به گزارش پردیسان آنلاین، برجام، یا همان «موافقتنامهی جامع اقدام مشترک»، از ابتدای طراحی و مذاکره تا تصویب و اجرای محدود، یکی از مهمترین و حساسترین پروندههای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. اما بررسی دقیق سیر این پرونده نشان میدهد که آنچه در نهایت به عنوان «توافق» معرفی شد، نه تنها محصول تصمیم نظام نبود، بلکه نادیدهگرفتن شروط کلیدی رهبر معظم انقلاب توسط دولتهای یازدهم و دوازدهم و تیم مذاکرهکننده، باعث شد برجام به نسخهای ناقص و آسیبپذیر تبدیل شود.
تاریخچه و مسیر تصویب برجام
از آغاز مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+۵، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی، وظیفه خود را در بررسی دقیق ابعاد فنی، حقوقی و اقتصادی برجام انجام دادند. کمیسیون ویژه مجلس، نظرات کارشناسی و گزارشهای متعدد ارائه کرد و سرانجام برجام به تصویب رسید و برای تأیید نهایی به رهبر انقلاب ارسال شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامهای به رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، ضمن تقدیر از تلاشهای صورتگرفته، ۹ شرط مهم برای تضمین منافع ملی و مصالح عالیه کشور اعلام کردند.
شروط نهگانه رهبر انقلاب
این شروط شامل تضمینهای کامل برای لغو تحریمها، جلوگیری از تحریمهای جدید، شرط پایان پرونده موضوعات حال و گذشته در آژانس، نوسازی مطمئن و ایمن کارخانه اراک، معامله تدریجی اورانیوم غنیشده، توسعه میانمدت صنعت هستهای، حفظ توان تحقیق و توسعه سازمان انرژی اتمی، مرجعیت متن مذاکرات در تفسیر ابهامات، و تشکیل هیئت رصد و نظارت بر تعهدات طرف مقابل بود. رعایت دقیق این شروط، کلید حفظ منافع ملی و امنیت کشور بود.
قصور دولت و نادیدهگرفتن شروط
با این حال، دولت یازدهم و تیم مذاکرهکننده به ریاست محمدجواد ظریف، بخش عمدهای از این شروط حیاتی را رعایت نکردند. تضمینهای قوی و لازم برای لغو کامل تحریمها هرگز از طرف آمریکا و اروپا دریافت نشد. وعدههای اروپاییها در قالب سازوکار اینستکس، عملاً بدون اثر بود و دولت در مقابل فشارها و تعلل طرفهای مقابل، موضع قاطع نگرفت. اقدامات مهمی همچون نوسازی اراک یا تبادل اورانیوم غنیشده، بدون تضمینهای کافی و با عجله پیش رفت و بسیاری از برنامههای توسعهای صنعت هستهای به تعویق افتاد، تا جایی که علی اکبر ولایتی عضو هیئت نظارت بر برجام سال ۹۵ در مصاحبهای با صدا و سیما تصریح کرد: به برخی شروط ۹ گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد.
در طول این مسیر، دولت با اعتماد بیمورد به وعدههای آمریکا و اروپا، از ظرفیت نظارت دقیق و کنترل لحظهای بر تعهدات طرف مقابل غفلت کرد. این غفلتها نه تنها باعث شد ایران از امتیازهای مهم خود محروم شود، بلکه مسیر را برای بازگشت تحریمها و تهدیدات نظامی آمریکا هموار کرد.
خروج آمریکا و بیعملی اروپاییها
یک سال پس از اجرای برجام، دولت ترامپ بدون توجه به تعهدات بینالمللی، بهصورت یکجانبه از توافق خارج شد و تحریمها را بازگرداند. اروپاییها نیز وعدههای خود را عملی نکردند و با بیعملی آشکار، ایران را در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی تنها گذاشتند. سازوکار اینستکس که قرار بود تعهدات مالی و اقتصادی طرفهای اروپایی را تأمین کند، تنها در حد حرف و گزارش باقی ماند و هیچ ضمانت عملی برای ایران ایجاد نکرد. این رفتار آشکارا نشان داد که دولت ایران، بدون رعایت شروط نظام و بدون ابزار مؤثر، تنها به اعتماد به طرف مقابل تکیه کرده بود.
مکانیسم ماشه و تهدید جنگ
فعال شدن مکانیسم ماشه، تهدید به بازگرداندن تحریمها و فشارهای گسترده نظامی، نتیجه طبیعی نادیدهگرفتن شروط رهبر انقلاب بود. تیم مذاکرهکننده، در حالی که شروط ۹ گانه را نادیده گرفته بود، ایران را در برابر ابزارهای فشاری آمریکا و اروپا آسیبپذیر کرد. تهدید مستقیم به حمله نظامی و فشار سیاسی برای محدود کردن توان دفاعی و هستهای کشور، نمونهای از پیامدهای عملی این بیتوجهی است.
مسائل اقتصادی و معیشتی
یکی دیگر از پیامدهای نقض شروط رهبر انقلاب، عدم تحقق گشایش اقتصادی و بهبود معیشت مردم بود. دولت، بدون پیگیری کامل اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید ملی، امیدواری کاذبی از اجرای برجام به مردم ارائه داد. واردات بیرویه، اتکا به وعدههای خارجی و ضعف در مدیریت اقتصادی، نشان داد که اجرای برجام بهتنهایی و بدون رعایت شروط نظام، نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه شرایط اقتصادی را پیچیدهتر ساخت.
با مرور کامل تاریخچه تصویب و اجرای برجام، آشکار میشود که این توافق، تصمیم نظام نبوده است. دولتهای یازدهم و دوازدهم و تیم مذاکرهکننده، با اعتماد بیحد و حصر به وعدههای طرفهای غربی و نادیدهگرفتن شروط نهگانه رهبر انقلاب، برجام را به نسخهای ناقص، آسیبپذیر و وابسته به حسننیت دشمن تبدیل کردند. خروج آمریکا، بیعملی اروپا، فعال شدن مکانیسم ماشه و تهدید به جنگ، تنها بخشی از پیامدهای این قصور بود.
در حقیقت، اگر شروط رهبر معظم انقلاب اسلامی بهطور کامل رعایت میشد، ایران امروز در موقعیتی کاملاً متفاوت قرار داشت و برجام میتوانست ابزاری برای تأمین منافع ملی باشد. اما بیتوجهی به این شروط، نشان داد که برجام نه تصمیم نظام، بلکه تصمیم دولتهای یازدهم و دوازدهم و تیم مذاکرهکننده بود؛ تصمیمی که منافع ملی را به خطر انداخت و تصویر واقعی دشمنی و فریبکاری طرفهای غربی را آشکار ساخت.