۱۰ مقصد برتر آسیایی برای سفر در سال ۲۰۲۵
هر سال گردشگران جهانی شهرهای برتر جهان را بر اساس معیارهایی فراتر از چشماندازهای زیبا و نماهای کارتپستالی انتخاب میکنند، برای سال ۲۰۲۵، مجله سفر و اوقات فراغت (Travel+Leisure) با رأی خوانندگان خود محبوبترین شهرهای آسیا را معرفی کرده است که بهدلیل دسترسی آسان، مهماننوازی، فرهنگ غنی، تاریخ و ماجراجوییها برجسته شدهاند.
این ۱۰ شهر برتر آسیایی در ارزشهایی همچون معماری مدرن، میراث تاریخی، غذاهای بومی، چشماندازهای طبیعی بکر و سنتهای غنی مشترکاند، مسافران امسال فراتر از هتلهای لوکس و رستورانهای پنجستاره بهدنبال تجربههای واقعیتر فرهنگ محلی، خلاقیت و ماجراجویی بودهاند.
توکیو، ژاپن
توکیو در صدر فهرست محبوبترین مقاصد گردشگری آسیا قرار دارد و با آسمانخراشهای پیشرفته، محلههای زنده و ترکیب بینظیر سنت و مدرنیته، گردشگران را مجذوب میکند، محله تاریخی آساکوسا حالوهوای توکیوی قدیمی را حفظ کرده است و آکیهبارا، شهر الکتریک توکیو با خیابانهای نئون و فروشگاههای انیمه، فضای هیجانانگیزی دارد. برج اسکایتری منظرهای بینظیر از شهر و کوه فوجی ارائه میدهد. در میدان شیبویا، شلوغترین محل عبور عابران جهان، امکان تور کارتینگ فراهم است. توکیو میزبان بیشترین رستورانهای ستارهدار میشلین در دنیاست که از سوشی تازه و رامن داغ تا غذای اصیل ایزاکایا را ارائه میدهد.
بانکوک، تایلند
بانکوک بهواسطه ترکیب شگفتانگیز طعمها، مناظر و صداها، یکی از بهترین مقاصد سال ۲۰۲۵ است. با قایقسواری در رودخانه چائو فرایا میتوان به دیدنیهای تاریخی شهر رسید. محله تاریخی رتاناکوشین با کاخ بزرگ و معابد وات پراکائو و وات پو مرکز جاذبههاست. خیابان خائوسان جذابیتی چشمگیر دارد و منطقه سیلوم محلی برای گذراندن شبهای پرجنبوجوش است. بازار آخر هفته چاتوچاک با بیش از ۱۵ هزار فروشگاه و خیابان یائورات پر از غذاهای خیابانی ارزانقیمت و خوشمزه است.
سنگاپور
سنگاپور، شهر باغهای آیندهنگر، میزبان طبیعتدوستان و عاشقان خوراکی است. باغهای خلیج با درختان سوپرتیری و استخر بینهایت مارینا بی سندز از جاذبههای شاخص هستند. جزیره سنتوسا با سواحل آرام و پارک تم یونیورسال استودیو، فضای خانوادگی دارد. محلههای چندفرهنگی چینی، هندی و کامپونگ گلام تصویری از تنوع فرهنگی سنگاپور ارائه میدهند. مراکز غذای خیابانی لاو پا ست و مکسول، بهترین غذاهای محلی همچون چیکن رایس، خرچنگ چیلی و لاکسا را عرضه میکنند.
سئول، کرهجنوبی
سئول بهعنوان مقصدی مدرن و محبوب برای موسیقی، غذا و فناوری شناخته میشود. خیابان تاریخی اینسادونگ که قدمت آن به دوران جوسون بازمیگردد، فرهنگ کرهای را زنده نگه داشته است. روستای هانوک تلفیقی از دنیای قدیم و جدید را به نمایش میگذارد. پارکهای کنار رودخانه هان و پارک ملی بوکانسان با مسیرهای پیادهروی جذاب طبیعت را در دسترستر کرده است. محلههای هوندائه و گانگنام با هنر مستقل، کافیشاپهای مدرن و خرید محصولات زیبایی کرهای زنده هستند. غذاهای سنتی همچون باربیکیو کرهای و کیمچی و خوراکیهای خیابانی سنتی در بازار نامدمون محبوباند.
هنگکنگ، چین
هنگکنگ با انرژی پویا، تاریخ کهن، مناظر طبیعی، غذا و شبزندهداری همچنان مسافران را شیفته خود میکند. جزیره هنگکنگ مرکز تجارت و تفریح با ساختمانهای تاریخی و بازارهای شبانه است. بندر ویکتوریا نمایش نورهای سمفونی را هر شب به اجرا درمیآورد. جزیره لانتاو با دیزنیلند و تلهکابین جادویی تجربهای فراموشنشدنی فراهم میکند. جزیره چوآنگ چائو فضای سنتیتری را معرفی میکند. بازار زنان، بازار استنلی و منطقه سوهو هر سلیقهای را پاسخ میدهد و غذاهای محلی همچون دیمسام، مرغ سرخشده و نودل وونتون همیشه لذتبخشاند.
کوالالامپور، مالزی
کوالالامپور بهدلیل ترکیب فرهنگی در هنر، معماری و غذا به مرور تبدیل به مقصد محبوب گردشگری شده است. برجهای دوقلوی پتروناس نماد خلاقیت و استقامت شهرند. غارهای باتو محل جشنوارهها و مکانهای زیارتی مهم هستند. معبد تیان هو مظهر تلفیق سه مکتب دینی چین است. شهر تاریخی ملکا با معماری استعماری هلندی، پرتغالی و بریتانیایی موقعیتی دیدنی دارد. طبیعتدوستان از مرتفعات کامرون با مزارع چای و مسیرهای پیادهروی لذت میبرند. غذاهای متنوع مالزی، از ناسی لماک تا لاکسا و قهوه محلی ایپوه، جذابیت خاصی دارند.
هوشیمین، ویتنام
هوشیمین با نام سابق سایگون یکی از هیجانانگیزترین مقاصد جنوب شرق آسیاست. با تاریخچه فرهنگی غنی و معماری مدرن، این شهر ترکیبی جالب توجه است. بناهای گوستاو ایفل همچون پست مرکزی و کلیسای نوتردام یادآور دوران استعماری فرانسهاند. معبد جید امپرور با فضای معنوی و مجسمههای رنگارنگ، جایگاهی ویژه دارد. تونلهای زیرزمینی کوچی و موزه جنگ، بازدیدکنندگان را با تاریخ جنگ آشنا میکنند و فرهنگ کافه و غذاهای خیابانی همچون قهوه یخزده و فو بسیار پرطرفدار است.
کیوتو، ژاپن
کیوتو بهعنوان مرکز فرهنگی ژاپن، شهر آمیخته به سنت و طبیعت است. هزاران دروازه قرمز توری معبد فوشیمی ایناری، جنگل بامبو آراشیاما و معبد طلایی کینکاکوجی از دیدنیهای بینظیر آن هستند. معبد کیومیزو دِرا بهعنوان قدیمیترین بنای چوبی بدون میخ جهان، اهمیت تاریخی دارد. محله گیون با کوچههای چوبی و خانههای سنتی شناخته شده است. بازار نیشیکی به «آشپزخانه کیوتو» معروف است و غذاهای محلی و محصولات سنتی ارائه میدهد. کیوتو با مراسم سنتی چای و غذاهای کایسکی، تجربه اصیل ژاپنی را به مسافران عرضه میکند.
سیدنی، استرالیا
سیدنی یکی از ۱۰ شهر برتر به انتخاب جوایز لوکس آسیا-اقیانوسیه است که بهواسطه سبک زندگی آفتابی و فضای چندفرهنگی شهرت دارد. خانه اپرای سیدنی و پل تاریخی آن، نمادهای این شهرند. بندر باندی با ساحل محبوب و امکانات تفریحی شناخته شده است. پارک هاید، موزههای تعاملی و موزه تاریخ طبیعی برای علاقهمندان به تاریخ جذاب هستند. غذاهای متنوع مهاجران پس از جنگ جهانی، بهویژه در مناطق کابروماتا و اشفیلد، موجب شده سیدنی محلی برای خوراکیهای جهانی باشد.
اوساکا، ژاپن
اوساکا بهدلیل فرهنگ غذایی متنوع و تاریخ غنی، یکی از مقاصد محبوب سال ۲۰۲۵ است. معبد شیتنوجی قدیمیترین معبد بودایی ژاپن در این شهر است. قلعه تاریخی اوساکا نمادی از اتحاد و صلح محسوب میشود. آکواریوم کایوکان با بیش از ۶۰۰ گونه دریایی از دیدنیهای شبانهروزی اوساکاست. ساختمان آسماننمای اوئمدا باغی در ارتفاع دارد که چشماندازی بینظیر ارائه میدهد. استودیو یونیورسال ژاپن و محله آمریکایی، مراکز هنر و فرهنگ مدرن و جوانان هستند و بازار کورومون با غذاهای محلی و منطقه دوتونبوری با خوراکیهای خیابانی مشهورند.
سنگاپور، پایهگذار عصری نوین در معماری شهری و انرژیهای تجدیدپذیر
جهان امروز بهتدریج برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و مقابله با تغییرات اقلیمی بهسمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکند، اما استفاده از فناوریهای بادی در مناطق شهری بهدلیل محدودیتها و مشکلاتی همچون وجود موانع متعددی که جریان باد را دچار آشفتگی میکند، سرعت باد کم، کمبود فضای مناسب برای نصب توربینها، ایجاد نویز و لرزش و همچنین آلودگی بصری، بسیار چالشبرانگیز است. از این رو نیاز به راهکارهای نوآورانه برای بهرهگیری از انرژی باد در بافتهای شهری بیشتر احساس میشود.
سنگاپور با ترکیبی بینظیر از طبیعت و معماری شهری، گامی نوآورانه در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر برداشته است که میتواند چهره آینده را تغییر دهد، حدود نیمی از زمینهای این شهر به فضای سبز، پارکها و ذخیرهگاههای طبیعی اختصاص دارد و اکنون ساختمان «ویند آربور Wind Arbor» را بهعنوان نمونهای منحصربهفرد از تلاقی هنر و فناوری در حوزه انرژیهای نوین معرفی کرده است. این ساختمان با بهرهگیری از ۵۰۰ هزار «فلپر» یا بالههای فلزی لولایی که میتوانند جایگزین پرههای توربینهای بادی سنتی شوند، معماری و انرژی را با شیوهای نوینی تلفیق کرده است.
سنگاپور که با هوای گرم و آفتابی خود شناخته میشود، با مشکل افزایش دمای ساختمانها روبهروست، برای مقابله با این مسئله، یک هنرمند محیطزیستی در همکاری با یک معمار مشهور پروژه ویند آربور را خلق کردند؛ ساختاری هنری و کاربردی که با استفاده از ۵۰۰ هزار قطعه آلومینیومی لولایی بهصورت یک شبکه سیمی طراحی شده است و بهصورت واکنشی به وزش باد حرکت میکند، این ساختار که سطحی معادل چهار هکتار از نمای شیشهای لابی هتل لوکس مارینا بی سندز را پوشش داده، توانسته است تا ۵۰ درصد از تابش نور خورشید و گرما به داخل ساختمان را کاهش دهد.
ویند آربور همزمان با ایجاد سایه و خنکی عملکردی همچون یک مجسمه جنبشی دارد که بدون صرف انرژی از انرژی جنبشی باد برای خلق حرکتهای زیبای هنری بهرهبرداری میکند. هرچند این اثر انرژی الکتریکی تولید نمیکند، اما تصویری الهامبخش از آیندهای است که در آن هنر و انرژیهای تجدیدپذیر همزمان در معماری شهری حضور خواهند داشت.
دانشگاه فناوری نانیانگ سنگاپور گزارش داده است که این کشور در حال تحقیق و توسعه سیستمهای کوچک برداشت انرژی باد و سیستمهای هیبریدی برای تغذیه حسگرها و دستگاههای کوچک خود است تا مشکلات انرژی شهری را برطرف کند، این رویکرد نشان میدهد که شهرهای مدرن در تلاشند تا فراتر از توربینهای بزرگ، به راهکارهای کوچک مقیاستر و هماهنگ با محیط شهری دست پیدا کنند.
ترکیب فناوریهای نوین با طراحیهای هنری چندان هم جدید نیست، اما با روند پیشرفت فناوریهای بهرهوری انرژی، این ایدهها به مرحلهای عملی و موفق نزدیک شدهاند. نمونههایی از آن نیز طراحیهای رنگارنگ نمای ساختمانها هستند که علاوهبر زیبایی بصری، توانایی تولید توان الکتریکی قابلتوجهی را دارند و در عین حال قابل سفارشیسازی طبق سلیقه مصرفکننده هستند.
راهکار شهرهای موفق در کنترل ترافیک با ابداع میدانچهها
استفاده از میدانهای کوچک شهری بهعنوان یکی از ابزارهای مؤثر در مدیریت ترافیک، در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از شهرهای هوشمند قرار گرفته است. این فضاهای شهری نهتنها به کاهش سرعت وسایل نقلیه و آرامسازی جریان ترافیک کمک میکنند، بلکه با ارتقای ایمنی عابران پیاده، افزایش جذابیت محیط شهری و کاهش وابستگی به خودرو، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی شهری ایفا مینمایند.
میدانهای کوچک با ایجاد مانع در مسیرهای عبوری مستقیم، کاهش سرعت وسایل نقلیه و ترغیب رانندگان به رانندگی محتاطانهتر، بهطور طبیعی موجب کاهش تصادفات و افزایش ایمنی میشوند، همچنین با فراهمسازی فضاهای عمومی برای تعامل اجتماعی، پیادهروی و فعالیتهای محلی، موجب کاهش حجم و سرعت خودروها در مناطق مرکزی شهر میشوند و جریان ترافیک را بهصورت محلی و پایدار مدیریت میکنند.
طراحی این فضاها بهطور معمول شامل باریکسازی مسیرهای عبور، نصب مبلمان شهری و ایجاد فضاهای جذاب برای عابران است که رانندگان را به کاهش سرعت و افزایش دقت در رانندگی وادار میکنند. کاهش سرعت وسایل نقلیه بهویژه در مناطق پرتردد، منجر به کاهش تصادفات و افزایش ایمنی برای گروههای آسیبپذیر همچون کودکان، سالمندان و دوچرخهسواران میشود.
از سوی دیگر، طراحی میدانهای شهری با پیادهروهای عریض، گذرگاههای برجسته و فضاهای عمومی جذاب، موجب افزایش تمایل شهروندان به پیادهروی و کاهش استفاده از خودروهای شخصی میشود. این امر نهتنها حجم ترافیک را کاهش میدهد، بلکه رفتارهای خطرناک همچون عبور غیرمجاز از خیابان را نیز محدود میسازد.
میدانهای کوچک همچنین با فعالسازی فضاهای شهری برای تعامل اجتماعی، فعالیتهای تجاری و تفریحی، موجب افزایش حضور عابران و ارتقای سرزندگی محیط شهری میشوند. این افزایش حضور پیادهروها بهطور طبیعی موجب کاهش سرعت خودروها و محدودسازی ترافیک عبوری میشود. از منظر زیستمحیطی، میدانهای شهری با کاهش حجم ترافیک و تشویق به استفاده از حملونقل جایگزین همچون دوچرخه و حملونقل عمومی، به کاهش آلودگی هوا و آلودگی صوتی کمک میکنند و نقش مهمی در تحقق اهداف پایداری شهری دارند.
پروژه آرامسازی ترافیک خیابان سفتیگن در شهر برن، سوئیس
پروژه خیابان سفتیگن در شهر برن، نمونهای شاخص از بهکارگیری میدانهای کوچک شهری در کنار راهبردهای آرامسازی ترافیک برای دستیابی به مدیریت مؤثر ترافیک و ارتقای زیستپذیری شهری است. این خیابان که پیشتر یکی از محورهای پرتردد شهری با حجم عبور روزانه حدود ۲۲ هزار وسیله نقلیه بود، در قالب یک پروژه جامع بازطراحی شد تا به خیابانی تجاری-محلهای با قابلیتهای انسانمحور تبدیل شود. هدف اصلی این پروژه، بهبود جریان ترافیک، افزایش ایمنی عابران پیاده، ارتقای دسترسی به حملونقل عمومی و ایجاد محیطی مناسب برای فعالیتهای محلی بود، بدون آنکه کارایی عبور وسایل نقلیه مختل شود.
نتایج اجرایی، اجتماعی و زیستمحیطی پروژه
با وجود کاهش سرعت وسایل نقلیه در خیابان سفتیگن، حجم ترافیک و زمان سفر بهطور کلی ثابت باقی ماند؛ این موضوع نشان داد که اقدامات آرامسازی لزوماً منجر به ازدحام یا تأخیر نمیشود، بلکه میتواند جریان ترافیک را ایمنتر و کارآمدتر کند. در پی اجرای این پروژه، تردد عابران پیاده ۱۱ درصد افزایش پیدا کرد و تردد دوچرخهسواران با رشد چشمگیر ۵۶ درصدی روبهرو شد؛ این آمار نشاندهنده تغییر الگوی حملونقل به سمت روشهای پایدار و فعال است، همچنین بهدلیل بهبود تجربه پیادهروی و افزایش ایمنی، منطقه به مکانی جذابتر برای خرید، تعامل اجتماعی و فعالیتهای محلی تبدیل شد.
طرح گردش ترافیکی شهر گنت، بلژیک
شهر گنت در بلژیک با اجرای طرح گردش ترافیکی، یکی از موفقترین و بلندپروازانهترین برنامههای مدیریت ترافیک شهری در اروپا را به اجرا گذاشت. این طرح با هدف کاهش ترافیک عبوری غیرضروری در مرکز تاریخی شهر، ارتقای ایمنی، بهبود کیفیت هوا و افزایش زیستپذیری شهری طراحی شد. بررسیهای اولیه نشان داده بود که حدود ۴۰ درصد از ترافیک موتوری در مرکز شهر مربوط به خودروهایی بود که مقصدی در آن نداشتند و فقط از آن عبور میکردند. طرح گردش ترافیکی گنت با تقسیم مرکز شهر به شش منطقه و گسترش قابلتوجه محدوده ممنوعیت عبور، توانست این مشکل را بهطور مؤثر حل کند و خیابانها را به عابران پیاده، دوچرخهسواران و ساکنان محلی بازگرداند.
نتایج اجرایی، زیستمحیطی و اجتماعی طرح گردش ترافیکی گنت
اجرای این طرح با نتایج قابلتوجهی همراه بوده است؛ با وجود محدودیتهای عبور در مرکز شهر، حجم ترافیک در جاده حلقهای افزایش پیدا کرد، اما کارایی کلی سیستم حملونقل حفظ شد و ازدحام قابلتوجهی گزارش نشد. حذف سفرهای عبوری غیرضروری موجب شد که ترافیک موتوری فقط برای دسترسیهای محلی یا عبور از مسیرهای پیرامونی مورد استفاده قرار گیرد.
طرح گردش ترافیکی گنت نمونهای موفق از تلفیق میدانهای کوچک شهری با راهبردهای جامع مدیریت ترافیک است که نشان داد که با محدودسازی ترافیک عبوری، طراحی فضاهای عمومی انسانمحور و اعمال مقررات زیستمحیطی، میتوان بهطور همزمان ایمنی، کیفیت هوا، پویایی اجتماعی و کارایی حملونقل را ارتقا داد. میدانهای کوچک شهری در این طرح نهتنها بهعنوان عناصر زیباسازی و تعامل اجتماعی عمل کردند، بلکه نقش کلیدی در آرامسازی ترافیک و تغییر رفتار سفر داشتند.
برق ارزان و پاک شهری در دبی با نخلهای فتوولتائیک
دبی یکی از منحصربهفردترین نقاط جهان است که با جایگاه بینالمللی، استقلال اقتصادی و طبیعت خودگردان، جهان را شگفتزده کرده است. این شهر بزرگترین جزیره مصنوعی جهان، پالم جمیرا، را در اختیار دارد و اکنون با نخلهای فتوولتائیکی که وعده تأمین برق خیابانها و خلق چشماندازی علمی-تخیلی را میدهند، گامی نوین برداشته است.
دبی تصمیم دارد وابستگی خود به نفت را کاهش دهد و این تصمیم توجه جهانی را جلب کرده است. در سال ۱۹۶۶ کشف مهمی رخ داد که نقطه عطفی برای اقتصاد این منطقه بود؛ میدان نفتی فراساحلی فاتح که به پایان اقتصاد وابسته به تجارت و صید مروارید منجر شد. این کشف توانست منابع مالی لازم برای پروژههای زیرساختی وسیعی همچون جادهها، فرودگاهها، بنادر و توسعههایی شاخص ازجمله برج خلیفه و پالم جمیرا را فراهم کند. با سرمایهگذاری درآمدهای نفتی در بخشهایی همچون املاک، مالی و گردشگری، دبی توانست اقتصاد خود را متنوع کند و به قطبی جهانی در حوزه تجارت، کسبوکار و تفریح تبدیل شود.
دبی از آن زمان تاکنون بهدنبال کاهش وابستگی به نفت بوده و هرچند نفت هنوز نقش مهمی در اقتصاد آن دارد، سهم آن بهمیزان قابلتوجهی کاهش داشته است. بهطور طنزآمیزی، همین سوخت فسیلی بود که امکان کاهش وابستگی به هیدروکربنها را به این کلانشهر مدرن داد. دفتر رسانهای دولت دبی اعلام کرده است که دبی اهداف اقلیمی ۲۰۳۰ را با هدف کاهش ۵۰ درصدی انتشار گازهای کربنی دنبال میکند و برای تحقق این هدف، ترکیبی از فناوری هوشمند و انرژیهای تجدیدپذیر را بهکار گرفته است.
یکی از نمونههای برجسته استفاده از انرژی خورشیدی در دبی، نخلهای فتوولتائیک است. این نخلهای هوشمند در سواحل و اماکن عمومی شهر نصب شده و علاوهبر تولید برق خیابانها، مزایای فراوانی دارند. برگهای بالایی این نخلها با ماژولهای خورشیدی DSSC پوشیده شده و بخش پایینی نورپردازی تمامسطحی را فراهم میکند. این درختان میتوانند بدون کاهش جذب انرژی به انواع مختلف نخلها تغییر شکل پیدا کنند. انرژی مازاد تولیدی آنها نیز در باتری مخفی واقع در پایه درخت ذخیره میشود و برگها را روشن میکند.
این نخلهای علمی-تخیلی نهتنها قابلیت کار در شرایط نوری ضعیف و سایههای جزئی را دارند، بلکه با بازدهی بالا و هزینه تولید مقرونبهصرفه طراحی شدهاند و توانایی ذخیره انرژی برای مصرف در زمانهای دیگر را دارند. نخلهای هوشمند دبی ویژگیهای متعددی همچون وایفای رایگان برای بازدیدکنندگان، امکانات امنیتی شامل دوربینهای ۳۶۰ درجه مادون قرمز و دکمههای اضطراری، نمایشگر لمسی با اپلیکیشنهای شهری، نمایشگرهای دیجیتال برای پیامهای عمومی و تبلیغات و فضاهای نشستن مجهز به ایستگاههای شارژ سریع باتری را نیز در خود جا دادهاند.
درسهایی از موفقیت اجرای پیادهروهای خورشیدی در خواهرخوانده اصفهان
بارسلونا، خواهرخوانده اصفهان، شهری پیشرو در سیاستهای زیستمحیطی و برنامهریزی شهری است که با اجرای پروژهای نوآورانه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. نصب نخستین پیادهروی خورشیدی اسپانیا در منطقه گلوریس نهتنها نمادی از تحول در زیرساختهای شهری است، بلکه الگویی قابلتکرار برای سایر شهرهای پرتراکم جهان محسوب میشود. این پروژه آزمایشی، بخشی از برنامه گسترده بارسلونا برای دستیابی به بیطرفی کربن تا سال ۲۰۵۰ و نشاندهنده تعهد عملی این شهر به توسعه پایدار و بهرهبرداری هوشمند از فضاهای شهری است.
بارسلونا در قالب برنامه جامع خود برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، پروژههای متعددی را در حوزه انرژیهای پاک آغاز کرده است. یکی از این اقدامات، نصب پیادهروهای خورشیدی در مناطق پرتردد شهری است که با هدف تولید انرژی در محل مصرف، کاهش وابستگی به منابع فسیلی و بهبود کیفیت زیستمحیطی اجرا میشود.
پروژه نصب پیادهروی خورشیدی در میدان گلوریس، واقع در تقاطع سه خیابان اصلی شهر، نخستین نمونه از این فناوری در اسپانیا است. این پروژه با مشارکت شرکت پلاتیو سولار از بوداپست، که در زمینه طراحی سیستمهای خورشیدی مدولار تخصص دارد، اجرا شده و بخشی از برنامه «سنگفرشهای مولد» شهرداری بارسلونا برای بهرهبرداری از سطوح شهری در تولید انرژی است.
مشخصات فنی و عملکرد انرژی
نصب اولیه شامل ۵۰ متر مربع پنلهای خورشیدی غیرلغزنده است که بهطور ویژه برای تردد عابران پیاده طراحی شدهاند. این پنلها در قالب کاشیهای خورشیدی با ابعاد دقیق ۳۴۰ در ۳۴۰ میلیمتر و ضخامت ۶۱ میلیمتر ساخته شدهاند. هر کاشی با روکشی از شیشه بسیار مقاوم پوشانده شده است که مقاومت بالایی در برابر ضربه، خراش و شرایط جوی مختلف از جمله باران، برف و تابش شدید خورشید دارد. این مقاومت بهگونهای است که حتی در محیطهای شهری پرتردد، دوام و کیفیت عملکرد این سیستم حفظ میشود.
انرژی تولید شده بهصورت جریان مستقیم (DC) است که با استفاده از اینورتر به جریان متناوب (AC) تبدیل و سپس به شبکه برق شهری تزریق میشود تا در تأمین برق عمومی پیرامون این منطقه سهم داشته باشد. اینورترها از نوع مبدلهای فرکانس پایین با راندمان بالا هستند که میتوانند تا حدود ۹۵ درصد انرژی ورودی را به خروجی تبدیل کنند. سیستم پنلهای استفادهشده با ولتاژ پایین کار میکند تا ایمنی الکتریکی در محیطهای عمومی تضمین شود.
کاربردهای چندمنظوره در زیرساخت شهری
انرژی تولیدشده از پیادهروی خورشیدی نصبشده، در حال حاضر برای تأمین برق ایستگاه اجاره دوچرخه عمومی منطقه گلوریس مورد استفاده قرار میگیرد که بهصورت روزانه در خدمت شهروندان و گردشگران است و با بهرهگیری از انرژی پاک، جایگزینی مؤثر برای حملونقل سنتی محسوب میشود. با توسعه این فناوری و افزایش سطح نصب پنلها، امکان تأمین برق برای طیف گستردهای از زیرساختهای شهری از جمله روشنایی معابر، تابلوهای اطلاعرسانی، چراغهای راهنمایی، ایستگاههای شارژ خودروهای برقی، دوربینهای نظارتی، حسگرهای محیطی و تجهیزات هوشمند مدیریت ترافیک فراهم میشود. این قابلیتها بهویژه در مناطق پرتراکم شهری که نصب پنلهای سقفی دشوار یا غیرممکن است، اهمیت دوچندان پیدا میکنند.
چالشها و چشمانداز آینده
با وجود مزایای متعدد، پیادهروهای خورشیدی هنوز با چالشهایی روبهرو هستند. از جمله این چالشها میتوان به هزینههای اولیه بالا، محدودیت در تولید انرژی نسبت به پنلهای سقفی و نیاز به نگهداری منظم اشاره کرد، همچنین این فناوری بهتنهایی قادر به تأمین کامل انرژی شهری نیست و باید در کنار منابع دیگر همچون مزارع خورشیدی و نیروگاههای بادی خارج از شهر مورد استفاده قرار گیرد.
پروژه پیادهروی خورشیدی بارسلونا، نمونهای ملموس از همگرایی فناوری، پایداری و طراحی شهری است. این ابتکار نهتنها به کاهش انتشار کربن کمک میکند، بلکه نشان میدهد که حتی سطوحی بهظاهر ساده همچون سنگفرشها میتوانند در تحول انرژی شهری نقشآفرین باشند.
در جهانی که شهرها بهطور فزایندهای با چالشهای زیستمحیطی، انرژی و تراکم جمعیت روبهرو هستند، اقدامات نوآورانهای همچون این پروژه میتوانند مسیر آینده را روشنتر کنند. این سنگفرش خورشیدی، نمونهای برجسته از تلاقی فناوری و شهرنشینی هوشمند است که میتواند چراغ راه شهرهای دیگری باشد که به دنبال توسعه پایدار و هوشمند هستند.
نیویورک در میدان نبرد با ماشینهای خودران و تاکسیهای اینترنتی
در شهر نیویورک حملونقل عمومی ستون فقرات جابهجایی روزانه میلیونها نفر است و مترو، اتوبوس و تاکسیهای زردرنگ نمادهای دیرینه این سیستم هستند. با ظهور اپلیکیشنهای حملونقل همچون اوبر و لیفت در دهه گذشته، الگوی رفتوآمد شهری نیویورک دستخوش تغییرات چشمگیری شد که در ابتدا با استقبال روبهرو شد اما در ادامه پیامدهای سنگینی برای ترافیک، اقتصاد تاکسیرانی و سیاستگذاری شهری به همراه داشت.
اکنون شرکت «ویمو (Waymo)» وابسته به کمپانی آلفابت (مالک گوگل) قصد دارد خدمات خودروهای بدون راننده خود را در شهر نیویورک راهاندازی کند. این شرکت که پیشتر در شهرهایی همچون سانفرانسیسکو، لسآنجلس و آستین تگزاس فعالیت موفقی داشته، اکنون آزمایش خودروهای الکتریکی جگوار خود را در قالب یک برنامه آزمایشی آغاز کرده است. طبق قوانین ایالتی، در این مرحله آزمایشی حضور یک اپراتور انسانی در خودرو الزامی است.
با وجود موفقیتهای پیشین ویمو در شهرهای دیگر، تفاوتهای ساختاری نیویورک منجر به بروز نگرانیهایی درباره تأثیر این فناوری بر حملونقل عمومی و ترافیک شهری شده است. در حالی که در سانفرانسیسکو تنها ۲۲ درصد از مردم برای رفتوآمد به محل کار از حملونقل عمومی استفاده میکنند و این رقم در آستین کمتر از ۲ درصد است، در نیویورک حدود ۴۸ درصد از شهروندان به مترو و اتوبوس وابستهاند. این وابستگی بالا به حملونقل عمومی بهدلیل محدودیتهای شدید در ظرفیت خیابانهاست؛ بهطوریکه ورود تعداد بیشتری خودرو به خیابانها میتواند منجر به قفل دائمی ترافیک شود.
تجربه ورود اوبر و لیفت در اواسط دهه ۲۰۱۰ نشان داد که اگر خدمات حملونقل خصوصی با قیمت پایین عرضه شوند، میتوانند شهروندان را از مترو و اتوبوس به سمت خودروهای شخصی یا کرایهای سوق دهند. در آن زمان، نبود مقررات محدودکننده برای تعداد خودروهای فعال و نبود قانون حداقل دستمزد برای رانندگان، منجر به رقابت شدید قیمتی میان شرکتهای حملونقل شد. نتیجه این رقابت، افزایش شدید تعداد خودروها در خیابانها، کاهش سرعت حرکت در منهتن و اختلال جدی در اقتصاد تاکسیرانی بود.
شهرداری نیویورک در سال ۲۰۱۸ محدودیتی برای تعداد خودروهای فعال در سیستم حملونقل خصوصی وضع کرد و سال بعد نیز قانون حداقل دستمزد برای رانندگان تصویب شد. از سال ۲۰۱۹ نیز طرح قیمتگذاری ترافیکی در مرکز منهتن اجرایی شد که شامل دریافت مبلغ ۲.۷۵ دلار بهازای هر سفر برای خودروهای غیرتاکسی و کرایهای بود. این مبلغ در ژانویه سال جاری با افزایشی ۱.۵ دلاری همراه شد.
بحران مسکن استرالیا تحت تأثیر عوامل پیچیده
در شرایطی که برخی جریانهای سیاسی تلاش دارند بحران مسکن در استرالیا را به رشد جمعیت و افزایش مهاجرت نسبت دهند، بررسی دادههای رسمی حاکی از آن است که چنین ادعایی با واقعیتهای آماری و اقتصادی همخوانی ندارد. تحولات جمعیتی این کشور در سالهای اخیر، بهویژه در دوره همهگیری کووید -۱۹، تصویری متفاوت از تأثیر جمعیت بر بازار مسکن ارائه میدهد.
با آغاز همهگیری و اعمال محدودیتهای مرزی در سال ۲۰۲۰، نرخ رشد جمعیت در استرالیا به پایینترین سطح تاریخی خود رسید. خروج گسترده دانشجویان بینالمللی و مهاجران موجب کاهش محسوس جمعیت شد و این روند تا اواخر سال ۲۰۲۱ ادامه داشت. پس از بازگشایی مرزها، روند افزایشی جمعیت از سر گرفته شد، اما از سال ۲۰۲۴ به بعد، نرخ رشد جمعیت به سطح پیش از همهگیری بازگشته است. بر اساس برآوردهای تحلیلی، در صورتی که رشد جمعیت در دوره همهگیری مطابق با میانگین سالهای پیش از آن ادامه پیدا میکرد، جمعیت فعلی این کشور از میزان ثبتشده بیشتر میبود. این امر نشان میدهد که افزایش جمعیت پس از همهگیری، نتوانسته است افت پیشین را بهطور کامل جبران کند.
از سوی دیگر، ادعای رایج مبنی بر آنکه رشد جمعیت از سرعت ساختوساز مسکن پیشی گرفته و موجب کمبود واحدهای مسکونی و افزایش قیمتها شده است، با دادههای موجود تطابق ندارد. در دوران همهگیری و اعمال محدودیتهای مرزی که رشد جمعیت بهشدت کاهش یافته بود، قیمت مسکن نهتنها کاهش نداشت بلکه با شتاب قابلتوجهی افزایش پیدا کرد. تحلیلها نشان میدهد که عامل اصلی این افزایش، کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی است و نه تغییرات جمعیتی.
بررسی آمارهای دهساله اخیر نیز مؤید این موضوع است. در سالهای گذشته، جمعیت این کشور ۱۶ درصد رشد داشته، در حالی که تعداد واحدهای مسکونی با رشد ۱۹ درصدی روبهرو بوده است. این اختلاف نشان میدهد که نرخ ساختوساز از رشد جمعیت فراتر رفته است و نمیتوان کمبود مسکن را صرفاً به افزایش جمعیت نسبت داد. دادههای سرشماری نیز این روند را در بازه زمانی بلندمدت تأیید میکنند؛ بهطوریکه بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، جمعیت ۳۴ درصد افزایش یافته، در حالی که تعداد واحدهای مسکونی با رشد ۳۹ درصدی همراه بوده است، حتی در دورههایی که بحران مسکن شدت یافته، ساختوساز همچنان از رشد جمعیت پیشی گرفته است.
تلاش برای مرتبط ساختن بحران مسکن با مهاجرت و رشد جمعیت، بیش از آنکه مبتنی بر شواهد آماری باشد، متأثر از رویکردهای سیاسی است. تحلیلهای جامع جمعیتی و اقتصادی نشان میدهد که بحران مسکن در استرالیا حاصل مجموعهای از عوامل پیچیده و چندوجهی است که نمیتوان آن را به یک متغیر واحد تقلیل داد.
چگونه مسیرهای دوچرخهسواری به نیروگاه تبدیل میشوند؟
استان اوترخت در هلند با اجرای پروژهای پیشگامانه، نمونهای برجسته از تلفیق فناوریهای نوین با زیرساختهای شهری را ارائه کرده است. این مسیر دوچرخهسواری خورشیدی که بهعنوان طولانیترین مسیر مجهز به فناوری فتوولتائیک در جهان شناخته میشود، نهتنها بستری ایمن برای تردد دوچرخهسواران فراهم کرده است، بلکه بهطور همزمان برق تجدیدپذیر تولید میکند که به شبکه محلی انرژی تزریق میشود.
این پروژه بخشی از راهبرد اقلیمی اوترخت برای دستیابی به بیطرفی کربن تا سال ۲۰۴۰ است و در چهارچوب سیاست «استفاده دوگانه از زمین» در هلند اجرا شده است. هدف این رویکرد بهرهبرداری همزمان از فضاهای شهری برای حملونقل و تولید انرژی است، بدون آنکه به زمینهای کشاورزی یا منابع طبیعی آسیب وارد شود.
مسیر خورشیدی مارتنسدایک با طول تقریبی ۳۳۰ تا ۳۵۰ متر، از بلوکهای بتنی پیشساخته تشکیل شده است. در هر بلوک، سلولهای خورشیدی تعبیه شدهاند که با لایهای شفاف و محافظ پوشانده شدهاند. این لایه ضمن محافظت مکانیکی، امکان عبور نور خورشید به سلولها را فراهم میکند. سطح رویی مسیر از مواد ضدلغزش ساخته شده و شامل دانههای شیشهای ریز است تا در شرایط بارانی یا لغزنده، ایمنی دوچرخهسواران حفظ شود. طراحی این سطح بهگونهای است که کمی زبر است و از سر خوردن جلوگیری میکند. بلوکها بر یک مسیر دوچرخهسواری موجود نصب شدند تا کمترین تأثیر را بر چشمانداز طبیعی داشته باشد و کاربری قبلی حفظ شود.
طراحی فنی و ظرفیت انرژی
سلولهای فتوولتائیک در بلوکهای بتنی، نور خورشید را به برق مستقیم (DC) تبدیل میکنند. این سلولها در برابر فشار مکانیکی و شرایط جوی محافظت شدهاند و هر بلوک مجهز به میکرواینورترهایی (micro inverter) است که برق مستقیم را به برق متناوب (AC) تبدیل و به شبکه محلی تزریق میکنند. این اینورترها به سیستم ابری متصل هستند و عملکرد آنها بهصورت لحظهای پایش و بهینهسازی میشود. ظرفیت کل مسیر خورشیدی حدود ۱۷۸.۵ کیلووات برآورد شده است که برای تأمین برق سالانه حدود ۴۰ خانوار متوسط کافی است. اگرچه تولید واقعی برق کمتر از پیشبینیهای اولیه بوده، اما عملکرد پروژه نشاندهنده امکانپذیری فنی و کاربردی این نوع زیرساختهاست.
در ماه آوریل، با افزایش ساعات آفتابی و بهبود شرایط جوی، تابش خورشیدی به حدود ۱۰۰ تا ۱۳۰ کیلوواتساعت بر متر مربع میرسد. تولید برق در این ماه در سطح متوسط قرار دارد و افت انرژی بهدلیل کاهش عوامل مزاحم همچون سایهاندازی و آلودگی سطحی، بین ۱۰ تا ۲۰ درصد برآورد میشود. نسبت عملکرد سیستم در آوریل بهبود یافته و در محدوده ۰.۷۵ تا ۰.۸۰ قرار میگیرد که نشاندهنده افزایش کارایی پنلها در فصل بهار است.
ماه جولای بهعنوان یکی از گرمترین و آفتابیترین ماههای سال، بالاترین میزان تابش خورشیدی در حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلوواتساعت بر متر مربع را برای پنلها فراهم میکند. در این ماه، خروجی برق در بالاترین سطح سالانه قرار دارد و افت انرژی بهدلیل شرایط مساعد محیطی، به حداقل و نسبت عملکرد سیستم به حدود ۰.۸۰ تا ۰.۸۵ میرسد که بیانگر بهرهبرداری بهینه از ظرفیت فتوولتائیک مسیر خورشیدی است.
در ماه اکتبر، با کاهش تدریجی تابش خورشید و افزایش رطوبت و آلودگی سطحی، تابش خورشیدی به حدود ۸۰ تا ۱۱۰ کیلوواتساعت بر متر مربع کاهش پیدا میکند. تولید برق در این ماه در سطح متوسط قرار دارد، اما افت انرژی بهدلیل شرایط متغیر جوی، بین ۱۲ تا ۲۵ درصد تخمین زده میشود. نسبت عملکرد سیستم در اکتبر نیز در محدوده ۰.۷۰ تا ۰.۸۰ قرار دارد، که نشاندهنده آغاز افت تدریجی بهرهوری در نیمه دوم سال است.
این تحلیل نشان میدهد که عملکرد مسیر خورشیدی مارتنسدایک بهشدت تحت تأثیر فصل، زاویه تابش، شرایط سطحی و عوامل محیطی قرار دارد. برای حفظ بازدهی سالانه مطلوب، اجرای برنامههای منظم پاکسازی، پایش لحظهای و نگهداری فنی ضروری است. درک دقیق از الگوی فصلی عملکرد میتواند به بهینهسازی طراحی و بهرهبرداری از پروژههای مشابه در آینده کمک کند.
پروژه مسیر خورشیدی مارتنسدایک در راستای اهداف اقلیمی استان اوترخت اجرا شده است. با نصب پنلهای خورشیدی در مسیرهای موجود، نهتنها نیاز به زمین جدید حذف میشود، بلکه زیرساختهای شهری بهصورت چندمنظوره مورد استفاده قرار میگیرند. این سیاست در بلندمدت میتواند نقش مهمی در حفظ منابع طبیعی و کاهش ردپای کربنی شهرها ایفا کند.
کشورهای جهان با بیشترین رشد گردشگری از ۲۰۱۹
در سالهای اخیر، تحولات چشمگیری در عرصه گردشگری جهانی رخ داده است و کشورهایی که در گذشته چندان شناختهشده نبودند، امروز به مقاصد محبوب گردشگران تبدیل شدهاند. بر اساس جدیدترین آمار سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، قطر با افزایش چشمگیر ۱۳۸ درصدی گردشگران از سال ۲۰۱۹ تاکنون، سریعترین رشد تعداد بازدیدکنندگان را در جهان تجربه میکند.
این رشد بیسابقه پس از میزبانی قطر از جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ اتفاق افتاده است و در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵ میلیون نفر از این کشور بازدید کردند، در حالی که این تعداد در سال ۲۰۱۹ تنها ۲.۱ میلیون نفر بود. باوجود دمای بالای ۴۳ درجه سانتیگراد در تابستان، جذابیتهای فراوان قطر شامل مراکز اقامتی لوکس، رستورانها و موزههای متعدد موجب شده است تا گردشگران زیادی این کشور را بهعنوان مقصد سفر خود انتخاب کنند.
شهر دوحه بهعنوان پایتخت قطر بستر مناسبی برای تجربه گردشگری متفاوت برای بازدیدکنندگان این کشور فراهم میکند. کافههای اینستاگرامی، رستورانهای برتر و جاذبههای طبیعی همچون سواحل و پارکها از جمله مکانهایی هستند که گردشگران را به خود جذب میکنند و تجربهای به یادماندنی رقم میزنند.
پس از قطر، آلبانی با رشد ۸۴ درصدی در تعداد گردشگران رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. این کشور منطقه بالکان که پیش از این مقصدی کمتر شناختهشده و پرهزینه برای سفر بود، در سال ۲۰۲۴ میزبان بیش از ۱۱.۲ میلیون گردشگر بوده است که نسبت به تنها ۶ میلیون بازدیدکننده در پنج سال پیش، افزایش قابلتوجهی محسوب میشود. آلبانی با هدف رسیدن به ۲۰ میلیون گردشگر سالانه تا سال ۲۰۳۰، برنامهریزیهای گستردهای انجام داده و روند کنونی نویدبخش تحقق این هدف است.
السالوادور در جایگاه سوم قرار دارد که با بهبود چشمگیر امنیت و کاهش چشمگیر نرخ قتل از ۱۰۶ به ۱.۹ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در دهه گذشته، توانسته وجهه خود را تغییر دهد و اکنون شاهد افزایش ۸۰ درصدی تعداد گردشگران است. در سال ۲۰۲۴ حدود ۳.۲ میلیون نفر از این کشور مرکزی آمریکای لاتین دیدن کردند، رقمی که با بهبود شرایط امنیتی بهاحتمال زیاد بیشتر خواهد شد.
سایر مقاصدی که رشد بالایی در جذب گردشگر داشتهاند عبارتاند از پورتو ریکو با ۷۵ درصد افزایش، بحرین با ۷۲ درصد، عربستان سعودی با ۷۰ درصد، کلمبیا با ۵۸ درصد، کوراسائو و جزایر ترک و کایکوس هر کدام با حدود ۵۱ درصد و تانزانیا که ۴۸ درصد رشد داشتهاند. این اعداد نشان میدهند که تحولات متنوعی در دنیا در حال رخ دادن است که شامل تغییر در شهرت و امنیت مقاصد، همچنین گرایش به سفرهای جدید و کمتر شناختهشده میشود.
گزارش حاضر نشان از رشد و تغییرات عمیق در صنعت گردشگری جهان دارد که مطابق آن کشورهای خاورمیانه و مناطقی با پتانسیل تاریخی و فرهنگی بالا، بهطور ویژه در مسیر تبدیل شدن به مقاصدی جهانی قرار گرفتهاند.
ترافیک شهری در عصر هوش مصنوعی
شهرهای هوشمند در سراسر جهان با بهرهگیری از فناوریهای نوین، رویکردهای خلاقانهای را برای مدیریت جریان ترافیک شهری بهکار گرفتهاند. هدف اصلی این راهبردها، کاهش ازدحام، ارتقای ایمنی، بهبود کیفیت هوا و افزایش بهرهوری زیرساختهای حملونقل است. ابزارهای مورد استفاده در این زمینه شامل هوش مصنوعی، حسگرهای لحظهای، کنترلهای تطبیقی، تحلیل ابردادهها و سامانههای حملونقل عمومی یکپارچه هستند. یکی از مؤثرترین و پیشرفتهترین این راهکارها، کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی است که در شهر کپنهاگ دانمارک بهطور گسترده اجرا شده و نتایج چشمگیری به همراه داشته است.
کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی، سیستمی است که زمانبندی چراغها را بهصورت پویا و بر اساس شرایط لحظهای ترافیک تنظیم میکند. این فناوری با استفاده از دادههای دریافتی از حسگرهای نصبشده در تقاطعها و الگوریتمهای هوش مصنوعی، بهطور مداوم وضعیت ازدحام، حجم وسایل نقلیه، تعداد دوچرخهسواران و اتوبوسها را تحلیل و زمان سبز یا قرمز چراغها را بهینهسازی میکند. هدف این سیستم، کاهش زمان انتظار، افزایش سرعت عبور و کاهش توقفهای غیرضروری در تقاطعهاست.
شهر کپنهاگ بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در توسعه حملونقل پایدار، فناوری کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی را در قالب سامانه حملونقل هوشمند (ITS) در ۳۸۰ تقاطع شهری پیادهسازی کرده است که بخشی از راهبرد جامع این شهر برای دستیابی به بیطرفی کربن بهشمار میرود. این چراغهای هوشمند با بهرهگیری از دادههای لحظهای دریافتی از حسگرهای ترافیکی، سامانههای موقعیتیاب وسایل نقلیه عمومی و الگوریتمهای هوش مصنوعی، زمانبندی چراغها را تنظیم میکنند.
برآوردها نشان میدهد که این سیستم سالانه حدود ۲۵ هزار تن دیاکسید کربن کمتر نسبت به وضعیت پیش از اجرا تولید میکند. همچنین مصرف انرژی چراغهای راهنمایی تا ۳۳ درصد کاهش یافته است، چرا که چراغها تنها در صورت نیاز فعال میشوند و زمان روشنبودن آنها بهینهسازی شده است. این دستاوردها در راستای چشمانداز کپنهاگ برای تبدیلشدن به شهری با کربن صفر تا سال ۲۰۲۵ و تحقق هدف سهم ۷۵ درصدی دوچرخه، حملونقل عمومی و پیادهروی در سفرهای شهری است.
افزون بر این، چراغهای هوشمند کپنهاگ با سایر زیرساختهای شهری نیز یکپارچه شدهاند؛ روشنایی مسیرهای دوچرخهسواری تنها زمانی فعال میشود که حرکت دوچرخهسواران تشخیص داده شود و این امر نیز موجب صرفهجویی در مصرف انرژی و افزایش ایمنی شبانه شده است. این سطح از هماهنگی و تطبیقپذیری، نشاندهنده بلوغ فنی و مدیریتی این شهر در بهرهبرداری از فناوریهای هوشمند برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است که کمک کرده است تا با رشد جمعیت ماهانه حدود هزار نفر، بدون افزایش ازدحام ترافیکی، خدمات شهری را حفظ کند.
سرمایهگذاری در این پروژه شامل ۱۳ میلیون یورو برای زیرساختهای چراغهای هوشمند و ۳۴ میلیون یورو برای سیستمهای روشنایی شهری بوده است. برآوردهای اقتصادی نشان میدهد که منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از اجرای کامل این سیستم، حدود ۶۰۰ میلیون یورو خواهد بود که نشاندهنده بازده بالای سرمایهگذاری در فناوریهای حملونقل هوشمند است.
تحلیل فنی و اقتصادی سیستم کنترل تطبیقی کپنهاگ
بر اساس دادههای موجود و مطالعات انجامشده، سیستم کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی در کپنهاگ توانسته است تأخیرهای ترافیکی را بهطور چشمگیری کاهش دهد. بهعنوان نمونه، در روزهای کاری، کاهش چند هزار ساعت تأخیر در مجموع زمان انتظار وسایل نقلیه گزارش شده است. این کاهش تأخیر منجر به صرفهجویی روزانه در مصرف هزاران لیتر سوخت شده و انتشار آلایندههایی همچون مونوکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرار را به میزان هزاران گرم در روز کاهش داده است. این دستاوردها نهتنها به بهبود کیفیت هوا کمک کردهاند، بلکه موجب صرفهجویی اقتصادی چند میلیون یورویی در سال نیز شدهاند.
از نظر زیرساختی، چراغهای هوشمند نصبشده در کپنهاگ از تجهیزات کممصرف و مقاوم در برابر شرایط جوی بهره میبرند. سیستمهای کنترل مرکزی نیز بهگونهای طراحی شدهاند که امکان ارتقای نرمافزاری و افزودن قابلیتهای جدید را در آینده فراهم میسازند. این انعطافپذیری موجب شده است که شهر بتواند بهتدریج دامنه پوشش سیستم را گسترش دهد و آن را با سایر سامانههای مدیریت شهری همچون کنترل آلودگی، ایمنی معابر و مدیریت بحران تلفیق کند.
تجربه موفق کپنهاگ در اجرای سیستم کنترل تطبیقی چراغهای راهنمایی، نمونهای برجسته از کاربرد فناوریهای هوشمند در مدیریت شهری است و نشان داده است که با استفاده از دادههای لحظهای، هوش مصنوعی و زیرساختهای منعطف، میتوان بهطور همزمان اهداف زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی را محقق ساخت. کاهش زمان سفر، افزایش ایمنی، کاهش مصرف انرژی و ارتقای کیفیت هوا، تنها بخشی از دستاوردهای این سیستم هستند.
احیای شنا در رودخانههای شهری اروپا پس از سالها آلودگی
در سالهای اخیر، چندین شهر اروپایی توانستهاند شنا در رودخانههای شهری خود را پس از سالها آلودگی و بیتوجهی دوباره احیا کنند. پاریس بهعنوان نمونهای برجسته، پس از گذراندن فرآیند پاکسازی طولانیمدت و بهروزرسانی سیستم فاضلاب، اکنون اجازه شنا در رودخانه سن را صادر کرده است. برای نخستین بار پس از بیش از یک قرن، شناگران زیر نظر غریق نجاتها در سه نقطه از رودخانه سن از جمله نزدیکی کلیسای نوتردام و برج ایفل، در آبهای این رودخانه شیرجه میزنند. احیای حیاتوحش در کنار رودخانه نیز نشاندهنده بهبود کیفیت محیطزیست این شهر است، اما پاریس تنها شهر اروپایی نیست که به این موفقیت دست پیدا کرده است.
کپنهاگ پس از آنکه در حوزه دوچرخهسواری محبوبیت فراوانی پیدا کرد، از دهه ۱۹۹۰ بهعنوان مقصد شنا در فضای شهری معرفی شد. درهای بندر آلوده و صنعتی کپنهاگ پس از پاکسازیهای گسترده سیستم فاضلاب و کاهش فعالیتهای صنعتی به روی شهروندان باز شد و اکنون حتی در سرمای زمستان نیز مردم این شهر از شنا در بندرگاه لذت میبرند.
شهر بندری نروژ، اسلو، با پروژه پاکسازی و بازسازی بندر و رودخانه خود معروف به «شهر فیورد»، آلودگی ناشی از صنایع قدیمی کشتیسازی را از بین برد و آبها را برای شنا مناسب کرد. در کنار این تغییرات، سواحل، برجهای شیرجه و حتی سوناهایی ساخته شدند که تجربه شنا در آبهای سرد زمستانی را دلپذیرتر کردهاند.
روتردام، دیگر شهر هلندی، که زمانی بهعنوان پرترافیکترین بندر جهان شناخته میشد، پس از انتقال عمده بندر به خارج از شهر، فعالیتهای گستردهای برای بهبود کیفیت آب رودخانه ماس انجام داده است. تالابهای شهری جدید و سواحل درختکاری شده در محل اسکلههای قدیمی ریجنهاون، فضایی مناسب برای شنا و لذت بردن از طبیعت در شهر فراهم کردهاند و از سال گذشته امکان شنا در این رودخانه بهطور رسمی فراهم شده است.
آمستردام پیش از روتردام این مسیر را آغاز کرده بود و اگرچه کانالهای تاریخی این شهر شنا کردن را دشوار میکنند، رودخانه آمستل (Amstel) محیطی امن برای شنا بهشمار میرود. مناطق متعددی ازجمله اسکلهها، سواحل شهری و پارکهای درختکاریشده در سراسر شهر به این منظور طراحی شدهاند که بهکمک نقشههای آنلاین، شناگران میتوانند این سایتها را به راحتی پیدا کنند.
شهر بازل سوئیس نیز پس از حادثه آلودگی بزرگ شیمیایی در رود راین در سال ۱۹۸۶ که موجب ویرانی گسترده زیستگاههای رودخانهای و ترس مردم شد، اکنون شاهد بازگشت شناگران است. هماکنون رود راین در این شهر بهحدی تمیز شده که شنا کردن در آن امکانپذیر است و امکانات رفاهی همچون حمامها، دوشها و تراسهای آفتابگیر در کنارش فعالیت دارند. شهرهای دیگری همچون برن، ژنو و زوریخ نیز روندی مشابه برای بازگرداندن شنا به رودخانههای خود پیش گرفتهاند.
این نمونهها نشان میدهند که با توجه به برنامهریزی دقیق شهری، سرمایهگذاری روی زیرساختهای محیطزیستی و حفظ مراقبت مستمر میتوان رودخانههای آلوده شهری را به فضاهایی زنده و زیستپذیر برای شهروندان و حیاتوحش تبدیل کرد و علاوهبر بهبود کیفیت زندگی شهری، تجربه شنا در طبیعت را نیز بار دیگر به شهرهای بزرگ آورد.
معماری کودکمحور؛ فرصتی برای پرورش خلاقیت و هویت آینده شهر
طراحی مهدکودک در سالهای اخیر، از چهارچوبهای صرفاً عملکردی خارج شده و به ابزاری تأثیرگذار برای پرورش ذهن، خلاقیت و تعاملات اجتماعی کودکان تبدیل شده است. آنچه زمانی فقط یک فضای ساده برای آموزش ابتدایی محسوب میشد، اکنون به محیطی الهامبخش تبدیل شده است که در آن، معماری به اندازه مربیان و والدین در شکلگیری شخصیت کودک نقش دارد.
امروزه طراحان، مهدکودکها را آزمایشگاههایی زنده میدانند که تخیل، طبیعت، نور، رنگ، صدا و جریان فضا بهصورت آگاهانه در ساختار آنها دخیل شدهاند. در هر گوشه این فضاها، چیزی برای کشف وجود دارد؛ هر دیوار، رنگی برای درک کردن و هر مسیر، داستانی برای دنبال کردن.
طبیعت؛ نخستین آموزگار کودک
معماری نوین پیوند عمیقی با طبیعت ایجاد کرده است؛ بسیاری از مهدکودکها طوری طراحی میشوند که ارتباط پیوستهای بین فضای داخلی و محیط بیرون وجود داشته باشد. در این طراحیها پنجرههای بزرگ، درهای کشویی، ایوانهای سراسری، سقفهای بازشو و حیاطهای مرکزی، امکان برقراری ارتباط مستقیم با هوا، نور، باد و باران را برای کودکان فراهم میکند.
بازی در فضای باز محدود به زنگ تفریح نیست؛ بلکه بخشی از فرایند یادگیری بهشمار میرود. زمینهای بازی روی بام، دیوارهای سبز، باغچههای آموزشی و آبنماهای طبیعی، ابزارهایی هستند که کودک از طریق آنها با چرخه زندگی، فصول سال، رشد گیاهان و دگرگونیهای طبیعت آشنا میشود. در بعضی پروژهها، ساختمانها بهصورت بخشی از اکوسیستم طراحی شدهاند؛ استفاده از چوب طبیعی، خاک فشرده، نورگیرهای خورشیدی و تهویه طبیعی، نهتنها انرژی را حفظ میکند، بلکه حس حضور در طبیعت را در درون بنا بازآفرینی میکند.
رنگ و فرم؛ زبان بصری در خدمت تخیل
در فضاهای آموزشی مخصوص کودکان، فرم و رنگ تنها عناصر تزئینی نیستند؛ آنها ابزارهای آموزش هستند. معماران با بهرهگیری از رنگهای زنده، اشکال هندسی متنوع، حجمهای نامتعارف و دیوارهای خمیده، محیطی خلق میکنند که کنجکاوی و خیالپردازی را تحریک میکند. هر رنگ، پیام خاصی دارد. استفاده هدفمند از رنگهای گرم برای تحریک انرژی و رنگهای سرد برای ایجاد آرامش، محیطی متعادل میسازد که پاسخگوی نیازهای روانی کودک است. سطوح رنگارنگ در کف یا دیوار میتواند به نقشه بازی، آموزش مفاهیم و تقسیم فضایی کمک کنند.
مهدکودک بهعنوان مرکز اجتماعی محله
مهدکودکها در معماری معاصر، نهتنها برای کودکان، بلکه برای جامعه اطراف نیز طراحی میشوند. آنها میتوانند به فضاهایی چندمنظوره تبدیل شوند که بعد از ساعات آموزشی، میزبان کارگاههای خانوادگی، جلسات محلی یا رویدادهای فرهنگی باشند. در این ساختار، مهدکودک تبدیل به یک هسته اجتماعی برای شکلگیری روابط میان والدین، معلمان و همسایهها میشود. فضاهایی همچون آمفیتئاتر کوچک، کتابخانه عمومی، حیاط مرکزی و گالریهای کودکانه، این نقش چندلایه را تقویت میکنند. چنین مراکزی با ایجاد حس تعلق و امنیت، نهتنها کودک را از انزوا دور میکنند، بلکه به خانوادهها نیز امکان مشارکت فعال در روند رشد کودک را میدهند.
انعطاف فضایی؛ جایی برای تنوع یادگیری
کودکان، روشهای یادگیری متفاوتی دارند و معماری ثابت و کلاسیک پاسخگوی این تنوع نیست. به همین دلیل، طراحی مهدکودکها به سمت انعطاف فضایی پیش رفته است. در بسیاری از طرحهای مدرن، دیوارها قابل حرکت هستند، کلاسها بهراحتی به سالن بزرگ تبدیل میشوند، راهروها جای خود را به فضاهای چندمنظوره دادهاند و پارتیشنهای سبک امکان شخصیسازی فضا را فراهم میکنند. اتاقهای کشف، فضاهای مطالعه فردی، سکوهای تماشای آسمان یا اتاقهای موسیقی، تنوعی فراهم میکنند که هر کودک، راه خود را برای یادگیری پیدا کند.
بازی، یادگیری و معماری در هم تنیده میشوند
مرز میان کلاس و زمین بازی در معماری مدرن بهتدریج در حال محو شدن است. طراحیها بهگونهای انجام میشوند که کودک بتواند بدون توقف، از بازی به یادگیری و از یادگیری به تعامل اجتماعی حرکت کند. این پویایی موجب میشود که فضای آموزشی به جای آنکه محدودکننده باشد، محرک رشد و کشف شود. پلهها تبدیل به سکوهای تئاتر، نردهها به دیوار صعود، کفپوشها به تختههای بازی و سقفها به فضاهای مشاهده آسمان میشوند.
تحول بازیافت محلهمحور با دوربینهای هوشمند
ایالت واشنگتن ایالات متحده، با اجرای یک پروژه آزمایشی نوآورانه، گام مهمی در مسیر بهبود فرایند بازیافت خانگی برداشته است. این طرح با نصب دوربینهای هوشمند مجهز به فناوری هوش مصنوعی روی کامیونهای جمعآوری زباله، هدف دارد تا میزان آلودگی در سطلهای بازیافت را کاهش داده و فرهنگ تفکیک صحیح پسماند را در میان شهروندان تقویت کند. بر اساس دادههای رسمی حدود ۲۲ درصد از زبالههایی که در سطلهای بازیافت قرار میگیرند، در واقع باید به زبالههای معمولی منتقل شوند. این اشتباهات در تفکیک، هزینههای بازیافت را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد.
هوش مصنوعی در خدمت مدیریت پسماند
دوربینهای هوشمند نصبشده روی کامیونها، با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین، تصاویر لحظهای از زبالههای جمعآوریشده ثبت میکنند و بهصورت خودکار، موارد غیرقابل بازیافت همچون کیسههای پلاستیکی، پسماندهای آلی یا مواد آلاینده را شناسایی میکنند. این سیستم نهتنها به کارکنان شهرداری کمک میکند، بلکه اطلاعات دقیق و شخصیسازیشدهای را در قالب کارتپستالهای آموزشی و پیامهای اطلاعرسانی به ساکنان ارسال میکند.
در مرحله نخست این طرح، هیچگونه جریمهای برای شهروندان در نظر گرفته نشده و هدف اصلی، آموزش و اصلاح تدریجی رفتارهای بازیافتی است. تصاویر ثبتشده از زبالهها بهگونهای پردازش میشوند که هیچ اطلاعات شخصی یا تصویری از افراد یا املاک خصوصی قابل شناسایی نباشد؛ دادههای حساس بهطور خودکار تار میشوند تا حریم خصوصی شهروندان حفظ شود.
این پروژه در حال حاضر تنها روی یک کامیون اجرا شده، اما قرار است تا ژوئن ۲۰۲۷ به هفت کامیون بازیافت گسترش پیدا کند. دوربینها فعالیتهای بازیافتی را در مناطق مختلف شهر رصد خواهند کرد و انتظار میرود که این سیستم بیشتر از ۵۷ هزار نفر از ساکنان را تحت پوشش قرار دهد. اجرای پروژه بهصورت مرحلهای در محلههای مختلف انجام میشود تا پیامهای آموزشی متناسب با ویژگیهای هر منطقه طراحی و ارسال شود.
اگرچه استفاده از دوربینهای نصبشده روی کامیونهای زباله در شهرهایی همچون سنترویل (اوهایو)، لیورمور (کالیفرنیا) و اسپرینگدیل (آرکانزاس) نیز رایج است، اما تفاوت واشنگتن در این است که دادهها نه در سطح کلی شهری یا منطقهای، بلکه بهصورت محلهمحور جمعآوری میشوند. این رویکرد امکان ارسال پیامهای هدفمند به هر محله را فراهم و به تغییر تدریجی فرهنگ بازیافت در سطح خرد کمک میکند.
چرا میکرولیوینگ به سبک غالب شهرهای بزرگ تبدیل شده است؟
در میان موجهای نوظهور سبک زندگی شهری، «میکرو-لیوینگ (micro-living) » یا زندگی در فضاهای کوچک، به یکی از پدیدههای پرطرفدار و بحثبرانگیز قرن بیستویکم تبدیل شده است. این سبک زندگی که ابتدا در شبکههای اجتماعی به شهرت رسید، اکنون بهعنوان راهکاری جدی برای مقابله با بحران مسکن، هزینههای زندگی و چالشهای زیستمحیطی در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان مطرح است. این سبک زندگی از خانههای کوچک و ونهای بازسازیشده گرفته تا آپارتمانهای میکرو، با تمرکز بر بهرهوری، صرفهجویی و طراحی هوشمندانه، در حال بازتعریف مفهوم خانه در عصر مدرن است.
میکرو-لیوینگ به معنای زندگی در فضاهای بسیار کوچک، بهطور معمول بین ۳۰ تا ۴۰ متر مربع است که با طراحی دقیق و چندمنظوره، حداکثر استفاده از هر متر مربع را ممکن میسازند. در این خانهها، اتاق نشیمن ممکن است همزمان نقش اتاق خواب را ایفا کند، دیوارها متحرک باشند و مبلمان قابلیت تبدیل به چند عملکرد را داشته باشد. آپارتمانهای میکرو، بهویژه واحدهای استودیویی، نمونه بارز این سبک هستند که بهتدریج در چشمانداز شهری بسیاری از کشورها غالب شدهاند.
این سبک زندگی زاده عوامل کلیدی تراکم بالای جمعیت شهری، محدودیت زمین قابل ساخت، بحران اقتصادی، گرایش به مینیمالیسم و تمایل به کاهش اثرات زیستمحیطی است. در بسیاری از موارد، میکرو-لیوینگ نهتنها انتخابی سبکگرایانه، بلکه ضرورتی اقتصادی و اجتماعی برای ادامه زندگی در شهرهای گرانقیمت است.
راهکاری برای پایداری و مقابله با بحران مسکن
بر اساس مطالعات انجامشده، آپارتمانهای میکرو میتوانند «بهترین اتفاق برای سیاره زمین» باشند. صنعت ساختوساز یکی از بزرگترین منابع تولید کربن در جهان است، در حالیکه شهرها با بحران شدید مسکن روبهرو هستند. انتخاب فضاهای کوچک نهتنها ردپای کربنی هر واحد را کاهش میدهد، بلکه با افزایش تراکم جمعیتی در ساختمانها، نیاز به ساختوساز جدید را نیز کم میکند. این رویکرد میتواند با اقتصاد چرخشی شهری نیز همراستا شود؛ بهعنوان مثال، تبدیل فضاهای بزرگ به چند واحد کوچکتر، بهرهوری فضایی را افزایش میدهد.
خانههای کوچک برای افراد بیخانمان در سیاتل
در سال ۲۰۲۵، شهرداری سیاتل با همکاری مؤسسه تأمین مسکن برای قشر کمدرآمد (LIHI) دو روستای جدید از خانههای کوچک را راهاندازی کرد که در مجموع بیش از ۱۰۰ واحد مسکونی برای افراد بیخانمان فراهم میکنند. این پروژه با بودجه ۵.۹ میلیون دلاری از سوی شهرداری اجرا شد. هر واحد مسکونی در این روستاها بهطور تقریبی ۹ متر مربع مساحت دارد و مجهز به امکاناتی همچون برق، گرمایش، تهویه مطبوع، تخت، مبلمان پایه و کیت خوشآمدگویی است. روستاها همچنین شامل آشپزخانه عمومی، سرویسهای بهداشتی، اتاقهای شستوشو، دفاتر مدیریت و خدمات مشاورهای هستند که بهصورت ۲۴ ساعته در دسترس ساکنان قرار دارند.
طرح مسکن فوری برای جوانان استکهلم
طرح مسکن فوری در استکهلم، پاسخی نوآورانه به بحران مسکن جوانان سوئدی است که توسط یک سازمان غیرانتفاعی اجرا شده است. این پروژه بر اساس ساخت واحدهای پیشساخته و قابلانتقال طراحی شده است که در زمینهایی با مجوز ساخت موقت (۵ تا ۱۵ ساله) احداث میشوند. نخستین مجموعه در منطقه وستبرگا شامل ۲۸۰ واحد مسکونی با متراژهای پایین شامل اتاق و آشپزخانه بود که در کمتر از یک سال ساخته شد. واحدها در کارخانه تولید و بهصورت کامل مبله، با آشپزخانه، حمام و فضای ذخیرهسازی، به محل منتقل شدند و در سازههای بتنی نصب شدند.
پروژه مایمیکرو نیویورک
پروژه مایمیکرو نیویورک که بعدها با نام کارمل پلیس (Carmel Place) شناخته شد، نخستین برج آپارتمانهای میکرو در نیویورک است که در منهتن ساخته شد. این ساختمان ۹ طبقه شامل ۵۵ واحد اجارهای با متراژ بین ۲۴ تا ۳۳ متر مربع است. واحدها بهصورت ماژولار در کارخانهای در بروکلین ساخته و سپس در محل نصب شدند که موجب کاهش زمان ساخت و هزینههای اجرایی شد. طراحی داخلی واحدها با سقفهای بلند، پنجرههای بزرگ و مبلمان چندمنظوره (تختخوابهای تاشو و مبلمان ترکیبی) انجام شده است تا حس فضا و راحتی را در متراژ محدود حفظ کند.
خطرات زندگی میکرو-لیوینگ در شهرها؛ محدودیتها و پیامدهای ناگوار
زندگی در واحدهای مسکونی بسیار کوچک هرچند بهعنوان راهکاری برای مقابله با بحران مسکن در شهرهای بزرگ معرفی میشود، اما کارشناسان هشدار میدهند که این نوع سکونتگاههای کوچک میتوانند پیامدهای منفی و خطرناکی برای سلامت روحی، ترکیب اجتماعی و ساختار اقتصادی شهرها به دنبال داشته باشند.
اولین نگرانی عمده، پیامدهای منفی روانی و سلامت جسمانی است. فضاهای کوچک و تنگ، میتوانند باعث افزایش استرس، حسهای ناخوشایند مانند تنگنای نفس و کمبود حریم خصوصی شوند. پژوهشها نشان دادهاند این شرایط زمینهساز افزایش نگرانی، فشار روانی و حتی بروز مسائل خانوادگی و سوءمصرف مواد است. این وضعیت برای سنین مختلف، بهویژه ساکنان بزرگسال که نیازمند فضای شخصی برای بازیابی روحی هستند، بسیار چالشزا است.
از طرف دیگر، زندگی در واحدهای بسیار کوچک، با محدودیتهای گستردهای برای خانوادهها و حتی زندگانی اجتماعی همراه است. این آپارتمانها عمدتاً برای افراد مجرد یا زوجهای جوان مناسب است و امکان نگهداری از فرزندان بهشدت محدود است. این موضوع به کاهش تنوع جمعیتی و ایجاد موانع برای رشد خانوادهها در شهرها میانجامد و میتواند از انسجام اجتماعی و پیوندهای محلهای بکاهد.
از لحاظ اقتصادی نیز میکرو-لیونگ سوالاتی ایجاد میکند؛ در حالی که به نظر میرسد این مدل مسکن ارزانتر است، واقعیت این است که توسعه بیرویه این واحدهای کوچک میتواند باعث افزایش پیوسته نرخ اجارهها و فشار بیشتر بر بازار مسکن شود. سرمایهگذاران و توسعهدهندگان با ایجاد تراکم بالا و واحدهای میکروسکوپی، به دنبال افزایش بازده اقتصادی ساختمانها هستند که این روند ممکن است به افزایش قیمت کلی مسکن و کاهش کیفیت زندگی شهری بینجامد.
علاوه بر این چالشها، نگاه زیستمحیطی نیز به این مسئله هشدار میدهد که تراکم بسیار بالا ناشی از میکرو-لیوینگ ممکن است در شهرها افزایش دمای محیط و کاهش فضای سبز را به همراه داشته باشد که پیامدهای منفی مهمی برای شرایط اقلیمی و رفاه شهروندان دارد. همچنین باید به محدودیتهای قانونی اشاره کرد که در برخی مناطق، قوانین کاربری و ساختمانسازی اجازه ساخت و بهرهبرداری از میکرواپارتمانها را نمیدهند، یا شرایطی برای حفظ ایمنی و سلامت ساکنان وضع کردهاند که اجرای آن چالشبرانگیز است.
شلوغترین مسیرهای پروازی جهان متعلق به کدام کشورهاست؟
رشد چشمگیر گردشگری جهانی در سال ۲۰۲۴، بعضی مسیرهای هوایی بینالمللی را بهحدی پرتردد کرد که رزرو صندلی در آنها نیازمند برنامهریزی چند ماهه بود. این روند نهتنها نشاندهنده رونق صنعت هوانوردی، بلکه بازتابی از تحولات فرهنگی، اقتصادی و گردشگری در سطح جهانی است. بر اساس گزارش سالانه شرکت بریتانیایی راهنمای رسمی هوانوردی (OAG)، ۱۰ مسیر هوایی بینالمللی با بیشترین تعداد صندلی رزروشده معرفی شدهاند که بهطور عمده در آسیا، خاورمیانه و اروپا قرار دارند و نشان از تحولات تجاری و فرهنگی در این مناطق دارند.
خط هوایی هنگکنگ – تایپه
تعداد صندلی رزروشده: ۶,۷۸۱,۵۷۷
مسیر بین فرودگاه بینالمللی هنگکنگ و فرودگاه تایوان تائویوان در تایپه، با رشد ۴۸ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۳، دوباره به رتبه نخست بازگشت. این مسیر که در سال ۲۰۱۹ نیز در صدر قرار داشت، در سال ۲۰۲۳ سوم بود. محبوبیت این مسیر به دلیل نزدیکی جغرافیایی، روابط تجاری گسترده و تبادلات فرهنگی میان هنگکنگ و تایوان است. تایوان در سال ۲۰۲۴ میزبان ۷.۶۵ میلیون گردشگر خارجی بود که نقش مهمی در افزایش ظرفیت این مسیر ایفا کرد.
خط هوایی قاهره – جده
تعداد صندلی رزروشده: ۵,۴۶۹,۲۷۴
مسیر بین فرودگاه بینالمللی قاهره و فرودگاه ملک عبدالعزیز در جده، با افزایش ۱۴ درصدی ظرفیت نسبت به سال ۲۰۲۳ و ۶۲ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۹، در جایگاه دوم قرار گرفت. این مسیر بهویژه در ایام حج و عمره بسیار پرتردد است. مصر در سال ۲۰۲۴ پذیرای ۱۵.۷ میلیون گردشگر بود، در حالیکه عربستان سعودی رشد بیسابقه ۶۵۶ درصدی در گردشگری تفریحی را تجربه کرد. این مسیر همچنین نقش مهمی در تبادلات فرهنگی و مذهبی منطقه دارد.
خط هوایی سئول – توکیو
تعداد صندلی رزروشده: ۵,۴۱۰,۴۵۶
مسیر بین فرودگاه اینچئون در سئول و فرودگاه ناریتا در توکیو، با استقبال گسترده گردشگران، به رتبه سوم رسید. ژاپن در سال ۲۰۲۴ با جذب ۳۶.۴ میلیون گردشگر، رکورد جدیدی ثبت کرد که نسبت به سال قبل ۴۷ درصد افزایش داشت. این مسیر نهتنها برای گردشگران، بلکه برای تجار، دانشجویان و خانوادههای دو ملیتی نیز اهمیت دارد.
خط هوایی کوالالامپور – سنگاپور
تعداد صندلی رزروشده: ۵,۳۸۲,۱۶۳
رتبه چهارم شلوغترین خطوط هوایی به مسیر کوتاه اما پرتردد بین پایتخت مالزی و سنگاپور تعلق گرفت. ۲۵ میلیون گردشگر در سال ۲۰۲۴ از کوالالامپور بازدید کردند که نسبت به سال گذشته شاهد ۲۰.۷ درصد رشد بود. نزدیکی جغرافیایی کوالالامپور و سنگاپور، روابط تجاری و سفرهای کاری و خانوادگی از دلایل اصلی محبوبیت این مسیر هستند.
خط هوایی سئول – اوساکا
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۹۸۲,۷۶۹
مسیر بین فرودگاه اینچئون و فرودگاه کانسای در اوساکا، با توجه به محبوبیت ژاپن و کره جنوبی در میان گردشگران آسیایی، در رتبه پنجم قرار گرفت. ژاپن در سال ۲۰۲۴ میزبان ۳۶.۹ میلیون گردشگر بود و کره جنوبی نیز فقط در ماه اکتبر ۱,۵۹۶,۸۳۰ نفر گردشگر بینالمللی جذب کرد. این مسیر برای سفرهای تفریحی، فرهنگی و خرید بسیار پرطرفدار است.
خط هوایی دبی – ریاض
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۳۰۶,۵۹۹
مسیر بین فرودگاه بینالمللی دبی و فرودگاه ملک خالد در ریاض، بهدلیل رشد صنعت گردشگری هر دو کشور، در رتبه ششم قرار گرفت. دبی در نیمه اول سال ۲۰۲۴ میزبان ۹.۳۱ میلیون گردشگر بود و عربستان در ماه دسامبر اعلام کرد که تعداد بازدیدکنندگان به ۱۸.۷۲ میلیون نفر رسیده است. این مسیر همچنین برای سفرهای تجاری و دولتی اهمیت بالایی دارد.
خط هوایی بانکوک – هنگکنگ
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۲۰۱,۸۰۲
مسیر بین فرودگاه سووارنابومی در بانکوک و فرودگاه هنگکنگ، با توجه به جذابیت گردشگری هر دو مقصد، در جایگاه هفتم پرترددترین خطوط هوایی قرار دارد. هنگکنگ در سال ۲۰۲۴ پذیرای ۴۴.۵ میلیون گردشگر بود و فقط در ماه اکتبر ۴ میلیون نفر از آن بازدید کردند. این مسیر برای سفرهای تفریحی، خرید و تبادلات فرهنگی بسیار محبوب است.
خط هوایی جاکارتا – سنگاپور
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۰۶۹,۰۷۱
رتبه هشتم به مسیر بین فرودگاه سوکارنو-هتا در جاکارتا و فرودگاه چانگی سنگاپور تعلق دارد که بهدلیل رشد ۱۸.۴۲ درصدی سهم گردشگران سنگاپوری از کل گردشگران ورودی به اندونزی است. اندونزی در سال ۲۰۲۴ میزبان ۱۳.۹ میلیون گردشگر خارجی بود. این مسیر برای سفرهای کاری، درمانی و تفریحی بسیار پرکاربرد است.
خط هوایی بانکوک – سنگاپور
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۰۳۳,۳۴۴
مسیر بین بانکوک و سنگاپور، با ثبت ۳۲.۴ میلیون گردشگر در بانکوک و ۱۵ میلیون گردشگر در سنگاپور، در جایگاه نهم قرار گرفت. این مسیر یکی از پرترددترین مسیرهای جنوب شرق آسیاست و برای سفرهای کوتاهمدت، تجاری و گردشگری بسیار محبوب است.
خط هوایی نیویورک– لندن هیترو
تعداد صندلی رزروشده: ۴,۰۱۱,۲۳۵
مسیر بین فرودگاه جانافکندی نیویورک و فرودگاه هیتروی لندن، تنها مسیر غیرآسیایی در این فهرست است. نیویورک در سال ۲۰۲۴ پذیرای ۶۵ میلیون گردشگر بود که دومین رکورد تاریخی این شهر محسوب میشود. لندن نیز سالانه حدود ۳۰ میلیون گردشگر جذب میکند. این مسیر برای سفرهای کاری، تحصیلی و گردشگری بین اروپا و آمریکا بسیار حیاتی است.
مدیریت ترافیک با رویکرد اولویتبندی
بسیاری از شهرهای متوسط و بزرگ در پاسخ به چالشهای متعدد حوزه حملونقل عمومی و مدیریت جریان ترافیک، بهسوی بهرهگیری از فناوریهای هوشمند و سیستمهای یکپارچه حملونقل عمومی حرکت کردهاند. یکی از مؤثرترین راهکارها در این زمینه، استفاده از سامانههای حملونقل یکپارچه و اولویتدهی به وسایل نقلیه عمومی در تقاطعهای شهری است. این راهبرد با هدف کاهش زمان انتظار، افزایش دقت در زمانبندی حرکت و ارتقای تجربه سفر برای شهروندان طراحی شده است.
سامانههای اولویتدهی به اتوبوسها و ترامواها (TSP)، با استفاده از فناوریهایی نظیر ارتباط رادیویی، حلقههای القایی، موقعیتیابهای GPS و سامانههای شناسایی فرکانسی (RFID)، امکان تعامل مستقیم بین وسایل نقلیه عمومی و چراغهای راهنمایی را فراهم میسازند. این تعامل موجب میشود که زمانبندی چراغها بهصورت پویا و متناسب با موقعیت و وضعیت اتوبوس یا تراموا تنظیم شود؛ بهعنوان مثال، تمدید زمان چراغ سبز یا فعالسازی زودهنگام آن برای عبور سریعتر وسیله نقلیه عمومی از تقاطع.
سیستم اولویتدهی به حملونقل عمومی تروا، فرانسه
شهر تروا در فرانسه، با جمعیتی متوسط و ساختار شهری متراکم، یکی از نمونههای موفق در پیادهسازی سیستم اولویتدهی مبتنی بر ارتباط رادیویی و فناوری RFID محسوب میشود. این شهر با تجهیز ناوگان اتوبوسرانی به فرستندههای رادیویی و ارتقای زیرساختهای ترافیکی، توانسته است زمان سفر اتوبوسها را بهطور قابلتوجهی کاهش و جذابیت حملونقل عمومی را در برابر خودروهای شخصی افزایش دهد.
ساختار فنی و نحوه عملکرد سیستم اولویتدهی
سیستم اولویتدهی به حملونقل عمومی تروا، مجموعهای از فناوریها و راهبردها را بهکار میگیرد تا زمانبندی چراغهای راهنمایی را به نفع اتوبوسها و ترامواها تنظیم کند. در این سیستم، وسایل نقلیه عمومی از طریق حلقههای القایی در سطح خیابان، فرستندههای رادیویی و تگهای RFID شناسایی میشوند و اطلاعات موقعیت آنها به مرکز کنترل ترافیک ارسال میشود.
هر اتوبوس به یک تگ RFID غیرفعال مجهز است که زیر شاسی نصب شده است و هنگام نزدیکشدن به تقاطع، توسط آنتنهای تعبیهشده در سطح خیابان شناسایی میشود. این آنتنها سیگنال رادیویی را با فرکانس پایین (حدود ۱۳۴.۲ کیلوهرتز) ارسال میکنند که انرژی لازم برای فعالسازی تگ را فراهم میسازد. پس از فعالسازی، تگ شناسه منحصربهفرد اتوبوس را بهصورت بیسیم ارسال میکند و سامانه کنترل ترافیک با دریافت این اطلاعات، درخواست اولویت را ثبت و چراغهای راهنمایی را بهگونهای تنظیم میکند که عبور اتوبوس تسهیل شود.
اجرای این سیستم نیازمند تجهیز اتوبوسها به فرستندههای رادیویی و ارتقای چراغهای راهنمایی به گیرندههای سازگار با سیستم است. مدیریت متمرکز سیستم امکان تنظیم قوانین اولویتدهی بر اساس الگوهای ترافیکی و برنامههای زمانی حملونقل عمومی را فراهم کرده است و تعاملات بین ناوگان اتوبوسرانی و سامانه کنترل ترافیک بهصورت دقیق ثبت و تحلیل میشود. این رویکرد به شهر تروا اجازه داده است تا تعادل مناسبی بین اولویتدهی به اتوبوسها و حفظ جریان روان ترافیک عمومی برقرار کند.
تجربه تروا نشان میدهد که میتوان با بهرهگیری از فناوریهای مقرونبهصرفه و قابل اعتماد، زمان سفر حملونقل عمومی را کاهش داد، بهرهوری سیستم را افزایش داد گامهای مؤثری در جهت تحقق حملونقل پایدار و مدیریت هوشمند ترافیک برداشت.
سیستم اولویتدهی هوشمند به حملونقل عمومی در شهر اسلو، نروژ
شهر اسلو، پایتخت نروژ، با اجرای یکی از پیشرفتهترین سامانههای اولویتدهی به حملونقل عمومی در اروپا، توانسته است گامی بلند در مسیر تحقق حملونقل شهری پایدار، کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و ارتقای کیفیت زندگی شهری بردارد. این سیستم که از سال ۲۰۲۱ بهصورت مرحلهای در بیش از ۴۰۰ تقاطع مجهز به چراغ راهنمایی در اسلو و منطقه اطراف آن پیادهسازی شده، بر پایه دادههای لحظهای موقعیت وسایل نقلیه عمومی و الگوریتمهای تطبیقی برای تنظیم زمانبندی چراغهاست. هدف اصلی این سامانه، بهبود دقت زمانی حرکت اتوبوسها و ترامواها، کاهش تأخیر و افزایش جذابیت حملونقل عمومی در برابر خودروهای شخصی است.
مسیرهای خورشیدی؛ استفاده هوشمندانه از فضاهای بدون کاربرد برای تولید برق
در عصر توسعه پایدار و شهرهای هوشمند، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر دیگر محدود به پشتبامها و مزارع خورشیدی نیست. یکی از نوآوریهای چشمگیر در این حوزه، پیادهروهای خورشیدی هستند؛ این سطوح قابل عبور نهتنها مسیر حرکت عابران را فراهم میکنند، بلکه همزمان بخشی از برق مورد نیاز مسیر را تأمین میکنند. این فناوری با هدف بهرهبرداری از فضاهای شهری بدون استفاده، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و تأمین انرژی محلی، در حال گسترش در نقاط مختلف جهان است. پیادهروهای خورشیدی میتوانند در پارکها، مسیرهای عمومی، محوطههای دانشگاهی و حتی مراکز تجاری نصب شوند. مزیت اصلی آنها، تولید انرژی بدون اشغال فضای اضافی و ادغام کامل با طراحی شهری است.
پیادهروهای خورشیدی در دانشگاه تامپسون ریورز، کملوپس
شهر کملوپس در استان بریتیش کلمبیای کانادا، بهدلیل برخورداری از میزان بالای تابش خورشید در طول سال، به یکی از پیشگامان جهانی در اجرای پروژههای خورشیدی شهری تبدیل شده است. این شهر بهطور متوسط سالانه بیش از ۳۱۰۰ ساعت آفتابی دارد که معادل بیش از ۲۶۰ ساعت در ماه است. در فصلهای سرد، میانگین تابش روزانه حدود دو ساعت است، در حالیکه در ماههای گرم، بهویژه بین مه تا اوت، این عدد به ۱۰ ساعت در روز میرسد. این شرایط اقلیمی مطلوب، زمینهای مناسب برای بهرهبرداری از انرژی خورشیدی در زیرساختهای شهری فراهم کرده است، از جمله در پروژههای نوآورانهای همچون پیادهروهای خورشیدی که در دانشگاه تامپسون ریورز (TRU) اجرا شدهاند.
پیادهروی خورشیدی دانشگاه جورج واشنگتن؛ نخستین مسیر خورشیدی قابل عبور در جهان
دانشگاه جورج واشنگتن (GWU) در سال ۲۰۱۳ با اجرای پروژهای پیشگامانه در پردیس علوم و فناوری خود در ایالت ویرجینیا، نخستین پیادهروی خورشیدی قابل عبور جهان را راهاندازی کرد. این مسیر خورشیدی که در شهر اشبرن واقع شده، نمونهای اولیه از بهکارگیری فناوری فتوولتائیک در زیرساختهای شهری است که همزمان با فراهم کردن مسیری برای تردد عابران پیاده، برق تولید میکند. سطح این پیادهرو حدود ۹.۳ متر مربع است و شامل ۲۷ پنل خورشیدی فتوولتائیک نیمهشفاف و ضدلغزش میشود.
پنلهای خورشیدی این مسیر توسط شرکت اسپانیایی اونیکس تولید شدهاند؛ تخصص این شرکت در زمینه فناوریهای خورشیدی یکپارچه با ساختمان (BIPV) است. این نوع فناوری بهجای نصب پنلها بهصورت جداگانه روی سازهها، آنها را بهطور مستقیم در اجزای معماری همچون دیوار، سقف یا کف مسیرها ادغام میکند، بهطوریکه هم نقش سازهای دارند و هم برق تولید میکنند.
هر پنل قادر است بار نقطهای تا ۴۰۰ کیلوگرم را تحمل کند؛ این یعنی حتی در صورت عبور افراد با تجهیزات سنگین یا بارهای فشرده، سطح مسیر دچار شکست یا آسیب نمیشود. چنین ظرفیتی برای مسیرهای عمومی که روزانه در معرض رفتوآمد هستند، بسیار حیاتی است. پنلها بهگونهای نصب شدهاند که کمی بالاتر از سطح زمین قرار بگیرند؛ این طراحی هوشمندانه موجب میشود که آب باران در سطح مسیر جمع نشود و پنلها در شرایط مرطوب نیز عملکرد خود را حفظ کنند. جلوگیری از تجمع آب نهتنها به افزایش عمر سیستم کمک میکند، بلکه مانع لغزش و خطرات احتمالی برای عابران میشود.
اروپا در چنگال فقر و نابرابری گسترده + اینفوگرافی
با وجود اینکه اروپا یکی از ثروتمندترین مناطق جهان محسوب میشود، نرخ فقر و استانداردهای زندگی در کشورهای مختلف آن تفاوتهای قابلتوجهی دارد، بررسی نرخهای ریسک فقر یا کنار گذاشتگی اجتماعی در کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۴ بر اساس دادههای یورواستات نشان میدهد برخلاف معیار سنجش فقر در آمریکا که بر اساس درآمد برای تأمین غذا تعریف میشود، اتحادیه اروپا سه شاخص مرتبط را مدنظر قرار میدهد که شامل افراد با درآمد کمتر از ۶۰ درصد میانه درآمد ملی، محرومیتهای مادی و شدت پایین کار در خانوار است.
در مقیاس ریسک فقر، کشورهای اروپای شرقی و جنوبی همچون ترکیه (۳۰.۴ درصد)، بلغارستان (۳۰.۳ درصد)، رومانی (۲۷.۹ درصد)، یونان (۲۶.۹ درصد) و اسپانیا (۲۵.۸ درصد) در رتبههای بالا قرار دارند. حدود یکسوم ساکنان این کشورها در شرایط اقتصادی دشوار زندگی میکنند. این نرخهای بالاتر فقر نشاندهنده دستمزدهای پایینتر، نابرابری درآمدی بیشتر و شبکههای حمایتی اجتماعی ضعیفتر نسبت به کشورهای مرکزی و غربی اتحادیه اروپاست.
کشورهای حوزه بالتیک همچون لیتوانی با ۲۵.۸ درصد و لتونی با ۲۴.۳ درصد نیز نرخ بالایی دارند که نشاندهنده تقسیمات شهری و روستایی پایدار است. درآمد خانوارها در مناطق روستایی حدود ۲۰ درصد کمتر از شهرهاست که این امر موجب افزایش آسیبپذیری نسبت به کنار گذاشتگی اجتماعی میشود.
در مقابل، کشورهای شمالی و مرکزی اروپا نرخهای پایینتری از ریسک فقر دارند. جمهوری چک با ۱۱.۳ درصد، اسلوونی با ۱۴.۴ درصد و هلند با ۱۵.۴ درصد کمترین نرخها را ثبت کردهاند. این کشورها ترکیبی از دستمزدهای بالاتر و برنامههای رفاهی گسترده دارند که تا حد زیادی شوکهای درآمدی را تعدیل میکنند.
کشورهای اسکاندیناوی نیز نزدیک به میانگین اتحادیه اروپا هستند و فنلاند ۱۶.۸ درصد، سوئد ۱۷.۵ درصد و دانمارک ۱۸.۰ درصد نرخ فقر را تجربه میکنند. آلمان با ۲۱.۱ درصد کمی بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا (۲۱.۰ درصد) قرار دارد که نابرابری بین مناطق صنعتی جنوبغرب و مناطق فقیرتر شرق را به نمایش میگذارد و یادآور تقسیمهای متحدشدگی است که هنوز بر سطح زندگی تأثیر دارد.
در جنوب اروپا، بحران بدهیهای دولتی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ موجب افزایش نرخ بیکاری و مشکلات اقتصادی شد که هنوز آثار خود را باقی گذاشته است. بیکاری جوانان بهطور ویژه موجب سختتر شدن قدرت جمعآوری ثروت برای نسلهای جدید شده است.
هدف اتحادیه اروپا برای سال ۲۰۳۰، کاهش فقر یا کنار گذاشتگی اجتماعی حداقل ۱۵ میلیون نفر شامل پنج میلیون کودک و موفقیت در این هدف مستلزم بهبود دسترسی به مسکن مقرونبهصرفه، ارتقای مهارتهای کاری برای مشاغل با بهرهوری بالاتر و کاهش شکافهای دستمزدی زنان و مردان است، اگر رشد درآمد در کشورهای جنوبی و شرقی با سرعت بیشتری انجام نشود، ممکن است شکاف شمال-جنوب در اتحادیه اروپا عمیقتر شود.
امنترین مقاصد گردشگری جهان برای سفرهای انفرادی
سفر انفرادی فرصتی برای آموختن فرهنگهای جدید، برقراری ارتباط با مردم مختلف و کشف مکانهای جدید است. انتخاب مقصدهایی که بر امنیت، دسترسی آسان و تعامل فرهنگی تمرکز دارند، میتواند یک سفر معمولی را به تجربهای غنی و فراموشنشدنی تبدیل کند.
این سفرها تجربهای آزاد و ویژه است که امکان انتخاب آزادانه، کشف خود و انعطافپذیری را فراهم میکند. برای افرادی که قصد سفر دارند، امنیت، سهولت دسترسی و تجربههای زنده و متنوع اهمیت زیادی دارد. در ادامه به معرفی پنج کشور برتر جهان مناسب برای سفرهای انفرادی میپردازیم که با ویژگیهایی همچون امنیت، تجربههای فرهنگی غنی، ماجراجویی و سهولت در جابجایی، گزینههای ایدهآلی برای مسافران تنها بهشمار میروند.
ژاپن
ژاپن بهدلیل امنیت بالا، پاکیزگی و سیستم حملونقل بسیار کارآمد، مقصدی عالی برای مسافران انفرادی است. شهرهای توکیو، کیوتو و اوزاکا از معابد آرام گرفته تا بازارهای پرجنبوجوش و جاذبههای مدرن، تلفیقی از سنت و مدرنیته را به نمایش میگذارند، حملونقل عمومی گسترده و قابلاعتماد این امکان را به مسافران تنها میدهد که به آسانی در این کشور گردش کنند و اقامتگاههای ارزانقیمت همچون هتلهای کپسولی و هاستلها نیز در آن وجود دارد.
نیوزلند
نیوزلند با جمعیتی دوستانه و میزان جرم پایین، محیطی امن و مطمئن برای سفرهای فردی فراهم کرده است. این کشور کوچک اما پربار، فعالیتهایی همچون پیادهروی در مسیر آلپاین تانگیررو و بازدید از خلیجهای جزیره جنوبی ارائه میدهد که مناسب سطوح مختلف آمادگی جسمانی هستند.
پرتغال
پرتغال کشوری زیبا با شهرهای تاریخی و فرهنگی غنی است که با فضای دوستانه و مهربانانهاش پذیرای مسافران تنها میشود، شهرهای کوچک اما جذاب لیسبون و پورتو، بهطور کامل قابل پیادهروی و مملو از جلوههای فرهنگی از جمله بناهای تاریخی و فضای پویا و پرجنبوجوش خیابانی هستند. فرهنگ کافیشاپ و تعداد زیاد هاستلها به مسافران این امکان را میدهد که بهراحتی با مردم محلی و مسافران دیگر ارتباط برقرار کنند.
کانادا
کانادا با شهرهای چندفرهنگی و متصل همچون ونکوور، تورنتو و مونترال، از لحاظ ایمنی در سطح بالایی قرار دارد. مسافران تنها میتوانند از جاذبههای شهری بهرهمند شوند، طبیعت خارقالعاده پارکهای ملی را تجربه کنند یا در فصلهای مناسب به اسکی، پیادهروی و تماشای حیاتوحش بپردازند.
تایلند
تایلند یکی از محبوبترین مقاصد برای سفر انفرادی است که بهدلیل تنوع فرهنگی غنی و هزینههای پایین سفر، مورد علاقه بسیاری است، شهرهای بانکوک، چیانگ مای و جزایر تایلند، فرصتهای فراوانی برای تجربه غذاهای خیابانی، معابد، سواحل و شبزندهداری فراهم میکنند. زیرساخت گردشگری توسعهیافته همچون هاستلها، تورهای هدایتشده و خدمات حملونقل، موجب شده سفر مستقل و آسان برای مسافران تنها امکانپذیر شود.
مدیریت تقاضا؛ راهبردی رفتاری برای کاهش ترافیک در شهرها
در عصر شهرهای هوشمند که تمرکز بر فناوریهای نوین و زیرساختهای دیجیتال روزبهروز بیشتر میشود، رویکردی متفاوت و مکمل با عنوان «مدیریت تقاضای حملونقل(TDM) » در حال جلب توجه برنامهریزان شهری و سیاستگذاران است. برخلاف راهکارهای سنتی که با توسعه فیزیکی شبکههای جادهای بهدنبال حل مشکل ازدحام هستند، مدیریت تقاضای حملونقل بر تغییر رفتار سفر شهروندان تمرکز دارد و تلاش میکند تا با استفاده از سیاستها، مشوقها و برنامههای اجتماعی، استفاده از خودروهای تکسرنشین را کاهش دهد و حملونقل پایدار را ترویج کند. این رویکرد با هدف کاهش سفرهای تکسرنشین و بهینهسازی استفاده از زیرساختهای موجود، تلاش میکند تا رفتار سفر شهروندان را به سمت گزینههای پایدار همچون حملونقل عمومی، دوچرخهسواری، پیادهروی و استفاده از خودروهای اشتراکی سوق دهد.
این راهبرد نهتنها از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه است، بلکه با اهداف اقلیمی، عدالت اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی شهری نیز همراستا است و بهعنوان مکملی مؤثر برای فناوریهای هوشمند شهری شناخته میشود. در ادامه دو نمونه موفق از اجرای مدیریت تقاضای حملونقل در شهرهای مدیسون و ونکوور بررسی میشود که با رویکردهای متفاوت، اما هدفی مشترک، توانستهاند گامهای مؤثری در مسیر کاهش ترافیک، بهبود سلامت عمومی و تحقق حملونقل پایدار بردارند.
چهارچوب مقرراتی و امتیازمحور برای توسعههای شهری، مدیسون
شهر مدیسون در ایالت ویسکانسین آمریکا، از سال ۲۰۲۳ برنامه مدیریت تقاضای حملونقل خود را بهصورت رسمی در قالب یک مصوبه شهری اجرا کرده است. این برنامه، توسعهدهندگان را ملزم میسازد تا در پروژههای جدید، طرح TDM ارائه دهند که بر اساس نوع کاربری، اندازه ساختمان، ظرفیت پارکینگ و موقعیت مکانی تنظیم میشود. ساختار برنامه بر پایه یک سیستم امتیازدهی طراحی شده است که در آن پروژهها با انتخاب اقدامات مشخص از یک فهرست از پیش تعریفشده، امتیاز کسب میکنند. میزان امتیاز مورد نیاز بسته به نوع کاربری زمین (مسکونی، تجاری، آموزشی، ترکیبی)، اندازه پروژه (متراژ یا تعداد واحد)، ظرفیت پارکینگ (نسبت جای پارک به متراژ) و نزدیکی به خدمات حملونقل عمومی تعیین میشود. هرچه ظرفیت پارکینگ و اندازه پروژه بیشتر باشد، امتیاز مورد نیاز نیز افزایش مییابد، که بهطور غیرمستقیم توسعهدهندگان را به کاهش پارکینگ و افزایش گزینههای حملونقل پایدار ترغیب میکند.
طرحهای مدیریت تقاضای حملونقل پس از تهیه توسط توسعهدهندگان، توسط کارکنان شهرداری بررسی و تأیید میشوند و پرداخت هزینههای مربوطه الزامی است. اجرای اقدامات مصوب TDM شرط صدور گواهی پایان کار برای پروژههاست و پس از بهرهبرداری، مدیران املاک و کارفرمایان موظف هستند گزارشهای سالانه درباره اثربخشی برنامه و میزان استفاده از اقدامات ارائه دهند. شهرداری نیز با انجام بازبینیهای منظم، پایش مستمر و بررسی گزارشها، از تداوم اجرا و اثربخشی برنامه اطمینان حاصل میکند. این نظارتها نهتنها بر اقدامات زیرساختی همچون نصب تجهیزات، بلکه بر تعهدات برنامهای همچون اجرای سیاستهای کاری نیز اعمال میشود، همچنین فرایند رسیدگی به اعتراضات برای بررسی موارد ویژه و انعطافپذیری در اجرای الزامات در نظر گرفته شده است. مراحل اجرایی این طرح شامل تعیین مشمولیت پروژه، محاسبه امتیاز مورد نیاز، انتخاب اقدامات، ارسال طرح برای بررسی و اجرای اقدامات همراه با پایش مستمر است.
برنامهریزی راهبردی با تمرکز بر عدالت اجتماعی و مشارکت منطقهای؛ ونکوور
شهر ونکوور در کانادا، از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ برنامه مدیریت تقاضای حملونقل خود را در قالب بخشی از پاسخ به وضعیت اضطراری اقلیمی اجرا کرده است. این برنامه بهجای تمرکز بر توسعه زیرساختهای جدید، بر مدیریت تقاضا و کاهش وابستگی به خودرو از طریق سیاستگذاری، برنامههای اجتماعی و مشارکت با ذینفعان تمرکز دارد. یکی از ویژگیهای برجسته این برنامه، اولویتدهی به عدالت اجتماعی و فراگیر بودن آن است؛ بهطوریکه دسترسی و منافع آن برای همه گروههای اجتماعی بهویژه جوامع کمبرخوردار، تضمین شده است.
ونکوور از ابزارهای دادهمحور برای پایش و ارزیابی برنامه استفاده میکند. گزارشهای سالانه، نظرسنجیهای منطقهای سفر و مدلسازی دادهها بهصورت مستمر انجام میشود و برنامهها بر اساس بازخورد و شاخصهای عملکردی اصلاح میشوند. بودجههای هدفمند برای رفع موانع در جوامع ویژه اختصاص مییابد و همکاری با سازمانهای منطقهای موجب همراستایی برنامه با سیاستهای حملونقل و کاربری زمین در سطح کلانشهری شده است. تحقیقات مستمر درباره موانع استفاده از حملونقل فعال و عمومی نیز در دستور کار قرار دارد و از بینشهای رفتاری و تکنیکهای «تلنگر» برای تأثیرگذاری بر انتخابهای سفر استفاده میشود.
شهرهای هوشمند جهان با اقتصادهای پایدار
شهرهای هوشمند با بهرهگیری از راهبردهای نوآورانه و فناوریهای پیشرفته، کیفیت خدمات شهری را ارتقا دادهاند و با تنوع منابع، مدیریت کارآمد و صرفهجویی در هزینهها، توانستهاند جایگاه خود را در میان موفقترین اقتصادهای شهری تثبیت کنند.
ادغام اقتصاد دیجیتال در ساختار شهرهای هوشمند، شیوه حکمرانی شهری و ارائه خدمات را بهطور بنیادین دگرگون کرده است. فناوریهای کلیدی همچون هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IoT) و بلاکچین نقش تعیینکنندهای در رشد اقتصادی، پایداری و بهرهوری شهری دارند. هوش مصنوعی با پردازش دادههای لحظهای، پاسخگویی سیستمها را بهینه میکند و هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد. پلتفرمهای دیجیتال همچون تجارت الکترونیک و فینتک نیز، فرصتهای جدیدی برای کسبوکار، اشتغالزایی و رونق اقتصاد محلی فراهم میکنند.
نوآوری، کارآفرینی دیجیتال و مشارکتهای راهبردی، اقتصاد شهری را بهسمت شکوفایی سوق میدهند که جذب سرمایه، ایجاد اشتغال و رشد پایدار را بهدنبال دارد. در مباحث دانشگاهی اخیر نیز تأکید شده است که کارآفرینان دیجیتال، در صورت برخورداری از محیط حمایتی، میتوانند در حوزههایی همچون اقتصاد، فناوری، زیرساخت، محیط زیست، حملونقل و حکمرانی شهری نقشآفرینی مؤثری داشته باشند.
سنگاپور؛ ملت هوشمند با اقتصاد دیجیتال ۲۲ درصدی
طرح «ملت هوشمند سنگاپور» نمونهای پیشرو از ادغام اقتصاد دیجیتال در ساختار شهری است. این کشور با جمعیتی حدود ۵.۵ میلیون نفر، توانسته است از طریق پلتفرمهای فینتک همچون GrabPay و PayNow، سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار تراکنش بدون پول نقد انجام دهد. این تحول موجب شده است اقتصاد دیجیتال ۲۲ درصد از تولید ناخالص داخلی سنگاپور را تشکیل دهد.
سنگاپور با زیرساختهای دیجیتال پیشرفته، دولت الکترونیک کارآمد و سیاستهای حمایتی از نوآوری، به یکی از قطبهای جهانی فناوری تبدیل شده است. این کشور همچنین میزبان صدها استارتآپ در حوزههای هوش مصنوعی، امنیت سایبری و سلامت دیجیتال است و با جذب سرمایهگذاری خارجی، جایگاه خود را بهعنوان یکی از موفقترین شهرهای هوشمند تثبیت کرده است.
بارسلونا؛ خلق ۱۸۰ هزار فرصت شغلی
شهر بارسلونا با اجرای برنامه راهبردی «بارسلونا ایمپولسا» و سرمایهگذاری ۸۹۰ میلیون یورویی بین سالهای ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۷، قصد دارد اقتصاد محلی خود را از طریق نوآوری و فناوری تقویت کند. هدف این برنامه، ایجاد ۱۸۰ هزار فرصت شغلی و تبدیل بارسلونا به قطب نوآوری بر پایه فناوری در جنوب اروپا است.
این شهر با تمرکز بر توسعه اکوسیستم استارتآپی، حمایت از کارآفرینان دیجیتال و ایجاد زیرساختهای هوشمند، توانسته است در حوزههایی همچون شهرسازی پایدار، حملونقل هوشمند و انرژیهای تجدیدپذیر پیشتاز باشد. بارسلونا میزبان رویدادهای بینالمللی همچون «نمایشگاه شهرهای هوشمند» است که نقش مهمی در جذب سرمایهگذاری استارتآپی و تبادل دانش ایفا میکند.
تالین؛ اقامت الکترونیکی و اقتصاد دیجیتال فراملی
پایتخت استونی، تالین، با برنامه «اقامت الکترونیکی» توانسته است بیش از ۱۰۰ هزار کارآفرین بینالمللی را جذب کند که تاکنون ۲۵ هزار شرکت ثبت کرده و ۴۱ میلیون یورو درآمد برای کشور ایجاد کردهاند. این برنامه به افراد غیرمقیم اجازه میدهد تا بهصورت دیجیتال شرکت ثبت کنند، مالیات پرداخت کنند و خدمات بانکی دریافت کنند.
علاوهبر آن، سیستمهای حکمرانی دیجیتال همچون ثبت مالیات آنلاین و پروندههای پزشکی الکترونیکی، سالانه حدود ۵۰۰ میلیون یورو صرفهجویی برای دولت استونی به همراه داشتهاند. تالین با جمعیتی کمتر از نیم میلیون نفر، به الگویی جهانی در زمینه دولت دیجیتال و شهر هوشمند تبدیل شده است.
کیگالی؛ رشد ۱۳ درصدی اقتصاد دیجیتال در قلب آفریقا
کیگالی، پایتخت رواندا، با رشد سالانه ۱۳ درصدی در اقتصاد دیجیتال، به یکی از شهرهای نوظهور در حوزه فناوری تبدیل شده است. استارتآپهای فینتک و تجارت الکترونیک در این شهر موفق شدهاند بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی جذب کنند. در سهماهه نخست سال ۲۰۲۵، بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات دومین عامل رشد تولید ناخالص داخلی این کشور بوده است.
کیگالی با تمرکز بر آموزش دیجیتال، زیرساختهای ارتباطی و حمایت از کارآفرینان جوان، در حال تبدیلشدن به مرکز نوآوری شرق آفریقاست. دولت رواندا همچنین با راهاندازی پارکهای فناوری و همکاری با شرکتهای بینالمللی، زمینهساز توسعه پایدار و اشتغالزایی در منطقه شده است.
اسپو؛ از افول نوکیا تا شکوفایی اکوسیستم استارتآپی
شهر اسپو در فنلاند، پس از افول کسبوکار تلفن همراه شرکت نوکیا، مسیر تحول را در پیش گرفت و اکنون به یکی از قطبهای نوآوری دیجیتال در شمال اروپا تبدیل شده است. این شهر میزبان بیش از ۱۵۰۰ شرکت فناوری است و اکوسیستم استارتآپی آن ارزشی بالغ بر ۳.۸ میلیارد یورو دارد؛ سالانه حدود ۱۰۰ استارتآپ جدید در اسپو راهاندازی میشوند.
۴۲ درصد از درآمد شرکتهای ثبتشده در بورس هلسینکی در اسپو متمرکز است و این شهر در رتبه ششم ثبت اختراع در اروپا قرار دارد. اسپو با بهرهگیری از تخصص فنی باقیمانده از نوکیا، حمایتهای دولتی، زیرساختهای دیجیتال و برنامههای شتابدهی، توانسته است در حوزههایی همچون هوش مصنوعی، سلامت دیجیتال، انرژی پاک و امنیت سایبری پیشتاز باشد.
بزرگترین تولیدکنندگان طلای جهان بر اساس منطقه جغرافیایی + اینفوگرافی
دادههای شورای جهانی طلا (World Gold Council)، در سال ۲۰۲۴ تولید جهانی طلا بر اساس مناطق جغرافیایی را بهگونهای نشان است که آفریقا بهعنوان بزرگترین منطقه تولیدکننده طلای جهان مطرح و با تولید ۱۰۱۰ تن، پیشتاز بازار جهانی است. کشور غنا با تولید ۱۴۱ تن بیشترین سهم را در این قاره دارد، پس از آن مالی با ۱۰۰ تن و آفریقای جنوبی با ۹۹ تن قرار دارند. این آمار نشاندهنده منابع معدنی گسترده قاره آفریقاست، هرچند مشکلات سیاسی و عملیاتی در بعضی نواحی آن موجب کاهش تولید شده است.
در آسیا، چین با تولید ۳۸۰ تن طلا به رتبه نخست ملی دست پیدا کرده است و اندونزی با ۱۴۰ تن در جایگاه بعدی قرار دارد. مجموع تولید این قاره ۶۶۵ تن است. کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) نیز با تولید ۵۸۴ تن طلا جایگاه مهمی در بازار جهانی دارند که روسیه با ۳۳۰ تن و ازبکستان با ۱۲۹ تن، بزرگترین تولیدکنندگان این منطقه محسوب میشوند.
در آمریکای شمالی، کانادا با تولید ۲۰۲ تن، ایالات متحده آمریکا با ۱۵۸ تن و مکزیک با ۱۴۰ تن در مجموع ۵۰۰ تن تولید داشتند که سهم قابلتوجهی از بازار جهانی را تشکیل میدهد. آمریکای مرکزی و جنوبی نیز ۵۱۹ تن تولید داشتهاند که عمده آن از کشورهای پرو (۱۳۷ تن)، برزیل (۸۴ تن) و کلمبیا (۶۶ تن) تأمین شده است. این منطقهها بیش از یکپنجم تولید جهانی طلا را در اختیار دارند.
اقیانوسیه با تولید ۳۴۶ تن که بیشتر آن از استرالیا با ۲۸۴ تن و پاپوآ گینه نو با ۵۰ تن است، جایگاه مهمی در بازار جهانی دارد و اروپا با تولید کم و محدود ۳۶ تن، نقشی بسیار کوچک در تولید طلا ایفا میکند.
از نظر کشورهای تولیدکننده، چین با تولید ۳۸۰ تن در جایگاه نخست قرار دارد و روسیه با ۳۳۰ تن در رتبه دوم است. این دو کشور نزدیک به ۲۰ درصد از تولید جهانی طلا را به خود اختصاص دادهاند. استرالیا نیز با تولید ۲۸۴ تن، بزرگترین تولیدکننده طلای غربی و ستون فقرات تولید در اقیانوسیه محسوب میشود.
اطلاعات ارائهشده نشاندهنده اهمیت استراتژیک طلا در اقتصاد جهانی بهویژه بهعنوان ذخیره بانکهای مرکزی، کاربرد در صنایع جواهرات و الکترونیک است.
تأثیر پیری جمعیت بر نظامهای شهری و راهکارهای مقابله با آن
پیری جمعیت بهویژه در شهرها، سالهاست که به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی، اقتصادی و برنامهریزی شهری تبدیل شده است. جمعیت سالمندان جهان با سرعتی قابلتوجه در حال افزایش است و برآوردها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۲۲ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل خواهند داد.
یکی از بزرگترین چالشهای این امر، فشار فزاینده بر نظامهای بهداشتی و مراقبتی شهری است. سالمندان به خدمات گستردهتر و تخصصیتری نیاز دارند که هزینهها و بار اجرایی نظامهای شهری را افزایش میدهد. همچنین زیرساختهای موجود که بهطور عمده برای جمعیت جوان طراحی شدهاند، ناکافی و نیازمند بازطراحی و اصلاحاتی هستند تا دسترسی آسانتر و رفاه بیشتری برای سالمندان فراهم شود.
مسئله انزوا و تنهایی سالمندان نیز از دیگر مشکلات جدی است. سالمندان بهویژه در شهرهای بزرگ بهدلیل دوری از خانواده و کاهش تعاملات اجتماعی ممکن است دچار مشکلات روانی و جسمانی شوند. بنابراین فراهم آوردن امکانات حملونقل عمومی دسترسپذیر و ایجاد فضاهای شهری مناسب برای مشارکت اجتماعی و ایجاد روابط انسانی اهمیت ویژهای دارد.
با وجود این چالشها، پیری جمعیت فرصتهایی نیز بههمراه دارد. فناوریهای نوینی همچون خانههای هوشمند و خدمات پزشکی الکترونیکی میتوانند به افزایش خودکفایی سالمندان کمک کنند. سیاستهای شهرداریها در زمینه فراگیر و قابلدسترسی کردن شهرها برای همه گروههای سنی نیز میتوانند کیفیت زندگی را برای سالمندان ارتقا دهند. از سوی دیگر مشارکت این قشر از جمعیت شهرها در برنامههای اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه نهتنها سلامت روان آنها را بهبود میبخشد، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز تقویت میکند.
بعد مهم و اغلب کمتر مورد توجه در این موضوع، عدالت جنسیتی است. تجربه پیری برای زنان و مردان متفاوت است و زنان سالمند بهدلیل عمر طولانیتر و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر در معرض فقر، مشکلات بهداشتی و کمبود حمایتهای اجتماعی قرار دارند. زنان سالمند بهدلیل جایگاه اجتماعی و اقتصادی ضعیفتر، دسترسی محدودتر به منابع و خدمات و مسئولیتهای مراقبتی بدون دستمزد، آسیبپذیری بیشتری دارند. از این رو، سیاستها باید بهگونهای طراحی شوند که این تفاوتها و نیازهای ویژه زنان سالمند را مد نظر قرار دهند.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با چالشهای پیری جمعیت شامل توسعه زیرساختهای مراقبتی ویژه سالمندان، حمایت از مشارکت اجتماعی زنان سالمند، فراهم کردن بازار کار مناسب برای این گروه سنی و ایجاد فرصتهای آموزش و توانمندسازی است. اصلاح سیستم حملونقل و مسکن نیز باید بهگونهای باشد که امکان استفاده آسان برای سالمندان بهویژه زنان تنها یا سرپرست خانوار، فراهم شود. دادهمحوری و جمعآوری اطلاعات دقیق تفکیکشده جنسیتی برای تحلیل بهتر نیازها و ارائه راهکارهای هدفمند بسیار ضروری است.
نمونههای موفقی از شهرهایی که سیاستهای جامع در زمینه مدیریت جمعیت سالمند و عدالت جنسیتی اتخاذ کردهاند، شامل تویاما و یوکوهامای ژاپن، لیسبون پرتغال و منچستر انگلستان میشود. این شهرها با ارتقا زیرساختها، بهبود خدمات بهداشتی و ایجاد فرصتهای مشارکت اجتماعی، زمینههای بهبود کیفیت زندگی سالمندان را فراهم کردهاند.
در منچستر، یکی از پیشگامان این حوزه، راهاندازی پنل حمایتی از زنان است که نمونه بارز تلاش برای تسریع برابری است که به سیاستگذاران امکان میدهد استراتژیهای مبتنی بر شمولیت را توسعه دهند و عواملی نظیر سن، قومیت و ناتوانی را مورد بررسی قرار دهند. منچستر همچنین توسط سازمان جهانی بهداشت بهعنوان نخستین ناحیه شهری در بریتانیا شناخته شده که شهر دوستدار سالمندان ایجاد کرده که برای مردم سالمند با نیازهای متنوع محیطی پذیرا و حمایتی ساخته است. در این شهر سیاستهای برابری، تنوع و شمول در تمام خدمات عمومی اجرا میشود تا نیازهای همه گروههای سنی و جنسیتی تأمین شود.
شهرهای ژاپنی همچون تویاما و یوکوهاما نیز سیاستهای چندجانبهای را پیش گرفتهاند که بر توسعه جمعیتی فشرده و بهبود دسترسی به خدمات برای افراد مسن تأکید دارند. ادغام خدمات بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی، ارتقا کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی سالمندان از اولویتهای آنهاست. این شهرها همکاریهای فراگیر میان بخشهای مختلف جامعه و نهادهای دولتی برای اجرای برنامههای ویژه سالمندان را تقویت کردهاند.
لیسبون نیز در راستای این سیاستها، رویکردی فراگیر اتخاذ کرده که با ترکیب برنامههای مسکن، حملونقل و خدمات عمومی، ضمن مشارکت فعال جامعه مدنی و بخش خصوصی، محیط مناسبی برای زندگی آگاهانه و فعال سالمندان فراهم آورده است.
این تجربهها نشان میدهد که موفقیت در مدیریت موضوعات سن و جنسیت در شهرها مستلزم سیاستگذاری یکپارچه و جامع است که ارتقای زیرساختها، بهبود خدمات سلامت، توجه به نیازهای ویژه جمعیت مسن و تضمین برابری در دسترسی به فرصتهای اجتماعی را در بر گیرد. در عین حال سطح بالایی از مشارکت اجتماعی و همکاری میان نهادهای مختلف برای افزایش اثربخشی برنامهها نیز حیاتی است.
پیری جمعیت شهری و چالشهای آن در اروپا
پیری در شهرها یک تجربه جنسیتی و چندبعدی است که برای زنان بهویژه زنان مهاجر و کمدرآمد، بار مضاعفی از مسئولیتهای مراقبتی و فقر سالمندی را بهدنبال دارد. این مسئله در قالب تغییرات جمعیتی گستردهای نمود پیدا میکند که شهرهای اروپا را در حال حاضر و آینده تحتتأثیر قرار میدهد. تا سال ۲۰۵۰، بیش از ۳۰ درصد جمعیت اتحادیه اروپا را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد. همزمان نرخ تولد کاهش و کمبود نیروی کار افزایش پیدا میکند و مهاجرت، ساختار شهری اروپا را به شکل نوینی تغییر میدهد. این روندها دیگر پیشبینیهای آینده نیستند، بلکه در حال حاضر مشهود شده و شهرها را بهسرعت دچار تحول کردهاند.
این شرایط مقامات شهری و سیاستگذاران اتحادیه اروپا را با پرسشهای مهمی در این زمینه روبهرو کرده است که چگونه شهرها میتوانند در رویارویی با پیری جمعیت و نوسانات اقتصادی، موتور محرک عدالت و نوآوری باقی بمانند و زندگی شهری را بهگونهای طراحی کنند که کرامت سالمندان حفظ، آیندهای عادلانه برای نسلهای جوان تضمین و فرصتهای فراگیری برای تازهواردان فراهم شود.
مونههایی از اقدامات شهری موفق در این زمینه وجود دارد. همانطور که پیش از این هم عنوان شد، در منچستر بهعنوان بخشی از شبکه جهانی سازمان جهانی بهداشت برای شهرهای دوستدار سالمندان، سیاستهای شهری جامع در زمینه پیر شدن جمعیت تدوین شده است. این سیاستها شامل حملونقل قابل دسترس و مراقبت مبتنیبر جامعه میشوند که هدف آن حمایت از خودمختاری و مشارکت اجتماعی سالمندان است.
در ریگا، پایتخت لتونی، طرح «خودمختاری و هدفمندی در مراکز پیری» به جای مدلهای سنتی، سالمندان را از طریق فعالیتهای مشارکتی و مراقبتهای همآفرینیشده به جامعه بازمیگرداند و در آمستردام پروژه «آپارتمانهای زندگی طولانی» اجرا شده که امکان زندگی گروهی سالمندان با حمایت همسالان و مراقبین در محل زندگی خود را فراهم میکند؛ مدلی که از مراقبت برای سالمندان به مراقبت با سالمندان تغییر رویکرد داده است.
در شهرهای دیگر، با حمایت از «دستور کار لیبرال جدید»، تلاش میشود تا امکان ترکیب مشارکت شغلی و مراقبتی برای همه جنسیتها فراهم شود. در این دیدگاه، مراقبت بهعنوان یک زیرساخت حیاتی اقتصادی برای تابآوری بلندمدت شهری شناخته میشود. همچنین بر ثبات مالی و توازن کار-زندگی زنان بهعنوان کلید افزایش نرخ زادوولد در اروپا تأکید میشود.
کاهش ۵.۴ درصدی نرخ تولد در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۳، مشکلات اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر جمعیت را برجسته و توجه به این مسائل را ضروری کرده است. در مقابل، شهرها با تمرکز بر استراتژیهای مهارتی فراگیر، رویکردهای مبتنیبر حقوق و سیاستهای میانبخشی بهدنبال ارتقای عدالت و رفع این مشکلات هستند.
از جمله اقدامات برجسته میتوان به تعهد ۱۰۰ شهر به کمپین «شهرهای فراگیر برای همه» اشاره کرد که حقوق کودکان را در فضای واقعی و مجازی تضمین میکند، خدمات مبتنیبر داده را توسعه میدهد و دسترسی بدون تبعیض به خدمات بهداشتی، مسکن و عمومی را فراهم میآورد. در حوزه آموزش نیز ایجاد فرصتهای برابر، اساس تغییرات است و شهرداریها باید بهطور ویژه به مناطقی با بیشترین نیاز همچون مدارس محلههای محروم منابع اختصاص دهند. مدارس خانوادگی در بعضی شهرها علاوهبر آموزش کودکان، والدین را در مهارتهای زبان و مدیریت مالی حمایت و به تقویت افراد و جامعه کمک میکنند.
پروژههای میاننسلی ویژه فراگیری مهاجران شامل مراکزی است که خدمات روانشناسی ویژه آسیبدیدگان ناشی از تروما، مشاورههای همتایان و فعالیتهای جامعهسازی ارائه میکنند. این پروژهها تنوع جنسیتی، مهاجرت و تجارب جابهجایی را بهرسمیت میشناسند و بر لزوم راهکارهای مراقبتی و فرهنگی حساس تأکید دارند.
پیر شدن جمعیت شهری و تغییرات ساختاری ناشی از آن چالشی چندبعدی است که نیازمند راهبردهای نوآورانه، همکاری چندسطحی و تمرکز ویژه بر عدالت جنسیتی و بین نسلی است تا شهرهای آینده، انسانیتر، فراگیرتر و عادلانهتر باشند.
افزایش نگرانیهای انرژی در اروپا با کاهش عرضه برق پاک
تولید برق بادی در اروپا پس از پایان فصل تابستان ۲۰۲۵ و با کاهش تابش خورشید نقش اصلی رشد عرضه برق پاک را بر عهده خواهد گرفت. در ماههای گذشته، بهدلیل دورههای طولانی وزش باد کم، سطح تولید برق بادی در اروپا پایینتر از حد معمول بود و همین موضوع موجب کاهش کلی عرضه برق پاک نسبت به سال گذشته شده است.
بر اساس دادههای مؤسسه تحقیقاتی امبر، از ابتدای سال جاری تا پایان ماه آگوست، تولید برق از منابع بادی در اروپا ۶ درصد کمتر از مدت مشابه در سال ۲۰۲۴ بوده و در مجموع عرضه برق پاک ۲ درصد کاهش پیدا کرده است، با این حال پیشبینیها نشان میدهند که در نیمه دوم سپتامبر تولید برق بادی در منطقه اروپا بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا کند و درصورت تداوم این روند در طول زمستان که بهطور معمول بادهای قویتر میوزند، احتمال ثبت رکورد جدیدی در تولید برق پاک وجود دارد.
از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون، برق خورشیدی پرچمدار تولید برق پاک در اروپا بوده و نسبت به سال گذشته بیش از ۲۰ درصد افزایش نشان داده است. اروپا در ماههای می و ژوئن شاهد ثبت رکوردهای پیدرپی در تولید برق خورشیدی بود که ناشی از توسعه ظرفیت نصبشده در سراسر قاره است. با این حال در ماههای جولای و آگوست بهدلیل کاهش طول روز و آسمان ابریتر، تولید برق خورشیدی کاهش پیدا کرده است. در مقابل تولید برق بادی پس از تابستان و با شروع فصل پاییز که وزش بادها قویتر میشود، افزایش خواهد داشت. این دو منبع انرژی بهصورت مکمل، پایداری تولید برق پاک را در طول سال تضمین میکنند.
ضعف وزش باد در نیمه اول سال ۲۰۲۵ نگرانیهایی را به وجود آورده بود که آیا کاهش تولید برق بادی در ماههای آینده نیز ادامه خواهد داشت یا خیر. سرعت باد در اروپا در این بازه زمانی بین ۴ تا ۸ درصد کمتر از متوسط بلندمدت و بهویژه در چهار ماه اول سال، تولید برق بادی حدود ۱۶ درصد پایینتر از مدت مشابه سال گذشته بوده است. بعضی کشورهای بزرگ تولیدکننده برق بادی ازجمله آلمان و بریتانیا کاهش شدیدتری را تجربه کرده و آلمان با افت ۳۰ درصدی و بریتانیا با کاهش ۲۰ درصدی تولید برق بادی روبهرو شدهاند.
با این وجود پیشبینیهای جدید، افزایش قابلتوجه تولید برق بادی در پاییز و زمستان امسال را نشان میدهند. دادههای مؤسسه LSEG (یک شرکت جهانی فعال در زمینه زیرساختها و دادههای بازارهای مالی) حاکی از آن است که میانگین تولید روزانه برق بادی در سراسر اروپا از حدود ۴۰ هزار مگاوات ساعت در اوایل سپتامبر به ۶۰ تا ۱۱۰ هزار مگاوات ساعت در نیمه دوم ماه افزایش خواهد داشت. در آلمان نیز پیشبینی میشود تولید برق بادی از ۱۰ هزار و ۷۰۰ مگاوات ساعت در آگوست به بیش از ۲۴ هزار مگاوات ساعت در دسامبر برسد. در بریتانیا علاوهبر افزایش تولید از ۵۱۰۰ مگاوات ساعت در آگوست به ۱۰ هزار و ۵۰۰ مگاوات ساعت در دسامبر، این رقم حدود ۱۰ درصد بالاتر از متوسط بلندمدت خواهد بود.