بار‌ها مسئولان ارشد کشور توصیه داشتند که متناسب با ضرورت فرزندآوری و جوانی جمعیت، برنامه‌سازی و سریال‌سازی داشته باشند؛ این نکته در سریال «نون‌خ۴» به چشم می‌خورد.

داستانِ‌ این حمله‌ها و هجمه‌ها به خاطر صحبت‌های اخیر مهدی فرجی درباره سفارش رئیس صدا و سیما برای ساخت فصل پنجم مجموعه «نون‌خ» است. همین گروه‌ها به رسانه ملّی هجمه کردند که ادامه سریال «پایتخت» ساخته نشود اما بسیاری از مخاطبین در کامنت‌های مختلف و گزارش‌های میدانی این درخواست را از مدیران تلویزیون داشته‌اند که این نوع سریال‌ها ادامه داشته باشند. 

توجه سریالِ‌جدید آقاخانی به موضوعات استراتژیک کشور/ از اتحاد اقوام تا جوانیِ جمعیت

اما اینکه «نون‌خ» چقدر توانسته در آزمون سخت جذب مخاطبان و پیگیریِ درست داستانش موفق باشد را خیلی کوتاه می‌توان بررسی کرد. 

در وهله اول سعید آقاخانی کارگردان امروز و دیروز نبوده و او سال‌ها برای ماه رمضان و مناسبت‌ها و ایام مختلف تلویزیون، نویسندگی، کارگردانی و بازیگری کرده است. او حتی سالِ گذشته با ساخت سریال «راز بقا» و اولین حضور خود در شبکه نمایش‌خانگی ثابت کرد که مخاطب را می‌شناسد.

نکته بعد اینکه آقاخانی برای نقش‌های پرتعداد این مجموعه به افراد بومی اعتماد کرده و نتیجه آن را نیز دریافت کرده است، بازیگرانی که البته پیش از این در تئاتر و مجموعه‌های استانی سابقه فعالیت داشته‌اند. مزیّت «نون‌خ» در همین نکته نهفته است همواره سریال‌های چندفصله تلویزیون دچار بحرانِ دور شدن از هویت اصلی خودشان می‌شدند.

آقاخانی و همکاران‌شان با همان هویت و پیرنگ‌های جدید داستانی، فصل چهارم را راهی آنتن ۱۴۰۲ تلویزیون کردند، در واقع آقاخانی خودش را گرفتار سریال‌های چندفصله‌ شکست‌خورده نکرد و سریال را با داستان‌های جدید و اتکا به همان هویت همدلی و اتحاد پیش می‌برد.

دومین امتیازِ این سریال، توجه به موضوعات استراتژیکی همچون موضوع فرزندآوری و پیریِ جمعیت است.  بارها مسئولان ارشد به مدیران فرهنگی کشور این توصیه را داشتند که به ضرورت فرزندآوری و جوانی و افزایش جمعیت توجه جدّی داشته باشند حتی چند برنامه‌ای برای آن تولید شد.

اما ساخت یک اثر نمایشی همواره توجهات را بیشتر جلب می‌کند‌؛ همان‌طور که شبکه یک سیما این روزها سریالی از سعید آقاخانی روی آنتن می‌برد که او دوباره با داستان‌های جدید نورالدین خانزاده و اهالی روستای فرضی کردستان را گردهم آورده و مثل سه فصل قبلی حرف‌های مهم دیگری را بر زبان می‌آورد.

روزی درباره خانواده و اقوام، روزی ازدواج و کرونا و این بار با جلوگیری از مهاجرت،‌ افزایش کارآفرینی در روستا، میدان دادن به جوانان و فرزندآوری به آنتن سیما آمده است. عمده بینندگان تلویزیون منتظرند شب‌ها این سریال را از شبکه یک سیما تماشا کنند و به همین خاطر تاکنون از رقبا فاصله جدّی دارد.

سعید آقاخانی مثلِ کارهای قبلی‌اش، از فانتزی استفاده می‌کند تا به معنا و محتوا برسد. او هیچ‌وقت در کارهایش از محتوای گلدرشت استفاده نمی‌کند و با فانتزی‌ها و محتوای جذاب سعی می‌کند مخاطب را در میانه قضاوت محتوایی قرار دهد. همین‌طور که اینجا با یک تیم فوتبال و اتفاقاتش، درباره توجه به جوانان و ارزشمندیِ جایگاه آنان صحبت می‌کند.

در لایه‌های زیرینِ داستانی‌اش به نداشتن نیروهای متخصص در کشور هم اشاره می‌کند. همان فوتبالی که تدارک دیده، ذخیره‌نشینی جوانان و به کمک آمدن فرزندان ادریس به تیم طناب کشی دهِ پایین، جزو زمینه‌سازانِ همین درک و معنا است. در این مسیر، فرزندآوری در روستا کاهش پیدا کرده در حالی که در روستای دهِ بالا که موفق‌ترند امر ازدواج و فرزندآوری رونق دارد و کار و اشتغال هم رونق گرفته است.

خصوصیت جذاب سریال «نون‌خ» سادگی و پیچیدگی همزمان زندگی اجتماعی انسانها در کنار هم است، همان گونه که نورالدین همواره خوشبین و به دنبال باز کردن گره از زندگی خود و دیگر روستائیان است همواره در طرف مقابل هم شخص یا اشخاصی وجود دارند که با سوء استفاده یا زرنگ بازی به دنبال منفعت شخصی‌اند.

در این میان آنچه اهمیت دارد رنگ به رنگ شدن افراد مختلف در مسیر اتفاقاتی است که برای جامعه کوچک روستایی نورالدین خانزاده رخ می‌دهد.

نکته بارز در موفقیت این سریال فیلمنامه است. چرا که بسیاری از بزرگان این عرصه همواره اعتقاد داشته‌اند برای اینکه یک فیلم خوب ساخته شود ۳ نکته بسیار اهمیت دارد: اول فیلمنامه، دوم فیلمنامه، سوم فیلمنامه.

در مورد سریال «نون‌خ» یکی از نکات مشهود در فیلمنامه‌اش این است که از ساده‌ترین اتفاقات، موقعیت‌های طنز می‌سازد، حتی می‌توان گفت حرف و نکته بسیاری در پشت این اتفاقات به ظاهر کمدی وجود دارد و اتفاقاً کاملاً قابل تعمیم به زندگی امروز، به دور از شعارزدگی است.

یک تمهید جالب دیگر در فیلمنامه‌نویسی مجموعه این است که به تناوب، شخصیت‌های مختلف را وارد داستان کرده و بر آنها تمرکز کرده و دوباره بر مسیر اصلی باز می‌گردد. اگر در  شخصیت نورالدین خانزاده مردی با قلبی پاک، امیدوار، صادق و معصوم (خصوصیت بسیاری از کُردها) همچنان در ادامه همان سه فصل قبلی عمل می‌کند. برخلاف برخی از فیلم‌ها به دنبال ایجاد یأس و ناامیدی‌اند و خانواده‌هایی را روایت می‌کنند که در اقلیّت هم نیستند. در این مجموعه تلویزیونی همواره خانواده رکنِ اساسی و امیدآفرینی قدمِ رو به جلوی توجه کارگردان بوده است.

اما تمایز بزرگ این فصل استفاده از صحنه‌های شلوغ و تعداد زیاد بازیگران درگیر در صحنه است که هر کدام هم نقش و دیالوگی دارند که در آوردن چنین صحنه‌هایی اصلا آسان نیست.

در فصل چهارم مانند فصل‌های قبل زیاد شاهد جغرافیای کردستان نیستیم اما به هر حال برای بیننده موقعیت و جغرافیای چنین داستانی معرفی شده است. استفاده از بازیگران کُرد و حرف زدن به زبان فارسی با لهجه کُردی هم یکی دیگر از نقاط جذاب و قابل اشاره سریال است. همچنین استفاده از فضای موسیقی کُردی.

در هر فصل چند بازیگر میهمان هم وجود دارد که به فراخور داستان به قصه وارد می‌شوند مانند میرطاهر مظلومی در فصل سوم، در این فصل جدید بیژن بنفشه خواه و مجید یاسر از این دست بازیگران هستند که به قصه اضافه شده‌اند و طبیعتاً آنها هم هر کدام رنگ و بویی به این صدا و تصویری اضافه می‌کنند.

انصافاً بازیگران کُرد هم بسیار خوش درخشیده‌اند و در کنار بازیگران حرفه‌ای به خوبی از عهده نقش‌هایشان برآمده‌اند. این  گروه از بازیگران حرفه‌ای تئاتر و سیمای استانی کردستان، کرمانشاه و ایلام هستند (اصطلاحا نابازیگر نیستند) به همین دلیل هماهنگی در طول تمام سریال در ارائه نقشهایشان کاملا مشهود است. سلمان، عمو کاووس، ادریس، رامین فوود و …

در کل آنچه قابل اشاره است با تماشای «نون‌‌خ۴» می‌توان به این نکته رسید مخاطب با سریالی روبروست که اندیشه و تفکری در پشت نگارش فیلمنامه‌اش بوده و اصطلاحاً “بساز بفروشی” و “بزن در رویی” نیست.