به گزارش سرویس ترجمه پردیسان آنلاین، موضوعاتی که بیشتر در اولویت طراحی و مدیریت شهری قرار میگیرد، ساختمانها، خیابانها، نورها و رنگها هستند، اما آنچه شنیده میشود نیز همانقدر مهم و گاه تأثیرگذارتر است. صدا، چه بهصورت نویز مزاحم و چه بهعنوان موسیقی زندگی شهری، بخشی جداییناپذیر از تجربه شهروندان و زندگی شهری است. مفهوم چشمانداز صوتی در سالهای اخیر وارد مدیریت شهری شده است.
چشمانداز صوتی به معنای درک و ساماندهی صداهای محیطی در فضاهای شهری است که به جای حذف صدا، بر کیفیت و ترکیب آن تمرکز دارد. این مفهوم به شهرها امکان میدهد تا با طراحی شنیداری، تجربه زیستی شهروندان را بهبود بخشند و صدا را بهعنوان بخشی از هویت و عملکرد فضا در نظر بگیرند. شهرهایی همچون آمستردام، توکیو و ملبورن تلاش کردهاند تا با تکیه بر این رویکرد، صدای شهر را نهتنها کنترل، بلکه طراحی کنند.
طراحی آکوستیک شهری؛ معماری شنیداری برای آسایش روانی
در بسیاری از کلانشهرهای جهان، آلودگی صوتی به یکی از مسائل جدی و تأثیرگذار بر سلامت عمومی تبدیل شده است. برخلاف آلودگی هوا که قابل مشاهده و اندازهگیری است، آلودگی صوتی پدیدهای نامرئی اما بسیار مخرب است که تأثیرات آن بهتدریج و در بلندمدت ظاهر میشود. منابع اصلی این نوع آلودگی شامل ترافیک سنگین، فعالیتهای صنعتی، عملیات ساختمانی، تجمعات انسانی و سیستمهای صوتی شهری همچون بلندگوهای تبلیغاتی یا هشدارهای حملونقل عمومی هستند.
در شهرهایی همچون نیویورک، تهران و دهلی نو، آلودگی صوتی بهعنوان یکی از شاخصهای مهم کیفیت زندگی شهری مورد بررسی قرار گرفته و در برنامهریزیهای شهری لحاظ شده است. در پاسخ به این چالش، مدیریت شهری نوین تلاش میکند تا با بهرهگیری از راهکارهای مهندسی و طراحی، میزان آلودگی صوتی را کاهش دهد. از جمله این اقدامات میتوان به نصب دیوارهای جاذب صدا در کنار بزرگراهها، استفاده از پوششهای گیاهی متراکم برای فیلتر صوتی، محدودسازی تردد خودروها در ساعات خاص و طراحی فضاهای عمومی با در نظر گرفتن جریان صوتی اشاره کرد. این رویکردها نهتنها به کاهش نویز کمک میکنند، بلکه تجربه زیستی شهروندان را نیز بهبود میبخشند.
مفهوم «طراحی آکوستیک شهری» یا «معماری شنیداری»، بهعنوان رویکردی نوین در برنامهریزی شهری مطرح شده است. این دیدگاه بر این اساس شکل گرفته است که کیفیت شنیداری فضاهای شهری، بهاندازه کیفیت بصری آنها اهمیت دارد و میتواند بر رفتار، احساس و تعاملات اجتماعی شهروندان تأثیرگذار باشد. در این روش، عناصر مختلف طراحی شهری از مصالح ساختمانی گرفته تا فرمهای معماری، پوششهای گیاهی و چیدمان مبلمان شهری بهگونهای انتخاب و ترکیب میشوند که بازتاب و انتشار صدا را کنترل و محیطی آرامتر و دلپذیرتر ایجاد کنند.
در شهر توکیو که یکی از پرترددترین متروهای جهان را دارد، ایستگاههای حملونقل عمومی بهگونهای طراحی شدهاند که صدای حرکت قطارها، اعلامهای صوتی و ازدحام انسانی به حداقل برسد. این هدف با استفاده از مصالح جاذب صدا، سقفهای منحنی برای بازتاب کنترلشده صوت و سیستمهای صوتی هوشمند که شدت صدا را بر اساس میزان جمعیت تنظیم میکنند، محقق شده است. این طراحی نهتنها آسایش شنیداری را افزایش داده، بلکه به کاهش اضطراب و بهبود تجربه سفر شهری نیز کمک کرده است.
شهر بارسلونا از سال ۲۰۱۹ پروژه «سوپربلاکها» را آغاز کرد که هدف آن کاهش ترافیک، آلودگی صوتی و بهبود کیفیت زندگی در محلههای مرکزی بود. در این طرح، چند بلوک شهری بهصورت یک واحد در نظر گرفته شده و ورود خودروها به آنها محدود شده است. این اقدام موجب کاهش چشمگیر نویز ناشی از تردد وسایل نقلیه شده است و فضاهای عمومی برای پیادهروی، دوچرخهسواری و تعامل اجتماعی بازطراحی شدهاند.
در فاز نخست این پروژه که در محله الپوبله نو اجرا شد، میزان آلودگی صوتی تا هفت دسیبل کاهش و رضایت شهروندان از سکوت و آرامش محیط تا ۶۵ درصد افزایش پیدا کرد. در طراحی فضاهای جدید، از مصالح جاذب صدا، پوشش گیاهی متراکم و مسیرهای سنگی استفاده شد تا صداهای طبیعی تقویت و نویزهای شهری تضعیف شوند، همچنین برنامههایی برای اجرای موسیقی زنده در ساعات مشخص و کنترلشده اجرا شد تا صدا بهعنوان عنصر فرهنگی در فضاهای عمومی حضور داشته باشد. این پروژه اکنون در حال گسترش به سایر محلههای بارسلونا است و بهعنوان الگویی برای شهرهای اروپایی شناخته میشود.
طراحی آکوستیک شهری، فراتر از آسایش فردی، میتواند رفتار اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. فضاهایی با کیفیت صوتی مطلوب، افراد را به تعامل بیشتر، توقف طولانیتر و مشارکت در فعالیتهای جمعی ترغیب میکنند. در مقابل، فضاهای پرنویز و آشفته، موجب گریز، انزوا و کاهش حس تعلق میشوند. از این رو، توجه به صدا در طراحی شهری، نهتنها یک ضرورت فنی، بلکه یک انتخاب انسانی و فرهنگی است که میتواند چهره شهرها را دگرگون کند.
هویت صوتی محلهها
هر محله شهری، صداهای خاص خود را دارد—از صدای ناقوس کلیسا در پاریس گرفته تا اذان در محلههای استانبول، یا موسیقی خیابانی در کوچههای هاوانا. این صداها بخشی از حافظه جمعی ساکنان هستند و به شکلگیری هویت محله کمک میکنند. در بعضی شهرها، پروژههایی برای ثبت و حفظ این صداها اجرا شدهاند. برای مثال، در سال ۲۰۱۶، دانشگاه بیلگی استانبول با همکاری شهرداری منطقه فاتح، پروژهای با عنوان «نقشه صوتی استانبول» را آغاز کرد که هدف آن، ثبت و مستندسازی صداهای نمادین محلههای تاریخی همچون سلطاناحمد، بالات و اسکودار بود.
این پروژه شامل ضبط اذان در سبکهای مختلف قرائت، صدای ناقوس کلیساهای ارتدوکس، آوازهای خیابانی، صدای بازارهای سنتی همچون بازار بزرگ و صدای کشتیهای مسافربری در تنگه بسفر بود. دادههای صوتی در قالب یک آرشیو دیجیتال در دسترس عموم و بعضی مسیرهای گردشگری فرهنگی قرار گرفت. گردشگران میتوانستند با استفاده از اپلیکیشن، حین قدمزدن در محلهها، صداهای تاریخی آن منطقه را بشنوند و با زمینه فرهنگی آن آشنا شوند.
پروژه چشمانداز صوتی شهری آمستردام
شهر آمستردام در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میزبان یکی از نوآورانهترین پروژههای طراحی شنیداری شهری بود. این طرح با عنوان «چشمانداز صوتی شهرهای جهان» و با همکاری مؤسسه پژوهشی آساسنس و دانشگاه خنت بلژیک اجرا شد و از سوی بنیاد هد ژنویت مورد حمایت مالی قرار گرفت. این پروژه با هدف ثبت، تحلیل و طبقهبندی صداهای محیطی در فضاهای شهری شکل گرفت تا بستری علمی و کاربردی برای طراحی آکوستیک شهرها فراهم شود.
این پروژه با بودجهای حدود ۲.۵ میلیون یورو اجرا شد و در آن بیش از ۱۲۰ نقطه شهری در آمستردام از پارکها و میادین عمومی گرفته تا ایستگاههای حملونقل و مناطق مسکونی مورد بررسی قرار گرفتند. تیم پژوهشی با استفاده از فناوریهای پیشرفته ضبط صوتی فضایی و ویدئوهای ۳۶۰ درجه، تلاش کرد تا تجربه شنیداری واقعی از این فضاها را ثبت و بازسازی کند. دادههای جمعآوریشده بر اساس استاندارد ISO ۱۲۹۱۳-۲ طبقهبندی شدند که شامل شدت و تنوع صداها بود و کیفیت ادراکی آنها نیز مورد سنجش قرار گرفت تا مشخص شود صداها چگونه توسط شهروندان درک و تجربه میشوند.
شهروندان در قالب پرسشنامههای دیجیتال، تجربه شنیداری خود را از هر فضا ارزیابی کردند. نتایج این پروژه نشان داد که فضاهایی با تنوع صوتی طبیعی همچون صدای پرندگان، آب روان و گفتوگوی انسانی تأثیر مثبتی بر کاهش اضطراب، افزایش حس تعلق و بهبود تعاملات اجتماعی دارند. بیش از ۷۸ درصد شرکتکنندگان این فضاها را آرامشبخش توصیف کردند و ۶۴ درصد افراد اعلام کردند در این فضاها احساس تعلق بیشتری به محله خود دارند. نزدیک به ۵۹ درصد از پاسخدهندگان تمایل بیشتری به تعامل اجتماعی، توقف طولانیتر و مشارکت در فعالیتهای جمعی در این فضاها نشان دادند و سطح اضطراب ادراکی در این فضاها تا ۴۲ درصد کمتر از میانگین شهری بود.
در مقابل، مناطق با نویز یکنواخت و بلند همچون خیابانهای پرترافیک، مناطق صنعتی و ایستگاههای حملونقل شلوغ با کاهش کیفیت زندگی و افزایش تنش روانی همراه بودند. نزدیک به ۶۸ درصد شرکتکنندگان این فضاها را تنشزا یا آزاردهنده توصیف کردند و ۵۱ درصد افراد تمایل به عبور سریع از این فضاها داشتند و از توقف یا تعامل در آنها اجتناب میکردند.
فضاهایی که در آنها صداهای طبیعی با صداهای انسانی ترکیب شده بودند (همچون پارکهای محلی با حضور گفتوگوهای آرام)، بالاترین امتیاز را در شاخص «کیفیت شنیداری» دریافت کردند. در مقابل، فضاهایی با نویز یکنواخت و بدون تنوع صوتی، پایینترین امتیاز را در شاخص «رضایت محیطی» داشتند.
شهرداری آمستردام بر اساس یافتههای این طرح، اقدام به بازطراحی بعضی فضاهای عمومی کرد. از جمله این اقدامات میتوان به نصب دیوارهای جاذب صدا در کنار بزرگراهها، استفاده از پوشش گیاهی متراکم برای فیلتر صوتی، ایجاد مسیرهای آرامش در پارکها و طراحی «جزایر سکوت» در نقاط شلوغ شهری اشاره کرد. این پروژه اکنون بهعنوان یکی از نمونههای موفق تلفیق علم، فناوری و انسانمحوری در مدیریت شهری شناخته میشود و مرجع بسیاری از شهرهای اروپایی در مسیر طراحی شنیداری فضاهای عمومی است.
طراحی آکوستیک ایستگاههای متروی توکیو
شهر توکیو با بیش از هشت میلیون سفر روزانه در شبکه مترو، یکی از پرترددترین سیستمهای حملونقل عمومی جهان را در اختیار دارد. این حجم عظیم از تردد، همراه با حرکت سریع قطارها، اعلامهای صوتی مکرر و ازدحام انسانی، منجر به سطح بالایی از نویز محیطی در ایستگاهها شده بود. در پاسخ به این چالش، از سال ۲۰۱۵ پروژهای جامع با هدف بهبود کیفیت شنیداری در ایستگاههای مترو آغاز شد که توسط مؤسسه طراحی شهری ژاپن و شرکت راهآهن توکیو هدایت شد.
هدف اصلی این طرح، کاهش نویزهای مزاحم و ارتقای تجربه شنیداری مسافران بود. این شامل سه محور اصلی میشد:
کاهش نویز ناشی از حرکت قطارها و اصطکاک با ریلها
بهینهسازی سیستمهای اعلام صوتی برای جلوگیری از خستگی شنیداری
کنترل بازتاب و انتشار صدا در فضاهای بسته و پرجمعیت ایستگاهها
در مرحله نخست اجرای پروژه، ایستگاههای پرتردد همچون شینجوکو، ایکهبوکورو و توکیو استیشن بهعنوان نقاط آزمایشی انتخاب شدند. در این ایستگاهها، دیوارها و سقفها با پنلهای جاذب صدا از جنس فایبر آکوستیک پوشانده شدند تا بازتاب صوتی کنترل و از ایجاد پژواکهای مزاحم جلوگیری شود. کفپوشها نیز با مواد ضد ارتعاش جایگزین شدند تا صدای حاصل از حرکت قطارها و عبور مسافران به حداقل برسد. طراحی سقفها بهگونهای تغییر پیدا کرد که با انحنای خاص خود، مسیر انتشار صدا را هدایت و از تمرکز نویز در نقاط خاص جلوگیری کند.
همزمان با این تغییرات، سیستمهای اعلام صوتی ایستگاهها نیز بهروزرسانی شدند. نسخههای جدید این سیستمها به الگوریتمهای تطبیقی مجهز بودند که میتوانستند شدت و فرکانس صدا را بر اساس میزان جمعیت، ساعت روز و نوع فعالیت در ایستگاه تنظیم کنند. این ویژگی موجب شد که در ساعات شلوغ، صداها واضحتر و در ساعات خلوت، آرامتر شنیده شوند، بدون آنکه آزاردهنده باشند.
در کنار این اقدامات، مسیرهای عبور و انتظار مسافران نیز بازطراحی شدند تا نقاطی با آرامش صوتی ایجاد شود. این فضاها بهگونهای چیدمان شدند که نویز محیطی در آنها کمتر باشد و مسافران بتوانند بدون فشار شنیداری، توقف کنند یا منتظر قطار بمانند. در بعضی نقاط ایستگاهها، عناصر طبیعی همچون آبنماهای کوچک یا پوشش گیاهی داخلی اضافه شد تا صداهای طبیعی جایگزین نویزهای مکانیکی شود و حس آرامش بیشتری ایجاد کند.
تمام این اقدامات در یک برنامه هماهنگ و مرحلهبهمرحله اجرا شد که شامل طراحی مهندسی، نصب تجهیزات، آزمایشهای صوتی و آموزش کارکنان برای مدیریت سیستمهای جدید بود. سرمایهگذاری این پروژه حدود ۴.۸ میلیارد ین (معادل ۴۰ میلیون دلار) بود و در مدت سه سال اجرا شد. بر اساس گزارشهای رسمی، میزان نویز در ایستگاههای بازطراحیشده تا ۳۵ درصد کاهش و رضایت مسافران از تجربه شنیداری در ایستگاهها تا ۵۸ درصد افزایش پیدا کرد.
پارکهای درمانی و طراحی سکوت شهری در ملبورن
شهر ملبورن از سال ۲۰۱۸ اجرای پروژهای بلندمدت با عنوان «بازطراحی چشمانداز صوتی شهری» را آغاز کرد که تمرکز اصلی آن بر ایجاد فضاهای آرامشبخش در دل شهر و کاهش آلودگی صوتی در محیطهای عمومی بود. این پروژه با همکاری شورای شهر ملبورن و مؤسسه طراحی هوشمند شهری شکل گرفت و هدف آن ارتقای کیفیت شنیداری شهروندان از طریق مداخله در طراحی فضاهای شهری بود.
در چهارچوب این طرح، پارکهایی همچون «کارلتون گاردنز» و «فیتزروی» بهعنوان نمونههای اولیه انتخاب و تحت عنوان «پارکهای درمانی» بازطراحی شدند. در این فضاها، عناصر طبیعی همچون آبشارهای مصنوعی، مسیرهای سنگی و پوشش گیاهی متراکم بهکار گرفته شد تا صداهای طبیعی تقویت شوند و نویزهای شهری بهصورت مؤثر کاهش پیدا کنند. مسیرهای پیادهروی نیز با مصالح جاذب صدا ساخته شدند تا بازتاب صوتی کنترل و آرامش شنیداری هنگام عبور و توقف حفظ شود. علاوهبر این، تابلوهای آموزشی با محتوای صوتی در نقاط مختلف پارک نصب شد تا شهروندان با مفهوم آلودگی صوتی و راههای مقابله با آن آشنا شوند.
این پروژه با بودجهای بالغ بر ۲۲ میلیون دلار استرالیا و در مدت چهار سال اجرا شد. بر اساس نتایج نظرسنجیهای انجامشده پس از بهرهبرداری، ۷۲ درصد از شهروندان احساس آرامش بیشتری در این فضاها گزارش کردند و میزان استفاده از پارکها در ساعات عصر تا ۴۵ درصد افزایش پیدا کرد. این آمار نشاندهنده تأثیر مستقیم طراحی شنیداری بر رفتار و رضایت عمومی شهروندان بود.
در اجرای این طرح، از فناوریهای پیشرفتهای بهره گرفته شد؛ از جمله نقشهبرداری صوتی با استفاده از سنسورهای محیطی، تحلیل دادههای صوتی با نرمافزار تخصصی و طراحی مبتنی بر اصول آکوستیک شهری که بهصورت علمی و تجربی در فضاهای عمومی پیادهسازی شد. این پروژه اکنون در حال گسترش به سایر مناطق ملبورن و شهرهای اطراف است و بهعنوان نمونهای موفق از تلفیق طراحی شهری با سلامت روان، مورد توجه سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است.