به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
تولید برق خانگی با توربین بادی کوچک؛ تحولی در استقلال انرژی
در دنیایی که توجه به حفظ محیطزیست و استفاده از انرژیهای پاک هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند، استفاده از توربینهای بادی کوچک با توان ۶ کیلووات میتواند تحولی چشمگیر در استقلال انرژی خانگی و حمایت از پایداری شخصی ایجاد کند. این فناوری نوین نهتنها انرژی پاک و پایدار تولید میکند، بلکه به افراد این امکان را میدهد تا زندگی خود را در راستای ارزشها و اهداف زیستمحیطی هماهنگ کنند. اگرچه نصب یک توربین بادی کوچک گامی محدود در کاهش رد پای کربنی هر خانه محسوب میشود، اما در مقیاس جهانی چنین اقداماتی میتواند نقش بهسزایی در رسیدن به هدف انتشار صفر گازهای گلخانهای و ساختن آیندهای سبزتر ایفا کند.
سازمان ملل متحد در راستای مقابله با پیامدهای تغییرات اقلیمی، دستیابی به انتشار صفر گازهای گلخانهای را هدفگذاری کرده است. بخش انرژی با سهمی حدود ۶۰ درصد در انتشار این گازها، بر اساس آمار سال ۲۰۲۳، همچنان بهشدت وابسته به سوختهای فسیلی است. بنابراین گذار از انرژیهای فسیلی به منابع تجدیدپذیر، راهکاری ضروری برای تحقق اهداف کاهش انتشار تا سالهای ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ بهشمار میرود. با این حال این انتقال بهدلیل چالشهایی همچون نیازمند بودن به نوسازی زیرساختها، فرآیندهای پیچیده برنامهریزی و بررسیهای زیستمحیطی، همچنین کمبود سرمایهگذاریهای کلان، ممکن است روندی طولانی باشد و تا ۵ تا ۱۵ سال طول بکشد.
در این میان، توربینهای بادی SD6 و SD6+ که از ۲۵ سال پیش بهعنوان بهترین نمونههای توربین کوچک در بریتانیا و بازارهای بینالمللی شناخته شدهاند، میتوانند پاسخ فوری و عملی برای تولید انرژی سبز در خانهها و واحدهای کوچک باشند. این دستگاهها با ویژگیهایی نظیر تیغههای سهپر خودتنظیم، شروع به کار در سرعت باد پایین ۲.۵ متر بر ثانیه، توان کار مداوم حتی در بادهای شدید بدون نیاز به ترمز و قابلیت اتصال به شبکه برق یا سیستمهای باتری، انتخابی ایدهآل برای کاربران خانگی و تجاری به حساب میآیند.
مدل SD6 مناسب مصارف روستایی، مزارع کوچک، کاربردهای تجاری، مخابرات، بخشهای عمومی و جزایر دورافتاده است، در حالی که مدل SD6+ بهطور عمده در کشاورزی، مصارف خانگی، امور عمومی و بخش مخابرات کاربرد دارد. بهرهگیری از این توربینها موجب کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و کم شدن رد پای کربنی میشود و در کنار تأمین انرژی پاک و پایدار، نقش مهمی در تحقق ارزشها و اهداف پایداری فردی ایفا خواهد کرد.
فناوریهای نوآورانه همچون توربینهای بادی کوچک از ابزارهای کلیدی جهت دستیابی به اهداف بینالمللی کاهش انتشار گازهای گلخانهای و مقابله با تغییرات اقلیمی بهشمار میروند. این فناوریها با فراهم آوردن استقلال انرژی خانگی، امکان تولید برق پاک، مطمئن و مستمر را برای افراد فراهم میکنند و بهعنوان بخش مهمی از راهکارهای جهانی برای آیندهای سبزتر شناخته میشوند.
تبدیل پلاستیک به بنزین در یک مرحله و دمای محیط
گروهی از دانشمندان آمریکایی و چینی موفق به توسعه روشی نوین برای تبدیل ضایعات مخلوط پلاستیکی به سوخت بنزینی شدند که در یک مرحله، در دمای محیط و فشار عادی انجام میشود و بازدهی آن بیش از ۹۵ درصد است. این فناوری در مقایسه با روشهای معمول نیازمند انرژی کمتر، تجهیزات سادهتر و فرایندی کوتاهتر است که امکان گسترش صنعتی آن را فراهم میکند. این تحقیق مشترک توسط پژوهشگران آزمایشگاه ملی اقیانوس آرام شمال غربی آمریکا، دانشگاه کلمبیا، دانشگاه فنی مونیخ و دانشگاه شرق چین انجام شده است.
در پایان فرایند، دو محصول اصلی بهدست میآید که شامل سوخت بنزین (شامل هیدروکربنهایی با زنجیره ۶ تا ۱۲ کربن که جز اصلی بنزین هستند) و اسید هیدروکلریک میشود. اسید هیدروکلریک تولیدشده قابلیت استفاده مجدد در صنایع متنوع همچون تصفیه آب، فرآوری فلزات، داروسازی، تولید مواد غذایی و پتروشیمی را دارد که علاوهبر فواید زیستمحیطی، ارزش اقتصادی قابلتوجهی نیز ایجاد میکند. در این فرایند، ضایعات پلاستیکی با ایزوآلکانهای سبک که از فرآوردههای جانبی پالایشگاهها هستند، واکنش میدهد و ضمن تولید هیدروکربنهای مناسب برای بنزین، اسید هیدروکلریک نیز بازیافت و جایگزین روشهای پرانرژی سنتی در صنایع مربوطه میشود.
یکی از چالشهای مهم در بازیافت پلاستیک، مواد PVC یا پلی وینیل کلراید است که حدود ۱۰ درصد تولید جهانی پلاستیک را تشکیل میدهد. به. دلیل وجود کلر در ساختار آن، هنگام بازیافت یا سوزاندن، احتمال آزادسازی مواد سمی وجود دارد و به همین دلیل باید پیش از تبدیل، کلر آن حذف شود که این مرحله بهطور معمول به. صورت فرایندی جداگانه و در دمای بالا انجام میشود که این امر هزینه و پیچیدگی فرآیند را افزایش میدهد. در روش نوین حاضر، حذف کلر و تبدیل پلاستیک PVC به هیدروکربنهای فاقد کلر و اسید هیدروکلریک در یک مرحله انجام میشود که از نظر علمی و عملی یک پیشرفت چشمگیر بهشمار میرود.
این روش در آزمایشهای انجامشده روی نمونههای واقعی ضایعات پلاستیکی، در دمای ۳۰ درجه سلسیوس بازدهی ۹۵ درصد برای لولههای نرم PVC و ۹۹ درصد برای لولهها و سیمهای سخت PVC نشان داده است و در مخلوط کردن PVC با سایر پلاستیکهای پلیاولفینی بازدهی تبدیل به ۹۶ درصد در دمای ۸۰ درجه سلسیوس رسیده است. پژوهشگران تأکید دارند این فرایند برای ضایعات پلاستیکی مخلوط و آلوده نیز مناسب و کاراست.
با توجه به افزایش چشمگیر تولید جهانی پلاستیک که حدود ۱۰ میلیارد تن است و بخش بزرگی از آن به ضایعات غیرقابل بازیافت تبدیل میشود، این روش میتواند راهکاری مؤثر و اقتصادی برای مدیریت پایدار ضایعات پلاستیکی و کاهش آسیبهای زیستمحیطی باشد. همچنین بازیافت اسید هیدروکلریک بهعنوان ماده اولیه صنعتی موجب کاهش نیاز به روشهای پرمصرف و پرهزینه سنتی میشود. این فناوری مسیر جدیدی برای حرکت به سمت اقتصاد چرخشی باز میکند که در آن ضایعات پلاستیکی به محصولات با ارزش از جمله سوخت و مواد شیمیایی قابل استفاده تبدیل میشوند.
نتایج این تحقیق در مجله معتبر علوم (Science) منتشر و توجه زیادی را در حوزه فناوریهای پاک و بازیافت به خود جلب کرده است. این دستاورد میتواند گامی مهم در جهت بهرهوری بهتر از منابع، کاهش آلودگی محیط زیست و ایجاد چرخهای پایدار برای استفاده مجدد از ضایعات پلاستیکی باشد.
سقوط توان خرید خانه در شهرهای بزرگ دنیا + اینفوگرافی
مطالعهای که توسط مرکز جمعیتشناسی و سیاست دانشگاه چپمن انجام شده، بازارهای مسکن جهان را بر اساس نسبت قیمت خانه به درآمد خانوار رتبهبندی کرده است. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا، خرید خانه بهطور فزایندهای غیرقابلدسترس شده است؛ بهطوری که قیمتهای مسکن بهطور قابلتوجهی از درآمدها جلو زده و این موضوع، امکان خانهدار شدن برای طبقات متوسط و سایر اقشار را بهشدت محدود کرده است.
در این گزارش که بر اساس دادههای گزارش بینالمللی قابلیت خرید مسکن سال ۲۰۲۵ تهیه شده، ۹۴ بازار مسکن برجسته در سراسر جهان مورد مقایسه قرار گرفتهاند تا شهرهایی که بالاترین نسبت قیمت خانه به درآمد خانوار را دارند، مشخص شوند. این نسبت نشان میدهد که برای خرید یک خانه متوسط، به چند برابر درآمد سالانه یک خانوار نیاز است و هرچه این عدد بزرگتر باشد، خرید خانه سختتر و غیرقابلتحملتر خواهد بود.
گرانترین بازارهای مسکن جهان بر اساس نسبت قیمت خانه به درآمد:
- هنگکنگ ۱۴.۴
- سیدنی ۱۳.۸
- سنخوزه ۱۲.۱
- ونکوور ۱۱.۸
- لسآنجلس ۱۱.۲
- آدلاید ۱۰.۹
- هونولولو ۱۰.۸
- سانفرانسیسکو ۱۰
- ملبورن ۹.۷
- سندیگو ۹.۵
- بریزبن ۹.۳
- گرین لندن ۹.۱
- تورنتو ۸.۴
- پرت ۸.۳
- میامی ۸.۱
- آکلند ۷.۷
- بریستول-بث ۷.۵
- نیویورک ۷.۴
- وارینگتون و چشایر ۷.۴
- مناطق حومه لندن ۷.۳
هنگکنگ با نسبت حیرتآور ۱۴.۴ بالاتر از همه قرار دارد، به این معنا که قیمت یک خانه معمولی معادل بیش از ۱۴ برابر درآمد سالانه یک خانوار است. دلیل اصلی این وضعیت، محدودیت شدید در عرضه زمین و تقاضای بسیار بالا از سوی سرمایهگذاران داخلی و خارجی است. با وجود تلاشهای دولت برای افزایش عرضه مسکن، طی دهه گذشته این شرایط حتی وخیمتر شده است. برای درک بهتر ابعاد این مشکل، بررسی معاملات گرانترین خانههای فروختهشده در هنگکنگ میتواند مفید باشد.
در آمریکای شمالی، شهرهای ساحل غربی همچون ونکوور، سنخوزه، لسآنجلس، هونولولو، سانفرانسیسکو و سندیگو از جمله ۱۰ بازار مسکن غیرقابلتحمل جهان بهشمار میروند. این شهرها بهدلیل برخورداری از تقاضای بالا، محدودیتهای جغرافیایی و عرضه محدود مسکن جدید، شاهد نسبتهای قیمت به درآمدی در بازه ۹ تا بیش از ۱۲ هستند. برای مثال در لسآنجلس این نسبت به ۱۱.۲ رسیده و این امر خرید خانه را برای خانوادههای طبقه متوسط بهطور تقریبی غیرممکن کرده است.
روند افزایش شدید قیمت مسکن در حالی رخ داده است که درآمدها به شکل چشمگیری افزایش پیدا نکرده یا رشد کندی داشتهاند. این امر موجب شده توان خرید خانه در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان به ویژه هنگکنگ و شهرهای مهم ساحل غربی آمریکا به شکل بیسابقهای کاهش پیدا کند. پیامدهای این بحران شامل افزایش تبعیض اجتماعی، مشکلات جمعیتی و کاهش کیفیت زندگی است و ضرورت اتخاذ سیاستهای جدی و کارآمد در حوزه مسکن را بیش از پیش نمایان میکند.
سیاستهای مالیاتی چه کشورهایی موفق بوده است + اینفوگرافی
شاخص رقابتپذیری بنیاد مالیاتی سال ۲۰۲۴، تصویری روشن از وضعیت جهانی نظامهای مالیاتی ارائه میکند. این رتبهبندی نشاندهنده اهمیت ساختار نظام مالیاتی در رقابت اقتصادی جهانی است.
شاخص یادشده برای یازدهمین سال متوالی کشور استونی را بهعنوان بهترین نظام مالیاتی در میان اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) معرفی کرده است. ویژگی اصلی این نظام، نرخ ثابت ۲۰ درصد مالیات بر درآمد شخصی و سود شرکتها است که تنها هنگام توزیع سود پرداخت میشود؛ بنابراین مشوقی برای سرمایهگذاری مجدد در کسبوکار ایجاد و از مالیات مضاعف جلوگیری میکند. استونی همچنین از مالیات بر ثروت و ارث معاف است و مالیاتهای املاک را به سطح محلی واگذار کرده که این امر موجب کاهش هزینههای اجرایی و تحریفهای مالیاتی شده است.
دو کشور دیگر حوزه بالتیک یعنی لتونی و لیتوانی نیز در کنار استونی در میان پنج کشور برتر این شاخص قرار دارند. این منطقه با اعمال نظام مالیاتی ساده و نرخهای ثابت، هزینههای اضافی ناشی از پرداختهای بیمههای اجتماعی و پیچیدگیهای قانونی را کاهش داده و زمینه مناسبی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و تسهیل فرآیندهای استخدام نیروی کار فرامرزی فراهم کرده است. این امر در تضاد با تجربه کشورهای اروپایی بزرگ همچون آلمان و فرانسه است که بهعلت پیروی از نظامهای مالیاتی پیچیدهتر و متکی به مالیاتهای سطح بالا و کسریهای متعدد، هزینههای انطباق و اجرای مالیات بالایی دارند.
از سوی دیگر، کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا که در میانه جدول این شاخص قرار دارند به دلیل سیستم مالیاتی شهروندی که شامل مالیات بر درآمد و سودهای خارجی نیز میشود، در جذب سرمایهگذاریهای فرامرزی محدودیتهایی دارند. فرانسه و ایتالیا نیز بهدلیل مالیاتهای بالای بیمههای اجتماعی و پایه محدود مالیاتی مصرف، در انتهای این رتبهبندی قرار گرفتهاند. این سیاستها بهطور عمده برای گسترش حمایتهای اجتماعی و ایجاد عدالت اقتصادی طراحی شده، اما بر تحرک سرمایه و آزادی جریانهای مالی تأثیر منفی گذاشتهاند.
شاخص بنیاد مالیاتی بیشتر بر جذب سرمایه و تقویت کسبوکار تمرکز دارد و معیارهای دیگری همچون کاهش نابرابری، حمایت از خدمات عمومی گسترده، پایداری مالی بلندمدت و تمایلات دموکراتیک را در نظر نمیگیرد. بنابراین هرچند نظام مالیاتی استونی برای جذب سرمایه موفق است، اما ممکن است در زمینههای اجتماعی همچون ایجاد رفاه گسترده و کاهش نابرابری بهینه نباشد که این امر موضوع بحث و اهمیت در بررسی جامع کیفیت نظامهای مالیاتی است.
با این وجود کشورهای حوزه بالتیک با سیاستهای مالیاتی ساده، شفاف و کمهزینه، نمونهای موفق از ترکیب سیاستهای مالیاتی برای رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذاری بهشمار میآیند، در حالی که برخی کشورهای بزرگتر با هزینههای بالای مالیاتی و پیچیدگیهای قانونی در رتبههای پایینتر این شاخص قرار دارند.
زندگی دوم توربینهای مستهلک در نیمکتها و ایستگاههای اتوبوس
با گسترش سریع استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، توربینهای بادی بهعنوان یکی از ارکان اصلی تولید انرژی پاک و پایدار در جهان، روز به روز اهمیت فزایندهای پیدا کردهاند. در سال ۲۰۲۵، ظرفیت نصبشده توربینهای بادی در سطح جهانی به حدود هزار گیگاوات رسیده است که سهم قابلتوجهی از تولید برق را به خود اختصاص میدهد و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ این سهم به ۱۴ درصد افزایش پیدا کند، اما این رشد سریع با چالش مهم بازیافت و مدیریت پایانی عمر قطعات توربینهای بادی بهویژه تیغهها و نازلها همراه بوده است.
تیغهها و نازلهای توربین بادی که بهطور معمول از مواد کامپوزیتی پیچیده و فایبرگلاس تشکیل شدهاند، بهدلیل ساختار یکپارچه و مقاوم، بازیافت مکانیکی و شیمیایی دشواری دارند. این موضوع سبب شده که حجم قابلتوجهی از زبالههای این صنعت بهویژه تیغهها، به محلهای دفن زباله یا روشهای غیرپایدار دیگر منتقل شوند. از سوی دیگر، نبود اطلاعات دقیق درباره ترکیبات مواد و فرایندهای ساخت تیغهها، فرایند بازیافت را بسیار پیچیدهتر کرده است.
در مقابل این چالش، نوآوریهایی در زمینه استفاده مجدد و بازیافت قطعات توربینهای بادی معرفی شدهاند که بازتابدهنده حرکت بهسوی طراحی پایدار و اقتصاد دورانی است. یکی از برجستهترین پروژهها، خانه کوچک نستله (Nestle) است که از بخش نازل یک توربین بادی ازکارافتاده مدل V80 2MW ساخته شده است. این خانه کوچک و مدرن که حدود ۳۵ متر مربع مساحت دارد، با طراحی مینیمالیستی، پنجرهها و درهای شیشهای بزرگ و سیستمهای انرژی خورشیدی، فضای زندگی روشن و راحتی را فراهم میکند. ساخت این میکروخانه که نخستین بار در دنیا از یک نازل توربین بادی صورت گرفته، محور همکاری میان صنعت انرژی بادی و دنیای طراحی است و با موفقیتها و استقبال گستردهای همراه بوده است.
این پروژه نمونه کاملی از کاربرد قطعات پیچیده و سنگین توربین بادی در تولید فضاهای مسکونی نوین است که علاوهبر کاهش هدررفت مواد، آموزش و الگوسازی برای پروژههای مشابه را فراهم میآورد. سازنده این خانه همچنین قطعات توربین را به انواع ساختارهای دیگر همچون موانع صوتی کنار جادهها، نیمکتها و ایستگاههای اتوبوس در بعضی نقاط تبدیل کرده که نشاندهنده ظرفیت بالای قطعات توربین برای کاربردهای متنوع و کمهزینهتر نسبت به بازیافت مکانیکی است.
وجود استانداردهایی همچون «گذرنامه مواد» و ترویج شفافسازی اطلاعات تولیدکنندگان نیز در حال شکلگیری است تا طراحی و بازیافت توربینها آسانتر شود، با این حال سازندگان توربینها همچنان در برابر فاش کردن اطلاعات فنی آنها هنوز مقاومت میکنند. سرمایهگذاریهای دولتی نیز از جمله در آمریکا برای توسعه فناوریهای مقرونبهصرفه بازیافت، نشانه جدیت جامعه جهانی در حل این مشکل است.
با توجه به روند رو به رشد استفاده از انرژی بادی و چالشهای بازیافت قطعات آن، پروژههای اینچنینی نهتنها پاسخهای عملی به مشکل زبالههای توربین ارائه میدهند، بلکه کمک میکنند تا فرهنگ استفاده مجدد و طراحی پایدار در صنایع انرژی و ساختمانهای مدرن جا بیفتد. این حرکت نشان میدهد که بهجای رهاسازی قطعات ارزشمند توربین بهعنوان زباله، میتوان به آنها زندگی دوم با ارزش افزوده بخشید و از این رو به حفاظت محیط زیست و کاهش مصرف منابع کمک شایانی کرد.
حفظ هویت فرهنگی و تاریخی شهرها با طراحی ایستگاههای قطار
ژاپن سرزمینی با تاریخچهای بیش از یک قرن در حملونقل ریلی است و ایستگاههای راهآهنی دارد که نهتنها نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا کردهاند، بلکه بهعنوان میراث فرهنگی نیز شناخته میشوند. بعضی از این ایستگاهها توسط سازمان امور فرهنگی ژاپن بهعنوان «اموال فرهنگی مهم» ثبت شدهاند و نمادی از تاریخ و فرهنگ این ملت هستند که در ادامه چند نمونه شاخص این ایستگاهها معرفی میشود.
ایستگاه توکیو
ایستگاه توکیو که در سال ۱۹۱۴ افتتاح شد، یکی از مهمترین و تاریخیترین ایستگاههای ژاپن بهشمار میرود. ساختمان این ایستگاه به سبک معماری اروپایی و با استفاده از آجرهای قرمز رنگ ساخته شده است و بهعنوان نمادی از دوران مدرنسازی ژاپن شناخته میشود. طراحی اولیه ساختمان دارای سه طبقه و دو گنبد شمالی و جنوبی بود که پس از آسیبهای شدید جنگ جهانی دوم، بخشهایی از آن تخریب و تغییراتی در ظاهر آن ایجاد شد.
بازسازیهای گستردهای شامل بازسازی طبقه سوم و ساخت گنبدهای نیمکرهای که در مقابل گنبدهای چندضلعی قدیمی قرار داشتند، از سال ۲۰۰۷ آغاز شد که هدف اصلی آنها بازگرداندن این ساختمان به شکل و شکوه اصلی بود. این بازسازی همچنین شامل نصب سازههای مقاوم در برابر زلزله و بهبود امکانات رفاهی بود. ایستگاه توکیو علاوهبر کارکرد اصلی، میزبان هتل مجللی است که در سال ۱۹۱۵ افتتاح شد و یکی از شاخصترین هتلهای لوکس ژاپن محسوب میشود. این هتل بهدلیل اتصال مستقیم به ایستگاه قطار، برای مسافران بسیار محبوب است و سابقه اقامت شخصیتهای برجسته و نویسندگان معروف را در کارنامه خود دارد.
ایستگاه موجیکو
ایستگاه موجیکو در شهر کیتاکیوشو در استان فوکوئوکا قرار دارد و نمونهای ممتاز از تأثیرات معماری غربی در ژاپن است. ساختمان موجیکو به سبک نئورنسانس طراحی شده و با جزئیات دقیق و زیبا، یادآور معماری اروپایی قرن نوزدهم است. این ایستگاه در سال ۱۸۹۱ افتتاح شد و در ابتدا نقش مهمی در انتقال مسافران بین جزیره هونشو و کیوشو داشت، چرا که مسافران پیش از ساخت تونل کانمون، با کشتی از روی تنگه کانمون عبور میکردند. ساختمان فعلی که در ۱۹۱۴ ساخته شد، با ساختاری سنگین و طراحی متقارن، یک بنای تاریخی حفاظت شده بهشمار میرود.
مرمتهای گستردهای که از سال ۲۰۱۲ آغاز شد و در ۲۰۱۹ به پایان رسید، باعث بازگشت شکوه اصلی بنا و حفظ جزئیات معماری همچون پنجرهها و تزئینات داخلی شده است. موجیکو امروزه یکی از مهمترین ایستگاههای تاریخی در ژاپن است که حس نوستالژیک و زیبایی خاصی برای بازدیدکنندگان به ارمغان میآورد.
ایستگاه سابق تایشا
این ایستگاه در شهر کوچک تایشا واقع در استان شیمانه قرار دارد و معماری آن بهشدت تحت تأثیر معبد باستانی ایزومو تایشا است که یکی از مقدسترین زیارتگاههای شینتو در ژاپن است. ساختمان ایستگاه از چوب ساخته شده و طراحی آن تقلیدی دقیق و زیبا از سبک سنتی معبد ایزومو تایشا است. سقفهای شیروانی و جزئیات معماری سنتی این ایستگاه بهخوبی با محیط طبیعی اطراف هماهنگ شدهاند.
ساختمان ایستگاه تایشا بهعنوان نمادی از ترکیب فرهنگ مذهبی و فناوری حملونقل، اهمیت ویژهای دارد و نشاندهنده تلاقی سنت و مدرنیته در ژاپن است. این ایستگاه که در سال ۱۹۱۲ افتتاح شده بود، از سال ۱۹۹۰ خدمات قطاری در آن ارائه نمیشود، اما بهدلیل ارزش فرهنگی و تاریخی، بهعنوان اثر مهم فرهنگی در سال ۲۰۰۴ ثبت شده است و حفاظت میشود.
ایستگاه اوتارو
ایستگاه اوتارو واقع در هوکایدو یکی از محبوبترین دروازههای ورود به شهر گردشگری اوتارو است. ایستگاه اوتارو که در سال ۱۹۰۳ افتتاح شد، ساختمانی دارد که در سال ۱۹۳۴ ساخته شده و بهدلیل استفاده از سازههای بتن مسلح و پنجرههای شیشهای خاص موسوم به «کیتاچی» که نوعی شیشه دستساز و بومی اوتارو است، اهمیت ویژهای دارد.
معماری این ایستگاه تلفیقی از سبکهای مدرن اولیه قرن بیستم و معماری محلی است که باعث شده است بهعنوان نمونهای کمیاب از ایستگاههای دوره شووا شناخته شود. این ساختمان بهصورت یک اثر ثبتشده فرهنگی از سال ۲۰۰۶ محافظت میشود و علاوهبر کاربرد راهآهن، نقشی کلیدی در حفظ هویت فرهنگی شهر ایفا میکند.
ایستگاه سابق موروران
ایستگاه موروران در هوکایدو یکی از قدیمیترین ایستگاههای ژاپن است که در سال ۱۹۱۲ افتتاح شده و ساختمان اصلی آن بیش از یک قرن بهعنوان ایستگاه قطار خدمت کرده است. در سال ۱۹۹۷، ایستگاه به مکان جدیدی منتقل شد، اما ساختمان قدیمی بهعنوان یک اثر فرهنگی مهم ثبت و حفظ شد. معماری این بنا ساده و کاربردی است ولی در عین حال نشاندهنده سبکهای رایج در ابتدای قرن بیستم است. امروزه این ساختمان به مرکز اطلاعرسانی گردشگری موروران تبدیل شده است و به بازدیدکنندگان امکان آشنایی با تاریخچه منطقه و حملونقل ریلی را میدهد.
ایستگاه هاراجوکو
ایستگاه هاراجوکو که در سال ۱۹۲۴ ساخته شده، از ایستگاههای تاریخی منطقه توکیو است و با معماری چوبی و سبک نیمهچوبی انگلیسی شناخته میشود. ساختمان دو طبقه این ایستگاه با سقف شیروانی بلند و جزئیات ظریف چوبی، نمایانگر معماری کلاسیک انگلیسی است که در دهههای ابتدایی قرن بیستم در ژاپن محبوب بود. این ایستگاه نهتنها دروازه ورود به محله پرجنبوجوش و معروف هاراجوکو است بلکه بهعنوان نمادی از تلفیق فرهنگ غربی و ژاپنی بهشمار میآید و تاکنون بهعنوان بخشی از هویت منطقه حفظ شده است.
ایستگاه نیکو
ایستگاه نیکو در شهری تاریخی در هونشو، از سال ۱۸۹۰ فعالیت خود را آغاز کرد و ساختمان اصلی آنکه در سال ۱۹۱۲ ساخته شد، نمایانگر سبک نئورنسانس و معماری نیمه چوبی است. طراحی این ایستگاه تلفیقی از معماری اروپایی و ژاپنی است که با داشتن جزئیات تزئینی و ساختار مستحکم، نمونهای ارزشمند از میراث معماری ژاپن بهشمار میرود. ایستگاه نیکو دو بار مورد بازسازی قرار گرفته است؛ یک بار در ۲۰۰۹ برای گرامیداشت ۱۲۰ سالگیاش و بار دیگر بین ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ برای حفظ و بهبود شرایط ساختمان. این ایستگاه همچنان در خدمت مسافران است و دروازهای تاریخی به سمت معابد و طبیعت زیبای نیکو محسوب میشود.
تولید برق بی پایان با فناوری انرژی جدید
نیروگاه انرژی اسمزی فناوری نوینی است که از اختلاف غلظت نمک میان آب شیرین و آب شور بهرهبرداری و با استفاده از یک غشای نیمهتراوا، انرژی تولید میکند. این فناوری که بر اساس پدیده طبیعی اسمز شکل گرفته است، به این صورت عمل میکند که آب از محلول کمغلظت (آب شیرین) به سمت محلول پرغلظتتر (آب شور) از طریق غشا حرکت میکند تا غلظت دو سوی آن متعادل شود. حرکت آب منجر به ایجاد فشار میشود و این فشار توربینها را به حرکت در میآورد که این حرکت توربینها توسط ژنراتورها به برق تبدیل میشود.
در نسل تازه نیروگاههای اسمزی پیشرفتهای چشمگیری در فناوری غشاها حاصل شده است. استفاده از غشاهای زیستی با نانوپروسهای بسیار ریز موجب افزایش چشمگیر کارایی شده و هزینههای تولید نیز بهشدت کاهش پیدا کرده است. این فناوری نوین نهتنها راندمان تولید انرژی را بهطور قابلتوجهی بهبود بخشیده، بلکه به سمت صنعتی شدن در مقیاس بالا پیش میرود.
یکی از تازهترین پروژههای مهم در این زمینه، نیروگاه اوسمورون در فرانسه است که در پایان سال ۲۰۲۴ در تلاقی رودخانه رون و دریای مدیترانه به بهرهبرداری رسید. این نیروگاه قصد دارد در آینده نزدیک ظرفیت تولید خود را به ۵۰۰ مگاوات افزایش دهد که این میزان انرژی برای تأمین برق بیش از یک میلیون خانوار کافی است.
ژاپن نیز در آگوست ۲۰۲۵ نخستین نیروگاه اسمزی خود را در فوکوئوکا راهاندازی کرد. این نیروگاه از اختلاف غلظت نمک آب دریا و آب تصفیهشده فاضلاب محلی استفاده و سالانه بیش از ۸۸۰ هزار کیلووات ساعت برق تولید میکند. این انرژی برای تأمین برق یک مرکز نمکزدایی مورد استفاده قرار میگیرد که آب شیرین فوکوئوکا و مناطق اطراف را تأمین میکند. نیروگاه فوکوئوکا که دومین نمونه عملیاتی این فناوری در جهان است، نمونهای پرتوانتر از نخستین نیروگاه اسمزی جهان یعنی پروژه دانمارکی افتتاحشده در ۲۰۲۳ محسوب میشود.
ویژگی برجسته نیروگاههای اسمزی این است که برخلاف انرژی خورشیدی و بادی که به شرایط جوی و زمان روز بستگی دارند، توانایی تولید برق پایدار و مستمر در تمام ساعات و روزهای سال را دارند. این پایداری بهدلیل دائمی بودن اختلاف غلظت آب شیرین و شور در مناطق ساحلی است.
با وجود موفقیتهای اخیر، چالشهایی همچون هزینه و راندمان غشاها همچنان در مسیر توسعه این فناوری باقی است، اما پیشرفتهای مستمر و کاهش هزینهها امیدها را برای تبدیل انرژی اسمزی به یکی از منابع اصلی و مقرونبهصرفه انرژیهای تجدیدپذیر افزایش داده است. به عقیده کارشناسان، انرژی اسمزی میتواند در آینده سهم قابلتوجهی در تأمین نیازهای انرژی پاک جهانی ایفا کند.
فناوری نیروگاه انرژی اسمزی با پیوند دادن پیشرفتهای فناورانه در زمینه مواد غشایی و بهرهگیری از منابع طبیعی ساحلی، گامهای بلند و مؤثری برای تحقق انرژی پایدار و پاک برداشته است. پروژههای عملیاتی اخیر در فرانسه و ژاپن نشاندهنده قابلیتهای عملی و اقتصادی این فناوری و آغاز راهی نوین در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر هستند که میتوانند در آینده منبع مهمی برای تأمین برق جهانی باشند.
این فناوری همچنین بهعنوان راهکاری برای تأمین انرژی بدون انتشار گازهای گلخانهای و با کارایی بالا مطرح شده است و میتواند بهویژه در کشورهای ساحلی که منابع آب شیرین و شور زیادی دارند، جایگاه ویژهای پیدا کند. نیروگاههای اسمزی میتوانند نقش مهمی در تحقق اهداف زیستمحیطی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی ایفا و افق روشنی برای انرژی پاک و پایدار ترسیم کنند.
سوئیس آسیا کجاست؟
قرقیزستان کشوری در آسیای مرکزی است که بیشتر بهخاطر طبیعت کوهستانی و تاریخ غنیاش شناخته میشود. این کشور سابقهای طولانی در زندگی قبیلهای و کوچنشینی دارد و در دوران مختلف تحت تأثیر تمدنها و امپراتوریهای متعددی بوده است. در قرن نوزدهم بخشهایی از این سرزمین به امپراتوری روسیه واگذار شد که موجب قیامهای مردمی شد، از جمله قیام بزرگ ۱۹۱۶ علیه روسها. در طول قرن بیستم، قرقیزستان تحت حکومت شوروی قرار گرفت که توسعههای مهمی در آموزش و زیرساخت کشور به دنبال داشت و هویت ملی خاصی را شکل داد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، قرقیزستان استقلال خود را اعلام کرد و به یک جمهوری مستقل تبدیل شد. پس از آن، در سال ۲۰۰۵، انقلاب داخلی تأثیرگذار در این کشور رخ داد که منجر به تغییراتی در ساختار حکومت و سیاستها شد.
جاذبهها و فرهنگ قرقیزستان
قرقیزستان کشوری کوهستانی است که ۹۲ درصد از مساحت آن را رشتهکوهها تشکیل میدهد و بهدلیل طبیعت بکر و مناظر شگفتانگیز، یکی از مقصدهای گردشگری در حال توسعه محسوب میشود. قرقیزستان که به «سوئیس آسیای مرکزی» معروف است، میزبان رشتهکوههای بلند تیانشان، پامیر و الاتو است که چشماندازهای بینظیر و اکوسیستمهای متنوعی را ارائه میدهند.
فرهنگ قرقیزها غنی و منحصربهفرد است که از آداب و رسوم کوچنشینی نشأت میگیرد؛ از جمله شکار با عقاب که قدمتی بیش از ۸۰۰ سال دارد و مهمترین شعر حماسی آنها به نام حماسه ماناس است که نمادی از وحدت قبایل قرقیز است و در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. عدد ۴۰ نمادی مهم در فرهنگ قرقیز است و در داستانها، نمادها و پرچم کشور نمود دارد.
یکی از نوشیدنیهای سنتی قرقیزستان، «کیمیز» است که از شیر تخمیر شده اسب ساخته میشود و بهویژه در مراسم ویژه و فصل تابستان مورد استفاده قرار میگیرد. نام کشور قرقیزستان به معنای «سرزمین چهل قبیله» است که نشاندهنده اتحاد اقوام متعددی است که در طول تاریخ در این منطقه سکونت داشتند. یورتها، چادرهای گرد سنتی مهاجران، همچنان نمادی از فرهنگ و سبک زندگی بومی در میان مردم بهویژه در مناطق روستایی و جشنها باقی ماندهاند.
این کشور دارای شهرهایی است که قدمت آنها به دوران جاده ابریشم بازمیگردد، از جمله شهر تاریخی اوش که بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و همچنان مرکز تجاری و فرهنگی مهمی به شمار میرود. قرقیزستان همچنین میزبان ۱۱ پارک ملی است که شامل اکوسیستمهای متنوع کوهستانی، جنگلی و مرتعی میشود. این پارکها در حفظ میراث طبیعی کشور و توسعه گردشگری پایدار نقش کلیدی ایفا میکنند. از مهمترین آنها میتوان به پارک ملی آلا آرچا و ذخیرهگاه زیستکره ساریشلک اشاره کرد.
دریاچه ایسیککول، دومین دریاچه بزرگ در ارتفاعات جهان، که در دامنه کوههای تیانشان قرار دارد، بهخاطر زیبایی و آب شفافش مشهور است و به «مروارید تیانشان» معروف شده است. این دریاچه بهدلیل شرایط خاص جغرافیایی، در بیشتر اوقات سال یخ نمیزند.
از زمان اعلام استقلال در سال ۱۹۹۱، قرقیزستان شاهد چندین انقلاب و رویداد سیاسی مهم بوده است، از جمله قیام گل لاله در سال ۲۰۰۵ و انقلاب آوریل ۲۰۱۰ که هر یک تغییرات اساسی در ساختار قدرت و سیاست داخلی کشور به وجود آورد. همچنین در سال ۲۰۲۰، اعتراضهای گستردهای علیه تقلب انتخاباتی رخ داد که منجر به استعفای رئیسجمهور و تحولات مهم سیاسی شد. قرقیزستان کشوری است که با زیباییهای طبیعی و فرهنگی، همراه با تاریخ پرفراز و نشیب سیاسیاش، تبدیل به مقصدی منحصر به فرد برای گردشگران و پژوهشگران علاقهمند به تاریخ، فرهنگ و طبیعت شده است.
از پکن تا دبی؛ نقش نوآوری و فناوری در سیستمهای متروی دنیا
در شهرهای پرهیاهوی جهان که میلیونها انسان هر روز در جستوجوی سرعت، نظم و آسایش در حرکت هستند، متروها به شریانهای حیاتی زندگی شهری تبدیل شدهاند. از تونلهای تاریخی نیویورک تا قطارهای بی راننده دبی، هر سیستم مترو داستانی از نوآوری، چالش و تحول دارد. سامانههای حملونقل ریلی زیرزمینی، بهعنوان یکی از ارکان اساسی زیرساختهای شهری، نقشی تعیینکننده در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان ایفا میکنند. این شبکهها با تسهیل تردد، کاهش بار ترافیکی، بهبود شاخصهای زیستمحیطی و افزایش بهرهوری اقتصادی، بهعنوان نمادی از توسعه پایدار و مدیریت هوشمند شهری شناخته میشوند. در ادامه، سیستم متروی چند شهر بزرگ و پرتردد جهان مورد بررسی قرار میگیرد تا تصویری روشن از جایگاه مترو در زندگی روزمره شهروندان و نقش آن در شکلگیری آینده شهرهای هوشمند ترسیم شود.
متروی پکن؛ گستردهترین شبکه حملونقل زیرزمینی جهان
متروی پکن بهعنوان سیستم حملونقل سریع شهری، نهتنها شهر پکن بلکه حومههای اطراف آن را نیز پوشش میدهد و یک منطقه از شهر لنگفانگ در استان هبی نیز در این پوشش قرار دارد. این شبکه با طول مسیر ۸۷۹ کیلومتر تا پایان سال ۲۰۲۴، عنوان طولانیترین متروی جهان را به خود اختصاص داده است. متروی پکن شامل ۲۹ خط است که ۲۴ خط حملونقل سریع، دو خط فرودگاهی، یک خط مگلو (قطار مغناطیسی) و دو خط تراموای سبک است. در مجموع، ۵۲۳ ایستگاه در این شبکه فعال است که ۹۸ مورد از آنها ایستگاههای تقاطعی هستند.
متروی پکن در سال ۱۹۷۱ افتتاح شد و قدیمیترین سیستم مترو در چین و شرق آسیا محسوب میشود. این شبکه در ۱۲ منطقه شهری و حومهای پکن گسترش دارد. در سالهای اخیر خطوط ۳ و ۱۲ و همچنین توسعه خط چانگپینگ به این شبکه افزوده شده است. برنامههای توسعه آینده هدفگذاری کردهاند تا سال ۲۰۲۵ طول مسیر به حدود ۹۹۸ کیلومتر افزایش پیدا کند و ظرفیت روزانه حملونقل به ۱۸.۵ میلیون سفر برسد.
این مترو در سالهای اخیر با بهرهگیری از فناوریهای نوین، به یکی از پیشرفتهترین سیستمهای حملونقل زیرزمینی جهان تبدیل شده است. خطوط جدید همچون خط ۳ بهطور کامل بدون راننده و با اتوماسیون کامل فعالیت میکنند. سیستم سیگنالدهی این خط از فناوری کنترل قطار مبتنی بر ارتباطات با سطح اتوماسیون GoA۴ بهره میبرد که یکی از پیشرفتهترین سیستمهای سیگنالدهی و کنترل در حملونقل ریلی مدرن است و با ردیابی موقعیت لحظهای قطارها، امکان کنترل کامل، ایمن و خودکار قطارها را فراهم میسازد.
یکی از نوآوریهای برجسته در این سیستم، فناوری انعطافپذیر تشکیل قطار در خط ۳ است که اجازه میدهد واگنها بهصورت خودکار و آنلاین به یکدیگر متصل یا جدا شوند. این قابلیت موجب افزایش بهرهوری عملیاتی شده است و امکان تنظیم طول قطار بر اساس حجم مسافران را فراهم میکند. این فناوری بهعنوان یک نوآوری ملی، موفق به دریافت جایزه نقرهای ثبت اختراع چین شده است.
در خط ۶ نیز سیستم خدمات هوشمند مسافران راهاندازی شده است که شامل پنجرههای OLED تعاملی با قابلیت اتصال به تلفن همراه و کنترل با حرکات دست است که تجربه سفر را برای مسافران بهبود میبخشد. سیستمهای کنترلی مترو از سختافزار و نرمافزارهای مدرن برای ارتقای ایمنی، مدیریت قطارها و اطلاعرسانی به مسافران استفاده میکند.
ساعات کاری متروی پکن از ساعت ۵ صبح تا ۱۱ شب است. در ساعات اوج ترافیک، قطارها هر سه تا پنج دقیقه حرکت میکنند و در ساعات خلوتتر، فاصله زمانی بین قطارها به شش تا ۱۰ دقیقه میرسد. اپلیکیشنهای موبایلی مختلفی برای برنامهریزی مسیر، مشاهده زمان حرکت قطارها و دریافت بهروزرسانیهای لحظهای در دسترس هستند که موجب افزایش راحتی کاربران و کاهش زمان انتظار میشوند.
مدیریت کیفیت هوا در ایستگاهها و سکوهای متروی پکن، یکی از اولویتهای اصلی این سیستم است. در بعضی خطوط، استفاده از درهای صفحهای سکو موجب جداسازی هوای تونل از فضای ایستگاه شده و غلظت ذرات معلق را بین ۱۰ تا ۵۰ درصد کاهش میدهد. با این حال، چالشهایی همچون اثر باد پیستونی و تأثیر هوای بیرون همچنان وجود دارد. مطالعات نشان دادهاند که شرایط هوای بیرونی تأثیر قابلتوجهی بر کیفیت هوای داخل ایستگاهها دارد، از این رو سیستمهای تهویه و فیلتراسیون هوا بهطور مداوم بهینهسازی میشوند تا محیطی سالم و راحت برای مسافران فراهم گردد.
متروی سئول؛ ترکیب هوشمندی، گستردگی و کارایی
متروی کلانشهر سئول یکی از بزرگترین و پررفتوآمدترین شبکههای حملونقل زیرزمینی جهان است که علاوهبر شهر سئول، حومههای اطراف آن را نیز پوشش میدهد. این سیستم در سال ۱۹۷۴ آغاز به کار کرد و از آن زمان تاکنون رشد چشمگیری داشته است. در حال حاضر، طول مسیر آن حدود ۴۶۴ کیلومتر است و با احتساب خطوط چنداپراتوری، این رقم به حدود ۹۴۰ کیلومتر میرسد. تعداد خطوط فعال ۱۸ عدد و تعداد ایستگاهها نزدیک ۳۷۷ ایستگاه است که روزانه بیش از هفت میلیون نفر از این سیستم استفاده میکنند.
شبکه متروی سئول شامل بخشهای زیرزمینی و سطحی است و خدمات مترو را با شبکههای ریلی منطقهای ادغام کرده است. این ویژگی موجب تسهیل جابهجاییهای بینشهری و افزایش حجم مسافران شده است. این شبکه از فناوریهای پیشرفتهای همچون پرداخت بدون تماس با استفاده از کارت هوشمند بهره میبرد. پروژه ایستگاه هوشمند در این شهر شامل کاربرد اینترنت اشیا، تحلیل تصویری با هوش مصنوعی و سیستمهای دیجیتال دوقلوی سهبعدی برای ارتقای کیفیت خدمات، ایمنی و بهرهوری عملیاتی است.
دوربینهای مجهز به هوش مصنوعی در ایستگاهها، تخلفات ایمنی، فرار از پرداخت کرایه و رعایت استفاده از ماسک در شرایط ویژه را بهصورت لحظهای رصد میکنند. عملیات خودکار در مدیریت تأسیسات این شبکه موجب افزایش بهرهوری کارکنان تا ۶۵ درصد شده است. برج کنترل مرکزی شهر نیز تمام خطوط و ایستگاهها را از راه دور و از طریق سیستمهای دادهمحور مدیریت میکند.
متروی نیویورک؛ ستون فقرات حملونقل شهری در قلب آمریکا
متروی شهر نیویورک یکی از گستردهترین و پرکارترین سیستمهای حملونقل زیرزمینی جهان است که بهصورت شبانهروزی فعالیت میکند. این شبکه با بیش از ۴۷۲ ایستگاه و طول مسیر بالغ بر ۳۹۹ کیلومتر، روزانه میلیونها مسافر را جابهجا میکند و نقش حیاتی در زندگی شهری دارد. بهدلیل قدمت بالا، تلاشهای گستردهای برای نوسازی و ارتقای ظرفیت و کیفیت خدمات در حال انجام است.
بیشتر ایستگاههای این شبکه به سیستم تهویه مطبوع و تهویه هوا مجهز هستند که آسایش مسافران را در تمام فصول تضمین میکند. نصب درهای ایمنی سکوها نیز علاوهبر افزایش ایمنی، از ورود ذرات معلق به فضای ایستگاه جلوگیری میکند. بهرهگیری از فناوریهای مبتنیبر صرفهجویی همچون نورپردازی LED و ترمزهای احیاکننده در قطارها، نشاندهنده توجه به بهرهوری انرژی در این سیستم است.
اقدامات متعددی از جمله نصب آسانسور، راهنمای لمسی برای نابینایان و صندلیهای مناسب برای سالمندان در شبکه متروی نیویورک حال اجراست. این سیستم بهعنوان الگویی برای حملونقل شهری یکپارچه شناخته میشود که پایداری زیستمحیطی و تجربه مسافر را در مرکز طراحی خود قرار داده است.
متروی سنگاپور؛ الگویی از حملونقل هوشمند و توسعهمحور
سیستم حملونقل ریلی شهری سنگاپور نمونهای برجسته از یک شبکه مدرن، گسترده و در حال توسعه است که با فناوریهای پیشرفته بدون راننده و امکانات کامل برای مسافران، جایگاه خود را بهعنوان ستون فقرات حملونقل عمومی این کشور تثبیت کرده است. برنامههای توسعه زیرساختی تا سال ۲۰۴۰، هدفگذاری کردهاند تا ظرفیت جابهجایی و اتصال مناطق مختلف را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
در حال حاضر، طول شبکه MRT حدود ۲۴۲ کیلومتر با ۱۶۴ ایستگاه است. طبق برنامه جامع حملونقل زمینی ۲۰۴۰ سنگاپور، این شبکه قرار است به حدود ۴۶۰ کیلومتر گسترش پیدا کند. پروژههای کلیدی توسعه شامل خط جزیرهای به طول ۵۰ کیلومتر است که مناطق شرقی و غربی جزیره را به هم متصل میکند. مرحله اول این خط با ۲۹ کیلومتر و ۱۲ ایستگاه تا سال ۲۰۳۰ تکمیل خواهد شد و توسعههای بعدی آن تا سال ۲۰۳۲ ادامه خواهد داشت.
تکمیل خط تامسون–ساحل شرقی تا سال ۲۰۲۶ نیز بخش مهمی از توسعه شبکه محسوب میشود که فرودگاه چانگی و مناطق شمالی تا شرقی سنگاپور را پوشش خواهد داد. این توسعهها با هدف ایجاد شبکهای متراکمتر و اتصال بهتر مناطق مختلف جزیره انجام میشوند تا زمان سفر برای بسیاری از مسافران به کمتر از ۴۵ دقیقه کاهش پیدا کند. این هدف با چشمانداز «شهر ۴۵ دقیقهای با محلههای ۲۰ دقیقهای» سنگاپور همراستاست و با سیستمهای حملونقل مکمل همچون اتوبوسها و خطوط ریلی سبک یکپارچه میشود.
در کنار توسعه شبکه، اقدامات حمایتی همچون بهبود مسیرهای دوچرخهسواری و پیادهروی، ایجاد کریدورهای اولویتدار برای اتوبوسها و سرمایهگذاری در فناوریهای ایمنی و راحتی مسافران نیز در حال اجراست که نقش MRT را بهعنوان ستون حملونقل عمومی در پاسخ به رشد جمعیت و توسعه شهری سنگاپور تقویت میکند.
متروی دبی؛ نماد حملونقل خودکار و تجربه لوکس شهری
متروی دبی یکی از بزرگترین و قابلاعتمادترین سیستمهای حملونقل خودکار جهان است که با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، تجربهای سریع، ایمن و لوکس برای مسافران فراهم میآورد. این سیستم با ۱۲۹ قطار فعال، هر یک با ظرفیت ۶۵۰ تا ۷۰۰ نفر، در ساعات اوج با فاصله زمانی سه تا هفت دقیقه فعالیت میکند و ساعات کاری گستردهای را پوشش میدهد.
متروی دبی با سایر سیستمهای حملونقل شهری همچون اتوبوسها و ترامواها ادغام شده و شبکهای جامع از جابهجایی شهری را شکل داده است. قطارهای بدون راننده این سیستم از نظام سیگنالدهی پیشرفته کنترل قطار مبتنی بر ارتباطات بهره میبرد که امکان عملکرد کاملاً خودکار، ایمن و کارآمد را فراهم میسازد.
قطارهای مترو دارای طراحی مدرن، فضای وسیع، تهویه مطبوع و سیستمهای پیشرفته ایمنی، ارتباطی و تشخیص موانع هستند که تجربه سفر را برای مسافران به سطح ممتاز ارتقا میدهند. برنامههای توسعهای تا سال ۲۰۲۹ در نظر دارند تا پوشش این شبکه را گسترش دهند و نقش آن را در حملونقل شهری دبی تقویت کنند.
مناطق جهان با بیشترین تراکم جمعیت در سال ۲۰۲۵ + اینفوگرافی
در سال ۲۰۲۵، ماکائو با تراکم جمعیتی بینظیر ۲۳ هزار و ۱۶۷ نفر در هر کیلومتر مربع بهعنوان متراکمترین منطقه در جهان شناخته میشود. این منطقه نیمهخودمختار چین بهدلیل محدودیت شدید مساحت خود که تنها ۳۳ کیلومتر مربع است، جمعیت قابلتوجهی را در فضایی بسیار کوچک جای داده است. طی ۲۵ سال گذشته، جمعیت این منطقه بالغ بر ۱۸۵ هزار نفر افزایش پیدا کرده که این نشاندهنده رشد قابلتوجه در این محدوده جغرافیایی است.
پس از ماکائو، موناکو با تراکم جمعیتی ۱۶ هزار و ۲۴ نفر در هر کیلومتر مربع قرار دارد. این شهر-کشور به دلیل اقتصاد لوکس، مزایای مالیاتی و محدودیت جغرافیایی ویژه خود، یکی از متراکمترین مناطق جهان محسوب میشود و بازار املاک آن از گرانترینها در سطح جهانی است. سنگاپور و هنگکنگ نیز از دیگر مناطقی هستند که بهدلیل ویژگیهای شهری و اقتصادی خود در میان بالاترین تراکمهای جمعیتی جهان قرار دارند.
مناطق جهان با بیشترین تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع
- ماکائو، آسیا: ۲۳۱۶۷
- موناکو، اروپا: ۱۶۰۲۴
- سنگاپور، آسیا: ۸۵۷۶
- هنگ کنگ، آسیا: ۶۸۰۹
- نوار غزه، خاورمیانه: ۶۰۶۹
- جبل الطارق، اروپا: ۴۲۴۸
- بحرین، خاورمیانه: ۲۰۷۸
- مالت، اروپا: ۱۶۵۱
- سنت مارتن، آمریکای شمالی: ۱۳۷۵
- برمودا، آمریکای شمالی: ۱۳۵۲
- بنگلادش، آسیا: ۱۳۰۷
- مالدیو، آسیا: ۱۳۰۲
- جرسی، ۸۹۶
- اروپا
- گرنزی، اروپا: ۸۷۱
- تایوان، آسیا: ۷۳۲
- باربادوس، آمریکای شمالی: ۷۰۹
- آروبا، آمریکای شمالی: ۷۰۲
- موریس، آفریقا: ۶۴۶
- سن مارتین (بخش فرانسوی)، آمریکای شمالی: ۶۱۳
- کرانه باختری، خاورمیانه: ۵۸۷
- سان مارینو، اروپا: ۵۷۹
- رواندا، آفریقا: ۵۶۱
- لبنان، خاورمیانه: ۵۵۸
- بوروندی، آفریقا: ۵۴۴
- کره جنوبی، آسیا: ۵۳۱
- هلند، اروپا: ۵۲۶
- هند، آسیا: ۴۷۷
- نائورو، اقیانوسیه: ۴۷۳
- جزایر مارشال، اقیانوسیه: ۴۵۹
- تووالو، اقیانوسیه: ۴۵۵
یکی از نکات برجسته در این زمینه، حضور گسترده کشورهای جزیرهای و قلمروهای کوچک در میان ۲۰ منطقه با بیشترین تراکم جمعیت است؛ در واقع ۱۳ مورد از این ۲۰ قلمرو، جزیرهای هستند. برای مثال سینت مارتن، مالتا و برمودا هرکدام تراکم جمعیتی بیش از ۱۳۰۰ نفر در هر کیلومتر مربع دارند.
تراکم جمعیت در این مناطق بیشتر متأثر از مساحت محدود زمین و ویژگیهای جغرافیایی آنهاست تا رشد جمعیت. این موضوع بهویژه در مناطقی با فعالیتهای اقتصادی متمرکز همچون گردشگری، خدمات مالی و تجارت، اهمیت پیدا میکند که منجر به افزایش جمعیت در فضای کوچک میشود.
نتایج این بررسی که مبتنی بر دادههای سال ۲۰۲۵ اداره سرشماری ایالات متحده آمریکاست، نشان میدهد که تراکم جمعیت در بسیاری از مناطق دنیا تحتتأثیر عوامل متنوعی از جمله شرایط اقتصادی، سیاستهای مالی و محدودیتهای جغرافیایی قرار دارد. شهر-کشورها و قلمروهای جزیرهای بهدلیل ترکیب این عوامل، جایگاه ویژهای در صدر این فهرست دارند.
به این ترتیب بالاترین تراکمهای جمعیتی جهان متعلق به مناطقی است که با وجود مساحت کوچک، بهویژه فعالیت اقتصادی قوی و شرایط جغرافیایی ویژه خود، جمعیت زیادی را در فضای محدود جای دادهاند که این مناطق بیشتر شهر-کشورها یا جزایر هستند.
زندگی در دل طبیعت؛ الهامبخشترین طراحیهای بیوفیلیک جهان
صنعت ساختوساز بهعنوان صنعتی که در حال حاضر ۳۹ درصد از انتشار کربن مرتبط با انرژی در سطح جهانی را به خود اختصاص میدهد، نقش مهمی در تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل ایفا میکند. با پذیرش فناوریهای نوین، بهکارگیری روشهای ساخت جدید، بهبود آموزش در زمینه پایداری و ترویج فرایندهایی همچون نوسازی، تلاشهایی در حال انجام است تا تأثیر این صنعت بر آلودگیهای محیطی کاهش پیدا کند. طراحی و معماری بیوفیلیک بهعنوان رویکردی نوین در این مسیر، در ایجاد فضاهای زندگی و کار، به ارتباط نزدیکتر انسان با طبیعت توجه دارد. در ادامه برجستهترین نمونههای مشهور و پیشگام از معماری بیوفیلیک در نقاط مختلف جهان معرفی میشود که هر یک بهنوعی به ترویج این ارتباط کمک کردهاند.
مرکز باربیکن، لندن | انگلستان
مرکز باربیکن یکی از نخستین و مشهورترین نمونههای معماری بیوفیلیک است که در دهه ۱۹۸۰ بهعنوان یک مجموعه مسکونی در لندن افتتاح شد. طراحی برجسته آن با دریاچههای طبیعی و مصنوعی و حیاتوحش گستردهای که در آن وجود دارد، تضاد جالبی ایجاد کرده است. این مرکز همچنین دارای یک گلخانه است که بیش از ۱۵۰۰ گونه گیاه و درخت را در خود جای داده است.
ویلای آتری، دریاچه ونرن | سوئد
آتری یک ویلای گلخانهای پایدار در دریاچه ونرن سوئد است که از مواد اکولوژیک ساخته شده است. این بنا با بهکارگیری از مواد و مصالح طبیعی و استفاده از نور طبیعی، ارتباط نزدیکی با طبیعت برقرار میکند و طراحی آن بهگونهای است که ساکنان میتوانند از زیباییهای طبیعی اطراف خود بهرهمند شوند. این سازه با بهرهگیری از سیستم تهویه غیرفعال و عایقکاری حرارتی پیشرفته، مصرف انرژی را به حداقل رسانده است و پنلهای خورشیدی نصبشده بر بام، بخشی از نیازهای الکتریکی ویلا را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند.
اپل پارک، کالیفرنیا | آمریکا
مرکز اصلی شرکت اپل در کالیفرنیا بهعنوان یکی از شناختهشدهترین نمونههای معماری بیوفیلیک، بهدلیل طراحی و ادغام طبیعت در آن مورد تحسین قرار گرفته است. این ساختمان دید مستقیم به مناظر طبیعی، نورگیری گسترده و تهویه طبیعی دارد و با ۹ هزار درخت احاطه شده و مرکز آن پر از حیاتوحش است که فضایی مناسب برای رفاه کارکنان فراهم میکند. طراحی دایرهای این مجموعه، با الهام از فرم طبیعی زمین و محیط پیرامون، تجلیگر رویکردی احترامآمیز به طبیعت و همزیستی با آن است.
بوسکو ورتیکاله، میلان | ایتالیا
ساختمان بوسکو ورتیکاله در میلان بهعنوان نمادی از ساختوساز پایدار شناخته میشود. این ساختمان با ۲۰ هزار گیاه پوشیده شده است و به کاهش آلودگی و بهبود کیفیت هوای شهر میلان کمک میکند. طراحی ساختمان بهگونهای است که به ساکنان این امکان را میدهد تا از طبیعت در زندگی روزمره خود بهرهمند شوند.
جواهر، سنگاپور
مجموعه تفریحی و تجاری جواهر بخشی از فرودگاه چانگی سنگاپور است و دارای بزرگترین آبشار سرپوشیده جهان و ۱۰۰ هزار گیاه میباشد. این پروژه بخشی از هدف سنگاپور برای تبدیل شدن به «باغشهر» است و بهعنوان یک جاذبه گردشگری مهم سنگاپور شناخته میشود. استفاده از پوشش گیاهی متنوع در سطوح مختلف بنا، ادغام عناصر طبیعی در فضاهای عمومی و بهرهگیری از نور طبیعی به ایجاد ارتباط حسی با محیط طبیعی و ارتقای کیفیت روانی فضا کمک کرده است.
دفتر وایب، هوشیمین | ویتنام
دفتر وایب در هوشیمین با طراحی بیوفیلیک و فضاهای سبز، به کارکنان این امکان را میدهد که از مزایای طبیعت در محیط کار بهرهمند شوند. استفاده از پوشش بامبو در این ساختمان به کاهش مصرف انرژی کمک میکند و طراحی آن بهگونهای است که فضاهای سبز در تمام نقاط ساختمان گنجانده شده است.
استودیوی ویرانهها، دامفریس | اسکاتلند
استودیوی ویرانهها در شهر دامفریس، نمونهای از بازسازی پایدار و سازگار با محیط زیست است که از ویرانههای یک مزرعه قرن هجدهمی ساخته شده است. طراحی آن با حفظ ساختارهای سنگی موجود بهعنوان عناصر تاریخی، استفاده از مصالح طبیعی و محلی همچون چوب بازیافتی و استفاده از نور طبیعی، ارتباطی عمیق با محیط اطراف و تاریخ و فرهنگ محلی برقرار میکند و انرژی آن بهطور کامل با پنلهای خورشیدی تأمین میشود.
بیمارستان خو تک پوات، ییشون | سنگاپور
بیمارستان خو تک پوات در ییشون بهعنوان یک «محیط شفابخش» طراحی شده است و با استفاده از پیوندهای بیوفیلیک با روانشناسی محیطی و تحقیق در مورد فواید ترکیب طبیعت بر سلامت و رفاه، به بهبود سلامت جسمی و روحی بیماران کمک میکند. از جمله ویژگیهای برجسته این بیمارستان، دیوارهایی است که برای هدایت و افزایش جریان هوا به میزان ۲۰ تا ۳۰ درصد طراحی شدهاند و به ساکنان احساس آرامش و راحتی میدهد. بیمارستان خو تک پوات نشان میدهد که چگونه محبوبیت معماری بیوفیلیک فراتر از دفاتر، خانههای اکولوژیکی و مجتمعهای بزرگ گسترش پیدا کرده است.
باشگاه ورزشی کارولینسکا، استکهلم | سوئد
طراحی و تجهیز باشگاه ورزشی کارولینسکا در استکهلم، با استفاده از مواد پایدار و گیاهان تصفیهکننده هوا در سال ۲۰۱۸ پایان یافت. این باشگاه ورزشی بر مزایای سلامتی معماری بیوفیلیک متمرکز است و با استفاده از مصالح پایدار و گیاهان تصفیهکننده هوا ساخته شده است. طراحی این باشگاه بهگونهای است که نور طبیعی به داخل فضا نفوذ و حس نزدیکی به طبیعت را به ورزشکاران القا میکند و از این طریق سلامت و رفاه ورزشکاران و کارکنان را ارتقا میدهد.
خانه دوم، لیسبون | پرتغال
خانه دوم در لیسبون، با بیش از ۱۰۰۰ گیاه و درخت، به بهبود کیفیت هوا و رطوبت در محیط کار برای ۲۵۰ نفر از ساکنین آن کمک میکند. این فضا بهگونهای طراحی شده است که خلاقیت و رفاه ساکنان را افزایش دهد و بهعنوان یک محیط کاری الهامبخش شناخته میشود. خانه دوم با بهرهگیری از اصول معماری بیوفیلیک و ایجاد یک اکوسیستم داخلی، از طریق تحریک حواس طبیعی و ایجاد ارتباط مستقیم با عناصر زنده، به افزایش تمرکز، کاهش استرس و ارتقای بهرهوری در فضای کاری کمک کرده است.
کرهها، سیاتل | آمریکا
گلخانههای کروی سیاتل که با نام کرههای آمازون یا کرهها شناخته میشوند، از بناهای معروف این شهر هستند که بخشی از دفتر مرکزی آمازون را تشکیل میدهند. طراحی این کرهها که از گلخانههای دوران ویکتوریا و سبک استیمپانک الهام گرفته و بهمنظور ایجاد حس آشنایی با طبیعت برای کارکنان آمازون در نظر گرفته شده است. کرهها با بیش از ۴۰ هزار گونه گیاه، فضایی برای ارتباط کارکنان با طبیعت و کاهش استرس فراهم میکنند. این سازه بهدلیل اعتبارنامههای پایداری خود، گواهینامه رهبری در طراحی انرژی و محیط زیست (LEED) را دریافت کرده است.
هتل ۱، کائوآئی | آمریکا
هتلهای «۱» یک برند هتل لوکس است که بهدلیل طراحی هتلهای پایدار و دوستدار محیط زیست خود، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. هتل ۱ در کائوآئی، با استفاده از الگوهای طبیعی و طراحی پایدار و بیوفیلیک، فضایی آرام و دلنشین را برای مهمانان فراهم میکند و به آنها این امکان را میدهد که با طبیعت ارتباط برقرار کنند. در این هتل، از مواد طبیعی و مصالح محلی در ساخت و دکوراسیون استفاده شده و چشماندازهای خیرهکننده اقیانوس آرام بهعنوان بخشی از تجربه مهمانان در نظر گرفته شده است.
ویلای هالونگ، هالونگ | ویتنام
ویلای هالونگ در ویتنام بهعنوان یک نمونه از طراحی بیوفیلیک در پاسخ به افزایش گردشگری در این کشور ساخته شده است. این ویلا با استفاده از بتن اکسپوز و لایههای سبز بسیار بهگونهای طراحی شده است که ساکنان احساس کنند در دل یک جنگل زندگی میکنند. طراحی این ویلا بهگونهای است که با محیط طبیعی اطراف خود هماهنگ است و به ساکنان این امکان را میدهد که از زیباییهای طبیعی بهرهمند شوند.
پارک مرکزی یک، سیدنی| استرالیا
پارک مرکزی یک در سیدنی، یکی از مشهورترین نمونههای معماری پایدار است که با طراحی منحصربهفرد خود توجه بسیاری را جلب کرده است. این ساختمان بلند و چندمنظوره به باغهای آویزان خیرهکنندهاش و هلیواستاتهایش معروف است. هلیواستاتها دستگاههایی هستند که نور خورشید را به سمت فضای تجاری، تراس عمومی و مناطق اطراف منعکس میکنند و به روشنایی طبیعی این فضاها کمک میکنند. این ساختمان با استفاده از یک بیوراکتور غشایی که فرایند تصفیه آب را انجام میدهد، آب را از منابعی همچون باران، آبهای زهکشی و فاضلاب جمعآوری میکند و شبکهای از آب بازیافتی را برای بیش از چهار هزار ساکن و ۱۵ هزار بازدیدکننده در روز فراهم میکند.
متروی مادرید؛ توسعهای بیوقفه پس از یک دهه توقف
شبکه متروی مادرید که هماکنون با طول تقریبی ۲۹۶ کیلومتر جزو بزرگترین سیستمهای متروی شهری در سطح جهان محسوب میشود، با بیش از ۳۰۰ ایستگاه، روزانه میزبان حدود ۲.۳ میلیون مسافر است. این شبکه که یکی از ستونهای اصلی حملونقل عمومی پایتخت اسپانیا و حومه آن به شمار میآید، بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵ رشد چشمگیری داشت و به طول تقریباً ۲۹۲ کیلومتر رسید. اما پس از سال ۲۰۱۵، توسعه آن متوقف شد تا اینکه در سال جاری میلادی، پروژههای توسعه و نوسازی مجدد آغاز شدند.
یکی از تازهترین اقدامات، توسعه خط ۳ مترو مادرید به طول ۳.۵ کیلومتر است که از ایستگاه ویلاورد آلتو تا ایستگاه الحصار در حومه جنوبی شهر گتافه امتداد یافته است. این توسعه با هزینهای بالغ بر ۹۲ تا ۱۲۹ میلیون یورو، نقطه اتصال جدیدی میان خط ۳ با متروی جنوبی مادرید (خط ۱۲) و خطوط حومهای قطار ایجاد کرده و روزانه حدود ۳۵ هزار مسافر از آن بهرهمند خواهند شد. ایستگاه الحصار با امکانات پیشرفتهای مانند آسانسور برای افراد با نیاز ویژه، پارکینگ مخصوص و محل شارژ خودروهای برقی تجهیز شده است.
از نظر فنی، مترو مادرید از دو نوع خطوط با پروفیلهای مختلف بهره میبرد: خطوط با پروفیل کوچک به عرض ۲.۳۰ متر مانند خط ۳ و خطوط با پروفیل بزرگ به عرض ۲.۸۰ متر مانند خط ۱۲. هرچند در ایستگاه الحصار امکان اتصال ریل خطوط وجود دارد، اما بهدلیل تفاوت سایز واگنها، امکان عبور قطارهای یک خط به خط دیگر فراهم نیست. مسیرهای مترو با گیج ۱۴۴۵ (عرض خط) میلیمتر و برقرسانی به صورت هوایی انجام میشود.
علاوه بر گسترش فیزیکی، تغییرات تکنولوژیک نیز در دستور کار است؛ از جمله تبدیل خط ۶ به سیستم بدون راننده، که گامی مهم در مسیر مدرنیزهسازی و افزایش کارایی سیستم حملونقل مترویی مادرید محسوب میشود.
این توسعهها و بهسازیها با هدف افزایش پوشش جغرافیایی و بهبود کیفیت خدمات، نقش حیاتی در کاهش ترافیک جادهای، تقویت دسترسی به مناطق صنعتی، فرودگاه و مسکونی ایفا میکنند و به ارتقای رفاه و کیفیت زندگی میلیونها شهروند مادرید کمک خواهند کرد. متروی مادرید با در پیش گرفتن مسیر توسعه و نوآوری، همچنان در گروه کلانشهرهایی با طولانیترین و کارآمدترین شبکههای مترویی دنیا باقی خواهد ماند.
رازهای موفقترین سیاستهای مدیریت شهری در ارتقای فرهنگ شهروندی
فرهنگ شهروندی به معنای مجموعه رفتارها، باورها و ارزشهایی است که افراد جامعه را به مشارکت فعال، احترام متقابل و همکاری در جهت توسعه پایدار شهری تشویق میکند. ارتقای فرهنگ شهروندی یکی از کلیدهای موفقیت مدیریت شهری و توسعه جامعه است و شهرهای برتر جهان نمونههای شاخصی در این زمینه دارند.
سیاستها و رویکردهای مدیریت شهری که بر ارتقای فرهنگ عمومی تمرکز دارند، با ایجاد ساختارهای حمایتی و فرصتهای مشارکت مردمی، بستر مناسبی برای تقویت هویت جمعی و افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی فراهم میکنند. این اقدامات با بهرهگیری از برنامهریزی جامع شهری، توسعه فضاهای عمومی فرهنگی و گسترش دسترسی به منابع فرهنگی، زمینههای رشد آگاهیهای فرهنگی، تعامل میان گروههای مختلف و ارتقای سطح آموزش شهروندان را فراهم میآورند.
توجه به تنوع فرهنگی و تقویت همبستگی اجتماعی از طریق سیاستهای فراگیر، موجب افزایش انسجام اجتماعی و کاهش تبعیضها میشود و حس تعلق به جامعه را در افراد تقویت میکند. تلفیق فرهنگ با اهداف زیستمحیطی و بهرهگیری از فناوریهای نوین، موجب شکلگیری اکوسیستمهای شهری پایدار و پویا میگردد که مشارکت فعال شهروندان را در فرایندهای توسعه فرهنگی و اجتماعی تضمین میکند.
از جمله ویژگیهای مشترک سیاستهای مدیریت شهری موفق در ارتقای فرهنگ عمومی میتوان به تمرکز بر سیاستهای فرهنگی مردمیمحور، ادغام فرهنگ در برنامهریزی شهری، حکمرانی مشارکتی، استفاده از فرهنگ بهعنوان ابزار همبستگی اجتماعی و توسعه زیرساختهای فرهنگی اشاره کرد.
مینیاپولیس و سنت پل؛ الگوی فرهنگ شهروندی و مدیریت شهری
شهرهای مینیاپولیس و سنت پل در ایالات متحده آمریکا که با نام «شهرهای دوقلو» شناخته میشوند، از دیرباز بهعنوان نمونهای برجسته در زمینه فرهنگ شهروندی و مدیریت شهری فراگیر و مشارکتی شناخته شدهاند. این دو شهر با تکیه بر مشارکت فعال شهروندان، شفافیت در اداره امور و همکاری مستمر میان ساکنان و سیاستگذاران، توانستهاند یک فرهنگ مدنی پویا و فراگیر ایجاد کنند. برنامه جامع ۲۰۴۰ مینیاپولیس و طرح جامع سنت پل نقش مشارکت عمومی را بهعنوان پایه و اساس مدیریت شهری و توسعه فرهنگی تقویت میکنند و در آنها توجه ویژهای به حق همه شهروندان، از جمله گروههای حاشیهای و مهاجران، برای مشارکت در فرایندهای تصمیمگیری شده است.
یکی از اصول اساسی این سیاستها، ایجاد کانالهای باز و شفاف برای مشارکت شهروندان در شکلدهی به آینده شهر و چشمانداز فرهنگی آن است. برنامه مشارکت مدنی مینیاپولیس تلاش میکند صدای همه گروهها جامعه را بهطور مساوی بشنود و مورد توجه قرار دهد و روشهای مشارکت را بهگونهای طراحی کند که پاسخگوی تنوع فرهنگی و جمعیتی باشد. سنت پل با برگزاری جلسات عمومی، کارگروههای تخصصی و مشورت با ذینفعان مختلف، ارتباط نزدیک محلات با اهداف کلان فرهنگی شهر را تضمین میکند.
شهرهای دوقلو از لحاظ تنوع فرهنگی، جمعیت چشمگیری از مهاجران و پناهندگان دارند که حضور فعال آنها بهعنوان بخش مهمی از سرزندگی و تنوع فرهنگی شهرها تلقی میشود. سیاستهای مربوط به ادغام مهاجران شامل ترویج مناطق فرهنگی ویژه، ارائه خدمات چندزبانه، برنامههای پیامرسان قابل اعتماد و تشویق تعاملات بینفرهنگی از طریق رویدادها و گردهماییهای محلی است. این اقدامات به افزایش انسجام اجتماعی و شکلگیری هویتی مشترک و فراگیر کمک میکند.
فرهنگ به شکل ملموسی در طراحی فضاهای عمومی و توسعه شهری مینیاپولیس و سنت پل ادغام شده است. طرح جامع سنت پل به بهبود مناطق ساحلی با ایجاد مسیرهای پیادهروی، هنرهای عمومی و توسعههای چندکارکردی توجه ویژه دارد که فرهنگ محلی را در بستر طبیعی و تاریخی شهر تقویت میکند. مینیاپولیس نیز سرمایهگذاریهای گستردهای در زیرساختهای فرهنگی متنوع از جمله تئاترها، مراکز فرهنگی، موزهها و گالریها انجام داده است که همه گروهها جامعه را پوشش میدهد و تلاش میکند دسترسی به فرهنگ بهصورت عادلانه در سراسر شهر پراکنده شود.
کیپتاون؛ تجلی فرهنگ متنوع و مدیریت شهری فراگیر
کیپتاون یکی از شهرهای برجسته جهان در حوزه فرهنگ است و با تاریخ پیچیدهای روبهرو بوده که تأثیر عمیقی بر ساختار فضایی و اجتماعی آن گذاشته است. این تاریخچه موجب تقسیمات نژادی و محدودیت دسترسی بسیاری از ساکنان به خدمات و مشارکت فرهنگی شده بود، اما در سالهای اخیر، مدیریت شهری کیپتاون بهطور فعالانه بر رفع این شکافها تمرکز کرده و سیاستهایی را برای ایجاد فرهنگی فراگیر و عادلانه به کار گرفته است.
یکی از سیاستهای محوری شهر در این زمینه، استراتژی توسعه مرکز شهر است که در سال ۲۰۰۸ آغاز شده و هدف آن تبدیل مرکز شهر به محلی زنده، دمکراتیک و پایدار از نظر فرهنگی و اقتصادی است. این استراتژی بر توسعه فشرده و چندمنظوره تأکید دارد تا تعاملات اجتماعی و سرزندگی فرهنگی را افزایش دهد. علاوهبر این، رشد اقتصادی مرکز شهر برای ایجاد فرصتهای اقتصادی در مناطق اطراف به کار گرفته شده و سیاستهایی برای تأمین مسکن مقرون به صرفه و فراگیر در راستای جبران تبعیضهای تاریخی تصویب شده است. این طرح همچنین محیطی را برای دسترسی آسان به حملونقل عمومی و فضاهای پیادهروی دوستانه ایجاد میکند که نقش مهمی در افزایش تعاملات فرهنگی دارد.
استکهلم؛ رویکرد جامع به فرهنگ شهروندی و مدیریت شهری
شهر استکهلم بر اساس برنامه جامع ۲۵ ساله خود و چهارچوب چشمانداز ۲۰۴۰، مدیریت شهری خود را هدایت میکند که با عنوان «استکهلم برای همه» شناخته میشود. این چشمانداز اولویتهایی چون فراگیری، پایداری، همبستگی اجتماعی و دسترسی آسان را در بر میگیرد. در این برنامه چالشهای نابرابری اجتماعی و تفکیک سکونتی که بهواسطه رشد شهری و توسعه اقتصادی افزایش پیدا کردهاند، بهصراحت مورد توجه قرار گرفته است.
طرح شهری استکهلم چهار محور استراتژیک را دنبال میکند: شهری در حال رشد که توسعه را در کنار کاهش شکافهای اجتماعی میپذیرد، شهری همبسته که رویارویی گروههای مختلف را تشویق میکند و تفکیک را کاهش میدهد، فضاهای عمومی با کیفیت که تعاملات اجتماعی و زنده بودن فرهنگی را تقویت میکنند و شهری با هوشمندی اقلیمی و مقاومت بالا که پایداری محیط زیست را در زندگی شهری ادغام میکند. این طرح بر مفهوم «شهر ۱۵ دقیقهای» تأکید دارد تا همه ساکنان بتوانند بهسادگی به خدمات، امکانات و فضاهای فرهنگی دسترسی داشته باشند.
کشورهای جهان با بیشترین جمعیت مسلمان + اینفوگرافی
اسلام دومین دین بزرگ جهان است و ۱.۸ میلیارد مسلمان در همه قارهها پراکنده شدهاند. طبق دادههای تحلیلشده از دو منبع معتبر، «پیو ریسرچ Pew Research» که پیگیری وابستگیهای دینی جهانی را انجام میدهد و «اطلاعات جهان» سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA World Factbook) که تازهترین تقسیمبندیهای جمعیتی ملی را منتشر میکند، کشورهای جهان با بیشترین جمعیت مسلمان عبارتند از:
اندونزی ۲۴۲ میلیون (۸۷ درصد)
پاکستان ۲۳۵ میلیون (۹۶.۳ درصد)
هند ۲۱۳ میلیون (۱۵.۳ درصد)
بنگلادش ۱۵۰ میلیون (۹۱ درصد)
نیجریه ۱۲۴ میلیون (۵۳.۵ درصد)
مصر ۱۰۴ میلیون (۹۵ درصد)
ایران ۸۸ میلیون (۹۹.۸ درصد)
ترکیه ۸۴ میلیون (۹۷ درصد)
سودان ۴۶ میلیون (۹۹ درصد)
الجزایر ۴۳ میلیون (۹۸ درصد)
اتیوپی ۳۷ میلیون (۳۱.۳ درصد)
عراق ۴۰ میلیون (۹۸ درصد)
افغانستان ۳۹ میلیون (۹۹.۷ درصد)
مراکش ۳۷ میلیون (۹۹ درصد)
یمن ۳۱ میلیون (۹۹.۱ درصد)
ازبکستان ۲۸ میلیون (۸۸ درصد)
عربستان سعودی ۲۹ میلیون (۹۲.۷ درصد)
چین ۲۵ میلیون (۱.۴ درصد)
نیجر ۲۵ میلیون (۹۹.۳ درصد)
مالزی ۲۱ میلیون (۶۳.۵ درصد)
مالی ۲۰ میلیون (۹۳.۹ درصد)
سوریه ۲۰ میلیون (۸۷ درصد)
تانزانیا ۲۲ میلیون (۳۴.۱ درصد)
سومالی ۱۳ میلیون (۹۹.۸ درصد)
در این رتبهبندی بهدلیل محدودیتهای دادهای، جدیدترین آمارهای سالهای بین ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، بسته به در دسترس بودن هر کشور استفاده شده است. با این حال دادهها و روندهای جمعیتی حاضر بهوضوح نقش اساسی و فزاینده آسیا و آفریقا را در جمعیت مسلمان جهان برجسته و این موضوع اهمیت توجه به این مناطق را در مطالعات دینی و جمعیتی جهانی نمایان میکند.
پرجمعیتترین کشورهای مسلمان جهان
کشورهایی که بیشترین جمعیت مسلمان را دارند به ترتیب اندونزی با ۲۴۲ میلیون نفر، پاکستان با ۲۳۵ میلیون، هند با ۲۱۳ میلیون و بنگلادش با ۱۵۰ میلیون نفر هستند که تقریباً ۴۰ درصد کل جمعیت مسلمان جهان را تشکیل میدهند. این کشورهای پرجمعیت در دو دهه اخیر رشد جمعیتی ثابتی داشتهاند و نرخ باروری در پاکستان و بنگلادش بالاتر از میانگین جهانی باقی مانده است. این آمار، اهمیت جمعیتی جنوب و جنوبشرقی آسیا را نشان میدهد، مناطقی که گاه با تمرکز بر خاورمیانه کمتر مورد توجه قرار میگیرند. حضور کشورهایی همچون مالزی و ازبکستان در میان ۲۰ کشور برتر نیز نقش مرکزی آسیا را در شکلدهی به جمعیت مسلمانان جهان برجسته میکند.
در قاره آفریقا نیز جمعیتهای مسلمان رشد سریعی دارند. نیجریه که پرجمعیتترین کشور آفریقاست، بیش از ۱۲۴ میلیون مسلمان دارد که این جمعیت بیش از نیمی از کل شهروندان این کشور را تشکیل میدهد. در شمال آفریقا حدود ۹۵ تا ۹۸ درصد از جمعیت کشورهایی همچون مصر و الجزایر مسلمان هستند که نشاندهنده تداوم فرهنگی و دینی چندصدساله در این مناطق است. همچنین در منطقه ساحل، جمعیت کشورهایی همچون نیجر و مالی بهطور کامل یا نزدیک به کامل مسلمان هستند، با این حال این کشورها با چالشهای شهرنشینی سریع و فشارهای اقلیمی روبهرو هستند که بر الگوهای مهاجرت اثرگذار است.
در کشورهای پرجمعیت همچون هند و چین، اقلیتهای مسلمان نیز قابل توجهاند. اگرچه ۱۵ درصد جمعیت هند یعنی حدود ۲۱۳ میلیون نفر را مسلمانان تشکیل میدهند، این تعداد از کل جمعیت بیشتر کشورها بزرگتر است. در چین نیز درصد مسلمانان تنها ۱.۴ درصد است، اما نسبت مطلق آنها یعنی ۲۵ میلیون نفر، بهطور تقریبی با جمعیت کل استرالیا برابر است. این مثالها نشان میدهد چگونه اندازه جمعیت یک کشور حتی درصدهای کوچک را به دهها میلیون نفر مسلمان تبدیل میکند.
جمعیتشناسان انتظار دارند درصورت تداوم تفاوتهای نرخ باروری فعلی، جمعیت مسلمان هند تا نیمه قرن حاضر از اندونزی پیشی بگیرد که این امر میتواند رتبهبندی جهانی جمعیت مسلمانان را دستخوش تغییر کند.
شهرهای ایمن و راهکارهای موفق مدیریت شهری برای تردد بیخطر
ایمنی شهری و کاهش حوادث ترافیکی از مهمترین چالشهای مدیریت کلانشهرها در جهان امروز بهشمار میروند. با افزایش جمعیت شهری و رشد روزافزون وسایل نقلیه، ایجاد محیطهای امن برای شهروندان، بهویژه عابران پیاده و کاربران حملونقل فعال، ضروری است. شهرهای پیشرو و هوشمند از جمله استکهلم، نیویورک، ورشو، بارسلونا، سنگاپور، کپنهاگ، توکیو و دوبی با رویکردهای نوآورانه و سیاستهای جامع مدیریت ترافیک و ایمنی، دستاوردهای چشمگیری در کاهش حوادث ترافیکی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به دست آوردهاند. اقدامات این شهرها نشان میدهد که ترکیب مهندسی زیرساخت، فناوری، آموزش عمومی و مشارکت اجتماعی میتواند به ساخت شهرهایی ایمنتر و پایدارتر منجر شود.
اوسلو، نروژ
اوسلو، پایتخت نروژ، با اجرای سیاستهای جسورانه و مبتنی بر داده در حوزه ایمنی شهری، موفق شده است در چندین سال متوالی هیچگونه مرگومیری در میان عابران پیاده و دوچرخهسواران ثبت نکند. این موفقیت چشمگیر حاصل رویکردی است که بر اساس فلسفه «چشمانداز صفر» بنا شده است که هر مرگ ناشی از تصادف را قابل پیشگیری میداند و با طراحی شهری هوشمند، اصلاح رفتار رانندگان و کاهش وابستگی به خودرو، به دنبال حذف کامل تلفات جادهای است.
اوسلو در سال ۲۰۱۹، با حذف تمام جایگاههای پارکینگ خیابانی و ممنوعیت عبور خودروها از مرکز شهر، توانست حضور وسایل نقلیه موتوری را در مناطق پرتردد به حداقل برساند. این اقدام نهتنها فضای بیشتری برای پیادهروی و دوچرخهسواری فراهم کرد، بلکه بهطور مستقیم در کاهش تصادفات مؤثر بود. محدودیتهای سرعت در سراسر شهر، بهویژه در اطراف مدارس و مناطق مسکونی، کاهش پیدا کرد و خیابانها با نصب سرعتگیر، میدانهای کوچک و باریکسازی خطوط عبور بهگونهای طراحی شدند که رانندگان بهصورت طبیعی با سرعت کمتر حرکت کنند.
یکی از اقدامات نوآورانه اوسلو، ایجاد «مناطق قلبی» در اطراف مدارس است که در آنها خودروها اجازه ورود ندارند و تنها دوچرخهسواران میتوانند از آن عبور کنند. این طرح بهطور ویژه برای محافظت از کودکان در ساعات پرتردد مدرسه طراحی شده است. اوسلو توانست با انتقال اختیار طراحی و نصب علائم راهنمایی و رانندگی از پلیس به شهرداری، با سرعت بیشتری طرحهای ایمنی از جمله ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری، مناطق پیادهمحور و محدودسازی ترافیک در نقاط حساس را اجرا کند.
استانداردی با عنوان «استاندارد اوسلو برای زیرساختهای دوچرخهسواری» معرفی شده است که معیارهای سختگیرانهای برای طراحی ایمن مسیرهای دوچرخهسواری در انواع خیابانها تعیین میکند. با نصب ۵۲ دروازه عوارضی جدید و افزایش هزینههای عبور خودرو، استفاده از وسایل نقلیه شخصی کاهش پیدا کرده و منابع مالی حاصل از این طرحها صرف توسعه حملونقل عمومی و زیرساختهای پیادهروی و دوچرخهسواری شده است. در حال حاضر اوسلو به الگویی جهانی در زمینه ایمنی شهری تبدیل شده و نشان داده است که با اراده سیاسی، تحلیل دقیق دادهها و طراحی هوشمندانه، میتوان به هدف بلندپروازانه تلفات جادهای صفر نزدیک شد.
ورشو، لهستان
شهر ورشو بهعنوان یکی از موفقترین نمونهها در کاهش تصادفات جادهای در اروپا شناخته میشود. این شهر در دهه اخیر توانسته است کاهش چشمگیری در تلفات جادهای رقم بزند؛ بهطوری که شمار کشتهشدگان از ۳۱۴ نفر در سال ۱۹۹۱ به ۲۹ نفر در سال ۲۰۲۳ کاهش پیدا کرده است. از این تعداد، ۱۱ نفر قربانیان عابران پیاده بودهاند. این دستاورد چشمگیر نتیجه تعهد جدی ورشو به اجرای راهبرد «چشمانداز صفر» است که هدف آن حذف کامل مرگ و جراحتهای شدید ناشی از تصادفات ترافیکی است.
ورشو با الهام از مدل موفق سوئد، اجرای چشمانداز صفر را با تمرکز بر طراحی ایمن زیرساختها، اعمال محدودیتهای سرعت، آموزش عمومی و اعمال قانون آغاز کرد. یکی از اولین و مهمترین مداخلات، بهبود ایمنی عابران پیاده بود. در سال ۲۰۱۶، اداره راههای شهری ورشو یک ارزیابی ایمنی جادهای انجام داد و بر اساس آن، نورپردازی در محل عبور عابران پیاده در ۱۲ منطقه مختلف شهر تا سال ۲۰۱۹ بهبود پیدا کرد. این اقدام به طور قابلتوجهی موجب افزایش دید و راحتی عابران شد و نقش مؤثری در کاهش تلفات ایفا کرد. ورشو بهدلیل این اقدامات، در سال ۲۰۲۲ بهعنوان یکی از فینالیستهای جایزه ایمنی جاده اتحادیه اروپا انتخاب شد.
بارسلونا، اسپانیا
بارسلونا با بهرهگیری از سیاستهای ایمنی مبتنی بر داده و طراحی نوآورانه خیابانها موفق شده است میزان مرگومیر ناشی از تصادفات جادهای را بیش از ۴۵ درصد کاهش دهد. برنامهریزی شهری در این شهر با اولویت دادن به ایمنی عابران پیاده و دوچرخهسواران، از تدابیر آرامسازی ترافیک بهره میبرد تا محیطی امنتر برای همه کاربران راه فراهم شود.
بارسلونا سامانهای پیشرفته برای پایش آسیبهای ناشی از تصادف ایجاد کرده است که دادههای پلیس را با اطلاعات بیمارستانها ترکیب میکند. این سامانه امکان رصد دقیق و ارزیابی جامع آسیبها را در سطح شهر و مبنایی برای تدوین مداخلات هدفمند و اجرای کمپینهای نظارتی فراهم آورده است. تحلیلهای دادهمحور از اجرای اقداماتی همچون نصب دوربینهای کنترل سرعت، الزام استفاده از کلاه ایمنی برای موتورسواران و تدوین مقررات برای کاربران وسایل حملونقل نوظهور همچون اسکوترهای برقی حمایت کردهاند.
دبی، امارات متحده عربی
شهر دبی طی دو دهه گذشته با اجرای سیاستهای جامع و راهبردی در حوزه ایمنی جادهای و مدیریت ترافیک شهری، موفق شده است بهصورت چشمگیری نرخ تصادفات منجر به فوت را کاهش دهد. این شهر با اتکا به رویکردی چندبعدی شامل مهندسی زیرساخت، فناوریهای هوشمند، آموزش عمومی و اعمال قوانین سختگیرانه، یکی از موفقترین نمونههای منطقهای در زمینه ایمنی شهری بهشمار میرود. طبق آمارهای رسمی، دبی کاهش حدود ۹۰ درصدی در نرخ تلفات جادهای را تجربه کرده است؛ بهطوریکه این رقم از ۲۱.۷ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در سال ۲۰۰۷ به ۱.۸ نفر در سال ۲۰۲۴ رسیده است. در همین بازه، تلفات عابران پیاده نیز با کاهش قابلتوجهی از ۹.۵ به تنها ۰.۳ رسیده است.
دبی در حوزه طراحی شهری و زیرساخت، اقدام به اصلاح نقاط حادثهخیز، احداث گذرگاههای مرتفع برای عابران، نصب علائم هشداردهنده و جداسازی مسیرهای دوچرخه و اسکوتر کرده است. این اقدامات با هدف کاهش سرعت وسایل نقلیه در مناطق پرتردد و ارتقای ایمنی گروههای آسیبپذیر نظیر کودکان و سالمندان انجام شده است. در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۰ پروژه بهبود جریان ترافیک در نقاط کلیدی این شهر اجرا شده که موجب کاهش چشمگیر زمان سفر در بعضی مسیرها تا ۶۰ درصد و افزایش بهرهوری حملونقل تا ۲۰ درصد شده است.
فناوریهای نوین نیز نقش محوری در کاهش حوادث ایفا کردهاند. بهرهبرداری از سیستمهای کنترل هوشمند ترافیک، تحلیل دادههای لحظهای با استفاده از هوش مصنوعی، نصب حسگرهای عبور عابر پیاده و استفاده از سامانههای دیجیتالی پیشبینیکننده ترافیک، موجب بهینهسازی جریان خودروها، افزایش سرعت واکنش اضطراری و کاهش تخلفات خطرآفرین شدهاند.
بزرگترین مصرفکنندگان نفت جهان + اینفوگرافی
بر اساس دادهها و تحلیلهای مؤسسه انرژی و گزارشهای معتبر بینالمللی، مصرف نفت در جهان در سال ۲۰۲۴ همچنان بهشدت در تعداد محدودی از کشورها متمرکز بوده که این موضوع بیانگر قدرت اقتصادی، جمعیت و ظرفیت تولید نفت این کشورهاست.
ایالات متحده آمریکا با مصرف روزانه ۱۹ میلیون بشکه نفت، بزرگترین مصرفکننده نفت در جهان بهشمار میرود که این رقم معادل ۱۸.۷ درصد از کل مصرف نفت جهان است. بخش عمدهای از مصرف نفت در آمریکا، بهطور تقریبی ۷۰ درصد، مربوط به حملونقل است و پس از آن بخش صنعتی با سهم ۲۴ درصد در استفاده از نفت در رتبه دوم قرار دارد. مصارف خانگی و تجاری هر کدام حدود ۳ درصد از مصرف نفت آمریکا را تشکیل میدهند.
کشور چین با مصرف روزانه ۱۶.۴ میلیون بشکه نفت، دومین مصرفکننده بزرگ نفت در جهان است و سهمی معادل ۱۶.۱ درصد از کل نفت مصرفی جهان را دارد. با این حال مصرف نفت سرانه در چین کمتر از یکپنجم آمریکاست که دلیل آن استفاده گستردهتر چین از زغالسنگ بهعنوان منبع انرژی محسوب میشود. این کشور با کاهش ۱.۲ درصدی در مصرف نفت نسبت به سال قبل روبهرو شده است که بعضی از تحلیلگران این کاهش را نشانهای از نزدیک شدن به اوج مصرف نفت و تغییر الگوهای انرژی چین میدانند.
هند که سومین کشور بزرگ مصرفکننده نفت است، در سال ۲۰۲۴ حدود ۵.۵ درصد از کل نفت جهان را مصرف کرده و برخلاف آمریکا و چین، روند مصرف نفت در این کشور رو به افزایش است. رشد متوسط سالانه مصرف نفت در هند حدود ۳.۱ درصد است که از رشد اقتصادی قوی و توسعه طبقه متوسط ناشی میشود. طبق پیشبینیها هند تا سال ۲۰۳۰ به مهمترین کشور محرک رشد تقاضای نفت تبدیل خواهد شد.
در سطح جهانی، ۱۰ کشور بزرگ مصرفکننده نفت در سال ۲۰۲۴ بیش از ۶۱ درصد و ۲۰ کشور اول بیش از ۸۰ درصد از کل مصرف نفت جهان را به خود اختصاص دادهاند. رشد کلی مصرف نفت در جهان در این سال حدود ۰.۷ درصد بوده است. هرچند روند رشد مصرف کند شده و انرژیهای تجدیدپذیر در حال گسترش هستند، نفت همچنان بهعنوان منبع اصلی انرژی در جهان باقی مانده است. ایران با سهم ۱.۹ درصدی از کل مصرف جهانی و مصرف روزانه دو میلیون بشکه نفت در سال ۲۰۲۴، رتبه یازدهم فهرست حاضر را به خود اختصاص داده است.
تمرکز مصرف جهانی نفت بر اساس مصرف روزانه به میلیون بشکه و درصد سهم جهانی:
- آمریکا: ۱۹ (۱۸.۷ درصد)
- چین: ۱۶.۴( ۱۶.۱ درصد)
- هند: ۵.۶ (۵.۵ درصد)
- عربستان سعودی: ۴ (۳.۹ درصد)
- روسیه: ۳.۸ (۳.۸ درصد)
- ژاپن: ۳.۲ (۳.۲ درصد)
- کره جنوبی: ۲.۹ (۲.۹ درصد)
- برزیل: ۲.۶ (۲.۵ درصد)
- کانادا: ۲.۳ (۲.۳ درصد)
- آلمان: ۲.۱ (۲ درصد)
- ایران: ۲ (۱.۹ درصد)
- مکزیک: ۱.۹ (۱.۸ درصد)
- اندونزی: ۱.۶ (۱.۶ درصد)
- سنگاپور: ۱.۵ (۱.۵ درصد)
- فرانسه: ۱.۴ (۱.۳ درصد)
- بریتانیا: ۱.۳ (۱.۳ درصد)
- اسپانیا: ۱.۳ (۱.۳ درصد)
- ایتالیا: ۱.۳ (۱.۲ درصد)
- تایلند: ۱.۳ (۱.۲ درصد)
- امارات متحده عربی: ۱.۲ (۱.۲ درصد)
- ترکیه: ۱.۲ (۱.۱ درصد)
- استرالیا: ۱.۱ (۱.۱ درصد)
- مالزی: ۰.۹ (۰.۹ درصد)
- عراق: ۰.۹( ۰.۹ درصد)
- تایوان: ۰.۸ (۰.۸ درصد)
مدیریت آب با هوش مصنوعی؛ از حسگرهای صوتی لندن تا مدلهای پیشبینی هلند
بسیاری از شهرهای جهان در دهههای اخیر، بهمنظور مدیریت بهتر منابع آب و فاضلاب، به استفاده از شبکههای حسگر مجهز به فناوریهای هوش مصنوعی و اینترنت اشیا روی آوردهاند. این شبکههای هوشمند بهصورت مداوم پارامترهای حیاتی همچون pH، کدری، میزان آلودگی و سطوح مواد شیمیایی را در آب و فاضلاب اندازهگیری و پایش میکنند. الگوریتمهای هوش مصنوعی با تحلیل دادههای ورودی، قادر به شناسایی ناهنجاریها، پیشبینی خرابیها و بهینهسازی دوز مواد شیمیایی در تصفیهخانهها هستند. این سیستمها به سازمانهای مدیریت آب کمک میکنند تا اطمینان حاصل کنند که تمام فرایندها مطابق با استانداردها و مقررات زیستمحیطی انجام میشود.
داشبوردهای بصری مبتنی بر دادههای لحظهای امکان تصمیمگیری سریع و آگاهانه را برای مدیران فراهم میکنند که این امر منجر به افزایش بهرهوری، صرفهجویی در منابع آب و کاهش هدررفت میشود. کاربردهای پیشرفته هوش مصنوعی در بخش آب و فاضلاب موجب کاهش نشت و اتلاف آب، پیشبینی خرابیهای زیرساختی، بهینهسازی فرایندهای تصفیه و بهبود پایداری و مقاومت سیستمهای شهری در برابر چالشهای محیطی و عملیاتی شده است.
نیوآرک، نیوجرسی، ایالات متحده آمریکا
شهر نیوآرک یکی از پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت آب شهری است. در این شهر، اداره آب و فاضلاب از دو سیستم اختصاصی مبتنی بر هوش مصنوعی بهره میبرد که نقش مهمی در پیشبینی، نظارت و تضمین کیفیت آب دارند. یکی از این سیستمها «فونتوس بلو (Fontus Blue)» نام دارد که با تحلیل دادههای تاریخی و فعلی و همچنین دادههای محیطی همچون دما و بارندگی، پیش از وقوع مشکلات، نیازهای احتمالی برای تصفیه آب را پیشبینی میکند. این فناوری با سیستم سامانه نظارت و جمعآوری دادهها (SCADA) یکپارچه شده است و امکان پایش لحظهای جریان آب، سطوح شیمیایی، pH، میزان کلر و وضعیت مخازن را فراهم میآورد.
فونتوس بلو از یک پلتفرم پیشرفته استفاده میکند که ترکیبی از یادگیری ماشین، حسگرهای لحظهای کیفیت آب و دادههای محیطی را بهکار میگیرد تا فرایند تصفیه و مقدار مواد شیمیایی مورد استفاده را بهینهسازی کند. این نرمافزار با استفاده از حسگرهای متعدد، کیفیت آب ورودی را با پارامترهایی همچون شفافیت، دما، سختی، ترکیبات آلی محلول و سایر شاخصها بررسی و با استفاده از دادههای تاریخی، یک نمای کامل و پویا از وضعیت آب تهیه میکند، سپس با مدلسازی تأثیر دوزهای شیمیایی بر خروجی کیفیت آب، میتواند پیشبینی کند که چه اتفاقی برای کدری، محصولات جانبی گندزدایی، خوردگی و سموم جلبکی رخ خواهد داد.
از دیگر ویژگیهای این سیستم، توانایی شبیهسازی سناریوهای مختلف قبل از اجرای واقعی آنها است؛ این امر به اپراتورهای آب اجازه میدهد تا تصمیمات دقیقی بگیرند و از مصرف بیرویه مواد شیمیایی و ایجاد محصولات جانبی مضر جلوگیری کنند. این سیستم با در نظر گرفتن الزامات قانونی، به سازمانها در رعایت مقررات کمک میکند و همزمان هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد. نکته قابلتوجه این است که استفاده از فونتوس بلو موجب کاهش حدود ۲۵ درصدی در مصرف مواد شیمیایی شده و در نتیجه، بهبود چشمگیری در کیفیت و ایمنی آب حاصل شده است.
سیستم دوم مورد استفاده در نیوآرک یک ابزار مدیریت انطباق است که وظیفهاش ساماندهی فرایند گزارشدهی و اطمینان از رعایت مقررات قانونی با کمک فناوری هوش مصنوعی است. نیوآرک در کنار این سامانهها، از واحدهای اولتراسونیک کنترل جلبک نیز در مخازن ذخیرهسازی بهره میبرد تا از بروز شکوفههای سمی جلبکی جلوگیری کند.
تمام این اقدامات در چهارچوب سرمایهگذاری ۱۷۰ میلیون دلاری برای نوسازی زیرساختها و استفاده از فناوریهای نوین صورت گرفتهاند تا آب بهعنوان یک منبع حیاتی حفاظت شود. سیستم هوش مصنوعی دادههایی از منابع گوناگون از جمله حسگرهای لحظهای، دادههای تاریخی، اطلاعات محیطی، دادههای عملیاتی از سیستم SCADA و استانداردهای قانونی را تجزیه و تحلیل میکند. سیستم میتواند با این ترکیب چندوجهی از دادهها و استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، تغییرات کیفیت آب را پیشبینی کند و بهترین روشهای تصفیه را برای حفظ سلامت عمومی و کاهش هزینهها پیشنهاد دهد.
توسان، آریزونا، ایالات متحده آمریکا
شهر توسان در ایالت آریزونا نیز یکی دیگر از نمونههای موفق استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت آب است. این شهر با شرکت VODA.ai همکاری دارد تا سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی را برای بهینهسازی زیرساختهای آبرسانی خود به کار گیرد. برخلاف روشهای قدیمی که به دادههای تاریخی از شکستگیهای لوله و قضاوت انسانی متکی بودند، اکنون تصمیمگیریها بر اساس تحلیل دقیق دادههای حسگرها در سراسر شبکه انجام میشود. الگوریتمهای یادگیری ماشین که بر پایه مدلسازی احتمالاتی و تحلیل دادههای حجیم عمل میکنند، دادههایی همچون فشار لحظهای آب، دبی جریان، کیفیت آب، دادههای جغرافیایی GIS و حتی سن و جنس لولهها را از هزاران حسگر موجود در شبکه آبرسانی جمعآوری و تحلیل میکنند.
سیستم هوش مصنوعی در توسان قادر است با استفاده از این دادهها، به پیشبینی احتمال شکست لولهها در مناطق مختلف با دقت بالا بپردازد. این سامانه نشتهای کوچک و در مراحل اولیه را که با روشهای سنتی قابل تشخیص نبودند، شناسایی میکند و به مسئولان هشدار میدهد. این قابلیت موجب شده تا عملیات تعمیرات بهصورت پیشگیرانه و نه صرفاً پس از وقوع خرابی انجام شود.
از دیگر مزایای این سیستم، پیشنهاد الگوریتمی برای بهینهسازی توزیع فشار در شبکه است که موجب کاهش فشار بیش از حد در نقاط خاص و در نتیجه افزایش عمر مفید لولهها میشود، همچنین سیستم قادر است بر اساس تحلیل ریسک و هزینه-فایده، اولویتبندی پروژههای نوسازی یا تعویض خطوط لوله را با دقت بسیار بالا مشخص کند.
این تحول مبتنی بر فناوری در توسان نهتنها موجب صرفهجویی سالانه در مصرف میلیونها گالن آب شده، بلکه با کاهش قابلتوجه هزینههای عملیاتی و افزایش قابلیت اطمینان شبکه، توانسته است به الگویی برای سایر شهرهای خشک و کمآب آمریکا تبدیل شود. در حال حاضر مدیریت شهری توسان بهجای واکنش به بحرانها، در مسیر تصمیمگیری دادهمحور، هوشمند و پیشنگرانه حرکت میکند که نقش حیاتی در تضمین پایداری منابع آب در بلندمدت دارد.
لندن، انگلستان
شرکت تیمز واتر (Thames Water) با توجه به چالشهای فراوان ناشی از عمر بالای زیرساختهای آب شهری و گستردگی شبکه لولهکشی در لندن، بهکارگیری فناوریهای نوین را در دستور کار قرار داده است. یکی از مهمترین فناوریهای بهکار رفته، استفاده از هوش مصنوعی در ترکیب با حسگرهای صوتی است. این حسگرها بهصورت پیوسته امواج صوتی منتشر شده داخل لولهها را دریافت میکنند و هوش مصنوعی با تحلیل الگوهای صوتی، تفاوت صدای نشت آب را از صداهای طبیعی سیستم تشخیص میدهد.
الگوریتمهای یادگیری عمیق در این سیستم قادر به تحلیل طیف گستردهای از دادههای صوتی با نویز محیطی هستند، بهگونهای که حتی نشتهای بسیار کوچک و غیرقابل تشخیص برای روشهای سنتی را شناسایی میکنند. این توانایی تشخیص دقیق و بهموقع موجب میشود که تیمهای فنی بتوانند مداخلات سریع و هدفمند انجام دهند و از گسترش خسارات و اتلاف منابع جلوگیری کنند.
این فناوری موجب کاهش قابلتوجه هزینههای ناشی از نشت و تعمیرات اضطراری شده است، همچنین با کاهش میزان هدررفت آب، منابع آب شرب با کیفیت بهتری در دسترس عموم قرار میگیرد و فشار کمتری بر منابع آب زیرزمینی و سطحی وارد میشود که نقش مهمی در حفظ پایداری زیستمحیطی ایفا میکند.
این سیستم هوشمند قابلیتهای پیشبینی بر اساس الگوهای تاریخی نشت و شرایط عملیاتی را دارد و میتواند نقاط ضعف و احتمال بروز مشکلات در شبکه را مشخص کند. این امر موجب شده است تا برنامهریزی برای تعمیر و نگهداری بهصورت پیشگیرانه و هوشمند انجام شود که به شکل قابلتوجهی به افزایش عمر مفید زیرساختها کمک میکند.
هلند
شرکت هلندی ویتنس (Vitens) هوش مصنوعی را نهتنها بهعنوان یک ابزار پیشبینی بلکه بهعنوان بخشی کلیدی از سیستم مدیریت هوشمند منابع آب بهکار گرفته است. الگوریتم خودآموز این شرکت از تکنیکهای یادگیری ماشین پیشرفته بهره میبرد که بهصورت مداوم دادههای ورودی را تحلیل و مدل خود را بهروزرسانی میکند. این مدلها شامل شبکههای عصبی پیچیده و الگوریتمهای رگرسیون چندمتغیره هستند که تأثیر عوامل مختلف بر تقاضای آب را شناسایی و پیشبینی میکنند.
عوامل مختلفی که بر مدل پیشبینی تأثیر میگذارند شامل تغییرات دما، میزان بارندگی، الگوهای مصرف گذشته، رویدادهای خاص (مانند تعطیلات یا رویدادهای جمعیتی) و حتی تغییرات اقتصادی و اجتماعی است. این مدلها با دقت بسیار بالا، تغییرات تقاضا را پیشبینی میکنند که منجر به بهینهسازی زمانبندی فعالیتهای پمپاژ و ذخیرهسازی آب میشود. استفاده از این سیستم پیشرفته موجب شده است که مصرف انرژی مرتبط با پمپاژ آب تا ۲۰ درصد کاهش پیدا کند. این امر نهتنها هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد بلکه به کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیز کمک میکند و در راستای اهداف زیستمحیطی و توسعه پایدار شرکت عمل میکند.
الگوریتمهای این شرکت بهصورت تعاملی با سیستمهای کنترل صنعتی (ICS) و SCADA یکپارچه شدهاند تا امکان نظارت و کنترل خودکار بر فرایندهای توزیع آب فراهم شود. به این ترتیب، سیستم میتواند در رویارویی با تغییرات ناگهانی در تقاضا یا شرایط محیطی بهسرعت واکنش نشان دهد و از ایجاد کمبود یا اضافه عرضه جلوگیری کند. این رویکرد هوشمند در مدیریت آب، منجر به افزایش انعطافپذیری و پایداری شبکه تأمین آب شده است و تجربهای بهتر برای مصرفکنندگان فراهم میآورد، همچنین با کاهش نیاز به مداخلات انسانی و استفاده از فناوریهای پیشرفته، احتمال خطاهای عملیاتی کاهش پیدا کرده و بهرهوری کلی سیستم بهبود یافته است.
اهمیت حفظ و احیای فضاهای سبز در مقابله با تغییرات اقلیمی
کاشت درختان همواره بهعنوان یکی از راهکارهای طبیعی و مؤثر برای مقابله با تغییرات اقلیمی مطرح شده است. این ایده که درختان با جذب دیاکسیدکربن که گاز گلخانهای اصلی است، میتوانند به کاهش گرمایش جهانی کمک کنند، ساده و در عین حال جذاب است، اما در سالهای اخیر مطالعات و تحقیقات علمی نشان دادهاند که این راهکار در بسیاری از موارد بیش از حد بزرگنمایی شده است و در واقعیت به سادگی آنچه تصور میشود، مؤثر نیست.
سالانه ۳۶ میلیارد تن دیاکسید کربن تنها از سوختهای فسیلی منتشر میشود که حجم بسیار بالایی است. بنابراین، کاهش مستقیم انتشار گازهای گلخانهای ناشی از سوختهای فسیلی همچنان بهعنوان اصلیترین و مؤثرترین راهکار برای مقابله با تغییرات اقلیمی مطرح است.
درختان بهدلیل توانایی بالای خود در جذب دیاکسیدکربن و ذخیرهسازی کربن در بافتهای چوبیشان، نقش مهمی در کاهش میزان گازهای گلخانهای ایفا میکنند. فرایند فتوسنتز موجب میشود تا دیاکسیدکربن از جو جذب و در ساختار گیاه ذخیره شود. در حال حاضر، جنگلکاری جهانی توانسته است سالانه حدود ۱.۹ میلیارد تن دیاکسید کربن را در خود ذخیره کند که معادل ۵ درصد از کل دیاکسید کربن منتشرشده از سوختهای فسیلی است.
با وجود نقش مثبت و مهم جنگلکاری در جذب کربن، این راهکار با چالشها و محدودیتهایی روبهرو است. نخستین چالش، انتخاب مکان مناسب برای کاشت درختان است. در بسیاری از نقاط جهان، پروژههای عظیم کاشت درخت در مناطقی اجرا شدهاند که پیشتر مراتع یا زیستگاههای طبیعی دیگری بودهاند. تغییر کاربری این مناطق به جنگل، میتواند اثرات منفی زیادی داشته باشد. بهعنوان مثال، کاشت درخت در مراتع خشک یا نیمهخشک میتواند چرخه آب را برهم زند و منجر به کاهش منابع آبی شود.
از سوی دیگر، بعضی گونههای درختی که در پروژههای جنگلکاری استفاده میشوند، بومی آن مناطق نیستند و میتوانند به اکوسیستمهای محلی آسیب بزنند و منجر به کاهش تنوع زیستی شوند. نمونه بارز این مسئله در چین مشاهده شد که دولت برای مقابله با فرسایش خاک و کاهش آلودگی، پروژه عظیمی برای کاشت درختان راهاندازی کرد، اما در بسیاری از موارد، درختان غیر بومی با مصرف آب زیاد موجب کاهش جریان رودخانهها و خشکی زمینهای کشاورزی شدند. این نمونه نشان میدهد که بدون برنامهریزی دقیق و شناخت کامل از شرایط زیستی و اقلیمی منطقه، کاشت درخت میتواند تأثیرات منفی ناخواستهای داشته باشد.
علاوهبر این، خود ذخیرهسازی کربن در درختان نیز محدودیتهایی دارد. درختان عمر محدودی دارند و با وقوع حوادث طبیعی همچون آتشسوزی، خشکسالی یا حملات آفات، بخش قابلتوجهی از کربنی که در آنها ذخیره شده است، دوباره به جو بازمیگردد. بنابراین، کربن ذخیرهشده در درختان پایداری کامل ندارد و نمیتوان بهسادگی آن را با کربن ناشی از سوختهای فسیلی مقایسه کرد.
مطالعات نشان داده است که میزان زمینهای مناسب برای جنگلکاری جهانی به صورت اغراقآمیزی برآورد شده و ظرفیت واقعی این زمینها کمتر از تصور اولیه است، همچنین بیشترین تعهدات برای جنگلکاری از سوی کشورهایی اعلام شده است که کمترین میزان زمینهای مناسب و بیشترین محدودیتهای اقتصادی را دارند. در مقابل، کشورهای برخوردار از درآمد بالا و دارای زمینهای گسترده و مناسب، تعهدات کمتری در این زمینه ارائه کردهاند.
ضرورت رویکرد چندجانبه در مقابله با تغییرات اقلیمی
اگرچه کاشت درختان بخشی از راهکارهای مقابله با تغییرات اقلیمی است، اما این موضوع نباید بهعنوان تنها راهحل در نظر گرفته شود. کاهش انتشار گازهای گلخانهای از منابع سوختهای فسیلی که میلیونها سال در زیر زمین ذخیره شدهاند، بسیار ضروریتر و فوریتر است. انتشار این گازها موجب افزایش غلظت دیاکسیدکربن در جو و گرم شدن زمین میشود. به همین دلیل، تمرکز بر کاهش مصرف نفت، زغالسنگ و گاز طبیعی از طریق افزایش بهرهوری انرژی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و تغییر شیوههای تولید و مصرف اهمیت بسیار بالایی دارد.
علاوهبر آن، حفاظت و احیای جنگلهای طبیعی که از پیشینهای چند هزار ساله برخوردارند، میتواند نقش کلیدی در مقابله با تغییرات اقلیمی داشته باشد. جنگلهای طبیعی بهدلیل تنوع زیستی بالا و ساختار پیچیدهای که دارند، قادرند بهطور مؤثرتری کربن را ذخیره کنند و در عین حال مقاومت بیشتری در برابر آسیبهای محیطی داشته باشند. حفظ این اکوسیستمها باید در اولویت سیاستهای زیستمحیطی قرار گیرد.
کپنهاگ؛ نمونه موفق رویکرد چندجانبه در مقابله با تغییرات اقلیمی و جنگلکاری هوشمندانه
یکی از نمونههای برجسته در جهان که اقداماتی متوازن و علمی در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی و جنگلکاری انجام داده است، شهر کپنهاگ دانمارک است. این شهر اروپایی با توجه به محدودیتهای زیستمحیطی و اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای، برنامهای جامع و چندجانبه را برای مقابله با گرمایش جهانی طراحی کرده است.
کاشت درختان در کپنهاگ به عنوان بخشی از راهکارهای مقابله با گرمایش جهانی شناخته شده است، اما این اقدام به دور از سادهانگاریهای رایج انجام میگیرد. مسئولان شهری با دقت بالایی گونههای بومی و مقاوم را انتخاب میکنند تا از آسیب رساندن به اکوسیستمهای محلی جلوگیری شود و تنوع زیستی حفظ گردد. برخلاف برخی پروژههای عظیم کاشت درخت در جهان که بدون توجه به زیستگاههای طبیعی انجام شده و منجر به کاهش منابع آبی یا خشکی زمینهای کشاورزی شدهاند، کپنهاگ با حفظ مرزهای طبیعی و جایگزینی فضای سبز شهری و پارکهای موجود، توازن اکولوژیکی منطقه را رعایت میکند.
کپنهاگ هدف دارد تا به عنوان نخستین پایتخت کربنخنثی در سال ۲۰۲۵ معرفی شود و تاکنون حدود ۴۶ درصد از انتشار گازهای گلخانهای خود را نسبت به سال ۱۹۹۰ کاهش داده است. برنامه جامع CPH ۲۰۲۵ که بر چهار محور انرژی، تولید انرژی، حملونقل و مدیریت شهری متمرکز است، چارچوب اصلی این تلاشها را تشکیل میدهد. این شهر اکنون از نظر کاهش انتشار گازها، رشد اقتصادی پایدار و بهبود کیفیت زندگی به عنوان نمونهای موفق معرفی میشود.
حفظ و توسعه فضای سبز طبیعی در اطراف شهر و حمایت از تنوع زیستی از دیگر اولویتهای برنامه زیستمحیطی کپنهاگ است. این رویکرد چندجانبه باعث شده که کپنهاگ بهعنوان یکی از پیشروان جهانی در زمینه اقدامات اقلیمی شناخته شود، جایی که جنگلکاری بخشی از یک راهکار کلی و هوشمندانه برای حفظ محیط زیست و کاهش گرمایش جهانی است، نه تنها یک راهحل منفرد و کافی.
شهرهای آمریکا در معرض تهدید دوگانه گرما و آلودگی
شهرهای آمریکا این روزها با تهدیدی دوگانه روبهرو هستند که فراتر از گرمای معمول تابستانی یا آلودگیهای متداول است. مطالعات جدید نشان میدهد که وقتی موجهای گرمای شدید و آلودگی هوای بالا بهطور همزمان رخ میدهند، اثرات آنها بر سلامت عمومی مضاعف میشود و این پدیده که به «حوادث مرکب» شناخته میشود، در بسیاری از شهرهای این کشور بهصورت روزافزونی دیده میشود.
گرما یکی از مهلکترین عوامل طبیعی است که سالانه جان افراد زیادی را نسبت به سیل، طوفان و گردباد میگیرد. شهرها بهدلیل ساختار و ویژگیهای ویژه خود ازجمله وجود ساختمانها، جادهها و ترافیک سنگین، حرارت را به دام میاندازند و آلودگی بیشتری نیز تولید میکنند که این امر خطرات سلامت را بیشتر و پیچیدهتر میکند.
تحقیقات دانشگاه اوکلاهما و آزمایشگاه آیندههای پایدار شهری (SURF) نشان میدهد که ترکیب همزمان گرمای شدید و آلودگی هوا تهدیدی رو به افزایش برای سلامت ساکنان مناطق شهری است. این مطالعات در نشریه تحقیقات محیطی (Environmental Research) منتشر شده و هشداری جدی به مسئولان شهری و برنامهریزان سلامت عمومی است تا زیرساختها و سیاستهای شهری را بر اساس واقعیت در حال تغییر اقلیم و افزایش خطرات محیطی بازسازی کنند.
هشدار دانشمندان درباره ترکیب کشنده گرما و ذرات معلق
مقایسه دادهها بین مناطق شهری و روستایی نشان میدهد که گرمای شهرها علاوهبر طولانیتر بودن، شدت بیشتری دارد. در مقابل در مناطق روستایی بهطور معمول میزان اوزون بالاتر است؛ اما زمانی که گرما و آلودگی بهویژه ذرات معلق ریز یا PM2.5 بهطور همزمان افزایش پیدا میکند، شهرها آسیب بیشتری میبینند.
مطالعهای روی ۲۳ سال داده نشان میدهد حدود ۸۹ درصد شهرهای آمریکا شدت ترکیبی گرما و آلودگی هوا را بیش از مناطق روستایی گزارش کردهاند. همچنین بیش از نیمی از این شهرها شاهد طولانیتر شدن این شرایط خطرناک بودهاند. ذرات معلق بهحدی ریز هستند که میتوانند به عمیقترین بخشهای دستگاه تنفسی نفوذ کنند و با ورود به جریان خون، موجب بیماریهای تنفسی و قلبی شوند.
یکی از نکات قابلتوجه مطالعه حاضر این است که در شهرهای غربی آمریکا آلودگی ذرات معلق ناشی از دود آتشسوزیهای جنگلها و مراتع نقش بسزایی پیدا کرده است. این دود به شهرها منتقل میشود و شرایط همزمان گرما و آلودگی را بدتر میکند، اما ارزیابیهای رسمی کیفیت هوا بهدلیل مقررات خاص سازمان حفاظت محیط زیست، در بسیاری از موارد این آلودگی ناشی از آتشسوزیها را در محاسبات خود لحاظ نمیکنند که سبب کمنمایی بار واقعی سلامت عمومی میشود. پژوهشگران تاکید دارند که باید ذرات معلق ناشی از این حوادث طبیعی در ارزیابی کیفیت هوا گنجانده شود تا سیاستها به واقعیت خطرات سلامت نزدیکتر شود.
علت اصلی گرم ماندن شهرها پدیده جزیره گرمایی شهری است. مصالح ساختمانی همچون آسفالت و بتن حرارت را در طول روز جذب و در شب بهتدریج آزاد میکنند، در حالی که مناطق روستایی سریعتر خنک میشوند. علاوهبر این، خودروها، کارخانهها و مصرف بالای انرژی در شهرها موجب میشود گرما و آلودگی به شکلی معنادار یکدیگر را تشدید کنند.
کارشناسان معتقدند که راهکارهای مقابله با این بحران باید مبتنیبر شرایط محلی و منطقهای باشد. برای مثال کاشت بیشتر درختان، ایجاد پوششهای سبز در بامها و استفاده از مصالح انعکاسدهنده نور میتواند در کاهش گرمای شهرها مؤثر باشد. برای نواحی روستایی نیز که ساختوساز و آسفالت کمتری دارند، راهحلهای متفاوتی نیاز است. در هر صورت، بدون اقدامات هدفمند، این تهدیدها بهطور فزایندهای ادامه خواهند داشت و سلامت عمومی، اقتصاد و ساختار شهری را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهند.
یافتههای حاضر نشان میدهد که شهرهای آمریکا نهتنها دچار روزهای گرمتر شدهاند، بلکه بهطور همزمان در طول دورههای گرمایی با آلودگی شدیدتری نیز روبهرو میشوند؛ ترکیبی که زندگی میلیونها نفر به ویژه جمعیت آسیبپذیر را تهدید میکند.
اگر برنامهریزیهای شهری و سیاستهای سلامت عمومی بهسرعت بهروزرسانی و اجرایی نشود، پیامدهای این شرایط شامل افزایش موارد بستری در بیمارستانها، افت بهرهوری نیروی کار و حتی مهاجرت جمعیت به مناطقی با شرایط بهتر خواهد بود. کارشناسان تاکید دارند که پاسخ به این تهدید نیازمند اقدامات فوری و بر اساس شرایط هر منطقه بهصورت جداگانه است، زیرا تحتتأثیر روند تغییرات اقلیمی، فشارهای ناشی از گرما و آلودگی ترکیبی به سرعت افزایش خواهد داشت.
چین و رؤیای امپراتوری انرژی در سقف جهان
چین از آغاز پروژهای گسترده برای تبدیل ارتفاعات بلند فلات تبت معروف به «سقف جهان»، به یک قطب اصلی انرژی تجدیدپذیر خبر داد. این فلات که پیش از این بهعنوان مکانی دورافتاده و سختگذر شناخته میشد، اکنون به کانون تولید انرژی باورنکردنی خورشیدی، بادی و برقآبی تبدیل شده است. برنامههای دولت چین شامل ساخت گسترده نیروگاههای خورشیدی، توربینهای بادی بزرگ و سدهای برقآبی در این منطقه است.
شرایط ویژه ارتفاعی این منطقه از جمله تابش مستقیم و قوی خورشید و وزش بادهای پایدار، راندمان تولید انرژی را بهطور چشمگیری در آن افزایش میدهد و رودخانههای وسیع هیمالیا که از ذوب یخچالها تغذیه میشوند، فرصت مناسبی برای احداث نیروگاههای برقآبی قابلتوجه فراهم میکنند.
هدف چین فراتر از تأمین مصرف داخلی است و قصد دارد تا انرژی مازاد تولیدی را از طریق خطوط انتقال فوقالعاده فشار قوی به کشورهای دیگر صادر کند و به این ترتیب سهم خود را در بازار جهانی انرژی افزایش دهد. این حرکت، چشماندازی نو را برای منابع انرژی در مناطق بلند زمین ارائه میدهد و میتواند نوع نگاه جهان به نواحی انرژیزا را تغییر دهد.
با این حال پروژه حاضر چالشها و پیامدهای قابلتوجهی نیز بهدنبال دارد. جابهجایی جوامع بومی تبتی، تغییرات فرهنگی و آسیب به اکوسیستمهای حساس منطقه از نگرانیهای اصلی محیط زیستی و انسانی این طرح محسوب میشود. کارشناسان هشدار میدهند که حتی انرژیهای به ظاهر پاک و پایدار نیز بدون تأثیرات زیستمحیطی نخواهند بود.
با این وجود طرح بزرگ چین در «سقف جهان» نمادی از خواست این کشور برای کسب قدرت اقتصادی و استراتژیک در حوزه انرژی است. با بهرهبرداری از منابع طبیعی در شرایط سخت و محیطی چالشبرانگیز، چین در تلاش است آینده خود و انرژی جهان را دستخوش تغییرات بنیادی کند. اما اینکه آیا این پروژه بهعنوان الگویی پایدار و مسئولانه شناخته خواهد شد یا آغازگر امپراتوری جدیدی در عرصه انرژی خواهد بود هنوز مورد بحث قرار دارد.