به گزارش پردیسان آنلاین، ساعت ۸:۳۰ است و از میان جمعیت و در بین اسپندهای آتش گرفته بر روی منقلها بوی بهشت میآید؛ بوی بهشت با عطر یاسِ بیقرار پیچیده و عجیب دلها پر میکشد برای حرم بیبی و ای قاصدکها، برسانید سلام این جمعیت عاشق منتظر را به آن بیبی که مردان ما فدای کاشیهای حرمش شدند.
«ای شهید، ای آنکه بر کرانههای ازلی و ابدی وجود برنشستهای، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون بکش…»؛ آن نوای آسمانی سید مرتضی در ذهنم رفت و آمد میکند و گویی در این لحظات در آن کرانههای ابدی جمعشان جمع است و دستهاشان را به سمت این کره خاکی گرفته تا دستگیرمان باشند.
نوشتن سخت است؛ سختتر از آن چیزی که فکرش را میکردم و حتی سختتر از به قول عدهای ردیف کردن کلمات پشت سر یکدیگر.
این خبر در حال تکمیل است…