به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
گام مهم ابوظبی در حفاظت از مردم در برابر گرمای بیسابقه
مرکز ملی هواشناسی امارات متحده عربی طرح اقدام پنجسالهای را بهمنظور حفاظت از سلامت عمومی در برابر تأثیرات شرایط جوی شدید و تغییرات اقلیمی معرفی کرد. در چارچوب این برنامه، مرکز ملی هواشناسی همکاری گستردهای با مرکز بهداشت عمومی ابوظبی آغاز میکند تا دادههای پیشرفته دما و رطوبت را در اختیار نهادهای بهداشتی قرار دهد.
این همکاری هدفمند به افزایش آگاهی عمومی درباره ایمنی در برابر گرما و کمک به توسعه مطالعات دقیقتر درباره پیامدهای مخاطرهآمیز شامل دمای بالا، کیفیت پایین هوا و طوفانهای گرد و غبار متمرکز است.
به گفته مدیرکل مرکز بهداشت عمومی ابوظبی، این مشارکت برای ارتقای سلامت و رفاه ساکنان امارات ضروری است و با ادغام تخصصهای هر دو طرف، به راهکارهای نوآورانه برای مقابله با چالشهای محیطی و بهبود دانش علمی و آگاهی عمومی منجر خواهد شد.
بر اساس این توافق، پژوهشهای مشترک، تبادل تخصصهای علمی و فنی، برگزاری کارگاهها و کنفرانسها و توسعه برنامههای آموزشی حرفهای در دستور کار قرار میگیرد تا با مشکلات ناشی از تغییر اقلیم، آلودگی هوا و مخاطرات جوی مقابله شود.
مدیرکل مرکز ملی هواشناسی و رئیس سازمان جهانی هواشناسی امارات این همکاری را گامی سرنوشتساز برای بهکارگیری دادههای پیشرفته در مدلسازی و پیشبینی مخاطرات جوی از جمله گرما، آلودگی هوا و طوفانهای گرد و غبار میداند که موجب ساخت اکوسیستمی علمی برای حمایت از جوامع و توسعه پایدار خواهد شد.
این برنامه همزمان با افزایش اقدامات بینالمللی برای مقابله با گرمایش جهانی و ثبت رکوردهای جدید دمایی بهویژه در امارات معرفی میشود. در جولای ۲۰۲۵، جهان سومین ماه جولای گرم تاریخ معاصر را تجربه کرد و در امارات دمای ۵۱.۸ درجه سانتیگراد در آگوست ثبت شد که از بالاترین رکوردهای پیشین فراتر رفت. ماه می امسال نیز گرمترین ماه می ثبتشده در تاریخ امارات بود که نشانهای از روند افزایشی چشمگیر دماست.
در راستای مقابله با این وضعیت، دولت امارات سیاستی اجرایی برای حفاظت از کارگران خارج از ساختمان در تابستان دارد که از پانزدهم ژوئن تا پانزدهم سپتامبر هر سال انجام میشود و مطابق با آن در ساعات ۱۲:۳۰ تا ۱۵:۰۰، کار در معرض نور مستقیم خورشید ممنوع است. این طرح که از سال ۲۰۰۴ آغاز شده است، زیر نظر وزارت منابع انسانی و اماراتسازی اجرا میشود. کمپینی نیز توسط انجمن دانشآموختگان پزشکی و دندانپزشکی کرالا و کنسولگری هند در دبی به کارگران خارجی اطلاعات لازم را برای ایمن ماندن در برابر گرمای شدید تابستان ارائه میدهد. این اقدامات ترکیبی نشاندهنده تعهد امارات به حفاظت از سلامت عمومی و سازگاری با تغییرات آبوهوایی در شرایط بهسرعت در حال تغییر اقلیمی جهان و منطقه است.
کشورهای جهان با بیشترین روزهای مرخصی استحقاقی در ۲۰۲۵
تعداد روزهای مرخصی استحقاقی (مرخصی با حقوق) در کشورهای مختلف جهان تفاوتهای چشمگیری دارد که به قوانین دولتی، سیاستهای کاری و فرهنگ هر کشور بستگی دارد. این روزها نهتنها فرصتی برای استراحت و تجدید قوا هستند، بلکه تأثیری مستقیم بر سلامت روان، رضایت شغلی و بهرهوری کارکنان دارند. در سال ۲۰۲۵ کشورهای متعددی وجود دارند که اهمیت زیادی برای مرخصیهای استحقاقی قائل شده و تعداد آن را بهنحوی تنظیم کردهاند که کارکنان بتوانند بهمدت طولانیتری از زندگی شخصی و خانوادگی خود بهرهمند شوند.
بیشترین تعداد مرخصی استحقاقی جهان در اروپا دیده میشود. کشورهایی همچون اتریش، فرانسه و موناکو هر یک ۳۰ روز مرخصی با حقوق به کارکنان خود میدهند و این موضوع آنها را در صدر فهرست کشورهایی با ارائه بیشترین مرخصی استحقاقی قرار میدهد. بریتانیا با ۲۸ روز مرخصی در جایگاه دوم و ایتالیا، لوکزامبورگ و جمهوری دموکراتیک کنگو با ۲۶ روز در جایگاههای بعدی قرار دارند.
کشورهای شمال اروپا از جمله سوئد، نروژ و دانمارک ۲۵ روز مرخصی استحقاقی دارند و کشورهای مرکزی و غربی اروپا همچون آلمان، فنلاند، مالتا و ایسلند ۲۴ روز مرخصی را تضمین میکنند. در این کشورها قوانین سختگیرانهای وجود دارد که اجازه نمیدهد کارفرما بدون رضایت رسمی کارکنان، میزان این مرخصی را کاهش دهند، بنابراین اروپاییها بهطور میانگین بیش از ۳۰ روز در سال فرصت دارند تا از کار فاصله بگیرند و به سفر بپردازند.
در سایر مناطق جهان نیز نمونههایی از مرخصی استحقاقی طولانی دیده میشود. برای مثال یمن با ترکیب ۳۰ روز مرخصی با حقوق و ۱۶ روز تعطیلات عمومی، در مجموع ۴۶ روز را برای استراحت کارکنان خود فراهم میکند که بیشترین میزان در جهان بهشمار میرود. کشورهای آفریقایی همچون توگو، جیبوتی و گینه نیز ۳۰ روز مرخصی استحقاقی ارائه میدهند.
در خاورمیانه، بحرین ۳۰ روز و امارات و عمان هر یک ۲۲ روز مرخصی به کارکنان خود اختصاص دادهاند تا تعادل مناسبی میان کار و مناسبتهای فرهنگی و مذهبی برقرار شود. در آسیا، تنوع تعطیلات بیشتر است. برای مثال هند ۱۲ روز مرخصی با حقوق دارد، اما با ۱۷ روز تعطیلات عمومی، مجموع زمان استراحت کارکنان به ۲۹ روز میرسد. اندونزی، ویتنام و مکزیک نیز حدود ۱۲ روز مرخصی استحقاقی دارند.
در آمریکای لاتین، اکثر کشورها بین ۱۲ تا ۲۲ روز مرخصی دارند. برزیل، کوبا، پاناما و پرو بخش عمدهای از این دسته هستند که ۲۲ روز مرخصی ارائه میکنند. مکزیک، پاراگوئه و گویان نیز در حدود ۱۲ روز مرخصی ارائه میدهد. کشورهای قاره آمریکا و کارائیب بین ۱۰ تا ۱۵ روز مرخصی با حقوق دارند و ساکنان این کشورها بهطور عمده روی تعطیلات عمومی برای تکمیل زمان استراحت کارکنان حساب میکنند.
اقیانوسیه، استرالیا و نیوزیلند ۲۰ روز مرخصی ارائه میدهند که در حد استانداردهای اروپایی است، در حالی که کشورهای کوچکتر همچون فیجی و ساموا حدود ۱۰ روز مرخصی دارند. برخلاف این کشورها، ایالات متحده آمریکا هیچ روزی برای مرخصی استحقاقی با حقوق اجباری ندارد و همه مرخصیها به تصمیم کارفرما بستگی دارد.
بازگشت حیات به رودخانههای شمال نیویورک با تخریب سد قدیمی
جدیدترین مطالعه دانشگاه کورنل نشان میدهد که حذف سدهای کوچک نقش مهمی در بهبود زیستبومهای آبی و احیای رودخانهها دارد. نتایج این بررسی در نشریه علمی اکوسفر منتشر شده است. در بخشی از این تحقیق مشخص شد رودخانهای در شمال نیویورک پس از تخریب یک سد قدیمی بهسرعت احیا شده است. این سد ۳.۷ متری که از دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، برداشته شد و پس از سه سال شاهد بهبود کیفیت آب، سنگلاخی شدن بستر رودخانه، ایجاد محیطی مناسبتر و بازگشت گونههای حساس آبزی به این منطقه بوده است.
تحقیقات نشان میدهد که وقتی سد تخریب شد، آب راکد و گلآلود بالا دست رودخانه به جریان ثابت تبدیل و بستر رودخانه سنگلاخی شد. این تغییر موجب شد که زیستگاه به حالت طبیعیتر نزدیک و تعادل زیستمحیطی بین بالا و پایین دست رودخانه برقرار شود. با استفاده از شاخصی موسوم به نمایه ارزیابی بیولوژیکی (BAP)، کیفیت آب اندازهگیری که مشخص شد پس از تخریب سد بهطور چشمگیری بهتر شده و تنوع گونههای زنده در رودخانه افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر جریان دوباره زندگی در این رودخانه موجب شد گونههای حساسی همچون سنجاقکها و شبپرههای آبی به محیط بازگردند. با برداشتن سد همچنین مسیر حرکت ماهیهایی ازجمله مارماهی آمریکایی باز شد که نیاز به عبور بین آب شور و شیرین دارند و این ماهیها توانستند به زیستگاههای بالادست بهتر دسترسی پیدا کنند.
برداشتن سدهای کوچک و قدیمی در سراسر آمریکا نیز با روندی مشابه همراه بوده است؛ در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۰۸ سد کوچک در ۲۷ ایالت حذف شد. این اقدام علاوهبر بهبود کیفیت آب و افزایش تنوع زیستی، خطرات ناشی از سدهای فرسوده را کاهش و امنیت جوامع محلی را افزایش داده است، بهویژه که هزینه نگهداری این سدهای قدیمی بسیار بالاست و در بسیاری موارد حذف آنها راهحلی مقرونبهصرفهتر و مؤثرتر محسوب میشود.
دو عامل کلیدی وجود زیستگاه سالم در پاییندست رودخانه و شکلگیری سریع بستر سنگلاخی در پروژه حذف سد قدیمی نیویورک موجب موفقیت آن شد که به افزایش اکسیژن و رشد جلبکها و میکروبهای پایه کمک کرده است. قابلتوجه اینکه سرعت بازسازی هر رودخانه متفاوت است و به شیب، نوع زمین و وضعیت طبیعی منطقه بستگی دارد، با این حال مشخص است که این گونه پروژهها با حذف سدهای کوچک میتوانند مسیرهای طولانی مهاجرت ماهیها را بازسازی و جریان طبیعی مواد مغذی را در رودخانهها برقرار کنند که نتیجه آن افزایش تابآوری رودخانهها در برابر سیل، گرما و تغییرات اقلیمی خواهد بود.
چگونه زیرساخت دیجیتال رشد شهری را تقویت میکند؟
اقتصاد دیجیتال با فناوریهای هوشمند قدرت گرفته است و هسته مرکزی شهرهای هوشمند را تشکیل میدهد. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلی جهان را اقتصاد دیجیتال به خود اختصاص داده است. آمارها نشان میدهند که کلانشهرهای جهان در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تولید میکنند و با گسترش و شکوفایی بیشتر شهرها، این رقم نیز افزایش پیدا خواهد کرد. کارشناسان پیشبینی میکنند که در دهههای آینده، تا ۸۰ درصد از رشد اقتصادی آینده در مناطق در حال توسعه، در شهرها متمرکز خواهد شد. این رشد بهطور عمده بهدلیل توسعه زیرساختهای دیجیتال خواهد بود که به شهرهای هوشمند اجازه میدهد موتورهای اصلی رشد اقتصادی شوند و فرصتهای گستردهای را ایجاد کنند.
زیرساخت دیجیتال چگونه رشد شهری را پشتیبانی میکند؟
مطالعهای در چین نشان داده است مناطقی که سرمایهگذاری بیشتری در نوآوری انجام دادهاند، دارای زیرساخت فناوری قویتر و توانمندیهای تحقیق و توسعه بالاتری هستند. این ویژگیها به شهرها کمک میکند تا زیرساختهای دیجیتال جدید را بهتر ادغام و استفاده و بهینهسازی در توزیع فضایی زمینها را ممکن کنند. پذیرش گسترده فناوری دیجیتال میتواند یک اثر چندبرابری ایجاد کند که به تقویت سیستمهای نوآوری شهری، توسعه فناوری و نیروهای تولیدی جدید منجر میشود و در نهایت، برنامهریزی شهری محلی را بهبود میبخشد.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد توضیح میدهد که شهرهای متصل و مبتنیبر دادهها، علاوهبر ارتقای خدمات عمومی، زیرساختهای لازم برای سلامت بهتر، آموزش گستردهتر و رفاه اقتصادی بیشتر را فراهم میکنند. طبق این گزارش، افزایش ۱۰ درصدی نفوذ اینترنت پهنباند میتواند رشد تولید ناخالص داخلی را بین ۱.۲ تا ۱.۴ درصد افزایش دهد.
این گزارش تأکید میکند که امروزه اتصال دیجیتال شامل شبکههای سیمی و بیسیم، بهاندازه برق، گاز و آب برای شهرها حیاتی است. شهرهای متصل نهتنها خدمات عمومی را بهبود میبخشند، بلکه زیرساختهای بنیادینی برای ارتقای سلامت عمومی از طریق دادههای لحظهای و خدمات از راه دور، گسترش آموزش دیجیتال و یادگیری از راه دور و تقویت رفاه اقتصادی از طریق تجارت الکترونیک، اشتغال دیجیتال و خدمات مالی نوین فراهم میکنند.
فناوریهای کلیدی پشتیبان زیرساخت دیجیتال
یکی از فناوریهای مهم، هوش مصنوعی مولد است که در اپلیکیشنها، امنیت، زیرساخت و بسیاری از حوزههای دیگر کاربرد دارد. این فناوری عملیات را بهینه میکند، پایداری شبکه را افزایش میدهد، فعالیتهای تکراری را خودکار و حل مسائل را بهصورت پیشگیرانه ممکن میکند. طبق گزارش شرکت مککینزی، هوش مصنوعی مولد میتواند زمان تحول دیجیتال را ۴۰ تا ۵۰ درصد و هزینههای مربوط به بدهی فنی را ۴۰ درصد کاهش دهد و در نتیجه کیفیت نتایج را بهبود ببخشد.
اینترنت اشیا نیز یکی دیگر از فناوریهای محرک اقتصاد هوشمند است که با ایجاد درآمدهای جدید و افزایش بهرهوری در بخشهای مختلف، اثر اقتصادی بین ۳.۹ تا ۱۱.۱ تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۵ خواهد داشت. این فناوری در بهینهسازی تولید در کارخانهها و ایجاد شبکههای انرژی هوشمند نقش مهمی ایفا و مدلهای جدید تجاری و خدماتی را ممکن میکند.
آینده زیرساخت دیجیتال: اولویتها و مسیر پیشرو
برای ادامه رشد شهری بر پایه زیرساخت دیجیتال، باید بر بهبود برنامهریزی فضایی و استفاده بهینه از زمین تمرکز کرد. فناوریهای جدید باید بهگونهای به کار گرفته شوند که تعادل میان نیازهای مختلف زمین از جمله مسکونی، صنعتی، بازآفرینی شهری، فضاهای عمومی و خدمات اجتماعی حفظ شود. از سوی دیگر، لازم است تابآوری شهرها در برابر بحرانهای طبیعی و انسانی با استفاده از فناوری تقویت شود و سیاستها و طرحهای پیشبینیکننده برای مقابله با چالشهای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی تدوین شود.
مدیریت داده در سطح محلی از دیگر از اولویتهاست، بهطوری که جمعآوری، استفاده، ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری دادهها در مقیاس محلی (در سطح محلهها) بهبود پیدا کند تا خدمات شهری بهتر ارائه و توسعه اقتصادی محلی و نوآوری تقویت شود و اقشار آسیبپذیر توانمند و استعدادها جذب و حفظ شوند.
وقتی شهروندان با یک کلیک آینده شهر را میسازند
در دهه اخیر مفهوم مشارکت شهروندی در مدیریت شهری از یک شعار سیاسی به یک راهبرد عملیاتی تبدیل شده است. شهرهای بزرگ جهان با چالشهایی چون رشد جمعیت، فشار بر زیرساختها، نابرابری اجتماعی و بحرانهای زیستمحیطی روبهرو شدهاند و برای پاسخگویی مؤثر به این مسائل، نیازمند مدلهایی هستند که شهروندان را نهتنها بهعنوان دریافتکنندگان خدمات، بلکه بهعنوان تصمیمگیرندگان فعال در فرایندهای شهری درگیر کنند.
بارسلونا، هلسینکی، آمستردام و دهلی از جمله نمونههای برجسته شهرهایی هستند که با بهرهگیری از فناوریهای نوین و سازوکارهای محلی، توانستهاند مشارکت عمومی را در قلب سیاستگذاری و برنامهریزی شهری جای دهند و نتایج آماری در این شهرها شهر شامل افزایش رضایت عمومی، کاهش زمان اجرای سیاستها، بهبود خدمات شهری و ارتقای اعتماد میان شهروندان و مسئولان، نشاندهنده موفقیت این مدلهاست. این تجربهها نشان میدهند که مشارکت شهروندی، اگر با طراحی دقیق، پشتیبانی سازمانی و بهرهگیری از فناوری همراه باشد، میتواند به یکی از مؤثرترین ابزارهای مدیریت شهری تبدیل شود.
بارسلونا: دموکراسی دیجیتال در خدمت شهروندان
بارسلونا از سال ۲۰۱۶ با راهاندازی پلتفرم دسیدیم (Decidim) گام بلندی در جهت تحقق دموکراسی دیجیتال برداشته است. این پلتفرم که نام آن در زبان کاتالان به معنای «ما تصمیم میگیریم» است، در قالب برنامه اقدام شهری ۲۰۱۶–۲۰۱۹ طراحی شد و هدف آن تقویت ارتباط میان شهروندان و نهادهای شهری از طریق فضای دیجیتال مشترک بود. دسیدیم از دل جنبشهای سیاسی با محوریت شفافیت، عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد شکل گرفت و بهتدریج با افزودن قابلیتهای جدید، دامنه مشارکت را گسترش داد. در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، این پلتفرم با ارتقای فنی و راهاندازی کمپینهای گسترده مشارکتی، به یکی از ابزارهای کلیدی در مدیریت شهری بارسلونا تبدیل شد.
پروژههای موفق در بارسلونا شامل بازآفرینی پارک مونتژوئیک با مشارکت شهروندان در طراحی فضای سبز و دسترسی، طرح بازی در فضاهای عمومی با طراحی فراگیر برای کودکان دارای معلولیت، ارتقای امکانات مدارس با تمرکز بر نوسازی و فناوری دیجیتال و گسترش فضای سبز در منطقه سانتس-مونتژوئیک با حمایت بیش از ۱۰ هزار شهروند بودهاند.
پارک مونتژوئیک که پیشتر بخشی از فضای شهری کماستفاده و پراکنده بود، در قالب یک پروژه بازآفرینی شهری با مشارکت مستقیم شهروندان به یک فضای سبز چندمنظوره تبدیل شد. جلسات مشورتی حضوری و آنلاین از طریق پلتفرم دسیدیم برگزار شد و ساکنان محله، گروههای محیطزیستی و فعالان شهری پیشنهادهایی درباره طراحی مسیرهای پیادهروی، دسترسی برای افراد دارای معلولیت، نورپردازی شبانه، امکانات تفریحی و حفظ پوشش گیاهی ارائه دادند.
شهرداری با استفاده از دادههای جمعآوریشده، طرحی جامع برای تبدیل این پارک به یک فضای چندمنظوره با کاربریهای فرهنگی، ورزشی و آموزشی تهیه کرد. اجرای این پروژه منجر به افزایش ۲۵ درصدی در استفاده عمومی از پارک، کاهش رفتارهای آسیبزا در فضاهای متروکه، بهبود کیفیت محیطزیست محلی و ارتقای حس تعلق اجتماعی در این منطقه شد.
طرح بازی در فضاهای عمومی با هدف ایجاد محیطهای بازی فراگیر برای کودکان دارای معلولیت در چندین منطقه شهری بارسلونا اجرا شد. شهروندان، بهویژه والدین و مربیان، در طراحی تجهیزات بازی، مسیرهای دسترسی و نوع کفپوشها مشارکت داشتند. پلتفرم دسیدیم امکان بارگذاری تصاویر، پیشنهادات طراحی و رأیگیری درباره اولویتها را فراهم کرد. در مرحله اجرا، شهرداری با شرکتهای تخصصی طراحی شهری همکاری کرد تا فضاهایی با استانداردهای بینالمللی برای بازی ایمن و فراگیر ایجاد شود.
پروژه ارتقای امکانات مدارس با تمرکز بر نوسازی فیزیکی و تجهیز به فناوریهای دیجیتال، یکی از پرطرفدارترین ابتکارات شهروندی بود که بیش از ۱۲ هزار نفر از طریق دسیدیم از این طرح حمایت کردند. پیشنهادها شامل بهبود نورپردازی کلاسها، نصب تجهیزات هوشمند همچون تختههای دیجیتال، ایجاد فضاهای مطالعه، بازسازی سرویسهای بهداشتی و افزایش امنیت مدارس بود.
پس از ارزیابی فنی توسط کارشناسان شهرداری، بخش قابلتوجهی از این پیشنهادها از جمله نصب سیستم تهویه مطبوع، اینترنت پرسرعت و نرمافزارهای آموزشی، بهبود نورپردازی کلاسها و ایجاد فضاهای چندکاربری به مرحله اجرا رسید و موجب بهبود محیط یادگیری، افزایش رضایت دانشآموزان و معلمان، کاهش غیبت دانشآموزان و پیشرفت سطح آموزشی مدارس شد. مشارکت والدین در طراحی و نظارت بر پروژهها، حس تعلق و مسئولیتپذیری را در جامعه آموزشی تقویت کرد.
بارسلونا با تکیه بر فناوریهای پیشرفته، پلتفرمهای دیجیتال و تحلیل دادهها، توانسته است مشارکت عمومی را در سطح کلان و با رویکردی بر پایه فناوری نهادینه کند. دسیدیم نهتنها بستری برای مشارکت فنی و اجرایی فراهم کرده، بلکه بهعنوان یک فضای فرهنگی و اجتماعی نیز عمل کرده است. این پلتفرم با ایجاد امکان گفتوگو، تبادل نظر و همفکری، به تقویت انسجام اجتماعی و افزایش حس تعلق شهروندان به شهر کمک میکند. مدل ترکیبی مشارکت آنلاین و حضوری، بهویژه برای گروههای آسیبپذیر، امکان حضور فعال در فرایندهای شهری را فراهم کرده است. افزون بر این، بازخوردهای فنی و اجتماعی بهصورت مستمر در بهروزرسانی پلتفرم لحاظ میشوند تا تجربه کاربری بهبود پیدا کند.
اقدامات شهرهای موفق جهان در مسیر پایداری
بیش از ۵۵ درصد جمعیت جهان یعنی حدود ۴.۵ میلیارد نفردر مناطق شهری زندگی میکنند و این در حالی است که این شهرها تنها ۳ درصد از سطح زمین را اشغال کردهاند. با این حال، همین شهرها مسئول مصرف ۶۰ تا ۸۰ درصد از انرژی جهان و تولید ۷۰ درصد از گازهای گلخانهای هستند. این آمار نگرانکننده نشان میدهد که شهرها در عین تمرکز جمعیتی، نقش تعیینکنندهای در بحرانهای زیستمحیطی دارند. در پاسخ به این چالشها، مفهوم «شهر پایدار» بهعنوان راهکاری برای کاهش اثرات منفی شهری و ارتقای کیفیت زندگی مطرح شده است.
شهر پایدار شهری است که با احترام به منابع طبیعی، عدالت اجتماعی و نیازهای نسلهای آینده، به بهبود زندگی ساکنان خود میپردازد. این شهرها با کاهش انتشار دیاکسید کربن، ارتقای حملونقل سبز، مدیریت پسماند، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و تقویت تابآوری در برابر بلایای طبیعی، بهدنبال تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل هستند.
شاخص شهرهای پایدار آرکادیس یک ابزار تحلیلی بینالمللی است که با هدف ارزیابی میزان پایداری شهرهای بزرگ جهان طراحی شده است. این شاخص توسط شرکت مشاوره مهندسی و طراحی آرکادیس (Arcadis) منتشر میشود و در نسخههای سالانه خود، ۱۰۰ شهر را بر اساس مجموعهای از معیارهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی بررسی و رتبهبندی میکند.
در نسخه ۲۰۲۴ این شاخص، ارزیابی شهرها بر اساس ۶۷ پارامتر انجام شده است که در چهار محور اصلی دستهبندی میشوند. نسخه جدید این شاخص، علاوهبر سه محور همیشگی «سیاره»، «مردم» و «سود»، یک محور چهارم به نام «پیشرفت» را نیز اضافه کرده است که روند تغییرات پایدار در شهرها را طی یک دهه گذشته بررسی میکند.
معیارهای ارزیابی شهرها در نسخه ۲۰۲۴ شامل آلودگی هوا، مدیریت پسماند، سرمایهگذاری در زیرساختهای کمکربن، انرژیهای تجدیدپذیر، حملونقل پایدار، عدالت اجتماعی، میزان انتشار گازهای گلخانهای، عدالت اجتماعی، کیفیت زندگی، دسترسی فراگیر به آموزش و سلامت، پایداری اقتصادی، نوآوری در سیاستگذاری، سرعت اجرای برنامههای اقلیمی و تابآوری در برابر بلایای طبیعی و موارد دیگری است که وضعیت فعلی شهرها را نشان میدهد و بهعنوان یک ابزار راهبردی برای سیاستگذاران، شهرداران و سازمانهای بینالمللی عمل میکند تا نقاط قوت و ضعف شهرها را در مسیر دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل تا سال ۲۰۳۰ شناسایی کنند.
آمستردام، هلند
آمستردام در صدر فهرست شهرهای پایدار جهان قرار گرفته است. این شهر با افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش مصرف انرژی، توانسته است انتشار کربن را نسبت به سال ۱۹۹۰ تا ۵۰ درصد کاهش دهد. برنامه جامع این شهر برای دستیابی به بیطرفی کربن تا سال ۲۰۵۰، شامل کاهش مصرف انرژی در ساختمانها، توسعه حملونقل پاک و گسترش زیرساختهای سبز نشاندهنده تعهد بلندمدت آن به پایداری است.
از نظر اقتصادی، آمستردام مدل «دونات» را اجرا میکند که تلاش دارد نیازهای اساسی شهروندان، رفاه اجتماعی و عدالت اقتصادی را در چهارچوب محدودیتهای زیستمحیطی تأمین کند. این شهر با سرمایهگذاری در ریزشبکههای برق، توسعه مسیرهای دوچرخهسواری و افزایش کیفیت آب و هوا، توانسته است در شاخصهای زیستمحیطی و معیارهای اجتماعی همچون فراگیری، سلامت و آموزش عملکردی ممتاز داشته باشد.
روتردام، هلند
روتردام با اقداماتی در راستای تولید انرژی خورشیدی، کاهش انتشار کربن و مدیریت مؤثر پسماند، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. این اقدامات موجب بهبود کیفیت هوا در شهر شدهاند. روتردام بهطور فعال در حال گذار به اقتصاد دایرهای است؛ در پروژههای عمرانی جدید، استفاده از مصالح ساختمانی پایدار و زقابل بازیافت و چوبهای دارای گواهی زیستمحیطی در اولویت قرار داردکه علاوهبر کاهش ردپای کربنی ساختوساز، به ایجاد بازار جدیدی برای نوآوریهای زیستمحیطی در صنعت ساختمان منجر شدهاند. با این حال، چالشهای پیشروی روتردام شامل افزایش فضای سبز، گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه حملونقل پایدار است.
روتردام بهعنوان یک شهر بندری در دل دلتای رودخانه، با خطرات ناشی از بالا آمدن سطح آب و بارشهای شدید روبهرو است، اما با اقدامات انجامشده، این شهر بهعنوان «شهر دلتای مقاوم» شناخته میشود و سیستمهای مدیریت آب پیشرفتهای را توسعه داده است.
کپنهاگ، دانمارک
پایتخت دانمارک به سیاستهای زیستمحیطی و اقلیمی پیشرفتهاش شناخته میشود و با سیاستهای اقلیمی پیشرفته و زیرساختهای حملونقل پایدار، به یکی از الگوهای جهانی در حوزه شهرهای سبز تبدیل شده است. کیفیت هوای بالا، کاهش انتشار گازهای گلخانهای، ترویج دوچرخهسواری بهعنوان حملونقل پایدار و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر از نقاط قوت این شهر هستند.
برنامههای شهری برای مقاومسازی در برابر تغییرات اقلیمی همچون مقابله با سیلابها و افزایش تابآوری زیرساختها، موجب شدهاند تا این شهر در شاخصهای زیستمحیطی و اجتماعی ۲۰۲۴ عملکردی ممتاز داشته باشد. چالش اصلی کپنهاگ حفظ سرعت پیشرفت در سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و ریزشبکههای برق است.
فرانکفورت، آلمان
فرانکفورت بهعنوان یکی از پیشروترین شهرهای پایدار آلمان، با تمرکز بر مدیریت هوشمند منابع طبیعی و زیرساختهای سبز، جایگاه چهارم را در رتبهبندی جهانی سال ۲۰۲۴ کسب کرده است. این شهر با هدف دستیابی به بیطرفی کربنی تا سال ۲۰۴۵، سرمایهگذاری گستردهای در تصفیه آب با کیفیت بالا، سیستمهای پیشرفته مدیریت پسماند و بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها انجام داده است. فرانکفورت قطب مالی بینالمللی است و اقتصاد سبز پویایی دارد که در آن بانکها و شرکتهای بزرگ به سیاستهای اقلیمی پایبند هستند.
این شهر تلاش کرده است تا حملونقل عمومی پاک، مسیرهای دوچرخهسواری و فضاهای سبز شهری را توسعه دهد. با وجود پیشرفتهای چشمگیر، چالشهایی همچون تقویت دسترسی اجتماعی، کاهش نابرابری و حفظ روند رشد انرژیهای تجدیدپذیر همچنان در دستور کار قرار دارند تا پایداری زیستمحیطی با عدالت اجتماعی همراه شود.
مونیخ، آلمان
مونیخ یکی دیگر از شهرهای پیشرفته آلمان است که با سیاستهای آبی و مدیریت پسماند قوی، در مسیر دستیابی به بیطرفی کربنی تا سال ۲۰۴۵ حرکت میکند. این شهر با رویکردی متوازن میان توسعه اقتصادی، حفاظت محیطزیست و نوآوری بر پایه فناوری، جایگاه پنجم را در میان شهرهای پایدار جهان در سال ۲۰۲۴ بهدست آورده است. مونیخ دارای پایه اقتصادی مستحکم در حوزه نوآوری، صنعت و فناوری است و با تکیه بر اقتصاد بر پایه فناوری، صنعت پیشرفته و مراکز تحقیقاتی، توانسته است پایهای مستحکم برای توسعه پایدار ایجاد کند. با وجود این دستاوردها، چالشهایی همچون ارتقای فراگیری اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی برای تطابق با دستاوردهای زیستمحیطی و اقتصادی در دستور کار شهرداری قرار دارد تا پایداری زیستمحیطی با عدالت اجتماعی همراه شود.
اسلو، نروژ
اسلو بهعنوان پایتخت خودروهای الکتریکی جهان شناخته میشود و در زمینه حملونقل پایدار و کیفیت هوای عالی پیشتاز است؛ بیش از ۸۰ درصد خودروهای جدید در این شهر برقی هستند و زیرساختهای شارژ عمومی در سراسر شهر توسعه پیدا کرده است. این شهر دارای فضای سبز گستردهای است، اما هزینه بالای زندگی ممکن است مانعی برای فراگیری اجتماعی باشد. حفظ سرعت پیشرفت برای دستیابی به هدف بیطرفنی کربن تا سال ۲۰۳۰، چالشی جدی برای اسلو محسوب میشود. سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، مقاومسازی زیرساختها در برابر تغییرات اقلیمی و ارتقای خدمات عمومی موجب شدهاند تا اسلو در شاخصهای زیستمحیطی عملکردی ممتاز داشته باشد.
هامبورگ، آلمان
هامبورگ با مدیریت هوشمند منابع آبی، سیستم مؤثر مدیریت پسماند و ارتقای خدمات عمومی در جایگاه هفتم رتبهبندی جهانی شهرهای پایدار قرار دارد. این شهر بهدلیل خدمات عمومی قوی، تعادل مناسب میان آموزش و سلامت، گسترش حملونقل عمومی و شاخصهای اجتماعی و رفاه عمومی بالا مورد توجه قرار گرفته است. هامبورگ با توسعه فضاهای سبز، حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر و اجرای برنامههای اقلیمی بلندمدت، در مسیر دستیابی به بیطرفی کربنی تا سال ۲۰۴۵ گامهای مؤثری برداشته و به الگویی موفق از تلفیق پایداری زیستمحیطی و عدالت اجتماعی تبدیل شده است.
برلین، آلمان
برلین چهارمین شهر آلمانی حاضر در فهرست شهرهای پایدار جهان است که با مدیریت زیستمحیطی قوی، هدفگذاری کرده است تا سال ۲۰۴۵ به بیطرفی کربنی برسد. یکی از طرحهای برجسته این شهر، ایجاد بزرگترین منطقه بدون خودرو در جهان است. با وجود جایگاه سیاسی و فرهنگی برجسته، برلین از نظر پویایی اقتصادی نسبت به شهرهایی همچون لندن یا آمستردام عقبتر است.
ورشو، لهستان
ورشو با وجود فاصله از استانداردهای زیستمحیطی شهرهای آلمانی و اسکاندیناوی، سال ۲۰۲۴ پیشرفت قابلتوجهی در مدیریت انتشار کربن، توسعه زیرساختهای سبز و حملونقل پایدار داشته است. جایگاه نهم این شهر بهدلیل دسترسی بالا به آموزش و سلامت، تعادل مناسب میان کار و زندگی و شبکه حملونقل عمومی قوی توجیهپذیر است.
لندن، بریتانیا
لندن با اقدامات زیستمحیطی مؤثر در کاهش انتشار گازهای گلخانهای، توسعه حملونقل عمومی پایدار و طراحی راهبردهایی برای مقابله با خطراتی همچون سیل و موج گرما، در جایگاه دهم قرار گرفته است. با این حال، چالشهایی همچون هزینه بالای زندگی و دسترسی محدود به مسکن، مانع از تحقق کامل پایداری اجتماعی در این شهر هستند. لندن همچنین بهعنوان قطب اقتصادی جهانی با محیط تجاری پویا و اقتصاد متنوع شناخته میشود.
تجربه کلاس اولیها در کشورهای مختلف و تنوع رویکردهای آموزشی
کشورهای مختلف جهان رویکردهای متنوعی را در برنامههای آموزشی پایه اول ابتدایی به کار میگیرند که نشاندهنده تفاوتهای فرهنگی، فلسفههای آموزشی و اولویتهای سیاستگذاری آموزشی است. این رویکردها بهطور معمول در یک طیف از تاکید بر آموزش مبتنیبر بازی تا تمرکز قوی بر برنامههای درسی آکادمیک قرار دارند.
در کشورهای با تأکید بر آموزش مبتنیبر بازی همچون سوئد، آموزشهای پیشدبستانی و سالهای اول ابتدایی مبتنیبر بازی آزاد، بازیهای تخیلی و یادگیری خودجوش است، بهگونهای که نقش معلم بیشتر تسهیلگر و فشار آکادمیک در این دورهها کم است. در چنین نظامهایی، یادگیری رسمی آکادمیک با فاصله زمانی بیشتر و در سنین بالاتر آغاز میشود و بازی به مرکزیترین عنصر در ساخت دانش و رشد جامع کودکان تبدیل شده است.
سنگاپور نیز رویکردی متعادل دارد که ترکیبی از بازی آزاد و هدایتشده را بهعنوان ابزاری برای تقویت خلاقیت و مهارتهای عاطفی-اجتماعی بهکار میگیرد. در بعضی مناطق استرالیا و کانادا نیز بازی در سالهای اول آموزشی بسیار مورد توجه است و کودکان در نوعی از بازیهای اجتماعی، نمایشی و فضای باز شرکت میکنند که در آن معلمان بیشتر نقش تسهیلگر دارند تا ناظر و مدیر مستقیم کلاس.
در ایالات متحده آمریکا، بسته به ایالت و برنامه آموزشی، رویکردی درحال رشد بهسوی یادگیری مبتنیبر بازی دیده میشود که در کنار آموزش مهارتهای پایه خواندن و ریاضیات، اهمیت توسعه مهارتهای خلاقیت، اجتماعی و عاطفی را برجسته میکند. این رویکرد بیشتر در مقاطع سنین پیشدبستان و کلاس اول دیده میشود که تلاش دارد تعادلی میان آموزش رسمی و زمینههای اکتشافی بازی برقرار کند.
در سوی دیگر طیف، کشورهایی قرار دارند که برنامههای آموزشیشان بار سنگینی از محتوای آکادمیک دارد. چین نمونه برجستهای است که در آن با وجود اینکه پیشدبستانی تأکید بیشتری بر بازی دارد، کلاس اول ابتدایی بهطور چشمگیری متکیبر آموزشهای رسمی و محتوای درسی سنگین است که بر خواندن، نوشتن و ریاضیات بهعنوان مهارتهای بنیادین تمرکز دارد.
برزیل نیز سیاستهای ملی خود را بهسمت موفقیت زودهنگام در سوادآموزی برنامهریزی کرده و این رویکرد را بخشی از برنامههای جامع اجتماعی برای کاهش نابرابریها قرار داده است؛ به همین ترتیب آموزشهای کلاس اول این کشور ساختارمند و هدفمند برای رسیدن به مهارتهای خواندن و نوشتن است.
در ایالات متحده آمریکا، در برنامههای استاندارد کلاس اول نیز تأکید بسیاری بر مهارتهای سوادآموزی اولیه، آموزش دستورزبان و ریاضیات و یادگیری مهارتهای عاطفی-اجتماعی وجود دارد که بهطور معمول با درسهای ساختارمند و معیارهای قابل اندازهگیری همراه است. در بلژیک و بعضی کشورهای اروپایی دیگر، برخلاف سوئد، رویکردی بیشتر معلممحور و آکادمیک به کار گرفته میشود که هدفهای آموزشی در سنین پایینتر و فراتر از بازی به صورت جدی دنبال میشوند.
بسیاری از کشورها نیز رویکردهای ترکیبی و متعادل را اتخاذ کردهاند که در آنها بازی و فعالیتهای مبتنیبر بازی همراه با آموزشهای آکادمیک پایه در کنار هم قرار میگیرند تا رشد همهجانبه کودکان را تضمین کنند. در این رویکردها، بازی بهعنوان ابزار ارتقای مهارتهای حل مسئله، خلاقیت و رشد عاطفی-اجتماعی به رسمیت شناخته شده است و آموزش رسمی نیز بر مهارتهای بنیادی سواد و شمارش تأکید دارد.
سن ورود به پایه اول ابتدایی در کشورهای مختلف جهان
سن شروع مدرسه یکی از موضوعات مهم و مورد بحث میان آموزگاران، سیاستگذاران و والدین در سراسر جهان است که تأثیر قابلتوجهی بر آمادگی کودکان برای ورود به سال اول ابتدایی دارد. آمادگی تحصیلی کودکان شامل مهارتهای شناختی، اجتماعی و عاطفی لازم برای شروع موفقیتآمیز مدرسه است و پژوهشهای تازه در سال ۲۰۲۵ نشان میدهند که رابطه بین سن شروع مدرسه و نتایج آموزشی، پیچیده و چندوجهی است و تحتتأثیر عوامل متعددی قرار دارد.
کودکانی که زودتر (در سنین ۴ تا ۵ سالگی) وارد مدرسه میشوند، فرصت طولانیتری برای کسب مهارتهای آکادمیک پایه دارند و در سالهای ابتدایی نسبت به کودکان دیرتر وارد شده، پیشرفتی سهماهه نشان میدهند. با این حال این مزیتهای کوتاهمدت ممکن است در سالهای بالاتر ابتدایی یا متوسطه کاهش پیدا کند، بهویژه اگر کیفیت آموزش باقیمانده مناسب نباشد. از سوی دیگر، کودکانی که دیرتر (از ۷ سالگی) وارد مدرسه میشوند، بهطور معمول از توانمندیهای بالاتر عاطفی، اجتماعی و مهارتهای خودکنترلی برخوردارند که سبب تطابق بهتر و یادگیری عمیقتر آنها میشود. این کودکان بهطور معمول نتایج تحصیلی و اجتماعی مطلوبی دارند و کمتر دچار فشارهای روانی ناشی از شروع زودهنگام مدرسه میشوند.
تحقیقات نشان میدهند که تجربه حضور در مدرسه و تحصیل تأثیر بیشتری بر رشد مهارتهای شناختی دارد تا صرف بزرگتر شدن کودک. به عبارت دیگر، یک سال تحصیل مؤثرتر از یک سال افزایش سن به رشد مهارتهای خواندن و نوشتن کمک میکند. از سوی دیگر با ارائه آموزش با کیفیت و حمایت مناسب، کودکان کوچکتر در همان کلاس میتوانند به اندازه همکلاسیهای بزرگتر پیشرفت کنند که برخلاف تصور رایج مبنیبر آسیبپذیری یادگیری کودکان کوچکتر در کلاس است.
از دیدگاه جهانی، بیشتر کودکان بین سنین ۵ تا ۷ سال وارد کلاس اول میشوند، اما سیاستها و فرهنگها موجب تفاوت در این سن میشوند. بهطور معمول در آمریکا کودکان پس از پایان کودکستان در ۵ سالگی و در ۶ سالگی وارد کلاس اول میشوند. در استرالیا سن شروع کلاس اول بین ۶ تا ۷ سال است و پیشدبستانی از ۴ یا ۵ سالگی آغاز میشود. در برزیل کودکان در ۶ سالگی وارد آموزش ابتدایی میشوند که مدت ۹ سال طول میکشد و به دو بخش تقسیم شده است. فنلاند با سیستم آموزش قوی، ورود به مدرسه را از سن ۷ سالگی آغاز میکند و پیشدبستان اجباری برای همه کودکان دارد. آفریقای جنوبی شروع تحصیل در کلاس اول را در ۷ سالگی دارد و تحصیلات تا کلاس ۹ اجباری است. چین بهطور معمول ورود به کلاس اول را در ۶ سالگی با توجه به تاریخهای ثبتنام مشخص اجرا میکند. در شمال ایرلند کودکان از سن ۴ سال و ۲ ماه وارد آموزش رسمی میشوند و مصر ثبتنام اجباری را از ۶ سالگی آغاز میکند و تحصیل تا ۱۵ سالگی ادامه دارد. این تفاوتها بازتابدهنده رویکردهای آموزشی، قوانین اجباری و فرهنگهای متنوع است که بر آمادگی دانشآموز تأثیرگذار است.
در بیشتر کشورها، تحصیل از کلاس اول اجباری و پیشدبستانی یا کودکستان اجباری یا انتخابی است. زمان ثبتنام بر اساس تاریخ تولد کودکان و شروع سال تحصیلی تعیین میشود؛ برای مثال آمریکا و استرالیا مهلت ثبتنام را در تابستان دارند و بعضی کشورهای اروپایی بر اساس گروه سنی در سال تحصیلی ثبتنام میکنند. بعضی کشورها برنامههای منعطف و ارزیابیهایی برای تعیین زمان ورود کودکان به مدرسه ارائه میدهند. والدین اغلب انتظار دارند که آموزش ابتدایی محیطی ایمن، فراگیر و پویا باشد و تعادلی میان آموزش علمی دقیق و توسعه رفاه اجتماعی کودکان فراهم کند.
فرایند توسعه همهجانبه در برنامههای درسی ۲۰۲۵
روند برنامههای درسی در سال ۲۰۲۵ به سوی توسعه همهجانبه کودک حرکت میکند و تنها شامل آموزشهای آکادمیک نمیشود. بیشتر کشورها خواندن، نوشتن و ریاضی پایه را به زبان و فرهنگ ملی آموزش میدهند. توجه ویژهای نیز به آموزش مهارتهای عاطفی و اجتماعی (SEL) جهت تقویت توانایی مدیریت هیجانات، همدلی و تعاملات بین فردی کودکان اعمال میشود. فناوری آموزش با استفاده از تبلتها، تختههای تعاملی و نرمافزارهای آموزشی بهصورت فزایندهای در کلاسها بهکار گرفته میشود تا آموزش شخصیسازی و متناسب با نیازهای ویژه هر کودک شود.
روشهای پروژهمحور و پرسشمحور جایگزین روشهای حفظی قدیمی شده است و کودکان را در حل مسائل دنیای واقعی مشارکت میدهد. توجه به آموزش فرهنگیمحور موجب میشود تنوع فرهنگی دانشآموزان در محیط آموزشی رعایت شود. آموزش STEAM (علوم، فناوری، مهندسی، هنر و ریاضی) حتی در پایههای ابتدایی جا افتاده است و به شکوفایی همزمان خلاقیت و تفکر تحلیلی کمک میکند.
برنامههایی برای یادگیری در فضای باز و طبیعتمحور بهمنظور افزایش فعالیت بدنی و تحریک حس کنجکاوی کودکان نیز گسترش پیدا کردهاند. بهعنوان مثال، دانشآموزان پایه اول در آمریکا در کنار آموزش مهارتهای اجتماعی و پروژههای گروهی از فناوری برای پیشبرد یادگیری خود استفاده میکنند و در فنلاند نیز ترکیب بازی و آموزش رسمی از ویژگیهای نظام آموزشی محسوب میشود که با شروع دیرتر مدرسه در سن ۷ سالگی هماهنگ شده است.
نظامهای آموزش کلاس اول در سال ۲۰۲۵ با وجود پیشرفتهای چشمگیر با چالشهایی نیز روبهرو هستند که از جمله آنها تضمین دسترسی برابر به آموزش باکیفیت، پاسخگویی به نیازهای متنوع یادگیری، حفظ نیروهای آموزشی و جلوگیری از خستگی زودهنگام دانشآموزان است. با این حال ابزارهای دیجیتال، روشهای مبتنیبر شواهد آموزشی و همکاریهای بینالمللی فرصتهای بیسابقهای برای ارتقا کیفیت آموزش و بهبود تجربه کودکان فراهم آوردهاند.
شارجه میزبان باغشهری ۲ کیلومتری؛ نمادی از طراحی پیادهمحوری
در سرزمین بیابانی شارجه که شنهای روان و آفتاب سوزان چهره طبیعت را شکل دادهاند، پروژهای در حال شکلگیری است که قرار است تعریف زندگی شهری را از نو بنویسد. شهر خالد بن سلطان، طرحی بلندپروازانه از استودیو معماری زاها حدید، با هدف تلفیق طبیعت و معماری آیندهنگر، در مسیر خلق شهری پایدار، متصل و انسانمحور گام برمیدارد. این پروژه نهتنها نمایانگر تحول در طراحی شهری است، بلکه نمادی از تعهد منطقه به توسعه زیستمحیطی و فرهنگی در قرن بیستویکم محسوب میشود.
شهر خالد بن سلطان، تجسمی از فلسفه طراحی زاها حدید در بازتعریف فضاهای شهری است. فرمهای معماری این شهر از تپههای شنی بیابانهای منطقه الهام گرفتهاند؛ ساختمانهایی با خطوط منحنی و نماهای سیال که بهگونهای طراحی شدهاند تا پیوندی طبیعی میان سازه و محیط اطراف برقرار کنند. این رویکرد زیبایی بصری را ارتقا میدهد و با ادغام عناصر طبیعی در بافت شهری، به پایداری محیطزیست نیز کمک میکند.
در قلب این شهر، یک واحه خطی به طول دو کیلومتر طراحی شده است که همچون شریان سبز در میان بافت شهری جریان دارد. این پارک سایهدار، پناهگاهی خنک در برابر گرمای بیابان فراهم میکند و با فضاهایی متنوع برای تفریح، آرامش و گردهماییهای اجتماعی، کیفیت زندگی ساکنان را بهطور چشمگیری ارتقا میبخشد.
طراحی برای آیندهای پایدار
در دنیای امروز که پایداری به یکی از اصول بنیادین طراحی شهری تبدیل شده، شهر خالد بن سلطان نمونهای برجسته از تعهد به توسعه پایدار است. طراحی این شهر بر پایه اولویت دادن به پیادهروی، کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و ادغام سیستمهای حملونقل عمومی در بافت شهری بنا شده است. این رویکرد نهتنها به کاهش آلودگی و ترافیک کمک میکند، بلکه سبک زندگی سالمتر و فعالتری را برای ساکنان فراهم میسازد.
علاوهبر این، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر برای تأمین برق بخشهای مختلف شهر، بهرهگیری از آبهای بازیافتی برای آبیاری فضای سبز و طراحی عناصر آبی برای خنکسازی محیط، نشاندهنده تعهد این پروژه به حفظ منابع طبیعی و کاهش ردپای کربن هستند. شهر خالد بن سلطان با این اقدامات، استانداردهای جدیدی برای توسعه شهری دوستدار محیطزیست تعریف میکند.
طرح این شهر بر پایه شبکهای چندمرکزی از هفت محله مسکونی طراحی شده است که از طریق مسیرهای سرپوشیده و خیابانهای پویا به یکدیگر متصل میشوند. هر محله حول فضاهای عمومی شکل گرفته است تا حس تعلق اجتماعی را تقویت کند و تعامل میان ساکنان را افزایش دهد. ترکیب مسکن، دفاتر کاری، مراکز خرید و عبادتگاهها در هر محله، دسترسی آسان به خدمات ضروری را فراهم میکند و یک اکوسیستم شهری خودکفا را شکل میدهد.
هرچند زمان دقیق تکمیل این پروژه هنوز مشخص نیست، اما چشماندازی که در طراحی آن ترسیم شده، نویدبخش الهامبخشی برای نسلهای آینده و الگویی برای توسعههای شهری در سراسر منطقه است. شهر خالد بن سلطان با تمرکز بر پایداری، اتصال اجتماعی و همزیستی با طبیعت، نمادی از دگرگونی در شیوه تصور و ساخت شهرهاست که میتواند آغازگر فصل تازهای در معماری خاورمیانه باشد.
تحقق تحول حکمرانی شهری با مشارکت مستقیم مردم
در عصر شهرهای هوشمند و تحول دیجیتال، مشارکت شهروندان به یکی از ارکان اصلی حکمرانی شهری تبدیل شده است. این رویکرد نهتنها به ارتقای کیفیت خدمات عمومی منجر میشود، بلکه اعتماد اجتماعی، شفافیت و پاسخگویی سازمانهای شهری را نیز تقویت میکند. در بسیاری از شهرهای جهان، تجربههای موفقی در زمینه مشارکت فعال مردم در تصمیمگیریهای محلی شکل گرفتهاند که نشان میدهند توسعه پایدار شهری بدون حضور واقعی و مؤثر شهروندان ممکن نیست.
برای مثال در پاریس، پروژه «ایدههای شهروندی» به مردم امکان داده است تا طرحهای پیشنهادی خود را برای بهبود فضاهای عمومی ارائه دهند و از طریق رأیگیری عمومی، بودجه اجرای آنها را تعیین کنند. در سئول، پایتخت کره جنوبی، پلتفرم موسوم به «mVoting» به شهروندان این امکان را داده است تا در تصمیمگیریهای شهری از انتخاب مکان پارکها گرفته تا اصلاح قوانین محلی، از طریق تلفن همراه مشارکت داشته باشند.
در کشورهای در حال توسعه نیز نمونههای قابلتوجهی دیده میشود. شهر دارالسلام در تانزانیا یکی از نمونههای موفق مشارکت شهروندی در مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه به شمار میرود که با اجرای برنامهای به نام «نقشهبرداری مشارکتی» توانسته است شهروندان را بهطور مستقیم در شناسایی مشکلات محلهای، اولویتبندی پروژهها و طراحی خدمات شهری درگیر کند. ساکنان محلهها با استفاده از ابزارهای ساده دیجیتال و جلسات محلی، اطلاعاتی درباره وضعیت زیرساختها، نیازهای خدماتی و چالشهای روزمره خود ثبت میکنند. این دادهها سپس با سیستمهای GIS ترکیب میشوند و به شهرداری کمک میکند تا تصمیمگیریهای دقیقتری بر اساس واقعیتهای محلی انجام دهد.
در پورتو آلگره برزیل، مدل بودجهریزی مشارکتی از دهه ۱۹۸۰ اجرا شده و به شهروندان اجازه داده است تا درباره نحوه تخصیص بودجه شهری تصمیمگیری کنند. این تجربه، یکی از نخستین و موفقترین نمونههای جهانی در زمینه مشارکت مستقیم مردم در امور مالی شهری بوده و الگویی برای بسیاری از شهرهای دیگر در آمریکای لاتین و آفریقا شده است. این نمونهها نشان میدهند که مشارکت شهروندی، حتی در شرایط محدود منابع و زیرساختهای ضعیف، میتواند به بهبود ملموس خدمات شهری، افزایش اعتماد عمومی و تقویت حکمرانی محلی منجر شود.
دهلی برای افزایش دسترسی و مشارکت، از اپلیکیشنهای موبایلی برای جمعآوری بازخورد و اتصال به داشبوردهای لحظهای برای مسئولان شهری استفاده میکند. بهرهگیری از پیامک برای دسترسی شهروندانی که گوشی هوشمند یا اینترنت پایدار ندارند، یکی از راهبردهای مهم برای کاهش شکاف دیجیتال در این راهکار است. ابزارهای نقشهبرداری GIS برای ترکیب دادههای شهروندی با اطلاعات زیرساختی و تصویریسازی مشکلات شهری به کار گرفته شدهاند.
شهرداری دهلی با همکاری سازمانهای غیردولتی، گروههای فناوری مدنی و سازمانهای اجتماعی، تلاش کرده است تا مشارکت گروههای محروم را افزایش دهد. سیستمهای اطلاعرسانی عمومی و بسیجکنندگان محلی برای تشویق مشارکت فراگیر به کار گرفته شدهاند. بیش از ۱۲۰۰ مجمع محلهای در سال ۲۰۲۴ فعال بودند که فراتر از ۸۰ درصد مناطق مسکونی شهری را پوشش میدادند. نرخ مشارکت شهروندان در این مجامع بهطور متوسط ۶۵ درصد از جمعیت واجد شرایط بود.
این سطح از مشارکت نشاندهنده موفقیت مدل محله سبها در جلب اعتماد عمومی و فعالسازی ظرفیتهای محلی برای تصمیمگیری شهری است. برخلاف مدلهای متمرکز، در این ساختار، شهروندان نهتنها در بیان مشکلات، بلکه در اولویتبندی و تخصیص منابع نیز نقش مستقیم دارند. این امر موجب شده است که شکایات مربوط به زیرساختهای شهری ۲۸ درصد کاهش پیدا کند، چرا که پاسخگویی شهرداری پس از دریافت بازخورد شهروندان بهطور محسوسی سریعتر شده است.
در منطقه تریلوکپوری که یکی از مناطق پرتراکم و کمبرخوردار شرق دهلی است، جلسات منظم محله سبها به بستری مؤثر برای شناسایی و حل مشکلات زیرساختی تبدیل شد. شهروندان در این جلسات بهصورت مستقیم با مسئولان شهرداری و اعضای شورای شهر درباره وضعیت نامناسب جادهها، نبود سیستم زهکشی مناسب و کمبود روشنایی عمومی گفتوگو کردند. بر اساس اولویتهای تعیینشده توسط ساکنان، پروژههای تعمیر و بازسازی خیابانها، نصب چراغهای خیابانی خورشیدی و بهسازی سیستم فاضلاب در مدت کوتاهی اجرا شد. این اقدامات نهتنها کیفیت زندگی را بهبود بخشید، بلکه اعتماد عمومی به سازمانهای شهری را نیز افزایش داد.
در منطقه ساندرناگری که با چالشهای اجتماعی و اقتصادی متعددی روبهرو است، محله سبها به ابزاری برای توانمندسازی اجتماعی تبدیل شد. در جلسات برگزارشده، شهروندان بهویژه زنان و سالمندان، مشکلات مربوط به بهداشت عمومی، نبود سرویسهای جمعآوری زباله و کمبود فضای سبز را مطرح کردند. با مشارکت مستقیم ساکنان، پروژههایی برای نصب سطلهای تفکیک زباله، ایجاد باغچههای محلی و راهاندازی کمپینهای بهداشتی اجرا شد، همچنین با حضور افسران پلیس در جلسات، امنیت محلی تقویت شد و نرخ جرایم خرد کاهش پیدا کرد.
در زمینه امنیت محلی، حضور افسران پلیس در جلسات محله سبها تأثیر قابلتوجهی در کاهش جرایم و افزایش احساس امنیت در محلهها داشته است. شهروندان میتوانند بهصورت مستقیم نگرانیهای خود را با نیروهای انتظامی مطرح کنند و در طراحی برنامههای پیشگیرانه مشارکت داشته باشند. این تعامل موجب میشود پلیس محلی شناخت دقیقتری از نیازها و حساسیتهای اجتماعی هر محله پیدا کند و اقدامات خود را بر اساس دادههای واقعی و مشارکت مردمی تنظیم کند.
بهترین کشورهای ارائهدهنده ویزای دیجیتال عشایری در سال ۲۰۲۵
در سال ۲۰۲۵، با وجود بازگشت بخشی از شرکتها به سیاستهای حضور فیزیکی در دفاتر، بسیاری از افراد همچنان به کار از راه دور ادامه میدهند و فرصت زندگی و کار در کشورهای مختلف با استفاده از ویزای دیجیتال عشایری یا نومد را دارند. این ویزاها که نوعی اقامت توریستی طولانیمدت برای کارمندان دورکار هستند، بهطور معمول بین شش ماه تا یک سال اعتبار دارند و به متقاضیان این امکان را میدهند که ضمن حفظ شغل خود، در کشورهای مختلف زندگی و تجربههای جدیدی کسب کنند. در حال حاضر ۶۴ کشور در جهان ویزای دیجیتال عشایری ارائه میدهند که از اروپای شرقی و غربی تا آمریکای جنوبی و خاورمیانه گسترده شدهاند.
بر اساس گزارش راهکارهای شهروند جهانی (Global Citizen Solutions) در سال ۲۰۲۵، بهترین ویزاهای دیجیتال عشایری بر اساس معیارهایی همچون روند درخواست، مسیرهای مهاجرت و کسب اقامت دائم، آزادی سفر، مالیات، شرایط اقتصادی، کیفیت زندگی و سطح فناوری رتبهبندی شدهاند. اروپای غربی و شرقی همچنان در صدر این فهرست قرار دارند، اما کشورهای نوظهوری از آمریکای جنوبی و خاورمیانه نیز به این جمع پیوستهاند. در فهرست ۶۴ کشور ارائهدهنده ویزای دیجیتال عشایری به کشورهایی همچون اسپانیا، هلند، اروگوئه، کانادا، چک، پرتغال، فرانسه، امارات متحده عربی، آلمان و مالت شرایط و مزایای ویژه خود را دارند.
اسپانیا با حداقل درآمد ماهیانه ۳۲۵۳ دلار، یکی از محبوبترین گزینهها برای افراد دورکار است و ویزای یکسالهای صادر میکند که تا پنج سال قابل تمدید است. هلند با ویزای اقامت خوداشتغالی سه ساله، امکان فعالیت قانونی بهعنوان فریلنسر را میدهد، اما نیازمند ارزیابی امتیازی بر پایه تجربه، طرح تجاری و ارزش افزوده است. اروگوئه تازه وارد این عرصه شده و ویزایی با اقامت اولیه شش ماه و تمدید یک ساله ارائه میکند که برخلاف دیگر کشورها، نیازی به اثبات دقیق درآمد ندارد، بلکه تعهد به تأمین مالی خود و ارائه مدارک واکسیناسیون برای آن ضروری است.
کانادا برنامه ویژه ویزای دیجیتال عشایری ندارد، اما با ویزای بازدیدکننده شش ماهه، فرصت اقامت و کار از راه دور را برای متقاضیان فراهم میکند که قابل تمدید است و مسیرهای اقامت دائم برای نیروهای کار ماهر نیز در آن وجود دارد. جمهوری چک بهویژه برای متخصصان فناوری و بازاریابی با درآمد ماهیانه حداقل ۳۳۶۰ دلار و تجربه کاری یا تحصیلی سه ساله، فرصت خوبی برای کار و زندگی بهمدت یک سال فراهم آورده و مسیر بهنسبت آسانی برای دریافت اقامت دائم دارد.
پرتغال با هزینه درخواست پایین و اقامت یکساله قابل تمدید تا چهار مرتبه، شهری با هزینه زندگی معقول و محیط کارآفرینی سلامت ارائه میکند. فرانسه اگرچه ویزای اختصاصی دیجیتال نومد ندارد، از طریق ویزای بلندمدت یا ویزای خوداشتغالی، امکان اقامت و کار را به دورکاران میدهد. همچنین امکان ثبتنام در سیستمهای دولتی برای صدور این ویزاها وجود دارد.
امارات متحده عربی با ویزای یکساله «اقامت کار مجازی» که نیازمند درآمد ماهیانه ۳۵۰۰ دلار برای خوداشتغالی و ۵۰۰۰ دلار برای کارکنان شرکت است، امکان همراهی خانواده و بهرهمندی از معافیت مالیاتی را فراهم میکند. گرچه هزینه بیمه درمانی و هزینههای زندگی در این کشور بالاست، وجود امکانات آموزشی و درمانی با کیفیت، این برنامه را جذاب کرده است.
آلمان اگرچه ویزای دیجیتال عشایری رسمی ندارد، اما ویزاهای فریلنسری و خوداشتغالی تا سه سال اقامت میدهند و گردش در منطقه شینگن را امکانپذیر میکنند. مالت نیز در جنوب اروپا، با شرایطی همچون درآمد سالانه حداقل ۴۵ هزار و ۲۳۳ دلار و هزینه درخواست بهنسبت بالا، برنامهای برای ویزای دیجیتال عشایری ارائه میدهد و مسیر دسترسی به تابعیت دوم را نیز آسان کرده است.
این برنامههای ویزای دیجیتال عشایری در سال جاری فرصت منحصربهفردی برای کارمندان دورکار آمریکایی فراهم کرده است تا ضمن حفظ شغل و درآمد خود، سبک زندگی بینالمللی، تنوع فرهنگی و شرایط بهتر کاری و اقتصادی را در کشورهای متنوع تجربه کنند و از امکانات رفاهی و فناوری پیشرفته بهرهمند شوند.
برلین میزبان بزرگترین منطقه پیادهمحور جهان
سال ۲۰۱۹، سه دوست در یک گفتوگوی ساده اما تأثیرگذار، ایدهای را مطرح کردند که امروز به یکی از ساختارشکنترین پیشنهادهای شهری اروپا تبدیل شده است: ممنوعیت ورود خودروهای شخصی به محدوده حلقه S-Bahn در برلین، منطقهای به وسعت ۸۸ کیلومتر مربع که از بسیاری از شهرهای متوسط اروپایی بزرگتر است. این ایده بهسرعت به یک جنبش مردمی با نام «تصمیم مردمی برای برلین بدون خودرو» تبدیل شد و توانست حمایت گستردهای از شهروندان، وکلای داوطلب و فعالان محیط زیست را جلب کند.
هرچند بهبود کیفیت هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانهای از اهداف اصلی این طرح هستند، اما طراحان آن بر ابعاد انسانی و اجتماعی نیز تأکید دارند. آنها معتقدند حذف خودروهای شخصی از فضای شهری میتواند به افزایش ایمنی برای عابران پیاده و دوچرخهسواران، کاهش آلودگی صوتی، افزایش آرامش شهری، ارتقای تعامل اجتماعی و بهبود رفاه عمومی منجر شود. این در حالی است که آمارها نشان میدهند آلمان با نرخ ۵۷۴ خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر، یکی از بالاترین نرخهای مالکیت خودرو در جهان را دارد. با این وجود، تنها ۱۴ درصد از سفرهای درون محدوده S-Bahn با خودرو انجام میشود در حالیکه ۶۰ درصد از فضای شهری به خودروها اختصاص پیدا کرده است. این تناقضی است که طرح تصمیم مردمی برای برلین بدون خودرو قصد دارد آن را اصلاح کند.
حملونقل عمومی؛ ستون فقرات شهر جدید
طرح «برلین بدون خودرو» بهطور کامل خودروها را حذف نمیکند، بلکه با در نظر گرفتن استثناهایی، تلاش میکند تعادل میان نیازهای ضروری و اهداف زیستمحیطی برقرار شود. خودروهای امدادی همچون آمبولانسها، ماشینهای آتشنشانی، کامیونهای حمل زباله، تاکسیها، وسایل نقلیه تجاری و ساکنانی که دارای محدودیت حرکتی هستند، میتوانند از طریق سامانه آنلاین، مجوز دسترسی بلندمدت دریافت کنند.
در چهارچوب برنامههای اشتراک خودرو شهروندان میتوانند در موارد ویژه همچون اسبابکشی یا سفر، از خودروهای اشتراکی استفاده کنند، اما این استفاده محدود به حداکثر ۱۲ بار در سال خواهد بود که هر بار در نهایت ۲۴ ساعت باشد. شهروندان میتوانند بدون نیاز به مراحل اداری پیچیده، با چاپ یک QR کد از طریق وبسایت، مجوز تردد موقت دریافت کنند.
مسیر قانونی و چالشهای حقوقی
ابتکار شهروندی برلین بدون خودرو در آوریل ۲۰۲۱، موفق شد بیش از ۵۰ هزار امضا از شهروندان برلین جمعآوری کند که بیش از دو برابر حداقل مورد نیاز برای ارائه طرح به دولت محلی بود. این طرح بهعنوان لایحهای رسمی برای کاهش ترافیک موتوری به مجلس ایالتی برلین ارائه شد. با این حال، دولت محلی برلین اعلام کرد که این لایحه با قوانین بالادستی مغایرت دارد و صلاحیت قانونی ایالت برای چنین مقرراتی را زیر سوال برد؛ در نتیجه پرونده به دادگاه قانون اساسی ایالت برلین ارجاع شد.
در ژوئن ۲۰۲۵، دادگاه قانون اساسی رأی داد که این طرح نهتنها ناقض حقوق بنیادین نیست، بلکه در راستای منافع عمومی، حفاظت از جان و سلامت و حفظ محیطزیست و اقلیم عمل میکند. بنابراین، دادگاه طرح را قانونی و قابلاجرا دانست و تلاشهای دولت محلی برای مسدود کردن آن را رد کرد.
الهام از گرونینگن؛ شهر بدون بزرگراه
طرح برلین بدون خودرو با الهام از تجربه موفق شهر گرونینگن در هلند شکل گرفته است. این شهر در دهه ۱۹۷۰ با تصمیم جسورانه عضو جوان شورای شهر، مکس فان دن برگ، مسیر توسعه شهری خود را بهکلی تغییر داد. او با توقف سیاستهای رایج آن زمان که بر ساخت بزرگراههای درونشهری و عبور خودروها از قلب شهر تأکید داشتند، طرحی نوآورانه را اجرا کرد که بر اساس آن، گرونینگن به چهار منطقه اصلی تقسیم شد. در این مدل، ترافیک غیرمحلی اجازه عبور مستقیم از مرکز شهر را نداشت و فقط میتوانست از کمربندیهای اطراف برای جابهجایی استفاده کند.
برلین بدون خودرو نهتنها یک پیشنهاد زیستمحیطی، بلکه بیانیهای اجتماعی است؛ تلاشی برای بازگرداندن فضاهای شهری به مردم، کاهش سلطه خودروها و خلق شهری امنتر، پاکتر و انسانیتر است. اگر این طرح به تصویب برسد، برلین میتواند به نخستین کلانشهر جهان تبدیل شود که بخش عمدهای از مرکز خود را بهطور کامل به پیادهروها، دوچرخهها و حملونقل عمومی اختصاص داده است که گامی بلند بهسوی آیندهای پایدار و انسانمحور بهشمار خواهد رفت.
بازآفرینی بغداد با جنگلهای پایدار
استودیو بینالمللی معماری جنسلر تصاویری از طرح جامع منطقهای به نام «جنگلهای پایدار بغداد» منتشر کرده است، این پروژه قرار است در قلب پایتخت عراق، روی زمینی به وسعت ۱۰ میلیون متر مربع اجرا شود، این منطقه که پیشتر محل یک اردوگاه نظامی بوده و بیش از ۴۵ میلیون تن زباله را در خود جای داده، اکنون قرار است به یک ناحیه شهری و اکولوژیک تبدیل شود.
هسته اصلی طراحی این منطقه، ایجاد جنگلها، پارکها و راهروهای سبز است که بخش عمدهای از سایت را پوشش خواهند داد، در مجموع، یک میلیون درخت در این منطقه کاشته خواهد شد تا به احیای اکوسیستم محلی کمک کند و فضای سبز گستردهای برای ساکنان فراهم آورد، بعضی بخشها بهصورت طبیعی و بکر باقی خواهند ماند تا تنوع زیستی حفظ شود، در حالیکه سایر بخشها شامل مسیرهای پیادهروی، میدانها و باغهایی برای استفاده روزمره جامعه خواهند شد.
در دل این جنگلها، مجموعهای از «روستاهای سبک زندگی» با کاربریهای ترکیبی ایجاد خواهد شد، این روستاها در مجموع ۱.۵ میلیون متر مربع زیرساخت تجاری و خدماتی را در خود جای خواهند داد و بهعنوان مراکز آموزش، تفریح و کسبوکار عمل خواهند کرد. خیابانها و میدانهای سایهدار برای پیادهروی، دوچرخهسواری و استفاده از اسکوترهای برقی طراحی شدهاند و این مسیرها، مراکز مختلف را به هم متصل میکنند.
طرح جنسلر مجموعهای از دروازههای شهری را برای تعریف مرزهای منطقه در نظر گرفته است. برج «دروازه الرشید» با ارتفاع ۲۶۰ متر، یکی از شاخصترین سازههای این پروژه خواهد بود که با فرم منحنی و پایهای مربع با لبههای گرد، بهعنوان نماد ورودی منطقه عمل میکند، «دروازه رودخانه» بخشی از رود دجله را به فضای عمومی بازخواهد گرداند و امکان دسترسی شهروندان به ساحل رودخانه را فراهم میسازد.
ز دیگر بناهای برجسته میتوان به «پاویون ملی» اشاره کرد که با ارتفاع ۱۱۰ متر، بهعنوان نماد مدنی نوسازی و احیای شهری طراحی شده است. در کنار فضای سبز عمومی، مجموعهای از جنگلهای موضوعی از جمله جنگل هنر و فرهنگ، جنگل سلامت و تندرستی، جنگل کودکان و سرگرمی و جنگل ورزش و تناسب اندام نیز در این پروژه تعریف شدهاند که هر یک کارکردی خاص دارند، این فضاها بهگونهای طراحی شدهاند که نیازهای متنوع ساکنان را در حوزههای فرهنگی، تفریحی و سلامت پوشش دهند و تجربهای چندوجهی از زندگی شهری پایدار ارائه کنند.
هدف این پروژه، احیای زمین، ایجاد روستاهای پویا با کاربریهای ترکیبی و تبدیل بغداد به الگویی جهانی برای تابآوری شهری است. این پروژه قرار است به نمادی برای تولد دوباره یکی از کهنترین شهرهای جهان تبدیل شود. تبدیل یک زمین آسیبدیده و آلوده به منطقهای سبز و زنده، نهتنها اقدامی زیستمحیطی، بلکه بیانیهای اجتماعی و فرهنگی است که نشان میدهد چگونه طراحی شهری میتواند به بازسازی هویت یک شهر کمک کند.
کشورهای جهان با بیشترین ظرفیت انرژی بادی جهان + اینفوگرافی
صنعت انرژی بادی با حمایتهای دولتی، سرمایهگذاری بخش خصوصی و پیشرفتهای فناوری، مسیر توسعه پایدار و رشد جهانی خود را با شتاب ادامه میدهد.
چین در سال ۲۰۲۴ با ظرفیت بادی نصبشده ۵۲۱ هزار و۷۴۶ مگاوات، همچنان پیشتاز جهانی در حوزه انرژی بادی باقی ماند و رشد قابل توجه ۱۸.۱ درصدی را نسبت به سال قبل ثبت کرد، این کشور با نوآوریهای فناورانه و حمایتهای مالی دولتی، موفق شده است هدف خود برای رسیدن به ۱۲۰۰ گیگاوات انرژی پاک از منابع باد و خورشید را برای سال ۲۰۳۰، شش سال زودتر محقق کند.
در رتبه دوم ایالات متحده آمریکا با ظرفیت ۱۵۳ هزار و ۱۵۲ مگاوات قرار دارد، اما رشد نصب توربینهای بادی در این کشور از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ متوقف شده است، به همین ترتیب کشورهای آلمان، اسپانیا و بریتانیا نیز در سال گذشته هیچ افزایش جدیدی در ظرفیت بادی خود نداشتهاند، این توقف رشد در آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی بهطور عمده ناشی از شرایط نامساعد وزش باد و مشکلات زنجیره تأمین بوده است، در میان کشورهای کوچکتر اما رو به رشد، برزیل با ۱۳.۲ درصد، استرالیا با ۱۸.۴ درصد و ترکیه با ۹.۹ درصد رشد دو رقمی ظرفیت نصبشده، عملکرد چشمگیری از خود نشان دادهاند.
توسعه فناوری توربینهای بادی با ساخت پرههای بزرگتر و کارآمدتر نقش مهمی در افزایش بهرهوری انرژی باد داشته است، علاوهبر این، شرکتهای بزرگ فناوری با سرمایهگذاری میلیاردها دلاری در حوزه انرژی پاک بهویژه باد و خورشید، بستر افزایش تقاضا و توسعه جهانی این صنعت را فراهم کردهاند.
آمار منتشر شده در گزارش مؤسسه انرژی برای سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که چین با فاصلهای چشمگیر در صدر جدول ظرفیت نصبشده توربینهای بادی قرار دارد و کشورهای دیگر ایالات متحده آمریکا، آلمان، هند، برزیل، اسپانیا، بریتانیا، فرانسه، کانادا، سوئد، استرالیا، ایتالیا، ترکیه، هلند و لهستان هستند.
با وجود توقف رشد در بعضی بازارهای بزرگ، انرژی بادی همچنان بهعنوان یکی از ستونهای اصلی انرژیهای تجدیدپذیر در جهان شناخته میشود، در آلمان، انرژی باد بزرگترین منبع انرژی پاک است و ۲۳.۱ درصد از کل تولید انرژی کشور را در سال ۲۰۲۴ به خود اختصاص داده است.
چهره تازه سفر در عربستان سعودی
با توسعه زیرساختهای گردشگری و افزایش تنوع در تجربههای فرهنگی و تفریحی در سالهای اخیر، سفرهای داخلی در عربستان سعودی به یکی از روندهای پرشتاب تبدیل شدهاند. شهروندان سعودی، بهجای سفرهای خارجی، بیش از پیش به کشف زیباییهای طبیعی، تاریخی و فرهنگی کشور خود از سواحل جده تا ارتفاعات خنک ابها (Abha)، از بازارهای سنتی مدینه تا ماجراجوییهای بیابانی در ریاض روی آوردهاند.
این تغییر رفتار نشاندهنده اعتماد فزاینده به ظرفیتهای گردشگری داخلی و بازتابی از دگرگونی عمیق در سبک زندگی و نگاه مردم به سفر و اوقات فراغت در سایه چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان است.
بر اساس دادههای پلتفرم گردشگری اسکایاسکنر (Skyscanner)، در ماههای جولای و آگوست، شهرهای جده، ریاض، ابها، دمام و مدینه در صدر جستوجوهای داخلی قرار گرفتند. این آمار نشاندهنده افزایش علاقه مردم به تجربههای فرهنگی، تفریحی و خانوادگی در داخل کشور است.
در میان مقاصد گردشگری داخلی عربستان سعودی، جده بیشترین میزان جستوجوی آنلاین را در ماههای تابستان به خود اختصاص داده است. این شهر با ترکیب منحصربهفردی از سواحل چشمنواز دریای سرخ، جشنوارههای فرهنگی و هنری متنوع و توسعه روزافزون مراکز تفریحی و گردشگری، توانسته است توجه خانوادهها، جوانان و گردشگران داخلی را به خود جلب کند. جده تجربهای چندوجهی از تفریح و فرهنگ از غواصی و ورزشهای آبی گرفته تا پیادهروی در منطقه تاریخی البلد و شرکت در رویدادهای تابستانی را به علاقهمندان ارائه میدهد.
ریاض نیز جایگاه خود را بهعنوان قطب رویدادهای بزرگ، نمایشگاههای بینالمللی، کنسرتها، رستورانهای سطح بالا و مراکز خرید مدرن حفظ کرده است. پایتخت عربستان با زیرساختهای پیشرفته و برنامههای فرهنگی متنوع، مقصدی جذاب برای گردشگرانی است که بهدنبال تجربههای شهری، خرید و سرگرمی هستند.
در جنوب کشور، ابها با آبوهوای خنک کوهستانی، مناظر طبیعی سرسبز و جاذبههایی همچون خیابان هنر، قلعه طبب و تلهکابینهای مرتفع، به پناهگاهی محبوب برای فرار از گرمای عربستان تبدیل شده است. این شهر نهتنها مقصدی برای آرامش و طبیعتگردی است، بلکه با برنامههای فرهنگی و هنری، گردشگران را به تجربهای متفاوت دعوت میکند.
در شرق کشور، دمام با موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی آسان از شهرهای اطراف، به گزینهای محبوب برای سفرهای کوتاهمدت آخر هفته تبدیل شده است. سواحل آرام، مراکز خرید و فضاهای تفریحی خانوادگی باعث شدهاند این شهر در میان گردشگران داخلی جایگاه ویژهای پیدا کند.
الگوهای اقامتی جدید و واکنش صنعت هتلداری
تقاضای اقامت نیز همراستا با این روند افزایش یافته است. بین ماههای ژوئن تا آگوست، مکه در صدر جستوجوهای هتل قرار داشت و پس از آن جده، مدینه و ریاض در رتبههای بعدی بودند. این بازه زمانی با موسم حج و همچنین تعطیلات تابستانی همزمان است که شمار زیادی از زائران داخلی و خارجی برای انجام مناسک حج یا عمره به مکه سفر میکنند. ترکیب عوامل مذهبی، فرهنگی و فصل سفر، نقش مهمی در شکلگیری این الگوی تقاضا داشته است.
هتلهای عربستان نیز بهسرعت با این تغییرات سازگار شدهاند. مدیر منطقهای عملیات در گروه هتلهای ای لاف در منطقه مکه، اعلام کرده است که شاهد تغییر واضحی در رفتار مسافران هستند؛ افراد بیشتری ترجیح میدهند تابستان را داخل کشور چه در اماکن مقدس و چه در مقاصد تفریحی بزرگ سپری کنند. در همین راستا بستههای اقامتی سفارشی و پیشنهادهای فصلی برای افزایش راحتی و ارزش سفر طراحی شدهاند.
شرایط آبوهوایی همچنان نقش تعیینکنندهای در انتخاب مقصد سفرهای داخلی در عربستان سعودی دارد. در مناطق کوهستانی جنوب کشور، همچون النماس در استان عسیر، آبوهوای معتدل و بارشهای تابستانی، این منطقه را به یکی از پناهگاههای محبوب برای گردشگران تبدیل کرده است. یکی از مالکان هتلآپارتمانهای النماس، با اشاره به استقبال گسترده مسافران، اعلام کرد که تمام واحدهای اقامتیاش در طول فصل تابستان بهطور کامل رزرو شدهاند. او معتقد است بارانهای خنک و هوای مطبوع، مردم را به این منطقه میکشاند و تجربهای متفاوت از تابستان گرم سایر نقاط کشور فراهم میکند. این جذابیت اقلیمی، در کنار مناظر طبیعی و آرامش محیط، النماس را به مقصدی ایدهآل برای خانوادهها و علاقهمندان به طبیعتگردی تبدیل کرده است.
چشمانداز آینده گردشگری داخلی عربستان سعودی
با شتاب گرفتن سرمایهگذاریها در حوزههای مهماننوازی، فرهنگ و سرگرمی در چهارچوب برنامه چشمانداز ۲۰۳۰، گردشگری داخلی عربستان سعودی وارد مرحلهای تازه از رشد و تحول شده است.
این برنامه ملی با هدف تنوعبخشی به اقتصاد و ارتقای کیفیت زندگی، زیرساختهای گردشگری را بهگونهای توسعه داده است که نهتنها گردشگران خارجی بلکه شهروندان سعودی نیز بیش از گذشته به سفرهای داخلی روی آوردهاند.
طبق گزارش «شاخص جهانی گردشگری» سازمان ملل، تعداد ورود گردشگران بینالمللی به عربستان در سهماهه نخست سال جاری بیش از دو برابر مدت مشابه در سال ۲۰۱۹ بوده است که نشاندهنده جایگاه روبهرشد کشور در نقشه گردشگری جهانی است. در همین حال، مردم عربستان نیز در حال بازکشف زیباییهای سرزمین خود از میراث تاریخی و فرهنگی گرفته تا مزارع پنهان، روستاهای سنتی و مناظر طبیعی کمتر شناختهشده هستند. این روند سبک سفر را تغییر داده و آینده گردشگری در عربستان را با نگاهی تازه، بومیمحور و پایدار بازتعریف کرده است.
گردشگران سعودی بهدنبال چیزی فراتر از بازدیدهای سطحی هستند؛ تورهای پیادهروی که معماری سنتی، بازارهای قدیمی و صنایع دستی محلی را معرفی میکنند، محبوبیت بسیاری پیدا کردهاند. بسیاری از بازدیدکنندگان از داستانگوییهای هدایتشده، چشیدن غذاهای محلی و تعامل عملی با هنرمندان لذت میبرند و تجربهای بهیادماندنی خلق میکنند. خانوادهها و جوانان بیشتر بهدنبال تجربههایی تعاملی، راحت و ریشهدار در میراث فرهنگی هستند.
پیرترین شهر جهان کجاست؟
ژاپن به طور کلی بیشترین درصد جمعیت سالمند را در دنیا دارد؛ بر اساس آمار سال ۲۰۲۴، حدود ۳۶.۲۵ میلیون نفر یا تقریباً ۲۹.۳ درصد از جمعیت این کشور بالای ۶۵ سال سن دارند که بالاترین نسبت سالمندان در میان کشورهای جهان است. این درصد در توکیو به معنای تعداد بسیار بالای سالمندان است که این شهر را در صدر فهرست شهرهای مسن جهان قرار میدهد.
روند پیری جمعیت در ژاپن منجر به ثبت رکوردهای جهانی نیز شده است؛ تعداد افراد ۱۰۰ ساله و بیشتر در این کشور به بیش از ۹۵ هزار نفر رسیده و حدود ۹۰ درصد از این افراد را زنان تشکیل میدهند. عمر بالای شهروندان ژاپنی، ناشی از عوامل مختلفی از جمله خدمات بهداشتی پیشرفته، سبک زندگی سالم و حمایتهای اجتماعی قوی است.
مسنترین زن جهان در ژاپن ۱۱۶ سال و مسنترین مرد ۱۱۰ سال دارد که این آمار نمونهای از طول عمر بالای مردم این کشور است. پیری جمعیت در ژاپن چالشهای گستردهای را در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. کاهش جمعیت جوان باعث فشار مضاعف بر نظامهای تأمین اجتماعی و بهداشتی شده و دولت ژاپن را مجبور به اتخاذ سیاستهای خاصی برای حمایت از خانوادهها و تشویق به زاد و ولد کرده است. با این وجود، ژاپن طی سالهای اخیر شاهد کاهش جمعیت کلی بوده که این امر به نگرانیهای جدی در مورد آینده اقتصادی و اجتماعی این کشور منجر شده است.
ژاپن بهعنوان یک نمونه برجسته از جامعه پیر، همچنین تلاش کرده است تا محیطهای شهری و خدمات خود را برای رفاه سالمندان بهینهسازی کند. در توکیو، آسانسورها و رمپهای ویژه، مجهز به علائم دیداری و شنیداری برای افراد با مشکلات بینایی و دیگر تجهیزات حمایتی در اماکن عمومی مرسوم است تا شهر به مکانی قابل دسترس برای همه سنین تبدیل شود. تعداد جمعیت مسن در توکیو و در کل ژاپن نهتنها یک واقعیت نموداری، بلکه بحرانی است که تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و اقتصادی این کشور ایجاد کرده و تا دهههای آینده نیز بخش مهمی از سیاستگذاریهای ژاپن را شکل خواهد داد. این موضوع توکیو را به شهری منحصربهفرد در میان کلانشهرهای جهان تبدیل کرده که در آن بین سه نفر یک نفر بالای ۶۵ سال دارد و چالشهای پیر شدن جمعیت، فرصتها و ضرورتهای خاص خود را دارد.
پیادهروی سبز در کوالالامپور با پیادهروهای خورشیدی
در اقدامی نوآورانه و پایدار، کوالالامپور با بهرهگیری از فناوریهای نوین، گذرگاه پیادهروی پوششدار مجهز به پنلهای خورشیدی را به طول ۳۵۰ متر و هزینهای حدود ۶۰۰ هزار رینگیت راهاندازی کرده است. این گذرگاه که مسیر ارتباطی بین ایستگاه شهر و دانشگاه تونکو عبدالرحمن را بهبود میبخشد، نمونهای موفق از ترکیب فناوری خورشیدی و زیرساختهای پیادهروی در یک شهر گرمسیری محسوب میشود.
هدف این پروژه، فراهمکردن مسیر پیادهروی امن و راحت برای هزاران دانشجو و ساکن منطقه است که در برابر تابش مستقیم آفتاب و بارانهای شدید محافظت شدهاند. سقف این گذرگاه با پنلهای خورشیدی پوشانده شده است که انرژی الکتریکی پاک و تجدیدپذیر تولید میکند. این انرژی در روشنایی مسیر و سایر مصارف برق موردنیاز استفاده خواهد شد که از وابستگی به شبکه برق اصلی میکاهد و همزمان به کاهش آلودگی محیطزیست کمک میکند.
این طرح که توسط شرکت رادیوم دیولپمنت برنامهریزی و اجرا شده، دارای اهمیت فراوانی است زیرا در قالب برنامه جامع توسعه شهری کوالالامپور ۲۰۴۰ (Structure Plan 2040) قرار دارد که توسعه شهری را با محوریت انسان و پایداری محیطزیستی هدایت میکند. این پروژه علاوه بر اینکه رفاه عابران را افزایش میدهد، حامل پیام امیدوارکنندهای است مبنی بر اینکه توسعه زیرساختهای شهری میتواند همپای فناوریهای نوین و با کمترین تأثیر منفی بر محیط زیست، پیش برود.
اقداماتی از این دست بهعنوان نقطه شروعی برای تحولات بزرگتر در حوزه پیادهروی، حمل و نقل پاک و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در فضای شهری تلقی میشوند که میتوانند الگوی موفقی برای شهرهای گرمسیر و پرجمعیت باشند.
کوالالامپور نهتنها پیادهروی را به یک تجربه مطبوع و ایمن تبدیل کرده، بلکه از فناوری خورشیدی برای بهبود کیفیت زندگی در شهر استفاده نموده است؛ گامهایی که در نهایت موجب ایجاد شهری سالمتر، سبزتر و هوشمندتر خواهد شد. این طرح نویدبخش آیندهای بهتر برای شهروندان و محیط زیست است که بهرهبرداری از منابع انرژی پاک را در بافت شهری به صورت عملی میسر کرده است.
حملونقل هوایی شهری، تحولی نوین در جابهجایی
حملونقل هوایی شهری یکی از شاخههای نوین حملونقل است که با استفاده از وسایل پرندهای بهنام تاکسیهای هوایی تمامبرقی با قابلیت برخاست و فرود عمودی (eVTOL)، برای کاهش ترافیک شهری، افزایش سرعت جابهجایی و بهبود کیفیت زندگی طراحی شده است. این فناوری ترکیبی از پیشرفتهای هوافضا، الکترونیک و طراحی شهری است که با هدف ارائه روشی سریع، پاک و کارآمد برای جابهجایی درون شهرها شکل گرفته است.
توسعه بازار جهانی UAM بسیار سریع است و پیشبینی میشود ارزش بازار آن از حدود ۴.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۹۷ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۳ برسد، با نرخ رشد سالانه مرکبای حدود ۳۶ درصد. این رشد ناشی از سرمایهگذاریهای گسترده بخش خصوصی و دولتی، پیشرفت فناوری پهپادهای مسافربر eVTOL و افزایش تقاضا برای حملونقل سریع و بدون ترافیک است.
شهرهای بزرگی همچون نیویورک، دبی، توکیو، شانگهای و سیدنی در خط مقدم ایجاد زیرساختهای حملونقل هوایی شهری شامل ایجاد ایستگاههای پرواز یا ورتیپورتها هستند. این ایستگاهها در قلب مناطق پرتردد قرار میگیرند تا دسترسی سریع و راحت به تاکسیهای هوایی فراهم شود. علاوه بر این، همکاریهای راهبردی بین شرکتهای هوافضایی و خطوط هوایی سنتی، مانند همکاری شرکت جابی با دلتا در آمریکا، فرایند یکپارچهسازی حملونقل هوایی را تسریع میکنند.
تاکسیهای هوایی eVTOL نسبت به هلیکوپترهای سنتی، سبکتر، کممصرفتر، کمصداتر و سازگارتر با محیط زیست هستند و قابلیت پرواز در مناطق با تراکم بالای شهری را دارا هستند. این وسایل میتوانند سفرهای چند ساعته زمینی را به چند دقیقه کاهش دهند؛ برای نمونه پروازهای پیشنهادی منتهتن به فرودگاههای نیویورک به مدت ۵ تا ۱۵ دقیقه خواهند بود که نسبت به ۲ ساعت زمینی بهشدت سریعتر است.
نیویورک یکی از پرتراکمترین و پررفتوآمدترین کلانشهرهای جهان است که در مسیر تحولی بزرگ در حوزه حملونقل قرار گرفته است. پروژههای مرتبط با حملونقل هوایی شهری با هدف راهاندازی سرویس تاکسیهای پرنده، چشماندازی تازه برای کاهش ترافیک، افزایش سرعت جابهجایی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان نیویورک ترسیم کردهاند. این تحول که تا چندی پیش تنها در فیلمهای علمیتخیلی قابل تصور بود، اکنون در قالب آزمایشهای واقعی و برنامهریزیهای زیرساختی در حال شکلگیری است.
تا پیش از ظهور فناوریهای نوین، اصطلاح «تاکسی هوایی» بیشتر به خدمات پروازی با هلیکوپتر یا هواپیماهای کوچک اطلاق میشد که خدماتی غیرتجاری، گرانقیمت و محدود به افراد خاص بود، اما در سالهای اخیر، با ورود نسل جدیدی از وسایل پرنده به نام پرندههای تمامبرقی با قابلیت برخاست و فرود عمودی(eVTOL)، تعریف حملونقل هوایی شهری دگرگون شده است.
eVTOL ها که میتوان آنها را نسخهای پیشرفته از پهپادهای مسافربر دانست، سبکتر، کممصرفتر و سازگارتر با محیطزیست هستند. این وسایل بهدلیل ابعاد کوچک و قابلیت مانور بالا، میتوانند به مناطقی دسترسی پیدا کنند که برای هلیکوپترها غیرممکن است. همین ویژگیها باعث شده است بسیاری از شهرها، از جمله نیویورک، به فکر ایجاد شبکهای از ایستگاههای هوایی کوچک یا ورتیپورت (Vertiports) برای جابهجایی درونشهری بیفتند.
تاکسیهای مورد استفاده در این پروژه، مدل میدنایت با موتورهای تمامبرقی، طراحی آیرودینامیک و ظرفیت چهار مسافر و یک خلبان هستند که برای پروازهای کوتاهمدت شهری با حداکثر برد ۱۰۰ کیلومتر طراحی شده است. آرکر اعلام کرده است این خدمات بهصورت یکپارچه با سیستم رزرو پروازها شرکت هواپیمایی یونایتد ارائه خواهد شد؛ بهطوریکه مسافران هنگام خرید بلیت هواپیما، بتوانند گزینه تاکسی هوایی را نیز انتخاب کنند. این مدل، تجربه سفر را از در خانه تا در هواپیما بهصورت یکپارچه و بدون وقفه تبدیل میکند.
دولت آمریکا در تابستان ۲۰۲۵ با صدور یک فرمان اجرایی، روند توسعه پهپادها و آزمایش خودروهای پرنده را تسریع کرد. این فرمان، مسیر قانونی لازم برای آزمایش و بهرهبرداری از تاکسیهای عمودپرواز را هموار و چهارچوبی برای فرود و برخاست آنها در محیط شهری تعیین کرده است.
یکی از مهمترین مؤلفههای موفقیت تاکسیهای پرنده شهری، ایجاد زیرساختهای مناسب در دل شهر است. برخلاف فرودگاهها که در حاشیه شهرها قرار دارند، تاکسیهای هوایی نیازمند ایستگاههایی در قلب مناطق پرتردد هستند که با عنوان ورتیپورت شناخته میشوند. ساخت این ایستگاهها، مستلزم بازنگری در کاربری زمین، طراحی شهری و هماهنگی با سیستمهای حملونقل موجود است. اداره هوانوردی فدرال آمریکا برنامهای سهساله و چندمرحلهای برای این خدمات در نظر گرفته است: ابتدا استفاده از مسیرهای فعلی هلیکوپترها، سپس ایجاد کریدورهای هوایی میان فرودگاهها و ایستگاههای شهری و در آینده، امکان پروازهای خودران.
پیشبینی میشود که نخستین خدمات تجاری در نیویورک بین سالهای ۲۰۲۶ تا ۲۰۲۸ آغاز شود و پس از عملیاتیشدن تاکسی هوایی شهری در نیویورک، تقاضا برای این خدمات به بیش از ۲۰۰ میلیون سفر در سال برسد.
کاوشی در زیباترین و معروفترین میراث جهانی یونسکو
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بهعنوان مرجعی بینالمللی، بخش ثبت سایتهای میراث جهانی را به مناطقی اختصاص میدهد که از نظر تاریخی، فرهنگی یا طبیعی ارزش خارقالعادهای دارند و شایسته حفاظت و نگهداری در سطح جهانی هستند.
با بیش از ۱۲۰۰ مکان ثبتشده در این فهرست، انتخاب ۱۰ مورد از زیباترین و تأثیرگذارترین آنها بسیار دشوار است، با این حال در ادامه به معرفی ۱۰ سایت میراث جهانی میپردازیم که از نظر بسیاری از مسافران و کارشناسان، جلوهای بینظیر از تاریخ، فرهنگ و طبیعت دنیا را به نمایش میگذارند. هر یک از این میراث جهانی، داستانی زیبا و منحصربهفرد دارند و نمایانگر تلفیقی از تاریخ، فرهنگ و طبیعتی هستند که بشریت آن را بزرگ میدارد و برای نسلهای آینده حفظ میکند.
ماچوپیچو Machu Picchu، پرو
ماچوپیچو یکی از برجستهترین و اسرارآمیزترین آثار باستانی جهان است؛ قلعهای بهجا مانده از امپراتوری اینکا که در ارتفاعات مرتفع رشتهکوههای آند پرو واقع شده است. این شهر تاریخی که در سال ۱۹۱۱ توسط هیرام بینگهام دوباره کشف شد، از بخشهای کشاورزی با تراسهایی گسترده و بخشهای شهری شامل ساختمانهایی همچون معبد خورشید تشکیل شده است. ترکیب حیرتانگیز کوههای سربهفلککشیده، پوشش جنگلی انبوه و معماری سنگی بینظیر، چشماندازی فراموشنشدنی خلق کرده که هیچ عکس یا فیلمی بهاندازه حضور واقعی در آن، حس عظمت و شگفتی را منتقل نمیکند. ماچو پیچو از سال ۱۹۸۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و بهعنوان گنجینهای تاریخی و طبیعی بیهمتا ستایش میشود.
آنگکوروات Angkor Wat، کامبوج
آنگکوروات، بزرگترین مجموعه معابد مذهبی در جهان و نمادی برجسته از امپراتوری خمر است که بین قرون نهم تا پانزدهم میلادی بر آسیای جنوبشرقی حکمرانی میکرد. این مجموعه که از سال ۱۹۹۲ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، دربرگیرنده صدها معبد باشکوه از جمله معبد اصلی آنگکوروات است که با نمای ویژه خود هنگام طلوع آفتاب جلوهای تماشایی دارد. همچنین معابدی همچون بایون با چهرههای لبخندزننده غولآسا و تائو پرهم که ریشههای درختان جنگلی آن را در برگرفتهاند، از جاذبههای مهم این سایت هستند. کمپینهای محافظت یونسکو به حفظ و بازسازی این مجموعه تاریخی کمک میکنند تا نسلهای آینده نیز بتوانند از این میراث فرهنگی چشمگیر بهرهمند شوند.
دولومیت Dolomites، ایتالیا
این رشتهکوه در مرز میان ایتالیا، اتریش و سوئیس، یکی از زیباترین مناظر طبیعی اروپا را تشکیل میدهد. با ۱۸ قله بالای ۳۰۰۰ متر، دیوارههای سنگی عمودی و درههای عمیق، دولومیت محل مناسبی برای علاقهمندان به کوهنوردی و طبیعت هستند. میلیونها سال فرسایش بر سنگ آهک این منطقه شکلهای عجیب و تماشایی ایجاد کرده است که هر بینندهای را مجذوب میکند. این کوهستان، بهدلیل ارزشهای طبیعی چشمگیرش، از سال ۲۰۰۹ بهعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده و مسیرهای پیادهروی متعددی برای بازدیدکنندگان دارد که از ساده تا دشوار متغیر است.
تاج محل Taj Mahal، هند
تاج محل که در شهر آگرای هند واقع شده، یکی از مشهورترین نمادهای عشق در جهان است. این آرامگاه مرمری سفید در قرن هفدهم به دستور شاه جهان به یاد همسر محبوبش، ممتاز محل، ساخته شد. تغییر رنگ مرمر این بنا در طول روز همراه با معماری دقیق و زیبای آن، تاج محل را به یک شاهکار هنری و معماری تبدیل کرده است. تاج محل که از سال ۱۹۸۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، سالانه میلیونها گردشگر را به هند میکشاند تا این افسانه عشق را از نزدیک تماشا کنند.
پارک ملی یلوستون Yellowstone National Park، آمریکا
یلوستون بهعنوان نخستین پارک ملی جهان در سال ۱۸۷۲ تأسیس شد و بهدلیل چشمههای آب گرم، منابع طبیعی گرمابی و مناظر بکر و دستنخوردهاش به شهرت رسید. این پارک که از سال ۱۹۷۸ در میراث جهانی یونسکو ثبت شده، زیستگاه گونههای فراوانی از حیات وحش آمریکای شمالی همچون خرس گریزلی، بوفالو و گاومیش جنگلی است. منظرههای حیرتانگیز از جمله آبشارها، دریاچههای شفاف و درههای عمیق، همچون تابلویی زنده از طبیعت در کنار جاذبههای زمینشناسی بینظیر، یلوستون را به مقصدی فراموشنشدنی تبدیل کردهاند.
پراگ Prague، جمهوری چک
پایتخت جمهوری چک با حفظ تمام زیباییهای قرون وسطاییاش به «شهر هزار مناره» مشهور است. ساختار تاریخی شهر از سده یازدهم تا هجدهم میلادی، تأثیرات فرهنگی و معماری فراوانی را به نمایش میگذارد. برجستهترین جاذبههای پراگ شامل پل چارلز، میدان قدیمی و قلعه پراگ است. کوچههای سنگفرششده و معماری باشکوه ساختمانها، فضایی رمانتیک و تاریخی به بازدیدکنندگان هدیه میدهد که کمتر شهری در اروپا آن را دارد.
جزایر گالاپاگوس Galapagos Islands، اکوادور
این مجمعالجزایر در اقیانوس آرام، در فاصله حدود هزار کیلومتری از ساحل اکوادور قرار دارد و مجموعهای منحصربهفرد از محصولات طبیعی و زیستگاههای دریایی محسوب میشود. این جزایر بهدلیل تنوع زیستی بینظیر و شرایط ژئولوژیکی ویژه که شامل فعالیتهای آتشفشانی و جریانهای اقیانوسی است، الهامبخش نظریه چالشبرانگیز چارلز داروین درباره تکامل بودهاند. این مجمعالجزایر امروزه هم زیستگاه گونههای کمیاب و ویژهای همچون ایگوانای دریایی و لاکپشتهای عظیم است.
کاپادوکیه Cappadocia، ترکیه
کاپادوکیه، منطقهای استثنایی با چشماندازهای شگفتانگیز که از میلیونها سال پیش بر اثر فوران آتشفشانها شکل گرفته و با وجود سکونتگاههای صخرهای و کلیساهای سنگی که مربوط به دوران پارینه سنگی و رومیان است، یکی از بزرگترین مجموعه خانههای سنگی و شهرهای زیرزمینی جهان بهشمار میرود. این منطقه از سال ۱۹۸۵ عضو فهرست میراث جهانی یونسکو شده و امروزه تورهای هوای گرم و دشتهای طبیعی آن از جاذبههای محبوب گردشگران است.
برگز Bruges، بلژیک
برگز، یکی از زیباترین شهرهای اروپا، از سال ۲۰۰۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. این شهر با معماری گوتیک برجستهای که نمایانگر جایگاه تاریخی آن بهعنوان یکی از مراکز تجاری و فرهنگی مهم قاره اروپاست، همچنان حال و هوای قرون وسطایی خود را حفظ و در طول زمان تکامل پیدا کرده است. برگز پر از بناهای قرون وسطایی است و بهعنوان زادگاه نقاشان پیشگام فلاندری شناخته میشود؛ میراثی که نسلهاست بازدیدکنندگان را به خود جذب میکند. بهدلیل ممنوعیت ورود خودرو به مرکز شهر، بهترین راه برای کشف زیباییهای برگز پیادهروی است، اما گردش با قایق در کانالهای آرام شهر که آن را به دریای شمال متصل میکنند، تجربهای بینظیر و فراموشنشدنی بهشمار میرود. این کانالها موجب شدهاند تا برگز به «ونیز شمال» شهرت پیدا کند، هرچند عدهای معتقدند این عنوان بهتر است برای ونیز به کار رود و لقب «برگز جنوب» را به آن بدهند، چرا که زیبایی بینظیر و ویژگیهای جالب این شهر آن را بهطور کامل منحصربهفرد میکند.
بوروبودور Borobudur، اندونزی
بزرگترین معبد بودایی جهان که در مرکز جزیره جاوه اندونزی واقع شده، از نظر معماری و معنوی یکی از شاهکارهای جاودانه بشری است. این معبد از قرن نهم میلادی تا به امروز، مکانی برای زیارت و تأمل بوده و شامل ۹ سکوی پلهپله، ۷۲ مجسمه بودا و گنبد مرکزی است. معماری این بنا ترکیبی از سبک هندی و عناصر بومی است و نمایی چیرهدستانه بر دشت کدو دارد. بوروبودور از سال ۱۹۹۱ یکی از میراث جهانی یونسکو بهشمار میرود و همزمان محل جذب گردشگر و مراسم مذهبی است.
تبدیل آلودگی پلاستیکی به مبلمان شهری در کانادا
زبالههای پلاستیکی حاصل از تجهیزات ماهیگیری رهاشده که به آنها تجهیزات ماهیگیری ارواح (Ghost Gear) گفته میشود، به یکی از بزرگترین مشکلات آلودگی اقیانوسها تبدیل شدهاند. سالانه حدود ۶۴۰ هزار تن از این تجهیزات در دریاها باقی میمانند و موجب مرگ بسیاری از حیوانات دریایی همچون نهنگها، فکها، لاکپشتها و ماهیها میشوند که در تورها یا طنابها گرفتار میشوند و نمیتوانند زنده بمانند.
در کانادا، مؤسسهای به نام بنیاد میراث اقیانوس (Ocean Legacy Foundation) تلاش میکند این زبالههای پلاستیکی را جمعآوری کند و پس از فرآوری و تبدیل به ذرات پلاستیکی کوچک، به کارخانهها بفروشد تا دوباره به محصولات جدیدی همچون مبلمان خیابانی، گلدان و تختههایی شبیه چوب تبدیل شوند. این اقدام موجب استفاده دوباره از پلاستیکهای دریایی میشود و به حفظ محیط زیست کمک میکند.
مؤسسه یادشده سالانه حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ تن از تجهیزات ماهیگیری را از سواحل مختلف جمعآوری میکند، با این حال حمایتهای دولتهای فدرال و استانی که بخش مهمی از بودجه این برنامهها را تأمین میکردند، بهتازگی قطع شده است. وزارت شیلات و اقیانوسها کانادا طی چند سال گذشته بیش از ۵۸ میلیون دلار به پروژههای پاکسازی این نوع زبالهها اختصاص داده بود، اما این کمکها در سال ۲۰۲۵ متوقف شد. برنامه استانی بریتیش کلمبیا که سالانه بیش از ۲۱۰۰ تن زباله دریایی را پاکسازی میکرد نیز به پایان رسیده است.
این قطع بودجه موجب شده بودجه مورد نیاز سازمان یادشده به کمتر از نیمی از مقدار لازم برسد و خطر از دست دادن نیروهای متخصص آن افزایش پیدا کند. با این وجود برای جبران این کسری، آنها بهدنبال روشهای جدیدی برای درآمدزایی ازجمله ارائه خدمات حملونقل دریایی یا آموزشهای آنلاین هستند.
فعالان محیط زیست معتقدند مشکلات بازیافت تنها بخشی از معضل بزرگتر تولید بیشازحد و مصرف بیرویه پلاستیک است. آنها تأکید میکنند تا زمانی که تولید پلاستیک کاهش پیدا نکند و قوانین سختگیرانهتر برای حذف پلاستیکهای یکبارمصرف اجرا نشود، پاکسازی زبالهها تنها راهکاری موقت خواهد بود.
بنابراین برای حفظ سلامت اقیانوسها و جلوگیری از نابودی گونههای دریایی، باید برنامههای بازیافت و پاکسازی زبالههای پلاستیکی گسترش داشته باشد و سیاستهای دولتها بهسمت کاهش تولید و مصرف پلاستیکهای غیرضروری حرکت کند. این مسئله نیازمند همکاری مشترک مردم، دولت و صنایع است تا بتوان آیندهای پاکتر و پایدارتر برای محیط زیست رقم زد.
تقاطع توربویی؛ بازتعریف میدان شهری با مهندسی هلندی
در دنیای امروز که شهرها با چالشهای روزافزون ترافیکی، ایمنی و آلودگی روبهرو هستند، نوآوری در طراحی زیرساختهای حملونقل بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. یکی از نمونههای موفق این نوآوری، میدان توربویی (Turbo Roundabout) است که نخستینبار در دهه ۱۹۹۰ در هلند طراحی شد و اکنون در بسیاری از کشورها بهعنوان جایگزینی ایمنتر و کارآمدتر برای میدانهای سنتی مورد استفاده قرار میگیرد.
ایده اولیه این مدل توسط پروفسور فورتوین از دانشگاه فناوری دلفت مطرح شد. او در سال ۱۹۹۶، با بررسی نقاط ضعف میدانهای چندخطه رایج از جمله برخوردهای ناشی از تغییر مسیر ناگهانی، سردرگمی رانندگان و کاهش جریان روان ترافیک، به طراحی مدلی رسید که با ایجاد مسیرهای هدایتشده، بتواند هم ایمنی را افزایش دهد و هم ظرفیت عبور را بالا ببرد. نخستین میدان توربویی در سال ۲۰۰۰ در هلند ساخته شد و بهسرعت به الگویی موفق در مهندسی شهری تبدیل شد. موفقیت این مدل بهحدی بود که هلند اکنون بیش از ۳۰۰ میدان توربویی دارد و ساخت میدانهای سنتی در این کشور ممنوع شده است.
میدان توربویی برخلاف میدانهای معمولی، رانندگان را ملزم میکند تا پیش از ورود، مسیر خروج خود را انتخاب کنند. این الزام از طریق طراحی خاص مسیرها و استفاده از جداکنندههای فیزیکی بین خطوط اعمال میشود. بهعبارت دیگر، راننده نمیتواند پس از ورود به میدان، مسیر خود را تغییر دهد، بلکه باید از همان ابتدا در خطی قرار گیرد که او را به خروجی موردنظر هدایت میکند. این طراحی که بهصورت مارپیچی یا حلقهای انجام میشود، موجب کاهش نقاط برخورد، حذف تصمیمگیریهای لحظهای و روانتر شدن حرکت خودروها میشود.
میدان توربویی شامل عناصر متعددی است که هم عملکردی و هم ایمنی هستند. ورودیهای میدان بهصورت شعاعی طراحی میشوند تا انتقال خودرو از مسیر مستقیم به مسیر گردشی بهصورت نرم و کنترلشده انجام شود. در بخش داخلی میدان، قسمتهایی با سطح صاف و قابلعبور طراحی شدهاند تا وسایل نقلیه سنگین همچون کامیونها و اتوبوسها بتوانند هنگام گردش، فضای کافی برای مانور داشته باشند، بدون آنکه با موانع یا لبههای سخت برخورد کنند، همچنین جداکنندههای برجسته میان خطوط، مانع از تغییر مسیر ناگهانی میشوند و مسیر حرکت را تثبیت میکنند. این طراحی، علاوه بر خودروهای سواری، نیازهای عابران پیاده، دوچرخهسواران و موتورسواران را نیز در نظر میگیرد تا ایمنی همه کاربران شهری تضمین شود.
چالشها و آیندهنگری در اجرای میدان توربویی
با وجود مزایای متعدد، اجرای میدان توربویی با چالشهایی نیز همراه است. نخستین چالش، آموزش و آگاهیرسانی به رانندگان است. از آنجا که این مدل نیازمند تصمیمگیری پیش از ورود به میدان است، رانندگان باید با تابلوهای راهنما، مسیرهای ورودی و خروجی و نحوه عملکرد میدان آشنا باشند. در غیر این صورت، احتمال سردرگمی، توقف ناگهانی یا ورود اشتباه به مسیر افزایش پیدا میکند. بنابراین، اجرای موفق این مدل نیازمند کمپینهای اطلاعرسانی، آموزشهای عمومی و طراحی بصری دقیق است.
چالش دیگر، هزینههای ساخت و بازطراحی میدانهای موجود است. میدان توربویی بهدلیل نیاز به جداکنندههای فیزیکی، طراحی مارپیچی و فضای مانور برای وسایل نقلیه سنگین، نیازمند بازسازی کامل میدانهای سنتی است. این بازسازی بهویژه در شهرهایی با زیرساختهای قدیمی، ممکن است با محدودیتهای مالی، فضایی و اجرایی روبهرو شود. با این حال، در بلندمدت، کاهش تصادفات، افزایش ظرفیت عبور و کاهش آلودگی میتواند این هزینهها را جبران کند.
میدان توربویی میتواند بخشی از شبکه حملونقل هوشمند شهری باشد. با ادغام این مدل با فناوریهای نوین همچون سنسورهای ترافیکی، تابلوهای دیجیتال و سیستمهای مدیریت هوشمند، میتوان میدانهایی طراحی کرد که نهتنها ایمن و کارآمد باشند، بلکه با دادههای لحظهای، جریان ترافیک را بهینهسازی کنند. این مدل قابلیت هماهنگی با خودروهای خودران را نیز دارد و مسیرهای هدایتشده و نیاز نداشتن به تصمیمگیری لحظهای، با الگوریتمهای کنترل خودکار همراستاست.
میدان توربویی نمونهای موفق از تلفیق مهندسی، طراحی شهری و سیاستگذاری حملونقل است. این مدل، با کاهش تصادفات، افزایش ظرفیت عبور و کاهش آلایندگی، میتواند نقش مهمی در توسعه پایدار شهری ایفا کند. اگر شهرها بتوانند چالشهای اجرایی را مدیریت کنند و با مشارکت شهروندان، این مدل را بهدرستی پیادهسازی نمایند، میدان توربویی میتواند به استانداردی جهانی در طراحی میدانهای شهری تبدیل شود که حرکت را نهتنها سریعتر و ایمنتر میکند، بلکه با کاهش تصمیمگیریهای لحظهای، استرس رانندگی را نیز کاهش میدهد.
در شهرهایی با رشد جمعیت، افزایش خودروها و گسترش حاشیهنشینی، میدان توربویی میتواند به ابزاری مؤثر برای مدیریت هوشمند ترافیک تبدیل شود. این نوآوری نشان میدهد که تحول در حملونقل شهری، نیازمند فناوریهای پیچیده یا سرمایهگذاریهای گسترده نیست؛ بلکه گاهی با بازنگری در طراحیهای پایهای همچون میدانها، میتوان به نتایجی دست پیدا کرد که از نظر عملکردی مؤثرند و از نظر اجتماعی و زیستمحیطی نیز پایدار هستند.