به گزارش پردیسان آنلاین و به نقل از المیادین، نشست ۶ نوامبر ترامپ با رهبران آسیای مرکزی مجموعهای از توافقها را در پی داشت. رئیسجمهور آمریکا از سرمایهگذاری ۳۵ میلیارد دلاری ازبکستان در «صنایع کلیدی آمریکا» خبر داد؛ هرچند هیچیک از دو دولت این رقم را تأیید نکردند. این بسته شامل سرمایهگذاری در «اکتشاف مواد معدنی حیاتی، فناوریهای صرفهجویی آب، خرید سویا، صادرات پنبه و هوش مصنوعی» بود.
دیدار او با قزاقستان نیز به امضای ۲۹ توافق دوجانبه به ارزش حدود ۱۷ میلیارد دلار منجر شد که ۱.۱ میلیارد دلار آن به اکتشاف تنگستن اختصاص داشت.
آسیای مرکزی، در میان روسیه، چین و ایران، در قلب گذرگاه تمدنهای اوراسیا قرار دارد و نقش تاریخی خود را به عنوان مسیر جاده ابریشم میان شرق و غرب ایفا میکند. فرهنگ و اجتماع این منطقه تحت تأثیر روسها، چینیها، ایرانیها و ترکها شکل گرفته و موقعیت جغرافیایی و ثروت معدنیاش توجه قدرتهای بزرگ را جلب میکند.
جنگ تجاری ترامپ، اوایل امسال وارد مرحله حساس شد. چین در پاسخ، صادرات عناصر نادر خود را محدود کرد. چین ۹۰ درصد عناصر نادر دنیا را تأمین میکند و بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، ۷۰ درصد نیاز آمریکا را فراهم کرده بود.
عناصر نادر رکن اصلی بسیاری از فناوریهای جهاناند و صنعت جنگی آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست. محدودیتهای چین ضربه بزرگی به آن وارد کرد؛ چین در اواخر ۲۰۲۳ صدور این مواد را منوط به مجوزهای سختگیرانه با مدارک دقیق مصرف نهایی کرد. این اقدامات بهخصوص بر گالیم، ژرمانیوم و آنتیموان مورد استفاده در تجهیزات نظامی تأثیر گذاشت. گفته میشود این تصمیم علاوه بر واکنش به محدودیتهای آمریکا، پاسخی غیرمستقیم به جنگ نسلکشی آمریکا و اسرائیل در غزه نیز بوده است.
گزارش اندیشکده آمریکایی CSIS توضیح میدهد که این محدودیتها میتوانست بسیاری از شرکتهای نظامی آمریکا را از مواد لازم برای ساخت جنگنده F-35، زیردریایی هستهای، موشکهای تاماهاوک، رادارها، پهپادهای پردیتور و بمبهای هوشمند محروم کند.
در حالی که آمریکا با کاهش توان تولید مواجه است، چین سرعت تولید تجهیزات پیشرفته را ۵ تا ۶ برابر سریعتر از واشنگتن افزایش داده است.
به همین دلیل، با وجود ژستهای پیروزمندانه ترامپ در TruthSocial، روشن است که آمریکا بهطور عجولانه به آسیای مرکزی روی آورده تا منابع جایگزین عناصر نادر را به دست آورد. تنها قزاقستان ۴۳ درصد اورانیوم جهان را دارد و در کل منطقه، ۳۹ درصد منگنز، ۳۰ درصد کروم، ۲۰ درصد سرب، ۱۳ درصد روی و ۹ درصد تیتانیوم جهان (ضروری برای موتور و بدنه جنگندهها) یافت میشود.
اما پرسش این است: آمریکا چطور میخواهد در برابر چین بهعنوان یک شریک معتبر توسعه زیرساخت معرفی شود؟ چین در جهان جنوب به دلیل ساخت سریع و مؤثر زیرساختها محبوب شده، در حالی که آمریکا حتی در داخل کشور خود نیز در اجرای پروژههای زیرساختی ناتوان است. قدرت نرم مبتنی بر تبلیغات و وعده، دیگر خریداری ندارد.
یکی از نکات مهم نشست ۶ نوامبر این بود که آمریکا تضمینهایی از قزاقستان برای پیوستن به «توافقنامههای ابراهیم» خواست. ترامپ این را پیروزی دیپلماتیک معرفی کرد، اما قزاقستان از سال ۱۹۹۱ اسرائیل را به رسمیت شناخته است؛ در حالی که اصل توافقهای ابراهیم این بود که کشورهای عربیِ مسلمان که روی کاغذ اسرائیل را به رسمیت نمیشناختند، وارد روند عادیسازی شوند تا ایران منزوی و مسئله فلسطین خاموش شود.

در دو سال پس از عملیات «طوفان الاقصی» و تقریباً یک سال از دوره دوم ترامپ، او نتوانست حتی یک کشور عربی را وارد این توافق کند. عربستان که در آستانه توافق در سپتامبر ۲۰۲۳ بود، اکنون تاکید میکند «تا تشکیل کشور مستقل فلسطین» اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. هرچند رفتارهای ریاض در هماهنگی اطلاعاتی و نظامی با آمریکا و اسرائیل خلاف این مواضع را نشان میدهد، اما امتناعش از عادیسازی آشکار، یکی از اهداف طوفان الاقصی – توقف روند عادیسازی عربی – را تحقق بخشید.
حماس نیز اقدام قزاقستان در نشان دادن تمایل به توافقهای ابراهیم را محکوم کرد و آن را خیانت به وظیفه دینی و سیاسی جهان اسلام برای رد اشغال دانست. آمریکا از قزاقستان به عنوان کشوری با کمترین نزدیکی تاریخی و احساسی به مسئله فلسطین بهره میگیرد تا عربستان و دیگر کشورهای عربی را به پذیرش نهایی توافقها سوق دهد.
انتظار میرود ازبکستان و آذربایجان – باکو درست در کنار مرز ایران – در صف بعدی باشند. و ترامپ زمان زیادی ندارد؛ این موضوع احتمالاً محور گفتوگوهای پیش از سفر ۱۸ نوامبر محمد بن سلمان به واشنگتن خواهد بود.
قزاقستان نیز در پی افزایش نفوذ خود نزد آمریکا است؛ این کشور ۶۳ درصد کل سرمایهگذاری خارجی آسیای مرکزی را جذب کرده و در نیمه نخست سال ۱۰ میلیارد دلار ورودی داشته است. ۸۰ درصد پروژههای زیرساختی بالای یک میلیارد دلار در کشورهای محصور در خشکی، در قزاقستان انجام میشود.
آمریکا برای کاهش پیامدهای تعرفههای ترامپ، شتابان رهبران کشورهای مستقل مشترکالمنافع را گرد هم آورد، اما محدودیتهای صادراتی چین همچنان باعث تأخیر ۳ تا ۶ ماهه در تأمین مواد، افزایش ۴۰ درصدی هزینهها و نیاز تا دو سال برای یافتن منابع جایگزین شده است. تنشها نیز باوجود تنفس کوتاه مذاکرهای، دوباره شعلهور خواهد شد.
در حالی که آمریکا درباره «نفوذ» ایران و روسیه در منطقه هیاهو میکند، خود در حال پیشروی به سمت مرزهای ایران، چین و روسیه است؛ و توافقهای ابراهیم نیز ممکن است به «ناتوی مسلمانِ معتدل»، بخوانید مطیع، درست در کنار مرزهای تهران تبدیل شود.