از شهر تا سنگر؛ ۱۲ روزی که وطن دوباره معنا شد

فاصله بین شهر و جبهه با کیلومتر سنجیده نمی‌شد؛ با قلب‌ها اندازه گرفته می‌شد و طی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران دل‌های مردم، نزدیک‌ترین مسیر به میدان نبرد بودند.

به گزارش پردیسان آنلاین، در واپسین روزهای بهار، زمانی که تقویم هنوز تابستان را آغاز نکرده بود، ایران یک‌باره در هُرم جنگی کوتاه، اما پُر التهاب فرو رفت؛ جنگی دوازده‌روزه که رژیم صهیونیستی علیه ایران آغاز کرد و بار دیگر تاریخ، صحنه‌ای شد برای نمایش باشکوه پیوندی ناگسستنی میان ملت و مدافعان وطن؛ در این ایام کوتاه، اما پرشور، سیمای ایران چیزی فراتر از سیاست و نبرد بود و آن‌چه بیش از همه رخ‌نمایی کرد، صحنه‌هایی از دل‌های درگیر، نگاه‌های نگران، دستان گره‌خورده و دل‌هایی بود که به‌سان ضربان یک قلب، برای جبهه می‌تپیدند.

در کوران آتش و آوار، هنگامی که آسمان می‌غرید، صحنه‌ای شگفت‌انگیز از تاریخ ایران معاصر شکل گرفت؛ صحنه‌ای که در آن مرز بین نظامی و غیرنظامی فرو ریخت و ملتی تمام‌قد در برابر تجاوزی بی‌رحمانه ایستاد.

جنگ دوازده‌روزه‌ای که رژیم صهیونیستی علیه ایران آغاز کرد، نه تنها میدانی برای مقابله نظامی بود، بلکه میعادگاهی برای ظهور یکی از ژرف‌ترین و گسترده‌ترین پیوندی برخاسته از دل شهروندان، از جنس باور، ایثار و همدلی میان مردم و نیروهای نظامی شد.

مردم شهرهای مختلف کشور، از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، با هر تفاوت زبانی، قومی و مذهبی تبدیل به خانواده‌ای شدند که درد مشترک آن‌ها، دلواپسی برای فرزندان وطن بود؛ در این روزها، خیابان‌ها بوی جبهه می‌داد، کوچه‌ها نجواگر دعا و چهره‌ها، آینه روشن فداکاری بودند.

در روزهای پرآشوب جنگ، بسیاری از مردم از شهرهای در معرض خطر به دیگر مناطق پناه آوردند، اما هرگز احساس بی‌خانمانی نکردند، چراکه هموطنان‌شان درهای خانه‌هایشان را گشودند؛ نه فقط برای اسکان که برای همدلی، برای شنیدن قصه‌های درد، برای آرام‌کردن کودکان مضطرب، برای تقسیم‌کردن نان و امید بود.

در میدان جنگ، آن‌هایی که اسلحه در دست داشتند، تنها نبودند، مردم با تمام وجود در کنارشان ایستادند و رابطه میان شهروندان و رزمندگان دیگر رابطه‌ای از جنس تقدیر نبود؛ رابطه‌ای از جنس عشق و مسئولیت بود و خانواده‌ها نه تنها فرزندان خود را با افتخار راهی میدان کردند، بلکه قلب خود را نیز در بسته‌های مهربانی به خط مقدم فرستادند.

از شهر تا سنگر؛ ۱۲ روزی که وطن دوباره معنا شد

در این دوازده‌روز نفس‌گیر، رابطه‌ای بی‌واسطه میان مردم و نیروهای نظامی در سراسر کشور پدید آمد و در هیچ کوچه و خیابانی، رزمنده‌ای احساس تنهایی نکرد و شهروندان، از زن و مرد، پیر و جوان، مرز بین میدان و خانه را برداشتند؛ شهر، سنگر؛ خانه‌ها، پناهگاه و دل‌ها، جبهه مقاومت شد.

در برخی شهرها، تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها دیگر به‌دنبال کرایه نبودند و رانندگان، بی‌هیچ چشم‌داشتی، مسافران را جابه‌جا می‌کردند، تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، اهواز، سنندج، بندرعباس و ده‌ها شهر دیگر جلوه‌هایی از ایثار شهری را به نمایش گذاشتند که گویی یک ملت بزرگ، با تمام جزئیات زیست روزمره‌اش، تبدیل به مدافعانی خاموش شده بود.

کسبه نیز صحنه‌گردان این حماسه مدنی بودند و در بازارها دیده می‌شد که نانوایی‌ها نان رایگان پخش می‌کردند و داروخانه‌ها، دارو را بی چشم‌داشت می‌دادند و همه چیز رنگی از مشارکت و عشق داشت.

شهروندانی که درِ خانه‌هایشان را به روی پناه‌جویان از بعضی شهرها گشودند، خود را میزبان نمی‌دانستند و آن‌ها به بخشی از جبهه بدل شدند؛ پدری، طبقه بالای خانه‌اش را به خانواده‌ای از تهران سپرد؛ مادری در پردیسان، شبانه برای مأموران ایست و بازرسی غذا می‌پخت؛ کودکی، دفتر نقاشی‌اش را با دست‌خط «مرگ بر اسرائیل» و «قهرمانان ما را فراموش نکنید» مزین کرده و به پایگاه بسیج محله فرستاد؛ این‌ها نمادهایی از ملت در میانه میدان بود.

خیابان‌های اصفهان، تبریز، کرمان، شیراز، تهران، مشهد و سایر شهرها، صحنه‌های وداع با شهیدانی شد که گویی از دل همان محلات برخاسته بودند و در مساجد، حسینیه‌ها و حتی حیاط خانه‌ها، مجالس بزرگداشت برپا شد و دیدگاه شهروندی از رویارویی با شهدا نه آغشته به سوگ صرف، بلکه آمیخته با افتخار و پیمان دوباره بود.

آنچه این نبرد را به نبردی فراگیر بدل ساخت، نحوه مشارکت مردم سراسر کشور بود و شهروندان مازندرانی برای اسکان خانواده‌های درگیر در جنگ، خانه‌های خود را باز کردند.

جامعه‌شناسان، این همدلی را جلوه‌ای نادر از «پیوند اجتماعی در وضعیت اضطراری» می‌دانند. در این نوع پیوند، دیگر تفاوت‌های قومی، مذهبی، زبانی یا طبقاتی رنگ می‌بازد و آنچه می‌ماند، هویتی یکپارچه است که در آن شهروند، نیروی نظامی، مادر شهید، فروشنده محلی، دانش‌آموز و کارگر هم‌سنگر می‌شوند و این هم‌سنگری نه در میدان نبرد، که در میدان انسانیت شکل می‌گیرد و آن روزها، تمام ایران، خاکریز بود.

اگرچه جنگ دوازده‌روزه سپری شد، اما رد آن در حافظه جمعی ایرانیان باقی مانده است و این تجربه، بار دیگر نشان داد که مردم ایران چگونه در بزنگاه‌های تاریخی، فراتر از همه پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها، عمل می‌کنند و همدلی مردم با نیروهای نظامی در این مقطع، برگ زرینی به کتاب هویت ایرانی افزود؛ هویتی که بر شانه‌های ملت بنا شده است.

جنگ دوازده‌روزه، تنها صحنه‌ای از نبرد نظامی نبود، بلکه فرصتی بود برای بازخوانی هویت ایرانی و در این جنگ، ما تنها با اسلحه پاسخ ندادیم؛ با فرهنگ پاسخ دادیم، با مهربانی، با مشارکت مدنی، با انسان‌دوستی و شهروند ایرانی، در این روزها، به نهایت بلوغ خود رسید؛ دیگر شهروندی به معنای داشتن شناسنامه نبود، بلکه به معنای مسئول بودن، همراه بودن و در میدان بودن بود.

اگرچه جنگ همواره زخمی به‌جا می‌گذارد، اما در این دوازده‌روز، ایران نه‌تنها زخم خورد، که از دل زخم، پیوند آفرید و پیوندی بین مردم و نیروهای نظامی، بین شهرها و جبهه‌ها، بین خانه‌ها و میدان‌های جنگ؛ این پیوند شاید در آینده‌های نه‌چندان دور، به‌عنوان نقطه عطفی در مطالعات جامعه‌شناسی جنگ در ایران بررسی شود، چرا که مردمی چنین درگیر، چنین مسئول و چنین همدل کم‌نظیر هستند.

از شهر تا سنگر؛ ۱۲ روزی که وطن دوباره معنا شد

تجربه دوران دفاع مقدس در پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهری احیا شده است

احمد شریعتی، عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به استفاده از تجربه‌های دوران دفاع مقدس در حوزه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران به خبرنگار پردیسان آنلاین اظهار می‌کند: راهکارهایی که در دوران جنگ تحمیلی در حوزه‌های مرتبط با پدافند غیرعامل و مدیریت بحران پیاده‌سازی می‌شد، امروز نیز مورد توجه و بهره‌برداری قرار گرفته است.

وی با اشاره به فعالیت‌های یکی از پیشکسوتان دفاع مقدس که فرماندهی گردان امام حسن مجتبی (ع) از لشکر امام حسین (ع) را بر عهده داشته و اکنون تشکلی با بیش از ۵۰۰ عضو را هدایت می‌کند، تاکید می‌کند: این فرد امروز نیز با انگیزه بالا به ایفای نقش می‌پردازد و صبح امروز نیز در دیدار با یکی از سرداران سپاه که به تازگی از سفر حج بازگشته است، به تبادل تجربیات در این زمینه پرداخته شد.

عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر اصفهان می‌گوید: آنچه که در حال حاضر مورد تأکید قرار گرفته، ایجاد وفاق و همدلی ملی در برابر تهدیدات و بحران‌های بزرگ است؛ دیگر بحث‌های جناحی و سیاسی همچون چپ و راست یا نقدهایی که پیش‌تر نسبت به حضور در جبهه‌های مقاومت مانند سوریه مطرح می‌شد، جایگاهی در ذهن مردم ندارد، چرا که هم‌اکنون همه درک کرده‌اند که حضور و ایثارگری رزمندگان در سوریه و مقابله با گروه‌های تکفیری، همچون داعش برای دفاع از امنیت ملی کشور بوده است.

شریعتی اضافه می‌کند: امروز شاهد آن هستیم که آن گروه‌های تروریستی که در سوریه و لبنان حضور داشتند، چه شرایطی را برای آن کشورها رقم زدند و اگر ایران در آن برهه وارد عمل نمی‌شد، امروز این تهدیدها به صورت متوجه داخل کشور می‌شد.

عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان می‌کند: هم‌اکنون روشن شده است که رویارویی کنونی ما با تهدیدات منطقه‌ای، در واقع مقابله با طرح‌هایی است که توسط آمریکا برنامه‌ریزی و هدایت می‌شد.

شریعتی با تأکید بر نقش وحدت ملی در عبور از بحران‌ها تصریح می‌کند: امروز یک وحدت عمومی، اعتقاد ملی، اراده کلی و همدلی کامل با نظام و ولایت در کشور شکل گرفته که به‌مثابه بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی و سیاسی برای ایران اسلامی به شمار می‌رود و در این شرایط، همه اقشار جامعه از جمله باحجاب و بی‌حجاب، مذهبی و غیرمذهبی با هر گرایش سیاسی و قومی، در یک صف واحد و با صدایی واحد در حال خدمت‌رسانی و دفاع از کشور هستند و این امر یک دستاورد بزرگ برای نظام محسوب می‌شود.

وی با اشاره به بعضی اقدامات در حوزه مدیریت شهری در راستای خدمات‌رسانی در شرایط خاص ادامه می‌دهد: در یکی از جلسات هیئت‌مدیره یکی از سازمان‌ها، موضوع استفاده از ظرفیت نیک‌اندیشان برای مقابله با مشکلات مطرح شد و به‌عنوان نمونه، تصمیمی اتخاذ شد که براساس آن استفاده از ایستگاه‌های CNG برای خودروهای دوگانه‌سوز به‌صورت رایگان انجام شود؛ اقدامی که تأثیر بسزایی در کاهش فشار بر پمپ‌بنزین‌ها داشت و از سوی مدیریت شهری با همراهی اعضای شورای شهر پیگیری شد.

عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید می‌کند: این نوع اقدامات که به‌صورت سیستمی و در هماهنگی با نهادهای دولتی و حاکمیتی انجام می‌شود، پیش‌تر نیز در دوران قبل از انقلاب اسلامی سابقه داشته است و من به یاد دارم که در دوران کودکی و در بحبوحه اعتصابات مردمی در اصفهان، شخصیت‌هایی همچون مرحوم آیت‌الله خاتمی و مرحوم آیت‌الله طاهری در منزل خود هسته‌های مقاومت مردمی را پایه‌گذاری کردند و در آن دوران، مردم با کمبود نان روبه‌رو بودند و من همراه پدرم با یک خودروی نیسان نان خشک به خانواده‌های نیازمند می‌رساندیم.

شریعتی می‌گوید: امروز نیز مردم، روستاها و شهرستان‌ها در آمادگی کامل به‌سر می‌برند و جلسات هماهنگی با حضور استاندار، شهردار اصفهان و سایر دستگاه‌های ذی‌ربط برگزار شده است و ستاد مدیریت بحران با حضور سپاه، بسیج، نیروهای امنیتی و انتظامی در حال برنامه‌ریزی دقیق است و همه نهادها دست‌به‌دست هم داده‌اند تا با آمادگی کامل به استقبال شرایط احتمالی آینده بروند.

وی اضافه می‌کند: در نشست هیئت‌مدیره سازمان آتش‌نشانی، ضرورت تجهیز و تکمیل امکانات و اصلاح نواقص موجود که در حادثه اخیر نیز مورد بررسی قرار گرفته بود، مطرح شد و آسیب‌شناسی‌ها به‌صورت دقیق انجام شده تا از ظرفیت‌های مردمی و پتانسیل‌های محلی در محلات مختلف بهره گرفته شود.

عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان می‌کند: در بسیاری از محلات شهر، خانه‌های محله راه‌اندازی شده‌اند و نقش مهمی در انسجام اجتماعی ایفا می‌کنند و در این چارچوب، آموزش‌های لازم در زمینه مکان‌یابی پناهگاه‌ها و نحوه امدادرسانی به ساکنان در صورت وقوع بحران ارائه می‌شود.

شریعتی اظهار می‌کند: چنانچه زمان و شرایط مهیا شود، آمادگی دارم به‌طور کامل و مفصل گزارشی از مجموعه اقدامات انجام‌شده برای امیدآفرینی در جامعه و ارائه خدمات مؤثر به شهروندان ارائه کنم؛ چراکه همه این اقدامات با هدف ارتقای تاب‌آوری شهری و تقویت همبستگی اجتماعی صورت گرفته است.

به گزارش پردیسان آنلاین، در روزگاری که جهان، بیش از همیشه، اسیر تفرقه و بی‌اعتمادی است، روایت پیوند اجتماعی مردم ایران با نیروهای نظامی در جنگ دوازده‌روزه، روایتی است از امید، از قدرت پیوندهای مردمی و از مدلی که می‌تواند الهام‌بخش جهان باشد و آنچه در خیابان‌های ایران رقم خورد، فقط دفاع نبود؛ بلکه اثبات دوباره این حقیقت بود که ایران، پیش از آنکه سرزمینی با مرزهای جغرافیایی باشد، ملتی با مرزهای همدلی است.

جنگ به پایان رسید، اما آن‌چه ماند، دل‌هایی بود که به یکدیگر گره خورده بودند و در خانه‌ها هنوز عکس آن‌هایی که رفتند، هست، در دل‌ها هنوز نام آن‌هایی که جنگیدند، زنده است و در حافظه این ملت، ۱۲ روزِ پر التهاب، چون شعله‌ای خاموش‌نشدنی می‌درخشد.

لینک کوتاه خبر:

pardysanonline.ir/?p=327029

Leave your thought here

آخرین اخبار

تصویر روز: