سیاست «ایندوپاسیفیک» آمریکا در قبال به چالش کشیدن قدرت روز افزون پکن، دیگر متحدان واشنگتن را که در منطقه مذکور حضور ندارند، به صرافت دخالت و قد علم کردن انداخته است.

پردیسان آنلاین، گروه بین الملل – محمدرضا الکائی: آمریکا در چند سال اخیر به ویژه از زمان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق این کشور سیاستی جدید را با نام «ایندوپاسیفیک» در به چالش کشیدن قدرت روز افزون چین با شدت و حدت تمام دنبال می‌کند. هدف اصلی سیاست فوق که منطقه‌ای بسیار گسترده و سرشار از منابع که از اقیانوس هند تا آرام را در بر می‌گیرد، کوتاه کردن دست چین از تسلط بر منطقه مذکور و به دست گرفتن مهار آن توسط غرب است چرا که طبق تئوری‌های موجود در زمینه روابط بین الملل و جغرافیای سیاسی که مجال بحث درباره آنها در اینجا نیست، منطقه ایندوپاسیفیک اهمیتی فوق راهبردی دارد.

*آمریکا تاکنون در این باره چه کرده است؟

ایالات متحده با دنبال کردن سیاست ایندوپاسیفیک به دنبال کاهش هر چه بیشتر قدرت اقتصادی و تا حدودی نظامی چین است چرا که به خوبی می‌داند که پکن فاصله چندانی برای کنار زدن واشنگتن و نشستن بر صدر جایگاه اول اقتصاد دنیا ندارد. از این گذشته، وجود منابع سرشار انرژی در این منطقه، به چین دست بالاتری در رقابت اقتصادی با آمریکا و دیگر کشورهای دنیا می‌دهد.

واشنگتن در تلاش است تا با تحریک مناطق جدایی طلب و فروش تسلیحات به آنها مانند تایوان، هنگ کنگ، تبت و… و همچنین با حضور نظامی گسترده در دریا و آسمان منطقه، قدرت خود را به رخ پکن بکشد. از دیگر اقدامات آمریکا در این رابطه ایجاد اتحادها و ائتلاف‌های نظامی در این منطقه است. ائتلاف نظامی چهارگانه موسوم به «کوآد» شامل کشورهای ژاپن، هند، استرالیا و آمریکا و همچنین توافق نظامی پر سر و صدای سال گذشته با نام «آکوس» (AUKUS) که طی آن آمریکا و انگلیس متعهد به ساخت زیردریایی‌های هسته‌ای برای استرالیا شدند، نمونه‌هایی از اتحادهای نظامی ایجاد شده توسط واشنگتن برای مقابله و به چالش کشیدن پکن است.

همچنین آمریکا تلاش می‌کند کشورهای این منطقه را هر چه بیشتر به سوی خود جذب نموده و با انعقاد قراردادهای تجاری بیشتر با آنها، مانع از حضور چین در بازارهای این کشورها شود. طبق سیاست اقتصادی واشنگتن در قبال منطقه ایندوپاسیفیک، پکن هیچ گونه جایگاهی در این زمینه ندارد و باید تا حد ممکن از نقش و نفوذ آن کاسته شود.

*همراهان آمریکا در این زمینه چه کسانی هستند؟

متحدان واشنگتن در سیاست ایندوپاسیفیک کاخ سفید، کشورهای یادشده در ائتلاف‌های نظامی مذکور و برخی کشورهای منطقه هستند. در این بین اما استرالیا به شدت تلاش می‌کند تا برای آمریکا سنگ تمام بگذارد. دولت کانبرا در سال‌های اخیر روابطی نسبتاً پر تنش را با پکن تجربه می‌کند و علت اصلی آن دنبال کردن رویکردهای واشنگتن است. این مسئله در سال گذشته و با انعقاد قرارداد آکوس خود را بیش از پیش عیان کرد. پکن شدیداً به این مسئله اعتراض و آن را منافی امنیت ملی خود قلمداد کرد.

روابط تجاری استرالیا با چین نیز از ترکش‌های تنش در روابط سیاسی دو طرف در امان نمانده است. کانبرا به شدت بر روی مسئله ایجاد چالش نظامی برای پکن تمرکز کرده است. قرارداد خرید زیردریایی‌های هسته‌ای و دیگر تسلیحات غربی، پروژه ساخت زیردریایی‌های بدون سرنشین، گشت زنی و کنترل‌های متناوب در نزدیکی آب‌های سرزمینی چین نمونه‌ای از این اقدامات است.

اخیراً نیز تنش بین دو طرف بر سر ادعای کانبرا درباره آسیب دیدن هواپیمای شناسایی اش توسط جنگنده چینی شکلی تازه به خود گرفته است.

*کانادا نیز وارد گود می‌شود

گستردگی منطقه ایندوپاسیفیک و به چالش کشیدن قدرت چشمگیر پکن، متحدانی دیگر را نیز به کمک می‌طلبد. اینگونه نیست که آمریکا تنها به کشورهای حاضر در این منطقه بسنده کرده و با برون سپاری برخی از وظایف در این زمینه به کشورهای مذکور مسئله را تمام شده تلقی کند. البته که واشنگتن این کار را انجام داده و می‌دهد، اما دیگر بازیگران نیز باید به صحنه بیایند.

در هر قدم یک بازیگر شروع به خودنمایی کرده و سعی در تثبیت جایگاه خود در ایجاد چالش برای پکن می‌نماید. در وهله کنونی نیز نوبت به کانادا رسیده است که البته مانند انگلیس و استرالیا ید طولایی در همراهی با سیاست‌های آمریکا دارد.

بهانه ورود کانادا به این بالماسکه چه می‌تواند باشد؟ کره شمالی! چه چیزی بهتر از اینکه دو نشان را بتوان با یک تیر مورد هدف قرار داد؟

اتاوا اخیراً مدعی شده است که هواپیماهای نظامی این کشور که در آسیا فعالیت می‌کنند، بارها توسط جنگنده‌های چینی در فواصل بسیار نزدیک به طرزی خطرناک مورد حمله قرار گرفته‌اند. در همین رابطه چند روز پیش کانادا اعلام کرد که جنگنده‌های این کشور مجبور شده اند مسیر خود را برای جلوگیری از برخورد در حین انجام عملیات در حریم هوایی بین المللی نزدیک کره شمالی تغییر دهند.

اتاوا این رفتار چینی‌ها را غیرحرفه ای و به طور بالقوه خطرناک خوانده است.

وزارت دفاع چین نیز در این رابطه اعلام کرده است که اخیراً هواپیماهای نیروی هوایی کانادا به بهانه اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل در قبال کره شمالی، فعالیت‌های اطلاعاتی و تحریک آمیز برضد پکن را تشدید کرده اند که امنیت ملی چین را تهدید می‌کند و همچنین پرسنل هر دو طرف را به خطر می‌اندازد. طرف چینی به شدت با این موضوع مخالف است.

*آیا داستان به همین جا منتهی خواهد شد؟

پاسخ این سوال «خیر» است. حضور دیگر متحدان آمریکا در این منطقه در آینده‌ای بسیار نزدیک دور از انتظار نیست. دلیل این امر نیز عظمت مسئله است. ایندوپاسیفیک می‌خواهد چین و قدرتی بزرگ را به چالش بکشد. از ظواهر امر اینگونه بر می‌آید که واشنگتن در حال پیچیدن نسخه‌ای برای پکن مشابه آنچه از قبل برای مسکو پیچیده، است. حضور دیگر متحدان آمریکا و تلاش برای فشردن گلوی پکن به احتمال بسیار زیاد همان واکنشی را در پی خواهد داشت که تحت فشار گذاشتن روسیه در قبال اوکراین به بار آورد و البته چنین چیزی خواست آمریکا است.