به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
حفاظت از طبیعت در دل شهرهای شلوغ
با افزایش تهدیدهای زیستمحیطی و کاهش زیستگاههای طبیعی، کشورهای سراسر جهان بهمنظور حفاظت از گونههای جانوری و گیاهی در معرض خطر انقراض، به روشهای نوآورانه و مشارکتمحور روی آوردهاند که استفاده از محیطهای کنترلشده، باغهای خصوصی و باغهای مصنوعی حفاظتی برای حفاظت از گونههای در معرض خطر از جمله مهمترین این روشهاست. این رویکرد که اغلب با مشاوره علمی، پشتیبانی فنی و مشوقهای قانونی همراه است، به یکی از مؤثرترین شیوههای جهانی برای جلوگیری از انقراض گونهها و بازسازی جمعیتهای آسیبپذیر جانداران تبدیل شده است.
این رویکردها علاوهبر تکمیل مناطق حفاظتشده سنتی، با جلب مشارکت مالکان باغها، جوامع محلی و سازمانهای زیستمحیطی، شرایطی را ایجاد میکنند که گونههای نادر و آسیبپذیر بتوانند در زیستگاههای جدیدی رشد و بقای خود را تضمین کنند.
کاهش ظرفیت زیستگاههای طبیعی، نابودی اکوسیستمها و تغییرات سریع اقلیمی، گونههای گیاهی و جانوری زیادی را با خطر نابودی روبهرو کرده است. در این شرایط، تمرکز صرف بر مناطق حفاظتشده پاسخگو نیست و لازم است که از فضاهای کنترلشدهای همچون باغهای خصوصی و باغهای مصنوعی نیز بهعنوان زیستگاههای مکمل در حفاظت بهره گرفت.

باغهای خصوصی میتوانند نقش پناهگاههای کوچک و مؤثر برای گونههای در حال انقراض ایفا کنند. تجربههای جهانی همچون حفظ گونه کمیاب گیاهی «مینوآرتیا اسمژکالی Minuartia smejkalii» در اروپا که در باغهای خصوصی و بعضی باغهای گیاهشناسی نگهداری میشود، گویای این واقعیت است که مالکیت خصوصی میتواند بخش مهمی از تلاشهای حفاظتی باشد. این باغها محیطی فراهم میکنند تا گونههای حساس رشد کنند، بدون آنکه تهدیدهای معمول زیستگاههای طبیعی همچون تخریب و آلودگی وجود داشته باشد.
باغهای مصنوعی حفاظتی، همچون باغهای گیاهشناسی، نقش کلیدی در حفظ و تکثیر گونههای گیاهی و جانوری ایفا میکنند. این باغها که بخشی از برنامههای تحقیقاتی و آموزشی هستند، بسیاری از گونههای نادر را حفظ و محیطهای کنترلشدهای برای بازتولید و آموزش فراهم میکنند. برای مثال، باغهای گیاهشناسی مناطق گرمسیری، علاوهبر حفظ گونههای گیاهی، زیستگاههایی مناسب برای گونههای جانوری بومی همچون پرندگان و حشرات فراهم آوردهاند.
در بعضی کشورها ازجمله آلمان، صنعت تولید گل و گیاه بومی بهعنوان بخشی از سیاستهای حفاظتی در نظر گرفته و تلاش میشود که گونههای بومی و در خطر ضمن تولید و توزیع، برای باغداریهای حفاظتی در مناطق مختلف عرضه شوند. این فعالیتها در کاهش اثرات مخرب تغییرات اقلیمی بر اکوسیستمها نیز مؤثر است.

نمونههای موفق این رویکرد در کلمبیا و ایالات متحده آمریکا مشهود است؛ در کلمبیا با همکاری سازمانهای محیطزیستی، مالکان باغهای خصوصی در حفاظت از گونههایی همچون درخت ماگنولیا مشارکت کردهاند و در ایالات متحده آمریکا پروژههایی همچون «عرشه در باغهای جزیره The Deck at Island Gardens» با کاهش آلودگی نوری و کاشت گیاهان بومی توانستهاند زیستگاههای امنی برای گونههای در خطر ازجمله لاکپشتهای دریایی فراهم کنند.
نگهداری از گونههای در خطر انقراض در باغها و باغوحشهای خصوصی و مصنوعی، البته با شرط رعایت دقیق اصول رفاه حیوانات و همچنین تلاش همزمان برای حفظ زیستگاههای طبیعی، راهکاری مؤثر برای حفاظت از تنوع زیستی است. کشورها بسته به شرایط خود، از این روش بهره میبرند تا به حفظ گونههای کمیاب کمک کنند و آیندهای برای آنها رقم بزنند. باغها و باغوحشهای خصوصی بهعنوان محلی برای حفظ گونههای در خطر انقراض، یکی از راهکارهای مهم حفاظت از تنوع زیستی در جهان بهشمار میروند. امروزه کشورهایی همچون جمهوری دومینیکن، ویتنام، تانزانیا، کامبوج و بعضی از مناطق جنوب آسیا با بهرهگیری از باغهای مصنوعی محافظتی و حتی باغهای خصوصی، تلاش میکنند شرایطی شبیه زیستگاه طبیعی حیوانات را فراهم آورند تا از نابودی گونههای نادر جلوگیری کنند.

در جمهوری دومینیکن، «باغ ملی گیاهشناسی دکتر رافائل ما موسکوسو Dr. Rafael Ma. Moscoso National Botanical Garden» بهعنوان نمونهای بارز، نقش مهمی در حفاظت از پرندگان بومی جزیره، «هیسپانیولا Hispaniola» ایفا میکند؛ جایی که زیستگاهی شبیهسازیشده برای این گونههای در خطر ایجاد شده است. چنین باغهای گیاهشناسی زیستگاههایی را فراهم میکنند که از محیطهای طبیعی تقلید میکنند و حفاظت از گونههای بومی در معرض خطر را در مناطق شهری یا محدود تسهیل میکنند.
ویتنام نیز پروژههایی برای حفظ گونههای میمونهای خاص همچون «لنگور خاکستری شنگ grey-shanked douc langurs» دارد که در محیطهای کنترلشده نگهداری میشوند و مورد مطالعه قرار میگیرند. در تانزانیا تلاشها برای حفظ گونه در معرض خطر انقراض «آفتابپرست کوتوله نگورو Nguru spiny pygmy chameleon» شامل حفاظت از زیستگاهها و اقداماتی علیه تجارت غیرقانونی حیوانات خانگی از طریق برنامههای رهبری حفاظت از محیط زیست است. این تلاشها شامل زیستگاههای کنترلشده در مقیاس کوچک است که برای شبیهسازی محیط طبیعی جنگلهای کوهستانی این گونه طراحی شدهاند.
در آسیای جنوبی و کامبوج نیز گلخانههای مصنوعی و پروژههای مبتنیبر جامعه، از حفاظت از گونههای نادر همچون نوکشاخ بزرگ و پرندگان در معرض خطر انقراض در پناهگاه حیاتوحش لومفات کامبوج حمایت میکنند. ابتکارات شامل گردشگری سازگار با محیط زیست و توسعه پایدار محلی برای تأمین مالی و افزایش نتایج حفاظت است.

شهرهای نورونی؛ ظهور زیرساختهای عصبی در برنامهریزی شهری
شهرهای قرن بیستویکم دیگر بستر زندگی انسانها نیستند، بلکه به موجوداتی پیچیده، پویا و دادهمحور تبدیل شدهاند که میتوانند ببینند، بشنوند، تحلیل کنند و یاد بگیرند. این تحول با ظهور فناوریهای عصبی، شبکههای یادگیری عمیق و زیرساختهای دیجیتال، شکل تازهای از شهرسازی را رقم زده است که در آن شهرها نهتنها هوشمند، بلکه نورونمحور هستند.
مفهوم «شهر نورونمحور (Neural City)» فراتر از شهر هوشمند سنتی است. در حالی که شهرهای هوشمند بر جمعآوری داده و اتوماسیون خدمات تمرکز دارند، شهرهای نورونمحور بهدنبال ایجاد زیرساختهایی هستند که بتوانند از دادهها یاد بگیرند، الگوهای رفتاری را تحلیل کنند و در رویارویی با بحرانها و تغییرات، بهصورت تطبیقپذیر واکنش نشان دهند. این شهرها همچون مغز انسان، از طریق شبکهای از حسگرها، الگوریتمها و مدلهای پیشبینی، محیط خود را درک و تصمیمگیری میکنند.

فناوریهای عصبی بهویژه یادگیری ماشینی و مدلهای پیشبینی، نقش کلیدی در تحول حکمرانی شهری ایفا میکنند. از مدیریت بحرانهای اقلیمی گرفته تا طراحی فضاهای عمومی، از تحلیل رفتارهای جمعیتی تا بهینهسازی مصرف انرژی، این فناوریها به شهرها امکان میدهند تا کارآمدتر، انسانیتر و پایدارتر باشند. شهرهایی همچون سنگاپور، توکیو، آمستردام و سئول، با بهرهگیری از این رویکرد، توانستهاند زیرساختهایی ایجاد کنند که بهصورت پیوسته از محیط خود یاد میگیرند و مسیر توسعه را با آینده همراستا میسازند.

سنگاپور؛ شهر مجازی با مغز دیجیتال
سنگاپور با پروژه «سنگاپور مجازی» توانسته است یک مدل سهبعدی پویا از کل شهر ایجاد کند که با دادههای لحظهای از حسگرها، تصاویر ماهوارهای و سامانههای اطلاعات جغرافیایی تغذیه میشود. سنگاپور مجازی نمونهای پیشرفته از دوقلوی دیجیتال شهری است که با بهرهگیری از فناوریهای چندلایه، زیرساختی برای تصمیمگیری هوشمند، شبیهسازی سناریوهای آینده و مدیریت لحظهای شهر فراهم کرده است. این مدل سهبعدی، نهتنها نمای فیزیکی شهر را شامل میشود، بلکه اطلاعات عملکردی، محیطی و رفتاری را نیز در خود جای داده است. دادههای ورودی از منابع متنوعی همچون تصاویر ماهوارهای، اسکنهای لیزری، نقشههای CAD، حسگرهای محیطی و سامانههای اطلاعات جغرافیایی (GIS) گردآوری و بهصورت پیوسته بهروزرسانی میشوند تا مدل همواره با واقعیت همراستا باشد.
آمستردام؛ هوش مصنوعی در خدمت شهروندان
آمستردام در مسیر تبدیلشدن به یک شهر نورونمحور، تمرکز خود را بر تلفیق فناوریهای عصبی با ارزشهای انسانی و اجتماعی قرار داده است. برخلاف بسیاری از شهرهای هوشمند که اتوماسیون را هدف نهایی میدانند، آمستردام از هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای تقویت مشارکت شهروندی، حفظ هویت محلی و ارتقای عدالت اجتماعی بهره میبرد. این رویکرد در قالب «دستورکار هوش مصنوعی آمستردام ۲۰۲۵» تدوین شده است که در آن گروههای متنوعی از شهروندان، از دانشآموزان و هنرمندان گرفته تا فعالان اجتماعی و پژوهشگران، در طراحی سیاستهای مبتنیبر فناوری مشارکت دارند. این مشارکت گسترده، فناوری را از یک ابزار فنی به یک پدیده اجتماعی تبدیل کرده است که در خدمت جامعه عمل میکند، نه بالعکس.
توکیو؛ تابآوری لرزهای با شبکههای عصبی
توکیو با بهرهگیری از مدلهای یادگیری عمیق و شبکههای عصبی مصنوعی، توانسته است تابآوری شهری خود را در برابر زلزلهها و پدیدههای زمینشناسی همچون روانگرایی خاک افزایش دهد. پژوهشگران مؤسسه فناوری شیبائورا با استفاده از دادههای ۴۳۳ نقطه در منطقه ستاگایا، نقشههای سهبعدی از لایههای زمین تهیه کردهاند که به شناسایی نقاط مناسب برای ساختوساز کمک میکند.
لاس روساس؛ شهر یادگیرنده در مادرید
شهر لاس روساس در شمالغربی شهر مادرید، بخشی از کلانشهر مادرید است که یکی از شهرهای مدرن و رو به رشد اسپانیا بهشمار میرود و در حوزه فناوریهای شهری، آموزش و توسعه پایدار فعال است. لاس روساس با اجرای پروژه اروپایی «هوش مصنوعی برای پایش و بهبود حکمرانی فضاهای باز(AMIGOS)» به یکی از پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت فضاهای شهری تبدیل شده است. در این پروژه، شبکهای از دوربینهای هوشمند، حسگرهای محیطی و الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای پایش لحظهای فضاهای عمومی بهکار گرفته شدهاند. این سیستمها دادههایی درباره تراکم جمعیت، رفتارهای حرکتی و استفاده از فضاها جمعآوری میکنند و به مدیران شهری امکان میدهند تا تصمیماتی مبتنیبر شواهد بگیرند.

در این کشور شاد و شنگول پیر میشوید!
بیش از دو هزار نفر امسال در ایتالیا مرز ۱۰۰ سالگی را پشت سر گذاشتهاند و مجموع جمعیت صدسالههای این کشور به ۲۳ هزار و ۵۴۸ نفر رسیده است؛ رقمی که نسبت به سال گذشته (۲۱ هزار و ۲۱۱ نفر در ۲۰۲۴) رشد قابل ملاحظهای را نشان میدهد. بر پایه دادههای ایستات، تعداد افراد بالای صد سال در ایتالیا اکنون بیش از دو برابر سال ۲۰۰۹ است.
در میان تازهواردان به جمع قرنگذران، سهم زنان بهمراتب بیشتر است؛ ۸۲.۶ درصد از صدسالههای جدید را زنان تشکیل میدهند. همچنین، زنان پیشتاز گروههای سالمندان بالای ۱۰۵ سال (نیمهفراقرنگذران) و حتی بالای ۱۱۰ سال (فراقرنگذران) هستند.
افزایش جمعیت صدسالهها تنها به ایتالیا محدود نمیشود. این روند در سراسر اتحادیه اروپا ادامه دارد و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ شمار افراد ۱۰۰ ساله یا بیشتر در کشورهای عضو اتحادیه به حدود نیم میلیون نفر برسد؛ رقمی که در سال ۲۰۱۹ تنها ۹۶ هزار و ۶۰۰ نفر بود. بر پایه آمار، فرانسه، ایتالیا و یونان بیشترین نسبت صدسالهها را نسبت به جمعیت خود دارند. در بریتانیا نیز تعداد این گروه سنی از ۸ هزار و ۳۰۰ نفر در سال ۲۰۰۴ به ۱۶ هزار و ۶۰۰ نفر در ۲۰۲۴ افزایش یافته است.

در داخل ایتالیا، منطقه جنوبی «مولیزه» بیشترین تعداد صدسالهها را در نسبت با جمعیت دارد و پس از آن مناطق «والو داوستا» و «لیگوریا» قرار دارند. جزیره «ساردینیا» نیز یکی از نقاط شناختهشده برای طول عمر است؛ بهگونهای که از سال ۲۰۰۴، چند روستای این جزیره در فهرست هفت «منطقه آبی» جهان قرار گرفتهاند؛ مناطقی که ساکنانشان بهطور غیرمعمولی عمر طولانی دارند.
شهر کوهستانی «پرداسدفوگو» در جنوب شرقی ساردینیا، نمونهای از این مناطق است. این شهر که تنها از طریق جادهای باریک و پرپیچوخم قابل دسترسی است، تاکنون دوبار نام خود را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده است. نخستینبار در سال ۲۰۱۲، خانواده نهنفره «ملیس» با مجموع ۸۱۸ سال عمر رکورددار شد و بار دوم در سال ۲۰۲۱، این شهر بهدلیل داشتن بالاترین تراکم جمعیت صدساله در جهان رکورد تازهای به دست آورد.
پژوهشگران دلیل اصلی طول عمر ایتالیاییها را در سبک زندگی مدیترانهای جستوجو میکنند؛ رژیمی غذایی سرشار از سبزیجات، روغن زیتون و ماهی، همراه با روابط اجتماعی قوی و نظام مراقبتهای بهداشتی مطلوب. اما صدسالههای ایتالیایی تنها به طول عمر بسنده نکردهاند؛ بسیاری از آنان همچنان فعال و پرتحرک هستند بهطوریکه به انجام کارهایی نظیر رانندگی و کافهداری خود نیز ادامه میدهند.

با این حال، افزایش شمار سالمندان در کنار کاهش بیسابقه نرخ تولد، چالشی جدی برای دولت ایتالیا ایجاد کرده است. تنها در سال ۲۰۲۴، حدود ۳۷۰ هزار تولد در این کشور ثبت شد؛ کمترین میزان از زمان وحدت ایتالیا در سال ۱۸۶۱. این روند افزایشی در سالمندی و کاهش جمعیت جوان فشار قابلتوجهی بر نظام بازنشستگی و خدمات درمانی کشور وارد کرده است.
ایتالیا، سرزمین زیتون و آفتاب، اکنون نهتنها مهد فرهنگ و تاریخ، بلکه نماد طول عمر و پایداری نیز به شمار میرود؛ کشوری که شهروندانش با ترکیب تغذیه سالم، روابط انسانی قوی و روحیهای شاد، راز زیستن در قرنی دیگر را به نمایش گذاشتهاند.
اروپا در مسیر ساخت سریعترین شبکه قطار پرسرعت جهان
کمیسیون اروپا از برنامهای جامع برای توسعه شبکه قطار پرسرعت در سراسر قاره تا سال ۲۰۴۰ رونمایی کرده که هدف اصلی آن کاهش چشمگیر زمان سفر بین شهرهای مهم اروپایی است. در این طرح انتظار میرود سرعت قطارها در مواقع امکان به بیش از ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت برسد تا اتصال میان کشورها و شهرهای سراسر اتحادیه بسیار سریعتر و ایمنتر شود. این موضوع بهویژه برای مسیرهایی همچون برلین به کپنهاگ، صوفیه به آتن، تالین به ریگا و لیسبون به مادرید، موجب کوتاهتر شدن زمان سفر به حداقل نصف زمان فعلی خواهد شد.
بر اساس برنامه، تا سال ۲۰۳۰ سفر با قطار از برلین به کپنهاگ به جای هفت ساعت، چهار ساعت طول میکشد و تا سال ۲۰۳۵ نیز فاصله سفر با قطار بین صوفیه و آتن از حدود ۱۴ ساعت به ۶ ساعت کاهش پیدا میکند. مسیرهای جدید پرسرعت در مناطق بالتیک و جنوب غرب اروپا افتتاح خواهد شد که موجب ایجاد شبکهای هماهنگ و قابل دسترس میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و حتی فراتر از آن خواهد شد.
این برنامه در چهار محور اصلی سرمایهگذاری، هماهنگی زیرساختها، بهبود سیستمهای رزرو بلیت و تقویت حاکمیت و مدیریت هماهنگ ارائه شده است. نکته مهم دیگر تدوین استراتژی مالی مشخص و گفتوگوهای راهبردی با کشورهای عضو، بخش خصوصی و سرمایهگذاران برای ایجاد منابع مالی کافی است تا تضمینکننده تکمیل شبکه تا سال ۲۰۴۰ باشد.

علاوهبر کاهش زمان سفر، این طرح در نظر دارد با افزایش ظرفیت خطوط ریلی، تسهیل سفرهای منطقهای و شبانه و کاهش میزان آلودگی و مصرف انرژی، بهسمت حملونقل پایدار و کربنزدایی حرکت و با فراهمکردن امکان خرید بلیت یکپارچه برای سفرهای برونمرزی، حقوق مسافران را تقویت و روند سفر را آسانتر کند.
کمیسیون اروپا اظهار کرده است که تحقق چنین طرحی به سرمایهگذاری بیش از ۵۰۰ میلیارد یورو نیاز دارد و موانع فعلی ازجمله تفاوتهای زیرساختی و مقرراتی باید از طریق هماهنگیهای دقیق و قوانین مشترک رفع شوند، اما با اجرای موفق این برنامه، شبکه قطار پرسرعت اروپا نهتنها به محرکی برای اقتصاد و همبستگی اجتماعی تبدیل میشود، بلکه نقش کلیدی در رقابت جهانی در زمینه حملونقل پایدار ایفا خواهد کرد.
به این ترتیب تا سال ۲۰۴۰، سفرهای ریلی میان پایتختهای اروپایی بهطور چشمگیری سریعتر، راحتتر و مقرونبهصرفهتر خواهد شد و جایگزین مناسبی برای سفرهای هوایی کوتاهبرد خواهد بود که این امر در راستای منافع کاهش انتشار گازهای گلخانهای و حفاظت از محیط زیست است. این برنامه بزرگ، نشانهای از تعهد اتحادیه اروپا به آیندهای سبزتر و پیشرفتهتر در حوزه حملونقل است.
سه داستان واقعی از شهرهایی که فردا را طراحی میکنند
موفقیت شهرهای آیندهنگر تنها در بهرهگیری از فناوریهای نوین و طراحیهای زیبا خلاصه نمیشود، بلکه در مجموعهای از عوامل ساختاری، اجتماعی و مدیریتی ریشه دارد که به شهرها امکان میدهد در برابر آینده نامعلوم، تابآور و منعطف باقی بمانند. شهرهای آیندهنگر بهجای تکیه بر یک مسیر قطعی، مجموعهای از سناریوهای محتمل را بررسی میکنند و از طریق گفتوگو با ساکنان، سیاستهایی را طراحی میکنند که در برابر تغییرات ناگهانی مقاوم باشند. این رویکرد، حس تعلق اجتماعی را تقویت میکند و تصمیمگیریها را با واقعیتهای محلی همراستا میسازد.
سنگاپور؛ آیندهنگری در خدمت محیطزیست و رفاه شهری
سنگاپور بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در برنامهریزی شهری آیندهنگر، توانسته است با ترکیب سیاستگذاری هوشمند، فناوریهای نوین و طراحی دوستدار محیط زیست، زیرساختهایی پایدار و انعطافپذیر ایجاد کند. گواهی «نشان سبز» برای ساختمانهای سبز، یکی از ابزارهای کلیدی این شهر برای ارتقای بهرهوری انرژی و کاهش ردپای کربن است.
گواهی نشان سبز سنگاپور یک نظام ارزیابی جامع برای سنجش عملکرد زیستمحیطی ساختمانهاست که توسط اداره ساختمان و ساختوساز سنگاپور اجرا میشود و نقش کلیدی در تحقق اهداف پایداری شهری ایفا میکند. این نظام، چهارچوبی جامع برای سنجش مصرف انرژی، بهرهوری منابع، کیفیت محیط داخلی، نوآوری در طراحی و تأثیرات زیستمحیطی فراهم میآورد. ساختمانهایی که موفق به دریافت این گواهی میشوند، در بازار املاک از تمایز معناداری برخوردار خواهند شد. این گواهی به ارتقای ارزش بازفروش ساختمان کمک میکند و با کاهش هزینههای انرژی و افزایش کیفیت زندگی ساکنان، مزایای اقتصادی و اجتماعی ملموسی به همراه دارد.

سئول؛ مشارکت اجتماعی در قلب آیندهسازی شهری
سئول، پایتخت کره جنوبی، با تلفیق فناوری پیشرفته و مشارکت اجتماعی، به یکی از موفقترین شهرهای آیندهنگر آسیا تبدیل شده است. برنامهریزی شهری در این شهر بر پایه تحلیل سناریوهای مختلف و گفتوگو با شهروندان انجام میشود تا سیاستها با نیازهای واقعی جامعه همراستا باشند. سئول از طریق برنامههایی همچون «طرح جامع سئول ۲۰۴۰» و «برنامه مشارکتی سئول ۲۰۳۰» توانسته است مشارکت شهروندان را بهصورت ساختاری در فرایند برنامهریزی شهری وارد کند. این برنامهها شامل جلسات عمومی، پلتفرمهای دیجیتال و گروههای مشورتی هستند که در طراحی آینده شهر نقش مستقیم دارند.
برنامه مشارکتی سئول ۲۰۳۰ یکی از نخستین نمونههای برنامهریزی شهری مبتنی بر آیندهنگری در کره جنوبی بود که با هدف ایجاد حکمرانی باز و بازتابدهنده نیازهای واقعی جامعه طراحی شد. در این برنامه، شهروندان از طریق جلسات محلهای، نظرسنجیهای آنلاین و کارگاههای سناریوسازی در فرایند تصمیمگیری مشارکت دارند. این مدل بهجای برنامهریزی از بالا به پایین، بر تعامل افقی میان دولت و مردم تأکید دارد. پس از آن، طرح جامع سئول ۲۰۴۰ بهعنوان چهارچوب بلندمدت توسعه شهری معرفی شده است. این طرح با شعار «سئول شاد برای من، سئول جهانی برای همه» تلاش دارد تا ساختار فضایی شهر را با تحولات دیجیتال، تغییرات اقلیمی و نیازهای اجتماعی آینده تطبیق دهد. در این مسیر، بیش از ۶۰ فضای آبی شهری بهعنوان محورهای توسعه انتخاب شدهاند و شهروندان در طراحی آنها مشارکت مستقیم دارند.

توکیو؛ تابآوری در برابر بحرانها با طراحی هوشمند
توکیو، پایتخت ژاپن، با رویکردی مبتنی بر تابآوری و خنکسازی شهری، به یکی از نمونههای برجسته شهرهای آیندهنگر تبدیل شده است. این شهر با استانداردهای سختگیرانه در ساختوساز، توانسته است در برابر زلزلهها، گرمایش جهانی و تراکم جمعیت مقاومت کند.
سرمایهگذاری در کریدورهای سبز شهری یکی از اقدامات کلیدی توکیو است. فضاهای سبز نهتنها به کاهش دمای شهر کمک میکنند، بلکه نقش مهمی در جذب کربن، مقابله با اثرات گرمایش جهانی، کاهش آلودگی هوا و ارتقای سلامت روانی شهروندان دارند. کریدورهای سبز شامل مجموعهای از پارکها، درختان خیابانی، بامهای سبز، باغهای عمومی و مسیرهای آبی هستند که بهصورت پیوسته در سراسر شهر گسترش پیدا کردهاند و نقش حیاتی در خنکسازی طبیعی شهر ایفا میکنند. طراحی این فضاها بهگونهای انجام میشود که جریان باد را تسهیل کنند، تابش مستقیم خورشید را کاهش دهند و تبخیر سطحی را افزایش دهند. این عوامل در کنار هم دمای محیط را بهطور طبیعی پایین میآورند و به کاهش اثر «جزیره گرمایی شهری» کمک میکنند تا کیفیت زندگی شهروندان ارتقا پیدا کند.
کریدورهای سبز توکیو علاوهبر مزایای اقلیمی، نقش مهمی در ارتقای سلامت روانی و اجتماعی ایفا میکنند. این فضاها بهعنوان مکانهایی برای پیادهروی، ورزش، تعامل اجتماعی و کشاورزی شهری مورد استفاده قرار میگیرند. بعضی از این مناطق دارای چشمههای طبیعی، باغهای خوراکی و مسیرهای آموزشی هستند که شهروندان را به تعامل با طبیعت و یادگیری درباره محیطزیست ترغیب میکنند. از منظر برنامهریزی شهری، این کریدورها بهعنوان زیرساختی حیاتی، همارز با شبکه حملونقل یا سیستمهای آب و برق در نظر گرفته میشوند و جایگاه ویژهای در طرحهای آیندهنگرانه توکیو دارند.

شهرداریها و حمایت از بیخانمانها در شبهای سرد
با آغاز فصل سرما، شهرها با چالشهای تازهای در حوزه عدالت اجتماعی و تابآوری شهری روبهرو میشوند. یکی از مهمترین چالشها، حفاظت از افراد بیخانمان در برابر خطرات ناشی از سرمای شدید است. در بسیاری از نقاط جهان، سرمای زمستانی تهدیدی برای سلامت و عاملی برای مرگومیر در میان گروههای آسیبپذیر محسوب میشود. شهرداریها بهعنوان نزدیکترین سازمان حاکمیتی به زندگی روزمره شهروندان، نقش کلیدی در طراحی و اجرای راهکارهای حمایتی ایفا میکنند.
شهرداریها بهعنوان سازمانهای محلی، مسئولیتهایی فراتر از تأمین سرپناه دارند. آنها باید بتوانند زیرساختهای اضطراری را بهسرعت فعال کنند، خدمات حمایتی را بهصورت شبانهروزی ارائه دهند و با سازمانهای مختلف از سازمانهای مردمی گرفته تا مراکز درمانی، همکاری مؤثر داشته باشند. این همکاریها به ایجاد شبکهای از خدمات منسجم منجر میشود که شامل حملونقل به پناهگاهها، توزیع غذا و لباس گرم، ارائه خدمات بهداشتی و حمایت روانی است.
برنامه چندلایه تورنتو برای زمستان سخت؛ کانادا
شهرداری تورنتو در زمستان ۲۰۲۵–۲۰۲۶، برنامهای جامع و چندلایه را برای حفاظت از افراد بیخانمان به مرحله اجرا گذاشته است. این برنامه از پانزدهم نوامبر ۲۰۲۵ تا پانزدهم آوریل ۲۰۲۶ در جریان است و شامل ایجاد ۱۲۷۵ فضای جدید برای اسکان اضطراری، مراکز گرمکننده ۲۴ ساعته و واحدهای مسکن حمایتی است. مراکز گرمکننده در پنج نقطه شهر، زمانی که دما به کمتر از منفی پنج درجه سانتیگراد میرسد، فعال میشوند.
هر مرکز مجهز به امکانات پایهای شامل فضای گرم برای استراحت، سرویسهای بهداشتی، وعدههای غذایی گرم، نوشیدنی گرم و دسترسی به خدمات حمایتی است. ظرفیت هر مرکز بهطور متوسط بین ۴۰ تا ۶۰ نفر است و در مجموع ۲۴۴ تخت برای پناه موقت در این مراکز فراهم شده است. این فضاها بهصورت ۲۴ ساعته فعالیت میکنند و تا پایان دوره سرمای شدید باز میمانند.
منشور پایان بیخانمانی خیابانی لندن؛ بریتانیا
لندن در سال ۲۰۲۵ با راهاندازی «منشور پایان بیخانمانی خیابانی»، رویکردی مشارکتی و ساختاریافته را در پیش گرفته است. این منشور با امضای بیش از ۱۰۰ سازمان از کسبوکارها و خیریهها گرفته تا گروههای مذهبی و شهرداریهای منطقهای، تلاش دارد بیخانمانی را به پدیدهای «نادر، کوتاهمدت و غیرتکراری» تبدیل کند. ساختار حکمرانی این منشور بهگونهای طراحی شده است که مسئولیتها بهوضوح بین ذینفعان تقسیم و پاسخگویی جمعی تقویت شود.
یکی از ویژگیهای برجسته این طرح، استفاده از دادههای مشترک و سنجش عملکرد سیستماتیک است. شهرداری لندن با ایجاد بسترهایی برای اشتراکگذاری اطلاعات، امکان هماهنگی بهتر بین سازمانهای خدماتی را فراهم کرده است. مشارکت غیرسنتی همچون مالکان ساختمانها و مراکز درمانی در این طرح، دامنه پاسخگویی را گسترش داده است. هدفگذاریهای عمومی و زماندار منجر به افزایش مشارکت فعال شهروندان در فرایند حل بحران شده است. این مشارکتها از طریق مشوقهای مالی، تفاهمنامههای همکاری و کمپینهای آگاهیبخشی تقویت میشوند.

پناهگاههای اقلیمی مورسیا در فضاهای عمومی؛ اسپانیا
شهر مورسیا در اسپانیا با اجرای طرح «پناهگاههای اقلیمی»، مدل کمهزینه و قابل توسعهای برای مقابله با سرمای زمستانی ارائه داده است. در این طرح، شهرداری مورسیا فضاهای عمومی همچون کتابخانهها، موزهها، مراکز جوانان و پارکهای سایهدار را بهعنوان پناهگاههای گرمایشی تجهیز کرده است. این فضاها بهویژه برای سالمندان، افراد بیخانمان و گروههای آسیبپذیر طراحی شدهاند و دسترسی به آنها از طریق نقشههای دیجیتال تعاملی امکانپذیر است.
پروتکلهای منطقهای کلرادو اسپرینگز برای سرمای شدید؛ آمریکا
شهرداری کلرادو اسپرینگز با تکیه بر یک مدل منطقهای مبتنی بر همکاری، موفق شده است پاسخ انعطافپذیر و انسانی به بحران سرمایی ارائه دهد. این شهر با مشارکت سازمانهای غیرانتفاعی همچون سازمان امید کلرادو اسپرینگز، مجموعهای از پروتکلهای عملیاتی را تدوین کرده است که فعالسازی پناهگاهها را در دمای زیر منفی هفت درجه سانتیگراد ممکن میسازد و امکان واکنش پیشگیرانه را نیز فراهم میکند. شهرداری در مواردی که شاخصهای سلامت عمومی نشاندهنده افزایش خطرات مرتبط با سرما هستند، مراکز گرمکننده را حتی پیش از رسیدن به دمای بحرانی فعال میکند.
کاهش چشمگیر گردشگری در کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۵
کشورهای اروپایی همچون سوئیس، آلمان، بلژیک، ایرلند، آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۵ با کاهش قابلتوجهی در تعداد گردشگران روبهرو شدهاند. فشارهای اقتصادی، افزایش هزینههای سفر و سیاستهای سختگیرانهتر ویزا از عوامل اصلی این کاهش بودهاند. این کشورها که پیشتر از مقاصد محبوب گردشگری بهشمار میرفتند، اکنون با افزایش هزینهها و قوانین سختتر روبهرو هستند.
آینده گردشگری در این کشورها نیازمند راهکارهای جامع برای احیای این صنعت است. اتخاذ روشهای نوین، تطبیق با تغییرات بازار و تمرکز بر بهبود تجربه بازدیدکنندگان میتواند روند کاهشی را معکوس کند و جایگاه این کشورها را بهعنوان مقصدهای برجسته گردشگری بازگرداند.
کاهش ظریف اما محسوس گردشگر در سوئیس
در سال ۲۰۲۵ تعداد ورودی گردشگران در سوئیس بهطور تقریبی ثابت باقی مانده، اما درآمد حاصل از گردشگری با ۱.۱- درصد کاهش همراه بوده است. این کشور بهعنوان یک مقصد جذاب فصلی و تمامساله، با کاهش تقاضا روبهروست که منجر به کاهش هزینههای هر گردشگر و کاهش کلی میزان درآمد شده است. به این ترتیب به نظر میرسد هرچند تعداد گردشگران تا حدی پایدار مانده، درآمدزایی نتوانسته با آن هماهنگ باشد. این امر میتواند ناشی از کوتاهتر شدن مدت اقامت، کاهش میانگین هزینه یا کاهش جذابیت ارز سوئیس باشد. فعالان گردشگری سوئیس باید علاوهبر جذب گردشگر، بر افزایش ارزش خدمات با ارائه تجربیات ویژه، فروش بیشتر و تمدید اقامت تمرکز کنند.

فشار جهانی بر گردشگری آلمان
آلمان با کاهش ۱.۹- درصد در تعداد گردشگران و ثابت ماندن حدودی درآمد گردشگری (-۰.۱ درصد) روبهرو شد. بهعنوان بزرگترین اقتصاد اروپا و قطب مهم سفر، این کاهش نشاندهنده مشکلات بیرونی همچون محدودیتهای بودجه سفر یا اولویت پیدا کردن مقاصد دیگر است. کاهش اندک درآمد نشان میدهد هزینههای افرادی که به آلمان سفر کردهاند، حفظ شده یا افزایش سفر داخلی بخش بزرگی از کاهش سفر خارجی را جبران کرده است. چالش اصلی فعالان گردشگری آلمان، حفظ جذب گردشگر و همزمان نگهداشتن سطح هزینهها در شرایط رقابت جهانی و تغییر رفتار مسافران است.

افزایش تعداد گردشگران بلژیک اما کاهش درآمد
بلژیک با افزایش ۴.۸ درصدی تعداد گردشگران اما کاهش ۳.۱ درصدی درآمد گردشگری روبهروست. این تناقض نشان میدهد که هرچند تعداد بازدیدکنندگان بهبود پیدا کرده، میانگین هزینه هر گردشگر کاهش داشته است. این مسأله میتواند بهدلیل کوتاهتر بودن اقامتها، انتخاب محل اقامت ارزانتر یا بازدیدکنندگانی باشد که برای فعالیتهای کمهزینه به بلژیک رفتهاند. برای نجات این وضعیت، تمرکز روی ارائه تجربیات لوکستر، هدفگیری بازاریابی بهسمت گردشگران با هزینه بالا و ارائه بستههای متنوع میتواند مفید باشد.

کاهش شدید گردشگری در ایرلند
ایرلند با کاهش ۹- درصدی تعداد گردشگران و ۱۳.۴- درصدی درآمد از گردشگری، سقوط بزرگی در صنعت گردشگری تجربه کرده است. این کاهش دو رقمی بیانگر ضربه سنگینی به کشوری محسوب میشود که بهشدت به گردشگری وابسته است. کاهش شدید درآمد نشان میدهد نهتنها تعداد گردشگران کمتر شده، بلکه میزان هزینه هر فرد نیز به شکل قابلتوجهی کاهش پیدا کرده است که میتواند ناشی از فشارهای اقتصادی، افزایش هزینه سفر یا گزینههای رقابتی دیگر باشد. احیای جذابیت گردشگری ایرلند و تطبیق با تغییر الگوهای سفر برای حفظ اشتغال و جوامع وابسته به گردشگری ضرورت دارد.

ثبات نسبی اما رشد اندک در آذربایجان
آذربایجان با کاهش ۱.۶- درصدی تعداد گردشگران و درآمدی ثابت روبهرو بود. این ثبات نسبی پایه گردشگری پایدار را نشان میدهد، اما رشد درآمدی کم، گویای محدودیت در استخراج ارزش اقتصادی آن است. روندهای منطقهای یا نبود تنوعبخشی مناسب در محصولات گردشی ممکن است عامل این وضعیت باشد. تقویت مجموعه جاذبهها، افزایش مدت اقامت و تمرکز بر گردشگری لوکس یا ویژه میتواند به ایجاد درآمد بیشتر کمک کند.

کاهش درآمد گردشگری ارمنستان با ثبات تعداد گردشگران
در ارمنستان تعداد گردشگران ثابت باقی مانده، اما درآمد از گردشگری ۳- درصد کاهش داشت. این نشان میدهد اگرچه ورودی گردشگر کاهش نداشته، هزینههای هر بازدیدکننده افت داشته است. این مسئله ممکن است ناشی از تغییر در پروفایل گردشگران، نبود توسعه محصولات بومی یا رقابت با مقاصد همسایه باشد. برای بهبود وضعیت، لازم است کیفیت و تنوع خدمات گردشگری افزایش پیدا کند و آگاهی از محصولات ویژه بیشتر شود.

هیس… شهر تازه بیدار شده!
زندگی شبانه در شهرهای بزرگ جهان، بخشی از برنامهریزی برای سرگرمی و تفریح است که به موتور محرک اقتصادی تبدیل شده و بهعنوان بستری برای تعاملات اجتماعی و عنصری کلیدی در شکلگیری هویت شهری جایگاه ویژهای گرفته است. شهرهایی همچون نیویورک، لندن، ریو دو ژانیرو و آمستردام نمونههایی برجسته از اکوسیستمهای موفق زندگی شبانه هستند که توانستهاند با ترکیب خلاقیت، سیاستگذاری هوشمند و مشارکت اجتماعی، چرخهای پویا از فعالیتهای شبانه ایجاد کنند.
چرخه زندگی شبانه به فعالیتها و مکانهایی اطلاق میشود که از ساعات عصر تا پاسی از شب فعال هستند. این چرخه شامل طیف متنوعی از جاذبههاست: از کافهها و رستورانها با موسیقی زنده گرفته تا تئاترها، سینماها و گالریهایی که اجراهای شبانه برگزار میکنند. بازارهای شبانه، غذاخوریهای سیار و رستورانها نیز نقش مهمی در شکلگیری صحنه شبانه شهرها دارند.
نیویورک؛ شبهایی که اقتصاد را بیدار نگه میدارند
شهر نیویورک با لقب «شهری که هرگز نمیخوابد»، یکی از گستردهترین و پویاترین اکوسیستمهای شبانه جهان را داراست. بیش از ۲۵ هزار واحد تجاری شامل کافهها، سالنهای موسیقی، تئاترها و رستورانها در این شهر فعال هستند. این بخش نزدیک به ۳۰۰ هزار شغل ایجاد کرده است و سالانه ۳۵.۱ میلیارد دلار تولید اقتصادی دارد، همچنین ۱۳.۱ میلیارد دلار از این رقم به جبران خدمات و دستمزد اختصاص دارد و حدود ۷۰۰ میلیون دلار به درآمد مالیاتی شهر کمک میکند.

لندن؛ شبزندهداری با سیاستگذاری هوشمند
اقتصاد شبانه در لندن نهتنها بخشی از ساختار اقتصادی، بلکه یکی از عناصر کلیدی در شکلگیری هویت فرهنگی و اجتماعی این کلانشهر بهشمار میرود. شهر لندن با برخورداری از طیف گستردهای از فعالیتهای شبانه از کافهها و رستورانهای فعال تا نیمهشب گرفته تا تئاترهای پرمخاطب و سالنهای موسیقی مستقل، توانسته است فضایی پویا و متنوع برای شهروندان و گردشگران فراهم کند.
بیش از ۷۰۰ هزار نفر در مشاغل مرتبط با زندگی شبانه مشغول به کار هستند که نشاندهنده نقش حیاتی این بخش در اشتغالزایی و پویایی اقتصادی شهر است. این مشاغل در حوزههایی چون مهمانداری، حملونقل، هنر، امنیت و خدمات شهری گسترده شدهاند و بخش قابلتوجهی از درآمدهای شهری را تأمین میکنند.
آمستردام؛ نوآوری شهری با شهردار شب
شهر آمستردام با معرفی نقش «شهردار شب» یکی از پیشگامان جهانی در مدیریت زندگی شبانه بهشمار میرود. این نقش مستقل، وظیفه دارد میان شهرداری، صاحبان رستورانها، پلیس و جامعه فرهنگی ارتباط برقرار کند و منافع زندگی شبانه را در تصمیمگیریهای شهری نمایندگی کند. این مدل حکمرانی مشارکتی موجب شده است که زندگی شبانه آمستردام نهتنها امنتر، بلکه خلاقانهتر و فراگیرتر باشد.
یکی از ویژگیهای برجسته زندگی شبانه در آمستردام، استفاده از فضاهای شهری کماستفاده برای توسعه رستورانها و رویدادهای فرهنگی است. رستورانهای شبانه نهتنها محل اجرای موسیقی هستند، بلکه بهعنوان فضای چندمنظوره برای نمایشگاههای هنری، جلسات گفتوگو و فعالیتهای اجتماعی نیز عمل میکنند. این فضاها با رعایت اصول تنوع، ضدتبعیض و دسترسی عمومی، به بستری برای تعامل فرهنگی و اجتماعی تبدیل شدهاند.
برلین؛ موسیقی، هویت و میلیاردها یورو
برلین با صحنه موسیقی و رستورانهای مشهور جهانی، یکی از قطبهای اصلی زندگی شبانه در اروپا محسوب میشود. زندگی شبانه در برلین نهتنها از نظر فرهنگی، بلکه از نظر اقتصادی بسیار تأثیرگذار است. گردشگری رستورانها سالانه حدود ۱.۵ میلیارد یورو به اقتصاد شهر اضافه میکند که دو برابر درآمد تیم فوتبال برتر آلمان است. بر اساس آمارهای رسمی، هر سال نزدیک به سه میلیون گردشگر از سراسر جهان تنها با هدف تجربه زندگی شبانه به برلین سفر میکنند. این گردشگران بهطور میانگین ۲.۴ روز در شهر اقامت دارند و روزانه حدود ۲۰۵ یورو هزینه میکنند که نشاندهنده جذابیت بالای صحنه شبانه برلین و تأثیر مستقیم آن بر اقتصاد گردشگری شهر است.
سفر به مرز ناشناخته اسپانیا به دور از ازدحام گردشگران
در جنوب غربی اسپانیا، در امتداد ساحل آرام و کمتر شناختهشده اقیانوس اطلس، منطقهای به نام «کاستا د لا لوز Costa de la Luz» یا «ساحل نور» قرار دارد؛ پهنهای طبیعی و بکر که برخلاف سواحل شلوغ مدیترانه، چهرهای دستنخورده از آندلس را به نمایش گذاشته است.
این ناحیه با تپههای شنی طلایی، جنگلهای کاج، روستاهای سفیدکاریشده و نسیم خنک اقیانوسی شناخته میشود، در بخش بزرگی از خط ساحلی حدود ۱۲۰ مایل امتداد دارد و از مناطقی آغاز میشود که در نزدیکی تنگه جبلالطارق به آفریقا نزدیک میشود و تا مرز پرتغال ادامه پیدا میکند. توسعه عمرانی در این منطقه محدود است و بیشتر گردشگران آن را اسپانیاییها تشکیل میدهند، امری که به حفظ جلوههای طبیعی منطقه منجر شده است.

در شهر تاریخی «وجر د لا فرونترا Vejer de la Frontera» که همچون نگینی سفید بر فراز تپهها نشسته است، بازدیدکنندگان با بافت سنتی و معماری متأثر از دوره مورها روبهرو میشوند. خیابانهای باریک و سنگی، میدان مرکزی با فواره کاشیکاریشده و درختان پرتقال، حالوهوایی از آرامش و تاریخ را به نمایش میگذارند. بسیاری از گردشگران مسیر خود را از این شهر به سمت پارک طبیعی «برنیا و باتلاقهای بارباته La Breña y Marismas del Barbate» ادامه میدهند؛ جایی که گلهای وحشی و تپههای شنی در هم آمیخته و چشماندازی خیرهکننده پدید آوردهاند.
سواحل وسیع و بادخیز در نزدیکی شهر ساحلی «کونیل د لا فرانترا Conil de la Frontera» بهشتی برای موجسواران بهشمار میروند. میان این شنزارها، بقایای برج سنگی « کاستیلنوو Torre del Castilnovo» همچنان پابرجاست؛ یادگاری از قلعهای تاریخی که در سونامی پس از زلزله بزرگ لیسبون در سال ۱۷۵۵ آسیب دید. حضور این برج در چشمانداز منطقه، جلوهای رازآلود و سینمایی به آن میبخشد.
در شمال این مسیر، شهر باستانی «کادیز Cadiz»، از قدیمیترین مراکز مسکونی اروپا، روی شبهجزیرهای باریک قرار دارد. این شهر که با پلها و گذرگاههایی به سرزمین اصلی متصل است، حدود سه هزار سال تاریخ در خود دارد. دوران طلایی آن در قرن هجدهم، زمانی که انحصار تجارت با قاره آمریکا را در اختیار داشت، بیشترین تأثیر معماری را بر جای گذاشت.
هتل تاریخی «خانه چهار برج Casa de las Cuatro Torres» که در آن دوران توسط یک تاجر خیر ساخته شد، اکنون از جمله اقامتگاههای شاخص و میراثی شهر خود بهشمار میرود. این ساختمان با معماری الهامگرفته از قلعهها، چهار برج دیدبانی دارد که در گذشته برای رصد کشتیهای تجاری مورد استفاده قرار داشتند. از پشتبام این هتل میتوان چشمانداز خیرهکنندهای از گنبد قهوهای کلیسای جامع قرن هجدهمی و ساحل طلایی آندلس را تماشا کرد.
در غروب، هنگامی که نور خورشید آخرین پرتوهای خود را بر شنهای براق «کاستا د لا لوز» میتاباند، این منطقه آرام و دلربا تصویری کمنظیر از طبیعت و تاریخ جنوب اسپانیا ارائه میدهد؛ ساحلی که در عین سادگی، معنای واقعی «نور» را بازتاب میدهد.

طولانیترین و مهمترین رودخانههای جهان
مهمترین و طولانیترین رودخانههای جهان بر اساس دادههای منتشرشده توسط دایرهالمعارف بریتانیکا، با دقت در جزئیاتی همچون نام، کشورهای مسیر و طول بررسی شدهاند. این رودخانهها نهتنها بهعنوان عناصر طبیعی وسیع شناخته میشوند، بلکه نقشهای بنیادی در شکلگیری تمدنهای اولیه، اقتصادهای مدرن و فرهنگهای جهانی ایفا کردهاند.
این رودخانهها نهتنها میراث طبیعی هستند، بلکه پایهای برای توسعه کشاورزی، صنایع انرژی و تحولات اجتماعی جوامع مرتبط به شمار میروند. اختلافات در تعیین منشأ، طول و مسیر این رودخانهها نشاندهندهی پویایی و پیچیدگی جغرافیای آبهای سطحی جهان است. ردهبندی ۱۵ رودخانه طولانی جهان به شرح زیر است:
در رتبه نخست رود نیل قرار دارد که مسیر آن به کشورهای اوگاندا، سودان جنوبی، سودان و مصر کشیده شده و دارای طول ۶۶۵۰ کیلومتر است. پس از آن آمازون با مسیر پرو، کلمبیا و برزیل و طولی بین ۶۴۰۰ تا ۶۹۹۲ کیلومتر جای گرفته است. یانگتسه در چین با ۶۳۰۰ کیلومتر، میسیسیپی–میزوری–رد راک در ایالات متحده آمریکا با ۵۹۷۱ کیلومتر، و ینیسی–بایکال–سلنگا در مغولستان و روسیه با ۵۵۴۰ کیلومتر به ترتیب رتبههای سوم تا پنجم را به خود اختصاص دادهاند.
سپس هوانگهه (زرد) در چین، آب–ایرتیش در چین، قزاقستان و روسیه، پارانا در برزیل، پاراگوئه و آرژانتین، کنگو در جمهوری دموکراتیک کنگو، جمهوری کنگو و آنگولا، آمور–آرگون در مغولستان، چین و روسیه، لنا در روسیه، مکونگ در کشورهای چین، میانمار، لائوس، تایلند، کامبوج و ویتنام، مککنزی–اسلیو–پیس در کانادا، نیجر در گینه، مالی، نیجر، بنین و نیجریه و در نهایت رود ولگا در روسیه در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند.

بر اساس جدیدترین دادهها، اختلافنظرهایی میان کارشناسان درباره طول واقعی رود آمازون وجود دارد؛ بعضی اندازهگیریهای جدید این رود را با ۶۹۹۲ کیلومتر کمی بلندتر از نیل گزارش میدهند و رکورد طولانیترین رودخانه جهان را به آمازون اختصاص میدهند. رود نیل نیز با ۶۶۵۰ کیلومتر طول، از ارتفاعات اوگاندا تا دلتای مدیترانهی مصر امتداد دارد و مدتهاست عنوان طولانیترین رودخانه جهان را در اختیار داشته است.
اختلاف در اندازهگیری طول نهایی رود آمازون ناشی از پوشش جنگلهای بارانی و تغییرات فصلی کانالهای آب آن است. به همین دلیل بعضی مراجع همچون دایرهالمعارف بریتانیکا طول این رود را حدود ۶۴۰۰ کیلومتر، اما مطالعات جدید در برزیل و پرو رقم ۶۹۹۲ کیلومتر را ثبت کردهاند. رودهای نیل و آمازون نهتنها از نظر جغرافیایی برجستهاند، بلکه در تنوع زیستی و نقش فرهنگی نیز نسبت به سایر رقبا تمایز خاصی دارند.
از میان این رودخانهها پنج رود یانگتسه و هوانگهه در چین، میسیسیپی در آمریکا و لنا و ولگا در روسیه تنها درون مرزهای یک کشور جریان دارند. وجود این رودخانههای داخلی میتواند مدیریت و اداره منابع آب را تسهیل کند، اما خطرات زیستمحیطی را نیز تنها معطوف به همان کشور میکند.
آسیا با داشتن هفت رودخانه در این فهرست، بیشترین سهم را بین قارهها دارد که نشانگر وسعت جغرافیایی و دامنههای کوهستانی گسترده منطقه است. دو رودخانه بزرگ آمریکای جنوبی، یعنی آمازون و پارانا، اهمیت حیاتی برای تجارت منطقهای دارند. در آفریقا رودهای نیل و نیجر نمایانگر تضادهای شمال و جنوب قاره هستند و در اروپا نیز رود ولگا با نقش تاریخیاش بهعنوان «بزرگراه ملی روسیه» شناخته میشود. قارههای استرالیا و جنوبگان به دلیل نداشتن رودهای بلند در این فهرست هیچ نمایندهای ندارند.

آفریقای دموکراتیکتر از تصور ما؟
در قاره آفریقا که تنوع فرهنگی، سیاسی و تاریخی در آن موج میزند، شوراهای شهر نقشی کلیدی در تحقق دموکراسی محلی و مدیریت شهری ایفا میکنند. این سازمانها بهعنوان نمایندگان مستقیم شهروندان، مسئول برنامهریزی، نظارت و تصمیمگیری در حوزههایی همچون خدمات شهری، توسعه زیرساختها، بودجهبندی محلی و سیاستگذاری اجتماعی هستند. با توجه به تنوع ساختارهای سیاسی و تاریخی در این قاره، نقش شوراهای شهر در هر کشور متفاوت است، اما در بیشتر موارد، آنها بهعنوان پل ارتباطی میان دولت مرکزی و جامعه محلی عمل میکنند و بستر مشارکت عمومی، پاسخگویی و شفافیت در اداره امور شهری را فراهم میسازند.
انتخابات شوراهای شهری بهعنوان یکی از ارکان اصلی دموکراسی محلی، نقش مهمی در شکلگیری حکمرانی شهرهای آفریقایی ایفا میکند. با وجود اشتراکات کلی در ساختار انتخاباتی، کشورهای آفریقایی هر یک با سازوکارهای خاص خود، تجربهای متفاوت از مشارکت شهروندی و مدیریت شهری ارائه میدهند.
بیشتر کشورهای آفریقایی از انتخابات مستقیم برای گزینش اعضای شوراهای شهری استفاده میکنند. در این مدل، شهروندان بهطور مستقیم نمایندگان خود را انتخاب میکنند. بعضی کشورها همچون آفریقای جنوبی از نظام ترکیبی نمایندگی تناسبی بهره میبرند که در آن نیمی از اعضای شورا از طریق رأیگیری منطقهای (اکثریت نسبی) و نیمی دیگر از طریق فهرستهای حزبی انتخاب میشوند. این ترکیب، هم نمایندگی محلی را تضمین میکند و هم توازن سیاسی را حفظ میکند.

آفریقای جنوبی؛ مدل ترکیبی برای توازن سیاسی
شوراهای شهری در آفریقای جنوبی بهعنوان سازمانهای منتخب محلی، نقش محوری در اداره امور شهری، برنامهریزی توسعه و تحقق دموکراسی محلی ایفا میکنند. این شوراها در شهرهای بزرگ همچون کیپتاون، ژوهانسبورگ، پرتوریا و دوربان فعال هستند و ساختار انتخاباتی آنها بهگونهای طراحی شده است که در عین تضمین نمایندگی محلی، توازن سیاسی را حفظ کنند. نظام انتخاباتی شوراهای شهری در این کشور بر پایه مدل «نمایندگی تناسبی ترکیبی» بنا شده است که تلاش میکند میان رأی مستقیم شهروندان و سهمبری احزاب از قدرت، تعادل برقرار کند.
کشورهایی با انتخابات مستقیم و ساختار واحد
انتخابات شوراهای شهری در پنج کشور بوتسوانا، مالاوی، تانزانیا، زامبیا و زیمبابوه بهصورت مستقیم برگزار میشود. شهروندان واجد شرایط رأیدهی، اعضای شورا را با رأی مستقیم خود انتخاب میکنند. این شیوه انتخاباتی ساده و دموکراتیک است و امکان مشارکت عمومی را در سطح محلی فراهم میسازد، اما قوانین انتخاباتی در مناطق شهری و روستایی یکسان طراحی شدهاند و سازوکار، فرایند و معیارهایی که برای انتخاب شوراهای شهری بهکار میرود، در شوراهای روستایی نیز اعمال میشود.
موزامبیک و لسوتو؛ تمرکز بر مناطق شهری
در موزامبیک و لسوتو، ساختار شوراهای شهری بهطور ویژه برای مناطق شهری طراحی شده است و مناطق روستایی از این مدل انتخاباتی بیبهره هستند. تمرکز بر شهرها نشاندهنده اولویت دولتها در ساماندهی فضاهای پرجمعیت و اقتصادیتر است که نیاز به مدیریت محلی مؤثر و پاسخگو بیشتر احساس میشود.
در موزامبیک، تفاوت میان شهرهای بزرگ و کوچک در نحوه انتخاب شهردار مشهود است. در مراکز شهری بزرگ همچون ماپوتو، شهردار بهطور مستقیم توسط مردم انتخاب میشود که این امر به افزایش مشروعیت و پاسخگویی مدیریت شهری کمک میکند، اما در شهرهای کوچکتر، اعضای شورا مسئول انتخاب شهردار هستند. این تفاوت، بازتابی از سطح تمرکز سیاسی و منابع موجود در هر شهر است؛ شهرهای بزرگتر با ساختارهای پیچیدهتر نیازمند مشارکت مستقیمتر شهروندان هستند، در حالیکه در شهرهای کوچکتر، مدل غیرمستقیم سادهتر و کمهزینهتر اجرا میشود.
موریس؛ تفکیک شهری و روستایی در ساختار انتخاباتی
در کشور جزیرهای موریس، ساختار انتخاباتی شوراهای محلی با هدف تطبیق بهتر با ویژگیهای جغرافیایی و اجتماعی، بهصورت تفکیکی طراحی شده است. این تفکیک بین مناطق شهری و روستایی است که در شیوه انتخاب اعضا و نحوه شکلگیری و عملکرد شوراها مشهود است. در مناطق شهری، شوراها از طریق انتخابات مستقیم تشکیل میشوند؛ شهروندان واجد شرایط، نمایندگان خود را با رأی مستقیم انتخاب میکنند و این فرایند، مشارکت عمومی و پاسخگویی را تقویت میکند. در مناطق روستایی، ساختار انتخاباتی غیرمستقیم است؛ ابتدا شوراهای روستایی تشکیل میشوند و سپس این شوراها اعضای شورای منطقهای یا ناحیهای را انتخاب میکنند. این مدل، اگرچه پیچیدهتر بهنظر میرسد، اما امکان تطبیق بهتر با نیازهای محلی و سلسلهمراتب اداری را فراهم کرده است.

بهترین کشورهای جهان در مدیریت ترافیک شهری پایدار
مدیریت ترافیک در سطح جهانی بهشدت تحتتأثیر فناوریهای هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و تحلیل کلاندادهها قرار دارد. کشورهای پیشرفتهای همچون چین، آمریکا و هند در حال سرمایهگذاریهای گسترده برای پیادهسازی سیستمهای کنترل ترافیک هوشمند مبتنیبر این فناوریها هستند که نمونههایی از این پیشرفتها شامل کاهش چنددرصدی تأخیر سفرها و بهبود جریان ترافیک در شهرهای بزرگی همچون توکیو و شانگهای است. مدلهای موفق این کشورها، ترکیبی از فناوری پیشرفته، سیاستهای محیطزیستی و مدیریت هوشمند شهری است که تجربه آنها میتواند مسیر روشنی برای سایر کشورها در مدیریت آینده ترافیکهای شهری فراهم آورد.
سیستمهای مدیریت ترافیک کشورهای پیشرو در سال ۲۰۲۵ با تلفیقی از فناوریهای نوین، برنامهریزی شهری پایدار و سیاستگذاریهای هوشمند توانستهاند به کاهش ازدحام، افزایش ایمنی و بهبود کیفیت زندگی شهری دست پیدا کنند.
سوئد بهعنوان یکی از نمونههای برجسته در این زمینه شناخته میشود که با تأکید بر حملونقل پاک شامل دوچرخهسواری، پیادهروی و استفاده گسترده از وسایل حملونقل عمومی و محدود کردن استفاده از خودروهای آلاینده، توانسته سطح تصادفات جادهای را به حداقل برساند و ایمنی بسیار بالایی را تأمین کند.
سنگاپور با سرمایهگذاریهای کلان و بهرهگیری گسترده از فناوری هوش مصنوعی و سامانههای حساس به ترافیک همچنین سیستم عوارض الکترونیکی ERP، عملکرد بینظیری در مدیریت جریان خودروها دارد. این کشور همچنین پیشرو در استفاده از خودروهای خودران و توسعه حملونقل هوشمند است که موجب کاهش چشمگیر میزان ترافیک و حوادث شده است. اجرای برنامههایی برای خودروهای متصل و استفاده از اپلیکیشنهای هوشمند شهروندان، به افزایش کارایی این سیستم کمک کرده است.
هلند با توسعه شبکه گسترده مسیرهای دوچرخهسواری و برنامهریزیهای دقیق حملونقل چندوجهی، توانسته است بهعنوان کشوری پیشرو در حملونقل پایدار و ایمن مطرح شود. سیاستهای محدودکننده برای خودروهای پرآلودگی و فرهنگ استفاده از وسایل حملونقل پاک، این کشور را نمونهای موفق کرده است.
سوئیس با زیرساختهای مقاوم و فناوریهای نوین همچون پلهای متحرک، توانسته است اختلالات ترافیکی را به حداقل برساند و جریان عبور و مرور را بسیار کارآمد کند. دانمارک بهویژه شهر کپنهاگ با اولویت دادن به توسعه دوچرخهسواری و بهکارگیری چراغهای هوشمند در مسیرهای دوچرخه، به کاهش تردد خودروها و آلودگی کمک بزرگی کرده و محیطی سالمتر و هوشمندتر را فراهم آورده است.
امارات متحده عربی با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی، سیستمهای خورشیدی در چراغهای راهنمایی و پهپادهای نظارتی در خیابانها، توانسته است ترافیک را کاهش دهد و امکان پاسخگویی سریع به حوادث را بهبود ببخشد. آزمایش خودروهای خودران در این کشور پیشرفتهای مهمی را در حوزه حملونقل هوشمند رقم زده است.

ایران در بحران آب تنها نیست
در سالهای اخیر، بحران آب به یکی از دغدغههای اصلی زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. کاهش بارندگی، افت شدید سطح سفرههای زیرزمینی، خشکشدن تالابها و رودخانهها و تنشهای آبی در مناطق مختلف، تصویری نگرانکننده از آینده منابع آبی ترسیم کردهاند. این بحران فقط مختص ایران نیست و کشورهای بسیاری در جهان حتی آنهایی که بهظاهر منابع آبی فراوانی دارند، درگیر بحرانهایی مشابه هستند که از تغییر الگوهای بارش، بهرهبرداری بیرویه از سفرههای زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و مدیریت نامناسب منابع آبی ناشی میشوند.
آلمان؛ منابع آبی فراوان اما زیر فشار
اگرچه آلمان بهواسطه رودخانههایی چون راین، البه و دانوب و بارندگی مناسب، کشوری پر آب تلقی میشود، اما واقعیت میدانی چیز دیگری را نشان میدهد. طبق گزارش مؤسسه تحقیقات اجتماعی بومشناختی (ISOE)، بیش از نیمی از مناطق آلمان با تنش شدید منابع زیرزمینی روبهرو هستند. در ۲۰۱ منطقه از مجموع ۴۰۱ منطقه شهری و روستایی این کشور، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی سریعتر از نرخ تغذیه طبیعی آنهاست. این وضعیت بهویژه در ایالتهای شرقی و شمالی همچون براندنبورگ، به محدودیتهای مصرف آب در کشاورزی و حتی مناطق شهری منجر شده است.

بنگلادش؛ بارانهای موسمی اما تشنگی در فصل خشک
بنگلادش از نظر اقلیمی کشوری پرباران است، اما این بارندگیها بهشدت فصلی هستند و در فصلهای خشک، بسیاری از مناطق با کمآبی شدید روبهرو میشوند. در مناطق ساحلی و شهری همچون داکا، وابستگی شدید به منابع زیرزمینی موجب شده است که سطح آب بهطور نگرانکنندهای افت کند. طبق پیشبینیها، تا سال ۲۰۳۰ سطح آب زیرزمینی در داکا ممکن است تا ۵.۱ متر کاهش پیدا کند که تهدیدی جدی برای پایداری منابع آبی و امنیت زیستی ساکنان محسوب میشود.
پاکستان؛ امنیت شکننده رودخانههای بزرگ
پاکستان با دسترسی به رودخانههای بزرگ همچون ایندوس و منابع یخچالی هیمالیا، از نظر طبیعی ظرفیت بالایی برای تأمین آب دارد، اما این کشور با یکی از شدیدترین بحرانهای آبی آسیا روبهرو است. طبق گزارش دانشگاه پنجاب، رشد سریع جمعیت، شهرنشینی بیبرنامه، زیرساختهای ناکارآمد و نبود ظرفیت ذخیرهسازی، فشار بیسابقهای بر منابع آبی وارد کردهاند. سامانه آبیاری حوضه ایندوس که ستون فقرات کشاورزی پاکستان است، بهدلیل تغییرات اقلیمی و کاهش جریانهای یخچالی، در سالهای اخیر با اختلالات جدی روبهرو شده است.
نامیبیا؛ بهرهبرداری ناهماهنگ از سفرههای مشترک
نامیبیا در جنوب آفریقا، کشوری خشک با منابع سطحی محدود است، اما در جنوب شرقی آن، سامانه آب زیرزمینی استامپریت قرار دارد که با بوتسوانا و آفریقای جنوبی مشترک است. این سفره، تنها منبع آب دائمی در منطقه خشک جنوب نامیبیا محسوب میشود و برای کشاورزی، دامداری و مصرف انسانی حیاتی است. با این حال، بهرهبرداری فزاینده برای معدنکاری و کشاورزی، بدون هماهنگی منطقهای، خطر تخلیه و آلودگی این منبع را افزایش داده است.
عراق؛ برداشت بیرویه و رودخانههای رو به زوال
عراق در در سالهای اخیر که منابع سطحی بهشدت کاهش یافتهاند، با بحران برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی روبهرو شده است. رودخانههای دجله و فرات بهدلیل سدسازی در کشورهای بالادست و تغییرات اقلیمی، با کاهش شدید جریان روبهرو شدهاند و عراق برای تأمین آب کشاورزی و شهری، به منابع زیرزمینی روی آورده است. این وابستگی فزاینده موجب شده است که در مناطقی همچون استانهای جنوبی و مرکزی، سطح آب زیرزمینی بهطور نگرانکنندهای افت کند. در سال ۲۰۲۳، برداشت گسترده از سفرههای زیرزمینی نقش کلیدی در دستیابی به رکورد برداشت گندم در این کشور داشت، اما کارشناسان هشدار دادهاند که این موفقیت کوتاهمدت میتواند به تخلیه منابع و بحران بلندمدت منجر شود.
ایتالیا؛ بحران خاموش در شمال پرآب
با وجود رودخانههایی همچون پو و دریاچههای بزرگ در شمال ایتالیا، این کشور در سالهای اخیر با بحران جدی کاهش منابع آب زیرزمینی روبهرو شده است. در مناطق صنعتی و کشاورزی شمالی بهویژه در دره پو، سطح آب زیرزمینی بهطور مداوم در حال کاهش است. دادههای سازمان محیطزیست ایتالیا نشان میدهد که در بعضی مناطق، سطح آب زیرزمینی تا ۱۰ متر افت کرده و این کاهش با خشکسالیهای مکرر و افزایش دمای هوا تشدید شده است.

آریزونا؛ کشاورزی در دل بیابان با هزینه منابع زیرزمینی
ایالت آریزونای آمریکا با اقلیم خشک و بیابانی، سالهاست که برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و شهرنشینی، به منابع زیرزمینی متکی است. سفرههای آب زیرزمینی در مناطقی همچون فینیکس و توسان، بهطور مداوم در حال افت هستند. طبق گزارش اداره زمینشناسی ایالات متحده، در بعضی مناطق آریزونا، سطح آب زیرزمینی تا ۶۰ متر کاهش پیدا کرده است که نشاندهنده برداشت بیرویه و تغذیهنشدن طبیعی سفرههاست.
کپنهاگ پیشرو در حملونقل پایدار و کنترل ترافیک
کپنهاگ بهعنوان یکی از شهرهای پیشرو و نمونه در زمینه مدیریت ترافیک شهری، به شکلی جامع و هوشمندانه توانسته است خود را به شهری با بهترین سیستم ترافیکی در جهان تبدیل کند. مرکز این موفقیت، بهکارگیری فناوریهای نوین هوش مصنوعی و کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی است که بهصورت گسترده در سطح شهر اجرا شدهاند و نقش مؤثری در بهبود جریان ترافیک، افزایش ایمنی و کاهش آلایندگی هوا دارند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این سیستم، استفاده از بیش از ۳۸۰ چراغ راهنمایی هوشمند است که با حسگرها و الگوریتمهای پیشرفته دادههای لحظهای از وضعیت ترافیک را جمعآوری و تحلیل میکنند. این چراغها بهطور پویا زمانبندی خود را بر اساس حجم خودروها، دوچرخهسواران و اتوبوسها تنظیم میکنند تا توقفهای غیرضروری کاهش پیدا کند و عبور و مرور بهینه شود. به این ترتیب زمان سفر دوچرخهسواران حدود ۱۰ درصد و زمان اتوبوسها تا ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است. این سیستم همچنین با کاهش تعداد توقفها در مسیرهای دوچرخهسواری، ایمنی این کاربران را افزایش و احتمال تصادفات را کاهش داده است.

این فناوری تنها به بهبود تردد محدود نمیشود، بلکه مصرف انرژی چراغهای راهنمایی را نزدیک به یکسوم کاهش داده است؛ زیرا این چراغها تنها زمانی روشن میشوند که نیاز به آن وجود دارد و زمان روشن بودنشان بهینه شده است. از نظر زیستمحیطی، این سیستم به کاهش سالانه حدود ۲۵ هزار تن دیاکسید کربن کمک میکند و بخشی از دستیابی شهر به هدف کربنصفر در سال ۲۰۲۵ است.
از سوی دیگر، کپنهاگ با تأکید بر حملونقل پایدار، حدود نیمی از سفرهای شهری را با دوچرخه انجام میدهد. برای تسهیل این امر، زیرساختهای گستردهای از جمله مسیرهای اختصاصی دوچرخه با سیستم موج سبز نصب شدهاند که اجازه میدهند دوچرخهسواران با سرعت مشخص بدون توقف از چراغهای سبز عبور کنند. امکان ترکیب سفر با حملونقل عمومی نیز به وسیله سیستمهای بلیت یکپارچه و پارکینگهای مخصوص دوچرخه در ایستگاههای حملونقل فراهم شده است.
سیستمهای بلیت در کپنهاگ بهگونهای طراحی شدهاند که امکان استفاده آسان و مطمئن از تمام وسایل حملونقل عمومی شامل مترو، اتوبوس، قطار و حتی اتوبوسهای آبی را فراهم کنند. کاربران میتوانند با خرید یک بلیط یا کارت اعتباری، بهراحتی بین وسایلنقلیه جابهجا شوند بدون اینکه نیاز به تهیه بلیط جداگانه برای هر وسیله داشته باشند. این سیستم به وسیله دستگاههای فروش خودکار بلیط و اپلیکیشنهای موبایلی ویژه قابل دسترسی است و تنوع بلیطها شامل بلیطهای تکسفره، روزانه و ماهانه میشود. یکی از ویژگیهای مهم این سیستم، دسترسی آسان برای همه گروههای سنی و نیازهای ویژه است.

عملکرد یکپارچه سیستمهای روشنایی و چراغهای هوشمند، همچون فعال شدن روشنایی مسیرهای دوچرخهسواری با تشخیص حرکت دوچرخهسواران نیز علاوهبر صرفهجویی در مصرف انرژی، به افزایش ایمنی در ساعات شبانه کمک شایانی کرده است. این هماهنگیها نمایانگر یک رویکرد مدیریتی پیشرفته و فناورانه در بهرهبرداری از منابع شهری است که به رشد جمعیت روزافزون شهر بدون افزایش مشکلات ترافیکی کمک میکند.
کاهش تأخیرهای ترافیکی در کل شبکه به صرفهجوییهای چشمگیر سوخت و کاهش آلایندهها نیز منجر میشود و سالانه میلیونها یورو در هزینههای شهری صرفهجویی میکند. بنابراین کاهش زمان سفر و روانی عبور و مرور در کنار بهبود کیفیت زندگی، بهرهوری اقتصادی را نیز بالا برده است. از سوی دیگر، سیاستهای کاهش تدریجی پارکینگهای مرکزی و تبدیل آنها به فضاهای عمومی پیادهمحور، راهکاری مهم در توسعه شهری کپنهاگ برای کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و افزایش فضاهای عمومی انسانمحور است. شهرداری همچنین ساخت هزار فضای پارک اختصاصی برای خودروهای برقی و اشتراکگذاری خودروهای برقی را تا سال ۲۰۲۵ برنامهریزی کرده است که این اقدام در کاهش نرخ استفاده از خودروهای شخصی و بهبود کیفیت هوای شهر اثرگذار است.

رقابت جهانی شهرهای سبز در سال ۲۰۲۵
ر اساس جدیدترین دادهها و تحقیقات از رتبهبندی جهانی شهرها، برنامههای توسعه پایدار و سیاستهای زیستمحیطی شهرهای پیشروی دنیا، در سال ۲۰۲۵ توجه جهانی به توسعه شهرهای سبز و پایدار افزایش پیدا کرده است و بعضی از شهرها بهعنوان پیشگامان فضای سبز شهری و سیاستهای زیستمحیطی معرفی شدهاند.
شهر شارلوت در آمریکا با داشتن بیش از ۶۶ درصد پوشش فضای سبز، یکی از شهرهای پیشرو در این زمینه است که این فضای سبز شامل پارکها، جنگلهای شهری و کمربندهای طبیعی میشود که کیفیت زندگی شهروندان را بهطور قابلتوجهی ارتقا داده است. رقیب اصلی این شهر، اسلو در نروژ است که بهعنوان سبزترین شهر اروپا شناخته میشود و حدود ۶۷ درصد پوشش درختی دارد. سیاستهای حملونقل پاک و جنگلهای گسترده این شهر نمونهای بارز از پیشرفتهای زیستمحیطی آن محسوب میشود.
تاناناریو در آفریقا نیز با ۶۲ درصد فضای سبز صددرصد طبیعی، نمونهای نادر از حفظ طبیعت درون محدوده شهری است. در اروپا، ویلنیوس در لیتوانی که عنوان پایتخت سبز اروپا در ۲۰۲۵ را کسب کرده، با بیش از ۶۱ درصد فضای سبز و برنامههای نوآورانه، توانسته به الگویی برای سایر شهرها تبدیل شود و کپنهاگ در دانمارک بهعنوان شهر کربنصفر در حال ظهور، با تمرکز بر حملونقل پاک دوچرخهسواری و انرژیهای تجدیدپذیر، نقش پررنگی در کاهش آلایندهها ایفا کرده است. این شهر در کنار سنگاپور با فضای سبز عمودی و باغهای پیشرفته، همچنین آمستردام که حدود ۶۰ درصد ساکنان آن با دوچرخه تردد میکنند، نمونههایی برجسته از شهرهای سبز آینده محسوب میشوند.
ونکوور در کانادا با حدود ۲۵ درصد فضای سبز شهری و برنامههای بلندمدت برای رسیدن به هدف کربنصفر تا ۲۰۵۰، یک نمونه موفق دیگر از تعهد به محیط زیست است. شهرهای دیگری ازجمله وین و استکهلم نیز با سیاستهای حفاظت از فضاهای سبز، مدیریت پسماند و حملونقل عمومی پاک، در راه توسعه پایدار گام برمیدارند. شهرهای اروپایی همچون پاریس نیز بهرغم تراکم جمعیتی بالا، با توسعه بیسابقه فضاهای سبز و پارکهای متنوع، بهعنوان نمونهای از هماهنگی طبیعت و زندگی شهری مطرح هستند.

شهرهای پیشرو در هوشمندسازی و پایداری
مدیریت شهری هوشمند بهمعنای استفاده هماهنگ از فناوریهای نوین در جهت بهبود کیفیت زندگی، کاهش مصرف انرژی و آلودگی، تسهیل تردد و ایجاد نظم پایدار در شهر است. این رویکرد ضمن ارتقای سطح خدمات عمومی، امکان مشارکت فعال شهروندان در فرآیند تصمیمگیری و برنامهریزی شهری را فراهم میآورد، با این حال چالشهایی همچون هزینههای سرمایهگذاری، حفاظت از دادهها و حریم خصوصی و نیاز به تطبیق سریع با فناوریهای نوین وجود دارد که مدیریت شهری میبایست بهصورت استراتژیک به آنها پاسخ دهد.
تعدادی از شهرهای جهان طی دهههای اخیر با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و مدیریت مؤثر شهری، بهعنوان برترینها در حوزه سیستمهای مدیریت شهری هوشمند شناخته شدهاند. این شهرها با ترکیبی از فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، تمرکز بر توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، الگوهای موفقی از مدیریت شهری هوشمند را ارائه میدهند و بهعنوان نمونههای موفق، ترکیبی از فناوریهای نوین، توسعه پایدار و خدمات نوآورانه به شهروندان را به نمایش میگذارند که نهتنها بهرهوری و کیفیت زندگی را افزایش میدهد، بلکه میتواند الهامبخش دیگر شهرها در سراسر جهان باشد. این روندها نشاندهنده آیندهای است که در آن زندگی شهری با هوشمندی، کارایی و محیط زیستدوستی ترکیب میشود.

زوریخ از جمله این شهرهاست و بهعنوان هوشمندترین شهر جهان شناخته میشود. این شهر با استفاده از سامانههای مبتنیبر هوش مصنوعی، ترافیک را بهطور پویا مدیریت و مصرف انرژی را بهینهسازی میکند. سیستم حملونقل عمومی آن شامل اتوبوسهای برقی، متروهای سبک، شبکه دوچرخههای اشتراکی و مسیرهای پیادهرو هوشمند است که موجب کاهش زمان انتظار و ترافیک خودروهای شخصی شده است.
لامپهای خیابانی هوشمند زوریخ بر اساس میزان ترافیک روشن میشوند و تا ۷۰ درصد در مصرف انرژی صرفهجویی میکنند و علاوهبر این، خدماتی همچون شارژ خودروهای الکتریکی و ارائه وایفای عمومی را نیز فراهم کرده است. شبکه اینترنت اشیا در زوریخ برای کنترل کیفیت هوا و سطح آب استفاده میشود و برنامه زوریموبیل (Zürimobil) وضعیت ترافیک را بهصورت لحظهای به شهروندان گزارش میدهد.
اسلو نروژ نیز از دیگر پیشگامان این حوزه است که با هدف رسیدن به کربنزدایی کامل تا سال ۲۰۳۰، سیستم حملونقل عمومی خود را با خودروهای برقی و انرژی تجدیدپذیر تجهیز کرده است. اسلو بهعنوان یکی از پیشگامان سازگاری با محیط زیست شناخته میشود و سیستم حملونقل عمومی آن شامل اتوبوسها و ترامواهای برقی است که با انرژیهای تجدیدپذیر کار میکنند. رعایت استانداردهای بهرهوری انرژی و مدیریت پسماند شهری نیز از ویژگیهای کلیدی آن است.

سنگاپور با برنامه «ملت هوشمند Smart Nation» خود که از سال ۲۰۱۴ اجرا شده و آن را به یکی از پیشرفتهترین شهرهای هوشمند تبدیل کرده است، زیرساختهای پیشرفتهای در زمینه پرداخت بدون تماس، سلامت دیجیتال (که از تجهیزات پوشیدنی و مشاوره تصویری بهره میبرد) و توسعه شهرهای سبز دارد. پروژههای ساخت شهر جنگلی با هدف کاهش آلایندهها و خودروهای پاک نیز از جمله برنامههای شاخص این دولتشهر است.
دبی و توکیو نیز در بازتعریف مدیریت شهری هوشمند نقشآفرین هستند. دبی با سرمایهگذاری سنگین در هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و سیستمهای حملونقل نوین همچون متروی خودکار و اتوبوسهای برقی، در مسیر تبدیل شدن به یکی از هوشمندترین و پایدارترین شهرهای منطقه است. این شهر همچنین فناوریهای ایمنی پیشرفته و پروژههای نوآورانهای ازجمله تاکسیهای هوشمند و ساختمانهای چاپ سهبعدی را در دست اجرا دارد. توکیو نیز با تمرکز بر وسایلنقلیه خودران، انرژیهای پاک ازجمله هیدروژنی، فناوریهای رباتیک و پروژههای کاهش گازهای گلخانهای، در خط مقدم شهرهای هوشمند آسیایی قرار دارد.
آمستردام هلند نیز به استفاده گسترده از خدمات خودکار و دوچرخههای عمومی شهرت دارد و از فناوری برای بهبود خدمات عمومی و مدیریت شهری بهره میبرد و کانبرا در استرالیا، با توسعه وسایلنقلیه بدون آلایندگی و مدلهای دیجیتال دوقلوی شهری برای نظارت لحظهای، به بهبود حملونقل سبز و خدمات عمومی پرداخته است.

سانفرانسیسکو در آمریکا، با استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت ترافیک، پیشگیری از خرابی زیرساختها و سیستمهای هشدار زلزله، به نمونهای موفق در نوآوریهای شهری تبدیل شده است و نیویورک با برنامههای مدیریت ترافیک هوشمند، استفاده از خودروهای انرژی تجدیدپذیر و اجرای طرحهای بزرگ کاهش آلایندگی، نقشی کلیدی در تحولات شهری هوشمند ایفا میکند.
شهرهایی که جهان را سرسبزتر کردهاند
در دنیای امروز که سازههای بتنی و دودآلود بر سیمای شهرها چیره شدهاند، بعضی کلانشهرها مسیر دیگری را انتخاب کردهاند؛ مسیری سبز که در آن پایداری و زندگی شهری نهتنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند. این شهرها نشان دادهاند که آینده شهرنشینی میتواند در میان بامهای سبز، دیوارهای زنده و فضاهای طبیعی شکل گیرد. از شمال اروپا تا جنوب اقیانوس آرام، موجی از طراحی پایدار جهان را در بر گرفته است که در قالب ۱۰ شهر برتر سبز جهان، الهامبخش سایرین شدهاند.
سبزترین پایتخت جهان، اسلو در نروژ است؛ شهری که ۷۴ درصد مساحتش را فضای سبز پوشانده و با کمربند سبز پیرامونیاش به دوسوم گونههای جانوری نروژ پناه داده است. در این شهر ۹۵ درصد مردم تنها چند دقیقه با نزدیکترین پارک فاصله دارند و سیستم حملونقل عمومی تمامبرقی و ضریب چشمگیر استفاده از خودروهای الکتریکی، آن را به الگویی جهانی تبدیل کرده است. هدف اسلو برای کاهش ۹۵ درصدی کربن تا سال ۲۰۳۰ نشان میدهد که این شهر برای آینده آماده است.

در جنوب اروپا، لیوبلیانا پایتخت اسلوونی با ۶۷ درصد پوشش سبز شهری، نمونهای از تناسب کامل میان طبیعت و زندگی شهری بهشمار میرود. در این شهر کوچک، جنگلهای بومی، باغهای میوه و پارک معروف تیولی نهتنها زیبایی، بلکه حس آرامش را به زندگی روزمره ساکنان بخشیدهاند. پیوند مستقیم شهر با روستا نیز سبب شده مرز میان طبیعت و تمدن محو شود.
کپنهاگ، پایتخت دانمارک، از نخستین شهرهایی محسوب میشود که اقلیمهوشیاری را به هویت خود تبدیل کرده است. این شهر هدف بلندپروازانهای دارد که شامل تبدیل شدن به نخستین کلانشهر بدون کربن تا سال ۲۰۲۵ است. خطوط گسترده دوچرخهسواری، بامهای گیاهپوش، دیوارهای زنده همچون دیوار سبز در پارکینگ بیمارستان و طراحی هوشمند جمعآوری آب باران تنها بخشی از پازل پایداری این شهرند. در کپنهاگ، پایداری نه یک شعار، بلکه سبک زندگی است.
پاریس با وجود چهره تاریخی خود، به صف سبزترین شهرهای جهان پیوسته است. این شهر که بهواسطه بلوارهای مجللش معروف است، اکنون در اروپا پیشتاز سرانه فضای سبز است و طرحی بلندمدت برای کاشت ۱۷۰ هزار درخت جدید تا سال ۲۰۲۶ دارد. جنگلهای جدیدی در اطراف برج ایفل و میدان باستیل در دست احداث قرار دارد و هدف نهایی پاریس، رسیدن به ۵۰ درصد پوشش سبز تا سال ۲۰۳۰ است.

ونکوور کانادا در آنسوی اقیانوس، با انرژی تجدیدپذیر، پارکهای شهری و طراحی اکولوژیک خود، یکی از بهترین نمونههای شهر سبز در آمریکا محسوب میشود. نزدیک به ۹۰ درصد برق ونکوور از منابع پاک تأمین میشود و بیش از دوسوم مساحت شهر را فضاهای طبیعی دربر گرفته است. از مسیرهای دوچرخهسواری در کنار دیوارهای پوشیده از گل گرفته تا پارک استنلی، طبیعت در قلب اقتصاد و زندگی این شهر جای دارد. هدف ونکوور برای دستیابی به ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر تا ۲۰۵۰ و تحقق سیاست «زبالهصفر تا ۲۰۴۰» گواهی بر جدیت این مسیر است.
بارسلون اسپانیا در مدیترانه، با پروژه مشهور «سوپربلاکها Superilles» تعریف جدیدی از زندگی شهری ارائه داده است. خیابانهایی که در گذشته رگ حیاتی عبور خودروها بودند، اکنون به گذرگاههایی برای مردم، درختان و پرندگان تبدیل شدهاند. هزاران مترمربع فضای سبز تازه با پوششهای زنده به خطوط ترافیکی شهر افزوده شده تا نفس بارسلون تازه شود.
ملبورن استرالیا در نیمکره جنوبی، بهعنوان شهری تابآور در برابر گرمایش جهانی، بر «سبزکردن زیرساخت» تمرکز کرده است. از پروژه «سبز کردن کوچهها» تا برنامه جنگلهای شهری، ملبورن سایه و خنکای طبیعی را به بافت شهری بازگردانده است. در این شهر بامهای سبز و باغهای عمودی نه زینتی و تجملی، بلکه بخشی از سیستم خنککننده طبیعی شهرند.

هلسینکی، پایتخت فنلاند، ۶۲ درصد مساحت خود را به طبیعت اختصاص داده است؛ ترکیبی از دو پارک ملی و فضاهای جنگلی که با پیادهروی کوتاه از مرکز شهر در دسترساند. این شهر که به «پایتخت طبیعت اروپا» معروف است، با سرمایهگذاری در مسیرهای دوچرخه، انرژی پاک و رفاه اجتماعی، الگوی موفقی از شادی و پایداری ارائه کرده است.
هامبورگ در آلمان نیز با ایجاد شبکهای پیوسته از پارکها در مسیر تبدیل ۴۰ درصد از خاک شهری خود به فضای سبز تا سال ۲۰۳۴ گام برمیدارد. بیش از ۱۴۶۰ پارک فعلی این شهر بخشی از یک طرح کلان برای اتصال محیطهای طبیعی آن از ساحل تا مناطق صنعتی هستند.
سیدنی استرالیا با برنامه «چشمانداز پایدار ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰» به تمرکز بر ۴۰ درصد پوشش سبز شهری ادامه میدهد. این شهر با ترکیب بامها و دیوارهای سبز، باغهای عمودی و طراحی چندمنظوره فضاهای باز، به یکی از لابراتوارهای زنده توسعه پایدار جهان تبدیل شده است.

آزمایشگاه آینده: نسل جدید شهرسازی در آسیا
در عصر تحولات دیجیتال، تغییرات اقلیمی و رشد جمعیت شهری، مفهوم «شهر هوشمند» به واقعیت ضروری و در حال تحقق تبدیل شده است. شهرهای پیشرو با رویکردهای نوآورانه، زیرساختهای هوشمند و مشارکت فعال شهروندان، به آزمایشگاههای زندهای برای آینده شهرنشینی بدل شدهاند و در این میان، شهرهای کره جنوبی بهعنوان نمونههای برجسته در عرصه شهرسازی نوین شناخته میشوند.
کره جنوبی با برخورداری از تراکم بالا، فرهنگ مبتنیبر فناوری پیشرفته و زیرساختهای دیجیتال گسترده، به بستری منحصربهفرد برای آزمودن مدلهای آیندهنگر شهری تبدیل شده است که بر پایه داده، مشارکت شهروندی و طراحی تطبیقپذیر بنا شدهاند. در رویکرد نوین شهرسازی این کشور، زیرساختها دیگر ساختارهایی ثابت و غیرقابل تغییر نیستند، بلکه بهعنوان موجوداتی زنده و پویا تعریف میشوند. ترکیب حسگرهای تعبیهشده، فیبر نوری و شبکههای دیجیتال، امکان خلق بافت شهری را فراهم کرده است که میتواند به تغییرات محیطی واکنش نشان دهد و با نیازهای شهروندان همگام شود. این نوع زیرساختها که با عنوان «زیرساختهای یادگیرنده» شناخته میشوند، میتوانند در تعامل با کاربران خود تکامل پیدا کنند و بهصورت مستمر بهینهسازی شوند.

زیرساختهای یادگیرنده با تحلیل دادههای لحظهای از رفتار شهروندان، الگوهای ترافیکی، مصرف انرژی و شرایط محیطی، میتوانند تصمیمات مدیریتی را بهصورت خودکار اصلاح و خدمات شهری را بهینه کنند. برای مثال، در شهر سئونگنام، سیستم حملونقل عمومی با استفاده از دادههای لحظهای، مسیرها و زمانبندی اتوبوسها را متناسب با تراکم مسافران تنظیم میکند. بوسان شبکهای از حسگرهای محیطی در سراسر شهر نصب کرده است که بهطور مداوم کیفیت هوا، دما، رطوبت و سطح آلایندهها را پایش میکنند. دایجون زیرساختهای خود را بهگونهای طراحی کرده است که در برابر تغییرات اقلیمی واکنشپذیر باشند.

سئول: همزیستی فناوری و رفاه اجتماعی در قلب کره جنوبی
سئول، پایتخت کره جنوبی، بهعنوان یکی از نمونههای جهانی در شهرسازی مبتنیبر هوش مصنوعی شناخته میشود. این شهر با جمعیتی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر، در سالهای اخیر بهطور مستمر در حال بازآفرینی زیرساختهای خود بوده است تا بتواند همزمان با رشد جمعیت، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا دهد. مقیاس بزرگ، سرعت اجرای بالا و فرهنگ پذیرش فناوری در این شهر، آن را به میدان آزمایشی منحصربهفردی برای توسعه مدلهای هوشمند شهری تبدیل کرده است.
سئونگنام؛ آزمایشگاه زنده شهرهای آینده در کره جنوبی
سئونگنام شهری در حومه سئول است که با بهرهگیری از زیرساختهای دیجیتال پیشرفته، الگوریتمهای یادگیری ماشین و سرمایهگذاری هدفمند، به یکی از نمونههای موفق شهر هوشمند در آسیا تبدیل شده است. این شهر نهتنها خدمات شهری را دیجیتالی کرده است، بلکه با اجرای پروژههای واکنشپذیر و دادهمحور، به آزمایشگاهی زنده برای آزمودن مدلهای آیندهنگر شهری بدل شده است که در آن فناوری، مشارکت شهروندی و طراحی تطبیقپذیر در تعامل پویا قرار دارند.
بوسان: شهر آینده با تمرکز بر سلامت محیطی
بوسان بهعنوان دومین شهر بزرگ کره جنوبی، در زمینه محیط زیست هوشمند سرمایهگذاری گستردهای انجام داده و زیرساختهای هوشمند خود را با محوریت «پایش محیطی و سلامت عمومی» توسعه داده است. شبکهای از حسگرهای محیطی در سراسر شهر نصب شده است که بهصورت مداوم و لحظهای کیفیت هوا، دما، رطوبت و سطح آلایندهها و ذرات معلق را اندازهگیری میکنند. دادهها از طریق زیرساخت فیبر نوری با سرعت ۱۰ گیگابایت بر ثانیه به «مرکز عملیات یکپارچه بوسان» منتقل میشود که مسئول تحلیل دادهها و ارسال فرمانهای کنترلی به زیرسامانههای شهری است. سامانههای تهویه هوشمند در ایستگاههای مترو، مدارس و ساختمانهای عمومی، به این شبکه متصل هستند و در صورت افزایش سطح آلودگی، بهطور خودکار جریان تهویه را فعال و هشدارهایی برای کاهش فعالیتهای بیرونی صادر میکنند.

سوئیس کوچک آسیا کجاست؟
در دامنههای سرسبز و چشمنواز ایالت هیماچال پرادش هند، منطقهای آرام و رؤیایی به نام خاجیار قرار دارد که بهدلیل مناظر طبیعی خیرهکننده، دشتهای پرگل، جنگلهای انبوه و قلههای برفی بلند، شهرت جهانی پیدا کرده و در سال ۱۹۹۲ «سوئیس کوچک هند» نام گرفته است. در این سال تابلویی در خاجیار نصب شد که فاصله آن تا شهر برن، پایتخت سوئیس، روی آن نوشته شده بود و به این ترتیب خاجیار به معدود مناطقی در دنیا پیوست که بهطور رسمی به داشتن شباهت با مناظر آلپ شهرت دارند.
خاجیار در ناحیهی چامبا واقع شده و با طبیعت بکر و چشماندازهایی که یادآور روستاهای کوهستانی سوئیساند، یکی از برجستهترین مقاصد گردشگری شمال هند بهشمار میرود. دشتهای وسیع آن با چمنزارهای سبز و دریاچهای آرام در میانش، تصویری شاعرانه ارائه میکنند که بازتاب آرامش و طراوت کوهستانی این ناحیه است.
دریاچه خاجیار، با آبهای زلال و محیطی پوشیده از درختان سرو، محل مناسبی برای گردش، عکاسی و پیکنیک محسوب میشود. در نزدیکی آن، معبد تاریخی خاجیناگ قرار دارد که قدمت آن به قرن دوازدهم میلادی میرسد و معماریاش ترکیبی از سبکهای هندو و مغولی است. این معبد که به الهه مار افسانهای تقدیم شده، جلوهای از تاریخ و باورهای کهن مردم منطقه را در خود جای داده است.
خاجیار علاوهبر زیباییهای طبیعی و فرهنگی، بهشت دوستداران ماجراجویی نیز هست. فعالیتهایی همچون اسبسواری، پاراگلایدر، زوربینگ و پیادهروی در مسیرهای شیبدار کوهستان از محبوبترین تفریحات بازدیدکنندگان این منطقه محسوب میشود. در نزدیکی آن نیز پناهگاه حیاتوحش کالاتوپ با مسیرهای جنگلی و امکان مشاهده گونههای جانوری هیمالیا، جذابیت دیگری به این مقصد افزوده است.
بهترین زمان سفر به خاجیار از ماه آوریل تا ژوئن محسوب میشود، زمانی که آبوهوا مطبوع و آسمان صاف است. در فصل زمستان، از دسامبر تا فوریه، خاجیار زیر برف فرو میرود و مناظری برفی خلق میشود که حس حضور در مناطق آلپی اروپا را تداعی میکند.
برای دسترسی به این منطقه، نزدیکترین فرودگاه، فرودگاه گاگال در دارامشالا است که حدود ۱۲۰ کیلومتر فاصله دارد. همچنین ایستگاه راهآهن پتهانکوت در فاصله ۹۵ کیلومتری واقع شده است و مسیرهای جادهای از شهرهای دالهاوسی و چامبا بهراحتی امکان رسیدن به خاجیار را فراهم میکنند. در طول مسیر، چشمانداز رشتهکوه دوالادار، سفری خاطرهانگیز را رقم میزند.

شهرهایی که امروز آینده را زندگی میکنند
با پیشرفت روزافزون فناوری و گسترش جمعیت شهری، برنامهریزی شهری تبدیل به یکی از مهمترین عوامل موفقیت و پایداری شهرها شده است. در سال ۲۰۲۵، شهرهایی که توانستهاند به بهترین نحو فناوری، طراحی پایدار و مدیریت منابع را در هم آمیزند، بهعنوان نمونههای برجسته این حوزه شناخته میشوند. در ادامه به معرفی پنج شهر برتر جهان در زمینه هوشمندسازی و برنامهریزی شهری میپردازیم.
شهر زوریخ در کشور سوئیس با تکیه بر زیرساختهای پیشرفته دیجیتال و استفاده گسترده از سامانههای هوش مصنوعی، بهعنوان هوشمندترین شهر جهان شناخته شده است. این شهر با تحلیل لحظهای دادههای ترافیکی و مصرف انرژی، توانسته محیطی کارآمد با حداقل اتلاف منابع برای شهروندان خود ایجاد کند. همچنین حکمرانی دیجیتال شفاف و مشارکت فعال مردم در مدیریت شهری، سطح بالای اعتماد عمومی را در این شهر فراهم آورده و فرهنگ مشارکت دیجیتال را در میان ساکنان توسعه داده است.
در جایگاه دوم، اسلو پایتخت نروژ قرار دارد که با اجرای سیاستهای بلندمدت کاهش ردکربن و توسعه زیرساختهای مدیریت هوشمند انرژی، نمادی از شهری پایدار و فناوریمحور در شمال اروپا شده است. ژنو از دیگر شهرهای سوئیسی است که سومین رتبه در فهرست هوشمندترین شهرهای ۲۰۲۵ را به خود اختصاص داده است. این شهر با تمرکز بر امنیت دادهها، حکمرانی دیجیتال شفاف و سیستم حملونقل عمومی پاک، الگویی از توسعه شهری انسانمحور و پایدار بهشمار میرود.
دبی در خاورمیانه بهعنوان چهارمین شهر هوشمند جهان مطرح است. از سال ۲۰۱۶ برنامه «شهر هوشمند دبی» آغاز شده و با پروژههای متعددی همچون نورپردازی هوشمند معابر، بازیافت خودکار پسماند و توسعه انرژی خورشیدی همراه بوده است. دبی به مرکز تجمع استارتاپهای هوش مصنوعی و بلاکچین در منطقه تبدیل شده است.
جایگاه پنجم به ابوظبی تعلق دارد که با سرمایهگذاریهای گسترده در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه از طریق شهرک فناوری مصدر، در مسیر تبدیل شدن به یکی از پایدارترین پایتختهای جهان حرکت میکند. برنامه «اتصال ابوظبی» نیز خدمات دولتی و شهری را به شکل یکپارچه مدیریت میکند که سبب افزایش کارایی و شفافیت حکمرانی شده است.

علاوهبر این موارد، شهرهایی همچون سنگاپور با شبکههای پیادهروی و دوچرخهسواری گسترده، استفاده بهینه از فضای سبز و فناوریهای نوین در مدیریت منابع، از نمونههای موفق برنامهریزی شهری بهشمار میآیند. در اروپا شهرهای کپنهاگ، آمستردام و بارسلونا با پروژههایی همچون محدود کردن تردد خودروها و تمرکز بر توسعه حملونقل پاک، کیفیت زندگی را بهطور قابلتوجهی ارتقا دادهاند.
شهر پرتلند در آمریکا نیز نمونهای موفق از برنامهریزی شهری پایدار است که با مدیریت هوشمند منابع آب و توسعه متوازن حملونقل عمومی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و شهرهای برازیلیا، چندیگار و میلانو نمونههای برجستهای از شهرسازی مدرن و پایدار در مناطق مختلف جهان هستند که هر کدام با ویژگیهای منحصربهفرد خود، الگوهای موفقی برای توسعه شهری ارائه میدهند.
این شهرها نهتنها به نیازهای امروزی پاسخ میدهند بلکه با برنامهریزی هوشمند و توجه ویژه به پایداری، خود را برای چالشهای آینده آماده کردهاند و الهامبخش سایر کلانشهرها برای تحقق زندگی بهتر و پایدارتر محسوب میشوند.

سرزمین هزار دریاچه کجاست؟
فنلاند که بهعنوان «سرزمین هزار دریاچه» شناخته میشود، یکی از شگفتانگیزترین چشماندازهای طبیعی اروپا را در خود جای داده است. این کشور با داشتن بیش از ۱۸۸ هزار دریاچه آب شیرین، از کشورهایی محسوب میشود که بیشترین منابع آبی طبیعی را در جهان داراست. دریاچههای فراوان در سراسر فنلاند پراکندهاند و نقش بسیار مهمی در شکلگیری فرهنگ، سبک زندگی و صنعت گردشگری این کشور ایفا میکنن، در اصل دریاچهها بخشی جداییناپذیر از فرهنگ مردمان این کشور محسوب میشود و در هنر، موسیقیهای سنتی و جشنهای ملی این کشور حضوری پررنگ دارند و نمادی از ارتباط عمیق با طبیعت و سکون هستند.
بیش از ۱۰ درصد از مساحت فنلاند را آب تشکیل داده است که این نسبت یکی از بالاترینها در جهان محسوب میشود. کیفیت آب این دریاچهها بهحدی بالاست که در بسیاری از مناطق میتوان آب آنها را بدون تصفیه نوشید. این دریاچهها همچنین در تمام سال امکان فعالیتهای تفریحی را برای مردم فراهم میکنند؛ در تابستان مردم به شنا، قایقسواری و ماهیگیری میپردازند و در زمستان وقتی آب دریاچهها یخ میزند، تبدیل به زمینهای طبیعی اسکیت و مکانهای صید ماهی زیر یخ میشود.

اختصاص لقب «سرزمین هزار دریاچه» به فنلاند، به دوران یخبندان بازمیگردد که هزاران سال پیش رخ داده است. در آن زمان یخچالهای طبیعی ذوب شدند و حفرهها و فرورفتگیهایی را در زمین این کشور ایجاد کردند که بعدها این مناطق پر از آب و تبدیل به دریاچههای متعدد شدند. این منابع آبی نهتنها منابع تأمین آب شیرین بهشمار میروند، بلکه زیستگاه گونههای نادر حیاتوحش نیز هستند و به حاصلخیزی زمینهای مجاور کمک میکنند. آب زلال و آرام این دریاچهها نیز به نمادی از پاکی، آرامش و طبیعت بکر در فرهنگ فنلاند تبدیل شده است.
در میان هزاران دریاچه فنلاند، چند دریاچه معروف از اهمیت ویژهای برخوردارند که از جمله آنها میتوان به دریاچه سایما (Lake Saimaa) اشاره کرد که بزرگترین دریاچه فنلاند و چهارمین دریاچه بزرگ اروپا و محل زیست گونه نادری به نام فک حلقهدار سایماست. دریاچه پیینه (Lake Päijänne) نیز به دلیل کیفیت بالای آب و مناظر طبیعیاش شناخته شده است و آب آشامیدنی شهر هلسینکی از آن تأمین میشود. دریاچه ایناری (Lake Inari) در شمال فنلاند و در منطقه لاپلند (Lapland) قرار دارد و بهدلیل چشماندازهای زیبا، جنگلهای برفی و پدیده خورشید نیمهشب شهرت پیدا کرده است.

هیچ چیز در شهرهای آینده تصادفی نیست؛ حتی جهت باد در مصدر
در جهانی که چالشهای اقلیمی، فشارهای جمعیتی و تحول دیجیتال بهطور همزمان شهرها را درگیر کردهاند، آیندهنگری در شهرسازی دیگر یک ضرورتی حیات است. آیندهنگری در شهرسازی، بسته به موقعیت جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی هر منطقه، چهرهای متفاوت به خود میگیرد. این تفاوت خود را در نحوه پاسخگویی شهرها به نیازهای زیستمحیطی، اجتماعی و فناوری نشان میدهد؛ بعضی شهرها بر تابآوری اقلیمی تمرکز دارند، بعضی بر عدالت فضایی و آموزش و بعضی دیگر تسهیل اقتصاد دیجیتال و حکمرانی منعطف را در دستور کار خود قرار میدهند. هر شهر با توجه به اقلیم، منابع و مأموریت خود، مسیر متفاوتی را برای ساختن آینده انتخاب میکند، اما آنچه میان آنها مشترک است، تعهد به پایداری، هوشمندی و انسانمحوری در طراحی شهری است.
مصدر؛ شهر کربنخنثی در دل بیابان
شهر مصدر در ابوظبی امارات متحده عربی، یکی از جاهطلبانهترین پروژههای شهری آیندهنگر در جهان است. این شهر با هدف تبدیلشدن به نخستین شهر کربنخنثی جهان طراحی شده و از ابتدا بر پایه زیرساختهای پایدار و هوشمند بنا شده است. پروژه مصدر در سال ۲۰۰۶ توسط شرکت «مصدر» آغاز شد و تاکنون بیش از ۲۲ میلیارد درهم امارات (حدود ۶ میلیارد دلار) در آن سرمایهگذاری شده است. این سرمایهگذاری شامل توسعه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، حملونقل پاک، معماری پایدار و فناوریهای دادهمحور است.
ساختمانهای مصدر با استفاده از مصالح کمکربن همچون بتن بازیافتی، آجرهای فشردهشده با انرژی کم و آلومینیوم بازیافتی و طراحیهای سنتی بومی ساخته شدهاند که نهتنها ردپای کربن را کاهش میدهند، بلکه در برابر گرمای شدید منطقه نیز مقاوم هستند. در بعضی پروژهها، از پانلهای پیشساخته عایقدار استفاده شده است که سرعت ساخت را افزایش و اتلاف انرژی را کاهش دادهاند.

طراحی بومی الهامگرفته از معماری سنتی اماراتی همچون استفاده از بادگیرها، حیاطهای مرکزی و سایهبانهای گسترده در ساختمانها بهکار گرفته شده است تا تهویه طبیعی تقویت شود. بادگیرها که در معماری سنتی این منطقه برای هدایت جریان هوا به داخل ساختمان استفاده میشدند، در مصدر بهصورت مدرن بازطراحی شدهاند و با حسگرهای دما و رطوبت کنترل میشوند تا بهصورت خودکار باز و بسته شوند.
خودروهای خودران برقی در مسیرهای مشخص حرکت میکنند و سیستم حملونقل عمومی بدون راننده با الگوریتمهای مسیریابی بدون درنگ، جابهجایی شهروندان را تسهیل میکند. مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری سایهدار طراحی شدهاند تا استفاده از وسایل نقلیه شخصی به حداقل برسد. این طراحی شهری منجر به کاهش ۹۰ درصدی انتشار گازهای گلخانهای ناشی از حملونقل شده است.
مدیریت داده در مصدر نقش کلیدی دارد. این شهر از شبکهای گسترده از حسگرهای محیطی، دوربینهای هوشمند و سامانههای موقعیتیاب استفاده میکند که دادههای لحظهای از ترافیک، مصرف انرژی، کیفیت هوا و حرکت شهروندان را جمعآوری میکنند. این دادهها وارد یک پورتال مرکزی میشوند که با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، الگوهای رفتاری را تحلیل و تصمیمات اجرایی را بهینهسازی میکند. برای مثال، در ساعات اوج ترافیک، سیستم بهطور خودکار چراغهای راهنمایی را تنظیم میکند تا جریان خودروها روانتر شود. افزون بر این، سامانه هشدار لحظهای برای شرایط اضطراری همچون آلودگی شدید یا حوادث شهری فعال است که از طریق اپلیکیشنهای موبایلی، تابلوهای دیجیتال و پیامک به شهروندان اطلاعرسانی میشود. در سال ۲۰۲۳، شاخص رضایت شهروندان از خدمات شهری در مصدر به ۸۷ درصد رسید و میزان بهرهوری منابع تا ۳۵ درصد بالاتر از میانگین شهری امارات گزارش شد، همچنین مصدر میزبان بیش از ۱۰۰ شرکت فناوری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و شهرسازی هوشمند است که نقش مهمی در اقتصاد نوآورانه منطقه ایفا میکنند.

شهر سبز محمد ششم؛ الگویی نوین از توسعه پایدار در شمال آفریقا
«شهر سبز محمد ششم» در بنگریر مراکش، یکی از پروژههای پیشرو در منطقه شمال آفریقا است که با رویکردی آیندهنگر و پایدار طراحی شده است. این شهر بخشی از برنامه ملی «مراکش سبز» و چشمانداز توسعه پایدار کشور است که با حمایت دولت مراکش و مشارکت دانشگاه محمد ششم پلیتکنیک (UM۶P) شکل گرفته است. هدف اصلی این پروژه، تلفیق زیرساختهای دیجیتال، طراحی زیستمحور و فراگیری اجتماعی در قالب یک شهر نمونه برای قرن بیستویکم است.
گیفت سیتی؛ آیندهنگری در خدمت اقتصاد دیجیتال هند
شهر بینالمللی مالی و فناوری گجرات در ایالت گجرات هند که بهاختصار «گیفت سیتی» نامیده میشود، نمونهای از پروژههای سبز و آیندهنگر است که با هدف تبدیلشدن به قطب مالی و فناوری بینالمللی طراحی شده است. این شهر بخشی از چشمانداز ملی هند برای توسعه مناطق ویژه اقتصادی و ارتقای جایگاه کشور در اقتصاد دیجیتال جهانی است. ساخت گیفت سیتی از سال ۲۰۱۱ آغاز شده و تاکنون بیش از ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم داخلی و خارجی در آن صورت گرفته است.
از سیدنی تا ریو؛ شبهایی که اقتصاد را بیدار نگه میدارند
وقتی شب فرا میرسد، بسیاری از شهرهای بزرگ جهان تازه جان میگیرند. اقتصاد شبانه و چرخه شب، از ساعتهای اولیه عصر تا بامداد، پیوستاری از فعالیتهای فرهنگی، تفریحی، تجاری و خدماتی را شامل میشود که بهطور مستقیم بر اشتغال، امنیت، سرزندگی شهری و تنوع فرهنگی اثر میگذارد. این چرخه در شهرهای بزرگ نهتنها موتور رشد اقتصادی پس از همهگیری بوده، بلکه بهعنوان راهبردی برای بازتوزیع فعالیتها در پهنه شهری، حمایت از صنایع خلاق و بهبود کیفیت زندگی شهروندان به کار گرفته شده است.
سیدنی؛ شبهای پررونق و اصلاحات سرزندگی
سیدنی یکی از ارزشمندترین اقتصادهای شبانه در استرالیا را دارد. ارزش سالانه این چرخه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است که بیش از ۵۳ هزار کسبوکار را پشتیبانی میکند. حدود ۲۰ درصد مشاغل ایالت نیو ساوت ولز به اقتصاد شبانه سیدنی وابستهاند. اقتصاد شبانه سیدنی نهتنها مکمل روز، بلکه ستون اصلی اشتغال و مصرف شهری است.
دولت ایالتی سیدنی مجموعهای از اصلاحات شهری را با عنوان «طرح سرزندگی» اجرا کرده است. این طرح با هدف جانبخشی دوباره به شبهای شهر، محدودیتهای سختگیرانهای را که پیشتر بر فعالیت کافهها، رستورانها و باشگاهها اعمال میشد کاهش داده است. بسیاری از کسبوکارها میتوانند تا ساعات اولیه بامداد فعالیت داشته باشند و برنامههای موسیقی زنده یا رویدادهای فرهنگی را بدون فشار قانونی برگزار کنند. راهبرد «اقتصاد ۲۴ ساعته سیدنی» نیز پس از دوران همهگیری، با اولویت امنیت، شمول و رشد اشتغال تدوین شده است و دادههای شهری جدید، تردد و هزینهکرد بین ساعت ۶ عصر تا ۶ صبح را برای راهبری زیرساختها رصد میکند.

ملبورن؛ خلاقیت شهری و موسیقی شبانه
ملبورن اقتصاد شبانه را جزئی از سبد «شهر شکوفا» میداند و نیاز به رویکردی یکپارچه و شهر-سطحی را برجسته کرده است. در سال مالی ۲۰۲۰–۲۱، این بخش بیش از ۳.۳ میلیارد دلار به اقتصاد محلی افزود و از ۳۱ هزار شغل حمایت کرد که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۱۵ درصد افزایش داشت. بحث درباره ایجاد «شهردار شب» و دفتر سیاستگذاری طراحی شهری شبانه، از گرایشهای حاکمیتی برای مدیریت بهتر چرخه شب خبر میدهد.
در ساختار فعالیتها، ترکیب کافهها، موسیقی زنده، غرفههای غذایی، خرید دیرهنگام، اماکن فرهنگی و حملونقل ۲۴ ساعته آخر هفته، بستر سرزندگی را در شهر فراهم میکند. راهبردهای شهرداری بر پراکندگی فعالیتها از مرکز شهر به محلات پیرامونی، ایمنسازی خیابانها، تنوع فرهنگی و همکاری میان دولت، دانشگاه و بخش خصوصی تأکید دارد تا ازدحام و تعارضات را کاهش دهد و منافع اقتصادی را در سطح شهر توزیع کند.

گوانگژو؛ نوآوری ۷/۲۴ و بازاریابی بر پایه جشنواره
گوانگژو اقتصاد شبانه را به موتور تنوع اقتصادی بدل کرده است؛ برآوردها نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد مصرف چین در شب انجام میشود. این شهر با توسعه مناطق ۲۴ ساعته و الگوهای «تجارت ۷/۲۴»، مرزهای سنتی ساعات کسبوکار را جابهجا کرده و همپیوندی خردهفروشی، غذا، فرهنگ و سرگرمی را در قالب تجربه پیوسته شبانهروز سامان داده است.
«سیهایچنگ» بهعنوان نخستین مدل ۷/۲۴ چین که ۲۴ ساعت در ۷ روز هفته برقرار است، یک بستر ترکیبی برای خردهفروشی، غذا، فضاهای فرهنگی و سرگرمی فراهم کرده و بهصورت شبانهروز فعال است. این مدل، جریان مصرف را پایدار میکند و خدمات حملونقل و ایمنی را ادغام میکند تا تجربهای بیوقفه ایجاد شود.

مانیل؛ پیوند گردشگری، فرهنگ و چشمانداز شهری
مانیل، پایتخت فیلیپین، اقتصاد شبانهاش را با گردشگری و مهماننوازی گره زده است. چرخه شب مانیل از بازارهای شبانه و غذاهای خیابانی آغاز میشود، از رویدادهای فرهنگی و کارائوکهکافهها عبور میکند و به باشگاههای پرانرژی و کافههای پشتبام با چشمانداز شهر میرسد. طبق دادههای صنعت رویداد فیلیپین، این بخش سهم قابلتوجهی در اقتصاد ملی دارد. منطقه کلانشهری مانیل بیشترین هزینههای مصرفی را در کشور ثبت کرده است.
ریو دو ژانیرو؛ کارناوال بیپایان، اقتصاد پویا
ریو دو ژانیرو با جشنهای خیابانی، موسیقی سامبا و کارناوالهای رنگارنگ، یکی از پویاترین صحنههای زندگی شبانه در آمریکای جنوبی را داراست. اوج این زندگی شبانه در ماه فوریه و همزمان با کارناوال رخ میدهد که سالانه بیش از ۱.۰۶ میلیارد دلار تولید اقتصادی دارد. این رویداد عظیم تا ۵۰ هزار شغل ایجاد میکند که بسیاری از آنها برای افراد کمدرآمد و آسیبپذیر هستند.
بوتان؛ نخستین کشور کربنخنثی با هویت بلاکچینی
چندین سال است که تصویر عمومی بوتان با مفهوم «شادمانی» گره خورده است. این کشور رفاه و رضایت شهروندان خود را بهعنوان یکی از شاخصهای رسمی در آمار ملی قرار داده است و «شادمانی ناخالص ملی» را بالاتر از شاخص سنتی «تولید ناخالص داخلی» میداند. بوتان همچنین نقش مهمی در معرفی روز جهانی شادی توسط سازمان ملل داشته است. این کشور در حال کسب هویتی تازه است که آن را بهعنوان «کشور بلاکچین» معرفی میکند.
بوتان قصد دارد از سال آینده، سیستم شناسایی ملی خود را بر پایه بلاکچین اتریوم راهاندازی کند و کارتهای ملی شهروندان این کشور بر بستر بلاکچین صادر خواهد شد. بوتان نخستین کشور جهان است که چنین گام بزرگی را در حوزهای بهاین اندازه حساس و پیچیده یعنی هویت شهروندان، برمیدارد. رئیس بنیاد اتریوم اعلام کرده است که بوتان یک نقطه عطف تاریخی را پشت سر خواهد گذاشت زیرا نخستین کشوری است که سیستم ملی هویت خود را بر بستر اتریوم بنا میسازد. این حرکت بخشی از روند دیجیتالی شدن بوتان است که چند سال پیش آغاز شد.
در سال ۲۰۲۳، شاهزاده جیگمه نامگیل وانگچوک بهعنوان نخستین «شهروند دیجیتال» بوتان معرفی شد. این رویداد نمادین آغازگر مسیر تازهای برای این کشور در حوزه تحول دیجیتال بود و نشان میداد که بوتان قصد دارد هویت ملی و ساختار اداری خود را با فناوریهای نوین پیوند بزند.

مزایای هویت دیجیتال
دولت بوتان معتقد است که این نوع هویت دیجیتال، حریم خصوصی شهروندان را افزایش میدهد و کنترل بیشتری بر نحوه استفاده از دادههایشان به آنها میدهد. برای مثال، هنگام استفاده از خدماتی همچون ورود به هتل، دیگر نیازی به ارائه اطلاعات اضافی نخواهد بود. در سطح ملی نیز این سیستم میتواند حاکمیت، اعتماد و امنیت را تقویت و بستری برای نوآوری ایجاد کند.
اروپا در آستانه زمستانی سردتر از همیشه؟
از دید جغرافیایی، با فاصله گرفتن از استوا، هوا سردتر میشود و این قاعده علت سرمای شدید در مناطق قطبی و گرمای بیابانهای نزدیک به استواست، اما این منطق در بخشهایی از اروپای غربی چندان صدق نمیکند. برای مثال شهر لندن با عرض جغرافیایی ۵۱/۵ درجه شمالی بهطور تقریبی همعرض با کلگری در کاناداست که در عرض ۵۱ درجه شمالی قرار دارد؛ با این حال دمای میانگین ژانویه در لندن حدود ۸/۳ درجه سانتیگراد و در کلگری نزدیک به صفر درجه است. چنین تفاوت دمایی میان شهرهایی که فاصله چشمگیری از نظر عرض جغرافیایی ندارند، پرسشی اساسی در اقلیمشناسی ایجاد کرده است که چرا اروپا زمستانهای ملایمتری نسبت به آمریکای شمالی دارد.
پاسخ این تفاوت را باید در نقش جریانهای اقیانوسی و بادهای غالب جستوجو کرد. یکی از مهمترین عوامل، سامانه گستردهای موسوم به «گردش شمالی اطلس» یا AMOC است؛ جریانی از آبهای گرم که از مناطق استوایی به شمال اقیانوس اطلس حرکت میکند. این سامانه به بخاری درون یک خانه تشبیه میشود که با چرخش هوای گرم، فضای اطراف را گرم میکند. AMOC همانند تسمه نقالهای غولپیکر، حدود ۱۷ میلیون مترمکعب آب در ثانیه جابهجا میکند و گرمایی معادل توان تولیدی بیش از یک میلیون نیروگاه را انتقال میدهد.
این حجم وسیع از آب گرم نهتنها دمای اقیانوس بلکه هوای اطراف اروپا را نیز بالا میبرد. بادهای موسوم به بادهای غربی (Westerlies، بادهایی که بهطور عمده از عرضهای جغرافیایی میانه، بین حدود ۳۵ تا ۶۵ درجه شمالی یا جنوبی، از سمت غرب به شرق میوزند)، این گرما را همچون یک بخاری بزرگ به درون قاره اروپا هدایت میکنند و بهویژه در زمستان، موجب اعتدال دمایی در بعضی نواحی ازجمله جنوبغرب انگلستان میشوند.
کارشناسان هشدار میدهند که اقلیم معتدل اروپا همیشگی نخواهد بود. مطالعات اخیر نشان میدهد که سیستم AMOC تحتتأثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی رو به تضعیف است و در صورت فروپاشی احتمالی آن، اروپا ممکن است به سمت سرمایی شبیه مناطق شمالی کانادا یا آلاسکا پیش رود. بر اساس پژوهش مشترک مؤسسه نیلز بور در دانشگاه کپنهاگ، فروپاشی احتمالی این سیستم ممکن است بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۹۵ روی دهد که بسیار زودتر از تخمینهای گذشته است.
در چنین سناریویی، بخشهایی از انگلستان و ایرلند ممکن است با کاهش تا ۵۰ درصدی در تولیدات کشاورزی روبهرو شوند. به این ترتیب، موتور گرمایی طبیعت که هزاران سال تعادل اقلیم اروپا را حفظ کرده است، امروز در برابر تهدید مستقیم تغییرات اقلیمی قرار دارد، تهدیدی که اگر مهار نشود، چهره زمستانهای اروپایی را برای همیشه دگرگون خواهد کرد.

کشورهای جامانده از رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۵
بر اساس جدیدترین گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) با عنوان «چشمانداز اقتصاد جهانی»، رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۵ برای بسیاری از کشورها رو به کاهش است و تنها معدودی از اقتصادها رشد منفی را تجربه خواهند کرد. در مجموع، میانگین رشد اقتصاد جهانی حدود ۳.۲ درصد برآورد شده است، اما در میان این روند کلی، گروهی از کشورها شاهد رکود یا رشد کمتر از یک درصد هستند که نشاندهنده چالشهای گسترده ساختاری، سیاسی و تجاری در بخشهای مختلف جهان است.
در صدر این فهرست، هائیتی و میانمار بهعنوان ضعیفترین اقتصادهای سال ۲۰۲۵ قرار دارند. اقتصاد هائیتی انتظار میرود ۳.۱ درصد کوچکتر شود، در حالی که میانمار با رشد منفی ۲.۷ درصدی روبهرو خواهد بود. ناامنی، درگیریهای داخلی و فروپاشی نهادهای اقتصادی در این کشورها از عوامل اصلی عقبگرد اقتصادی محسوب میشوند. در رتبه سوم، کشور گینه استوایی با رشد منفی ۱.۶ درصدی قرار گرفته است. این کشور با وجود برخورداری از ذخایر قابلتوجه نفت و گاز، بهدلیل فساد اداری، فقر گسترده و ضعف مدیریت اقتصادی نتوانسته از منابع خود برای رشد پایدار استفاده کند.

از منظر منطقهای، اروپا بهطور کلی در سال ۲۰۲۵ شاهد رشد بسیار پایینتر از میانگین جهانی خواهد بود. پیشبینی میشود ۱۱ کشور اروپایی کمتر از یک درصد رشد اقتصادی داشته باشند. این عملکرد ضعیف ناشی از بهرهوری پایین، ساختار جمعیتی مسن، بدهیهای سنگین و اثر منفی تنشهای تجاری بینالمللی است. در میان اقتصادهای بزرگ این قاره، آلمان تنها ۰.۲ درصد رشد خواهد داشت و یکی از کمجانترین موتورهای اقتصادی جهان محسوب میشود. وابستگی شدید این کشور به صادرات و تأثیر منفی تعرفههای تجاری جدید وضعشده از جانب دولت آمریکا موجب شده است رشد اقتصادی آلمان برای سومین سال متوالی بهطور تقریبی راکد بماند.
سایر کشورهای اروپایی نیز شرایط مشابهی دارند؛ ایتالیا و فنلاند هر یک با رشد ۰.۵ درصدی، فرانسه و سوئد با ۰.۷ درصد و سوئیس با ۰.۹ درصد عملکردی بسیار کمتر از میانگین جهانی خواهند داشت. همچنین مجارستان با ۰.۶ درصد و اسلواکی با ۰.۹ درصد در زمره کشورهای کمرشد قاره سبز قرار دارند. تحلیلگران صندوق بینالمللی پول هشدار دادهاند که اروپا با چالشهای ساختاری عمیقی از جمله کمبود نیروی کار جوان، هزینه بالای انرژی و کاهش رقابتپذیری صنعتی روبهروست که میتواند رشد بلندمدت این منطقه را تهدید کند.
فراتر از مرزهای اروپا، کشورهای بحرانزده خاورمیانه و آفریقا نیز چشمانداز اقتصادی چندان مثبتی ندارند. یمن با رشد منفی ۱.۵ درصد و عراق با رشد بسیار پایین ۰.۵ درصد همچنان از پیامدهای بیثباتی سیاسی، درگیریهای داخلی و افت سرمایهگذاری رنج میبرند. ونزوئلا نیز با وجود منابع گسترده نفتی، بهدلیل مشکلات ناشی از تورم و تحریمها، تنها ۰.۵ درصد رشد خواهد داشت. در آفریقا، بوتسوانا با رشد منفی ۰.۹ درصد و در حوزه کارائیب، پورتوریکو با رشد منفی ۰.۸ درصد از جمله کشورهاییاند که اقتصادشان در مسیر نزولی قرار دارد.
در شرق آسیا نیز کرهجنوبی با رشد ۰.۹ درصد و نیوزیلند با ۰.۸ درصد پیشبینی میشوند که عملکردی پایینتر از میانگین جهانی خواهند داشت.

از کاتماندو تا جاکارتا؛ شهرهایی که یاد گرفتند با مردم حرف بزنند
در بسیاری از کشورهای آسیایی، شوراهای شهری بهعنوان سازمانهای منتخب یا منصوب، مسئولیت قانونگذاری محلی، تصویب بودجه، نظارت بر عملکرد شهرداریها و مشارکت در برنامهریزی شهری را بر عهده دارند. با رشد شهرنشینی، تغییرات اقلیمی و پیچیدگیهای اجتماعی، نقش شوراهای شهری در مدیریت منابع، ارتقای تابآوری شهری و پاسخگویی به نیازهای شهروندان بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. این شوراها، بسته به ساختار سیاسی کشور، ممکن است مستقل، حزبی، یا مشورتی باشند.
تایوان؛ شوراهای محلی با تمرکز بر فضای عمومی و مشارکت مدنی
در تایوان، شوراهای شهری با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و نقش فعالی در توسعه پایدار و طراحی شهری دارند. یکی از نمونههای برجسته، «برنامه فضای سبز باز» در شهرهای بزرگ این کشور همچون تایپه است که با مشارکت شورا، سازمانهای مدنی و دانشگاهها اجرا شده است. این برنامه، به بازآفرینی فضاهای عمومی، تقویت تعامل اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی شهری کمک کرده است. شوراهای شهری در تایپه در سیاستگذاریهای اقلیمی، حملونقل عمومی و حفاظت از میراث فرهنگی نقش دارند. ساختار شوراها بهگونهای است که امکان نظارت دقیق بر عملکرد شهرداریها و تخصیص بودجه بر اساس اولویتهای محلی فراهم باشد.

تایلند؛ شوراهای شهری در مسیر تمرکززدایی و توسعه محلی
در تایلند، شوراهای شهری بخشی از فرایند تمرکززدایی هستند که از دهه ۱۹۹۰ آغاز شده است. اعضای شوراها با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و در کنار شهردار، مسئول تصویب مقررات محلی، بودجهریزی و نظارت بر خدمات شهری هستند. در شهرهایی همچون بانکوک، شوراها نقش مهمی در مدیریت حملونقل، کنترل سیلاب و توسعه گردشگری شهری ایفا کردهاند.
یکی از ویژگیهای بارز شوراهای شهری در تایلند، تلاش برای تقویت مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای محلی است. شوراها با برگزاری جلسات عمومی، نظرسنجیهای محلهای و همکاری با سازمانهای مردمی، بهدنبال افزایش شفافیت و پاسخگویی هستند.

هند؛ بودجهریزی محلهای و دموکراسی مشارکتی
شوراهای شهری در هند با رأی مستقیم شهروندان و برای دورهای پنجساله انتخاب میشوند. هر شهر به حوزههای انتخاباتی تقسیم میشود و از هر حوزه، یک عضو به شورا راه پیدا میکند. اعضای شورا وابسته به احزاب سیاسی هستند، اما در بعضی موارد نامزدهای مستقل نیز حضور دارند. ریاست شوراهای شهری بر عهده شهرداران است که در بعضی ایالتها بهصورت مستقیم توسط مردم انتخاب میشوند و در بعضی دیگر توسط اعضای شورا تعیین میشوند.
نپال؛ شوراهای شهری در مسیر بازسازی پس از بحران
شوراهای شهری در نپال، پس از زلزلههای ویرانگر سال ۲۰۱۵ نقش حیاتی در بازسازی زیرساختها و خدمات شهری ایفا کردند. این شوراها که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند، در کنار شهرداران منتخب، مسئول برنامهریزی شهری، مدیریت منابع و نظارت بر پروژههای بازسازی هستند. در شهرهایی همچون کاتماندو، شوراها در بازسازی مدارس، بیمارستانها و فضاهای عمومی مشارکت فعال دارند.
ژاپن؛ مدیریت بحران با سامانه هشدار سریع
شوراهای شهری در ژاپن با عنوان «شیکای» شناخته میشوند و مسئول تصویب بودجه شهرداری، بررسی و تصویب مقررات محلی و نظارت بر عملکرد شهردار و دستگاه اجرایی هستند. شهردارها نیز بهصورت مستقیم توسط مردم انتخاب میشوند، اما برای اجرای بسیاری از سیاستها نیازمند تصویب شورا هستند. این ساختار دوگانه، نوعی توازن قدرت میان قوه اجرایی و قانونگذاری در سطح محلی ایجاد میکند.
چین؛ مشارکت مشورتی در توسعه شهر هوشمند
در چین، شوراهای شهری تحت عنوان «کنگره خلق محلی» فعالیت میکنند. در پکن، اعضای این شورا بهصورت غیرمستقیم و تحت نظارت حزب کمونیست چین انتخاب میشوند. اگرچه نقش شورا بیشتر مشورتی است، اما در برنامهریزی شهری، تصویب طرحهای محلی و نظارت بر اجرای پروژهها مشارکت دارد.
تبت؛ شوراهای شهری با تمرکز بر توسعه فرهنگی و زیستمحیطی
در مناطق خودمختار چین همچون تبت، شوراهای شهری تحت نظارت دولت مرکزی چین فعالیت میکنند و بیشتر نقش مشورتی دارند. در شهرهایی همچون لهاسا، شورای شهر در توسعه زیرساختهای فرهنگی، حفاظت از محیطزیست و مدیریت گردشگری نقش فعالی ایفا میکند. تمرکز شوراها بر حفظ میراث فرهنگی و هماهنگی با سازمانهای مذهبی، ویژگی منحصربهفردی در ساختار شهری این منطقه است.
مالزی؛ شوراهای شهری در سایه ساختار متمرکز
در مالزی، شوراهای شهری بخشی از نظام دولت محلی هستند که تحت نظارت وزارت توسعه دولتهای محلی و شهری فعالیت میکنند. برخلاف بسیاری از کشورهای دموکراتیک، اعضای این شوراها نه از طریق رأی مستقیم مردم، بلکه توسط دولت ایالتی منصوب میشوند. این موضوع موجب شده است شوراها بیشتر از نقش قانونگذاری مستقل، نقش اجرایی و مشورتی داشته باشند.
اندونزی؛ شوراهای شهری در مسیر تمرکززدایی و مشارکت مدنی
اندونزی پس از اصلاحات سیاسی دهه ۱۹۹۰، فرایند گستردهای از تمرکززدایی را آغاز کرد که شوراهای شهری یکی از ارکان آن بودند. این شوراها با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و در کنار شهرداران منتخب، مسئول تصویب بودجه، نظارت بر عملکرد اجرایی و قانونگذاری محلی هستند. ساختار شوراها در اندونزی بهگونهای طراحی شده است که نمایندگان مناطق مختلف شهری در آن حضور داشته باشند.
کره جنوبی؛ شوراهای شهری دیجیتال با تمرکز بر شفافیت و نوآوری
در کره جنوبی، شوراهای شهری با رأی مستقیم مردم و برای دورهای چهار ساله انتخاب میشوند. این شوراها در کنار شهرداران منتخب، مسئول تصویب مقررات محلی، تخصیص بودجه، نظارت بر عملکرد اجرایی و هدایت سیاستهای توسعه شهری هستند. ساختار شوراها بهگونهای طراحی شده است که نمایندگان مناطق مختلف شهری در آن حضور دارند و امکان طرح مسائل محلی در سطح تصمیمگیری فراهم است.
