاهش وابستگی به منابع انرژی فسیلی کمک شایانی کند.
هوش مصنوعی در خدمت امنیت شهری با پروژه «پیش از بحران»
پروژه موسوم به «پیش از بحران» PRECRISIS که از سال ۲۰۲۳ میلادی با حمایت مالی نزدیک به ۶ میلیون یورو از صندوق امنیت داخلی اتحادیه اروپا آغاز شده است، یکی از مهمترین برنامههای کاربرد هوش مصنوعی به منظور تقویت امنیت در فضاهای عمومی شهری به شمار میرود.
هدف این پروژه دوساله، ارتقای حفاظت از فضاهای عمومی از طریق پیشگیری از حملات تروریستی، جرایم خشونتآمیز و کاهش پیامدهای آنها است. پروژه PRECRISIS در قالب یک کنسرسیوم چندرشتهای متشکل از ۹ شریک از هفت کشور عضو اتحادیه اروپا اجرا میشود و بهدنبال ایجاد همکاری میان نیروهای انتظامی، مسئولان مدیریت فضای شهری، امدادگران و دیگر ذینفعان امنیتی است.
از مهمترین دستاوردهای فنی این پروژه میتوان به توسعه و پیادهسازی پلتفرمی اشاره کرد که مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی است و قابلیت شناسایی آسیبپذیریهای بالقوه فضاهای عمومی شهری را در زمان واقعی دارد. این پلتفرم با تحلیل الگوهای رفتاری غیرعادی و شناسایی نشانههای تهدید مانند تجمعهای مشکوک، صداهای ناهنجار یا حرکات ناپایدار، هشدارهای به موقع را صادر میکند تا نیروهای انتظامی و امدادی فرصت کافی برای واکنش داشته باشند.
یکی از ویژگیهای برجسته این پلتفرم، شبیهسازی سناریوهای محتمل قبل، حین و پس از وقوع حملات تروریستی یا خشونتهای شدید است که به برنامهریزی و آموزش بهتر تیمهای واکنش اضطراری کمک میکند. همچنین تمام راهکارهای فنی پروژه با رعایت کامل استانداردهای اخلاقی و قوانین حفاظت از دادههای شخصی طراحی شدهاند؛ به طوری که استفاده از فناوریهای آنونیمسازی خودکار، هویت شهروندان را مخفی نگه میدارد و از نقض حریم خصوصی جلوگیری میکند.
ساختار پروژه در قالب هفت بسته کاری سازماندهی شده است که شامل مدیریت پروژه، ارزیابی آسیبپذیریها و نیازهای ذینفعان، توسعه پلتفرم PRECRISIS، برنامهریزی و اجرای آزمایشی، تهیه مجموعه ابزارهای عملی، چارچوب اخلاقی و سیاستگذاری و نهایتاً ارتباطات و پایداری میشود.
پایان خاموشیهای طولانی یمن با نیروگاه خورشیدی جدید
یمن، کشوری که به گفته آژانس بینالمللی انرژی (IEA) کمترین دسترسی به برق را در منطقه خاورمیانه دارد، پس از سالها بحران برقی و کمبود سوخت، نخستین نیروگاه خورشیدی بزرگ خود را در شهر بندری عدن به بهرهبرداری رسانده است. این نیروگاه خورشیدی ۱۲۰ مگاواتی که از تابستان ۲۰۲۴ وارد فاز عملیاتی شده و با حمایت مالی کشور امارات متحده عربی ساخته شده است، روزانه برق حدود ۱۵۰ تا ۱۷۰ هزار خانه را در شمال عدن تامین میکند و توانسته مشکلات کمبود برق در این شهر را اندکی کاهش دهد.
نیروگاه خورشیدی عدن نهتنها بحران برق را برای هزاران خانواده یمنی کاهش داده، بلکه پرتوی امیدی به آیندهای روشنتر و پایدارتر از نظر انرژی در یمن تابانده است. ادامه سرمایهگذاریها و توسعه این پروژهها، بهویژه فاز دوم نیروگاه، میتواند نقطه عطفی در مسیر بهبود شرایط زیستی و اقتصادی این کشور بحرانزده باشد.
برق پایدار خورشیدی راهی به سوی زندگی بهتر در یمن
بحران برق در یمن بیش از بیست سال است که جریان دارد و دلایل اصلی آن کمبود مداوم سوخت و ویرانی شدید زیرساختهای برق ناشی از جنگهای داخلی و بحرانهای سیاسی است. پروژه حاضر نقطه عطفی در مسیر حرکت یمن بهسمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهشمار میرود و میتواند بهتدریج از مشکلات ناشی از نبود برق پایدار بکاهد.
این نیروگاه خورشیدی موجب کاهش قابلتوجه خسارتهای اقتصادی مردم عدن شده است که تا پیش از این به برق دیزلی و قطعیهای طولانیمدت وابسته بودند، زیرا با قطعی برق طولانیمدت، بسیاری از کالاها بهویژه مواد غذایی در خانهها و مغازههای آنها فاسد میشد و تأمینکنندگان با بازگرداندن کالاهای فاسد و خرابشده موافقت نمیکردند.
هرچند که چالشهای پیش روی یمن در زمینه برق همچنان باقی است و مناطق بسیاری در این کشور به دلیل درگیریها و وضعیت امنیتی امکان بهرهمندی از این پیشرفتها را ندارند، نیروگاه خورشیدی عدن بهعنوان نمادی از امید و پیشرفت در منطقهای بحرانزده مطرح شده است. مردم و کارشناسان محلی نسبت به تأثیر مثبت پروژههای خورشیدی امیدوارند و معتقدند توسعه انرژیهای پاک میتواند در آیندهای نه چندان دور بخش مهمی از مشکلات اقتصادی و انسانی یمن را کاهش دهد و روند بازسازی این کشور را تسریع کند.
معماری آینده؛ همزیستی با طبیعت و نوآوری در فضاهای شهری
در دنیای امروز که شهرها و زیرساختهای شهری با چالشهای فرهنگی، زیستمحیطی و اجتماعی متنوعی روبهرو هستند، معماری دیگر فقط هنری برای ساختوساز نیست؛ بلکه ابزاری راهبردی برای بازآفرینی فضاهای عمومی، ارتقای کیفیت زندگی و پاسخگویی به نیازهای آینده است. گزارش جدید پلتفرم معتبر و شناختهشده «Architecture Now» مجموعهای از پروژههای معماری را گرد هم آورده است که در نقاط مختلف جهان، از جزیرهای جنگلی در ژاپن تا پایانههای مرزی در اروپا، در حال شکلدادن به آینده مهمانپذیری، خدمات شهری و حملونقل بینالمللی هستند. این پروژهها نشان میدهند که چگونه طراحی میتواند بهطور همزمان با طبیعت همزیستی کند، عملکرد زیرساختی را ارتقا دهد و تجربه انسانی را در فضاهای عمومی متحول سازد.
اقامتگاه سنگ و شیشه در جزیره یاکوشیما، ژاپن
جزیره یاکوشیما در جنوب ژاپن که یکی از مناطق ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو است، میزبان پروژهای منحصربهفرد از معمار برجسته ژان نوول برای برند «NOT A HOTEL» شده است. این اقامتگاه بوتیک در دل جنگلهای سدر باستانی و صخرههای ساحلی قرار گرفته است و با استفاده از سنگهای محلی و صفحات شیشهای وسیع، بهجای آنکه بهعنوان یک سازه تحمیلشده در چشمانداز ظاهر شود، بهگونهای طراحی شده است که با توپوگرافی طبیعی جزیره یکپارچه باشد.
فرم کلی بنا از خطوط زمین پیروی میکند و ارتفاع آن با شیبهای طبیعی هماهنگ شده است تا هیچ تضاد بصری یا فیزیکی با محیط پیرامون ایجاد نکند. استفاده از سنگهای محلی در ترکیب با صفحات شیشهای وسیع، نهتنها به حفظ بافت طبیعی جزیره کمک کرده، بلکه موجب شده است ساختمان در میان پوشش گیاهی و صخرهها بهتدریج و بهصورت ارگانیک نمایان شود.
بازسازی استادیوم آرتور اش در نیویورک، ایالات متحده
دو شرکت معماری پس از پایان مسابقات US Open 2025، بازسازی گستردهای را در استادیوم آرتور اش در کویینز نیویورک آغاز خواهند کرد. این استادیوم که در سال ۱۹۹۷ طراحی شده است و عنوان بزرگترین استادیوم تنیس جهان را دارد، قرار است با حفظ عملکرد در طول فصلهای مسابقات، دستخوش تغییرات ساختاری و فضایی شود. کنکورس در حوزه معماری و پروژههای ساختمانی به فضای وسیع و همراه با راهروهای اصلی در یک بنا اشاره دارد که معمولاً محل تردد و حرکت تماشاگران یا بازدیدکنندگان است.
مهمترین بخشهای پروژه شامل توسعه سطح کنکورس بهصورت طرهای، بازطراحی جایگاههای پایین، ساخت سوئیتهای جدید در طبقات بالا و دروازههای ورودی منحنی به ارتفاع ۳۴ متر با طراحی استودیو دانیل لیبسکیند است. توسعه سطح کنکورس شامل راهروهای اصلی تردد تماشاگران، ورودی به جایگاهها و صندلیها، فروشگاههای خوراکی و کالاهای ورزشی و سرویسهای بهداشتی بهصورت طرهای است؛ به این معنا که بخش جدید بدون ستونهای عمودی، از بدنه اصلی ساختمان بیرون میآید و فضای بیشتری برای گردش تماشاگران، فروشگاهها و خدمات رفاهی فراهم میکند. این طراحی نهتنها ظرفیت را افزایش میدهد، بلکه با حفظ دید و جریان حرکت، تجربه بازدیدکنندگان را ارتقا میبخشد.
ایستگاه چندمنظوره خدمات امداد تورنتو، کانادا
عملیات ساخت ایستگاه چندمنظوره خدمات امداد بهتازگی در تورنتو آغاز شده است. این پروژه با زیربنای ۹۰ هزار فوت مربع، بهعنوان یکی از بزرگترین زیرساختهای امدادی شهری در کانادا شناخته خواهد شد و قرار است تا اوایل سال ۲۰۲۹ به بهرهبرداری برسد. طراحان این مجموعه هدف دستیابی به عملکرد انرژی صفر واقعی را دنبال میکنند که در پاسخ به بحرانهای اقلیمی، نیاز به تابآوری شهری و ارتقای کیفیت خدمات اضطراری شکل گرفته است. ساختمان بهصورت تمامچوبی طراحی شده و استفاده از مصالح کمکربن مانند چوب مهندسیشده بهجای فولاد، موجب کاهش ۳۴ درصدی کربن نهفته در فرایند ساختوساز نسبت به مدلهای متداول فولادی شده است.
فرم بام ساختمان بهصورت شیبدار و زاویهدار طراحی شده که به آن «بام ارهای» یا «سریشیب» گفته میشود. این نوع بام شامل چند سطح شیبدار متوالی است که در معماری صنعتی برای جذب حداکثری نور طبیعی و نصب مؤثر پنلهای خورشیدی کاربرد دارد. بام ایستگاه با پنلهای فتوولتائیکی پوشانده میشود که میتوانند با تولید سالانه بیش از یک میلیون کیلوواتساعت برق، کل نیاز الکتریکی مجموعه را تأمین کنند. دیوارهایی با مقاومت حرارتی بالا، پنجرههای سهجداره با عایق صوتی و حرارتی و سیستمهای تمامالکتریکی بدون وابستگی به سوختهای فسیلی، موجب کاهش چشمگیر مصرف انرژی و افزایش بهرهوری حرارتی ساختمان خواهند شد. این سیستمها بهگونهای طراحی شدهاند که امکان اتصال مستقیم به شبکههای انرژی تجدیدپذیر شهری را فراهم میکنند.
تحول در سفرهای بینمرزی؛ بازطراحی پایانههای شاتل در بریتانیا و فرانسه
سفرهای بینمرزی اروپا وارد مرحلهای تازه شده است؛ پروژه بازطراحی پایانههای بریتانیایی و فرانسوی قطار لشاتل که سفرهای زمینی از طریق تونل مانش را تسهیل میکند، از سپتامبر ۲۰۲۵ آغاز شده است. این پروژه پنجساله با هدف ارتقای تجربه مسافران، افزایش بهرهوری انرژی و بهبود عملکرد عملیاتی پایانهها طراحی شده و قرار است تا سال ۲۰۳۰ بهطور کامل اجرا شود. در فاز نخست، تمرکز بر بازطراحی بخش پذیرش پایانه بریتانیا خواهد بود. ساخت یک سایهبان جدید مجهز به پنلهای خورشیدی در این پایانه نهتنها نقش حفاظتی دارد بلکه بخشی از انرژی موردنیاز مجموعه را تأمین خواهد کرد. این بخش تا پایان سال ۲۰۲۶ به بهرهبرداری میرسد و بهعنوان نماد آغاز تحول زیرساختی در سفرهای بینمرزی شناخته میشود.
در مراحل بعدی، نوسازی ساختمانهای پایانه مسافری در هر دو کشور با رویکردی کاربرمحور انجام خواهد شد. سامانههای بلیتفروشی بهروز میشوند تا امکان رزرو سریعتر، پرداخت دیجیتال و مدیریت هوشمند ظرفیت فراهم شود، همچنین امکانات رفاهی جدید از جمله فضاهای سبز اختصاصی برای حیوانات خانگی، رستورانهایی با منوی متنوع و طراحی داخلی آرام و سازگار با اقلیم محلی به مجموعه اضافه خواهد شد. هدف از این تغییرات، ایجاد محیطی دلپذیر و کمتنش برای مسافران است که بتوانند پیش از سفر یا پس از ورود، تجربهای مثبت و آرامشبخش داشته باشند.